به گزارش اصفهان زیبا؛ جنگ هشتساله ايران و عراق بهعنوان يكى از مهمترین، منحصربهفردترین و طولانیترین جنگها در قرن بيستم ميلادى، فینفسه سوژه مستقل و چشمگیری برای پرداختن به ابعاد فرهنگی، نظامی و سیاسی آن است؛ جنگی که زوایای پنهان و آشکار آن از زمان وقوع تاکنون در سطح جهانی توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده است.
روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ رأس ساعت 12 بهوقت بغداد، جنگ ایران و عراق آغاز میشود، جنگی که بر اساس آمارهاى ارائهشده، در فاصله سالهای ۱۳۶۷تا ۱۳۵۹ حدود دوميليون نفر راهی جبههها شدند و از اين تعداد، حدود 218هزار نفر به شهادت رسيدند، حدود 43هزار نفر به اسارت دشمن درآمدند و حدود چهارصدهزار نفر مجروح يا جانباز شدند، جنگی که تنها در مرزهاى بینالمللی باقى نماند و در همان ابتدا با تصرف شهرهای مرزی کشور و بمبارانهای شیمیایی و موشکی که در ادامه به وقوع پیوست، میلیونها شهروند غیرنظامی در چنگال آن اسیر شدند و طعم ويرانى، مرگ و آوارگى را چشیدند.
بااینحال یکی از ویژگیهای طبیعی هر رخداد تاریخی، فراموشی است، فراموششدن رخدادهایی که هرچقدر هم در زمان خودشان نفسگیر و تأثیرگذار بوده باشند، با گذر زمان گردی از خاک بر آنها مینشیند، رنگوجلایشان پنهان میشود و شاید حتی چرایی و چگونگی وقوعشان هم موردپرسش قرار میگیرد.
گردوغباری که بر تن آن مهم مینشیند، آن را به کنج گنجههای قدیمی سوق میدهد و این مهمترین رسالتی است که بر دوش آیندگان است: خاکروبی ازآنچه به وقوع پیوسته است، تروتمیزکردنش؛ نه اینکه بهعنوان یک شیء ارزشمند در موزههای تاریخی به نمایش گذاشته شود؛ بلکه پوشاندن جامهای از جنس امروز بر تن آن، احیای حضورش و شفافیت چرایی و چگونگی وقوع و بروزش.
همانطور که رهبر انقلاب میفرمایند: «هشت سال دفاعمقدس ما صرفا یک امتداد زمانی و فقط یک برهه زمانی نیست؛ گنجینه عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند، آن را استخراج کند و مصرف کند و سرمایهگذاری کند.»
جنگ هشتساله دفاعمقدس نیز، با همه تأثیرات تاریخی، ملی، دینی و سیاسی که بر روح و جان ایرانیان گذاشته است از این قاعده مستثنا نیست؛ چراکه با گذر زمان، نسل جدیدی پا به هستی میگذارد که در صورت آشنایینداشتن با هویت ملی و مذهبی خود، هویتش را در همان گذشته جای میگذارد و شاید این آغازی باشد برای فراموشی.
به همین خاطر در طول این سالها اهتمامی همهجانبه برای پرداختن به حوزه دفاعمقدس وجود داشته است؛ از تقویمی که رنگوبوی دفاعی مقدس به خود گرفته تا ارگانهای مختلفی که پای کار آمدهاند؛ کتابها و مجلههایی که انتشار یافتند و تولیدات بصری که در قاب رسانههای تصویری جای گرفتند؛ همتی که محدود به عرصهای خاص نشده و در تلاش است متناسب با سلیقه مخاطبان خود، هویت حقیقی ایرانی را متجلی سازد.
«اینکه تصور بشود که هنر دفاعمقدس در جامعه ما مخاطب ندارد، طالب ندارد، اینهم خطای بزرگی است، از اشتباههای فاحش است؛ اگر کسی این را خیال کند. تحقیقا پرمشتریترین آثار هنری بعد از انقلاب در زمینههای مختلف، آن آثار هنری است که مربوط به دفاعمقدس بود؛ چه درزمینه فیلم و سینما، چه درزمینه کتاب، خاطره، داستان» (آیتالله خامنهای).
