
ده شبانهروز بود برق نبود. فقط از خدا میخواستم که در این بیبرقی وقت زایمانم نرسد. جشن تاجگذاری ولیعهد که تمام شد، برق آمد.

هر گوشهای از این شهر و محلههایش نشانی از لالههای سرخی دارد که در حال فراموشی هستند. کسانی که تنها نامی از آنها باقی مانده است.

هنوز هستند مادرانی که امالبنینوار همه پسرانشان را در راه اعتقاد و ایمانشان میدهند؛ مادری که با وجود دو پسر شهید و یک پسر جانباز شیمیایی در جنگ تحمیلی باز وقتی صحبت از دفاع میشود و ایستادن در مقابل ظلم، با وجود مخالفت بنیادشهید، خودش میرود رضایت میدهد و پسر دیگرش هم میشود جانباز مدافع حرم.

هشتم اردیبهشت ۱۳۵۵ با به خاکسپاری آیتالله سید ابوالحسن شـمسآبادی گلستانشهدا شکل گرفت؛ سپس چند نفر از شهیدان حوادث انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ در این قسمت دفن شدند.

اهالی محله سیچان، بیش از ۹۰ شهید و تعداد بسیاری جانباز تقدیم وطن کردهاند. یکی از این جانبازان آقای رسول سالاری سیچانی، جانباز ۴۵ درصد است. پای صحبتهایش مینشینم و شنونده خاطرات به یادمانیاش میشوم.

«ماشینها پشت سرهم میایستند. داماد را پیاده میکنند تا به رسم معمول، دست و بدنی تکان دهد؛ اما او خاطرهای بهیادماندنی رقم میزند و شروع میکند از علیاکبر امام حسین(ع) خواندن و بر سینه میزند. همه هم او را همراهی میکنند. زندگی شهدا اینگونه است؛ یاد اهلبیت را به همهچیز ترجیح میدهند و چه آغازی میشود این زندگی…!»

شهید حسن موحدی فرزند میرزا مهدی و طلعت حاج مؤمنی بود. او آخرین فرزند خانواده بود؛ در خانوادهای با دو برادر و چهار خواهر. او در ۱۳۴۲ در محله سیچان و در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود.

وقتی حرف از تقدیم دو شهید و یک جانباز به میهن، از یک خانواده است، باید دنبال رزقوروزی حلال گشت و تربیت درست.

وقتی مکتبداری در خانوادهای ارثی باشد و پدر، پدربزرگ و پدرش درس خداشناسی و قرآن بدهند، نتیجهاش جز شهیدپروری نمیشود.

وقتی نام شهدای محله پامنار را میخوانم، به فامیلهای مشابهی میرسم که نشان از برادریشان دارد، خانوادههایی که دو شهید، سه شهید و حتی بیشتر تقدیم این مرزوبوم کردهاند.

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مبارزه را شروع کرد؛ از همان موقع که با چند نفر از نوجوانان بابوکان جمع میشدند و با هم میرفتند راهپیمایی. غلامعلی ابراهیمی، جانباز جنگ و بازنشسته آموزشوپرورش است و زاده سال ۱۳۳۱.

وقتی اهل خدمت باشی برایت فرق نمیکند جنگ و جبهه باشد یا گشت شبانه پایگاه بسیج، فقط دلت میخواهد کاری بکنی. محسن ابراهیمی از جوانان دیروز بابوکان نیز از همین دست آدمهاست.