گروه «فرهنگیهنری رهوا» یکی از معدود مؤسسههای هنری اصفهان است که از 1388 تاکنون آستین همت را بالا زده و مشغول فعالیت درزمینه ساخت مستندهای دفاعمقدس شده است، گروهی که یک زمان «سید مجتبی خیامالحسینی» یکتنه علم آن را بالابرد و حالا جمعی هرچند محدود به فعالانی اثرگذار در حوزه هنرهای تصویری تبدیل شدهاند؛ نقش و تأثیری که برای آشنایی با کموکیف آن با مدیر گروه به گفتوگو پرداختیم.
فعالیت «رهوا» از کجا شروع شد؟
اولین پروژهای که شروع به کار کردیم، مربوط به زندگینامه حضرت آقا بود. با تعدادی از علما، فرماندهان نظامی، شخصیتهای سیاسی و افرادی که با ایشان ارتباط مستقیم داشتند، مصاحبه تصویری گرفتیم و بعد حاصل تولیداتمان را به نهاد رهبری در دانشگاه پیامنور اصفهان تحویل دادیم.
این اولین گامی بود که رهوا برداشت و کمکم باعث شد دوستانمان را پیدا کنیم و شکل بگیریم.
فعالیت گروه در این مدت حول چه موضوعهایی بوده است؟
در این چند سالی که از شروع فعالیتمان میگذرد، بیش از 40 مستند کوتاه و بلند ساختهایم که بخش زیادی از آن مربوط به دفاعمقدس و روزهای جنگ بوده است؛ مستندهایی همچون «گردان قاطریزه»، «شهرک دارخوین»، «بر بال فرشتهها» و «آستین خالی» که اینها گاها درباره فرماندهان اصفهانی یا عملیاتهایی است که توسط رزمندگان اصفهانی به وقوع پیوسته است.
همچنین مستندهایی که در حوزه مقاومت تولیدشده و به جنگ با داعش در کشورهای همسایه پرداخته است؛ بهطورمثال، در روزهای جنگ با داعش بهعنوان تنها گروه مستندساز ایرانی در عملیات آزادسازی موصول عراق حاضر شدیم و بهواقع آنچه دیدیم را به تصویر کشیدیم و ماحصل آن تولید مستند «رؤیای خلافت» بود.
بخش دیگر فعالیتهای گروه هم در حیطه مستندهای اجتماعی بوده است؛ همچنین مستندهایی که برای آستان قدس رضوی تولید کردهایم.
چرا درزمینه فیلم و مستندهای دفاعمقدس کمتر فعالیتهای شاخص به چشم میخورد؟
معمولا ساخت و تولید فیلم و مستند، آنهم در حوزه دفاعمقدس، کار بسیار سختی است.
گاهی تنها نزدیک به دو سال پژوهش موضوع زمان میبرد و بعدازآن تازه مراحل ساخت مستند شروع میشود؛ به همین خاطر تولید چنین مستندهایی بهعنوان پروژههای بلندمدت شناخته میشود و نیازمند حمایتهایی است که آنچنان وجود ندارد.
درنتیجه کمتر کسی حاضر به فعالیت در این حوزه میشود و این شرایطی است که اتفاقا برای گروه خودمان هم وجود دارد.
بچهها با بیشترین فعالیت و کمترین هزینهها پای کار ایستادهاند و درواقع حضورشان بر پایه عشق و علاقهشان به فعالیت در این حوزه است؛ نه بهرهوریهای اقتصادی.
چطور شد که از آن فردیت ابتدایی به تیم رهوا تبدیل شدید؟ درواقع این پرسش بیشتر به دنبال انگیزه شما برای فعالیت درزمینه مستندهای دفاعمقدس است؟
سببساز این مسئله علاقهای بود که از ابتدا داشتیم و شاید بتوان گفت از تأثیراتی است که شهید مرتضی آوینی بر ما گذاشته است.
درواقع لطف خداوند است که شامل حالمان شده و به این مسیر هدایت شدهایم؛ در این مسیر پرتلاطمی که بهنوعی جنگ رسانهها است و باید از آن بگذریم؛ همین طور همکاری دوستانی که از ابتدای این مسیر ما را یاری کردند و سنگ تمام گذاشتند.