روایت رضوی‌زاده از اتفاقی که مسیر زندگی‌اش را تغییر داد:

می‌خواهم تأثیر‌گذار باشم!

از سه سالگی دارای بیماری عصبی و محیطی بودم. بیماری که به مرور خودش را بیشتر نشان داد.14 ساله بودم که به خاطر همین بیماری معلول شدم و از آن موقع تاکنون روی ویلچر می‌نشینم. ساجده رضوی‌زاده، حالا که آن سال‌ها را به یاد می‌آورد، می‌گوید که پس از مدت‌ها توانسته با معلولیتش کنار بیاید و آن را بپذیرد؛ سال‌هایی که هر روز و شبش، شاید برای او به اندازه یک قرن گذشت.

تاریخ انتشار: 06:12 - سه شنبه 1402/03/2
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
می‌خواهم تأثیر‌گذار باشم!

به گزارش اصفهان زیبا؛ 14‌ ساله بود که یک اتفاق مسیر زندگی‌اش را عوض کرد و باعث شد تا او در جاده‌ای پر از پیچ‌و‌خم قدم بگذارد: «از سه سالگی دارای بیماری عصبی و محیطی بودم.» بیماری که به مرور خودش را بیشتر نشان داد و برایش روزهای تلخ و باورنکردنی را رقم زد: «14ساله بودم که به خاطر همین بیماری معلول شدم و از آن موقع تاکنون روی ویلچر می‌نشینم.»

ساجده رضوی‌زاده، حالا که آن سال‌ها را به یاد می‌آورد، می‌گوید که پس از مدت‌ها توانسته با معلولیتش کنار بیاید و آن را بپذیرد؛ سال‌هایی که هر روز و شبش، شاید برای او به اندازه یک قرن گذشت.

او که کارشناشی ارشد فلسفه خوانده، خبرنگاری را به عنوان پیشه خود انتخاب کرده و این روزها به کار خبر مشغول است. شغلی پر‌جنب‌وجوش و تکاپو که ساجده، مدت‌هاست با او خو گرفته؛ هر چند پس از 14 سالگی برای او آغاز محدودیت‌ها و سختی‌های بسیار بود: «آن زمانی که دانشجو بودم، هنوز فرهنگ‌سازی در رابطه با حوزه معلولان به خوبی انجام نگرفته بود و اطرافیانم دیدگاه خوبی به معلولانی مثل من نداشتند. اگرچه فقط دارای مشکل جسمی و حرکتی بودم، ولی اینگونه می‌پنداشتند که از لحاظ ذهنی نیز کم‌توان هستم. از طرف دیگر به خاطر عدم مناسب‌سازی شهر تحصیل در دانشگاه نیز سخت بود.»

مسیری پر از تلخی و شیرینی

البته همه این‌ها به آن معنا نیست که اتفاقات خوشایندی در این سال‌ها برای ساجده نیفتاده است: «به هرحال درست است که مشکلات فرهنگی و موانع برای فردی مثل من که قادر به حرکت نبود، بسیار زیاد بودند، ولی دوران‌های خوبی را هم پشت سر گذرانده‌ام.»

او از تغییر مسیر زندگی‌اش به خاطر معلولیت می‌گوید: «در دوران تحصیل به ریاضی علاقه بسیار زیادی داشتم؛ اما وقتی توان حرکتم را از دست دادم، به ناچار در رشته علوم انسانی تحصیل کردم؛ به خاطر اینکه پس از این اتفاق در برخی از دروس دچار افت تحصیلی شدم و همین هم سبب شد تا مدیر مدرسه‌ام به من اجازه انتخاب رشته ریاضی را ندهد؛ درحالی‌که ریاضی‌ام بسیار قوی بود.»

او اما به هرحال چاره‌ای جز انتخاب رشته جدید و پا گذاشتن به فصل نویی از زندگی نداشت: «اوایل رشته ادبیات را چندان دوست نداشتم، اما پس از اینکه به آن ورود پیدا کردم و البته به مرور زمان با آن کنار آمدم و انتخاب پیدا کردم.» می‌گوید قبل از اینکه دچار معلولیت جسمی و حرکتی شود، فعالیت‌های بسیار زیادی را انجام می‌داده و از دیوار راست بالا می‌رفته است: «هر فعالیتی که در مدرسه انجام می‌شد، من هم در آن شرکت می‌کردم. کلا زندگی پر جنب‌و‌جوش و پویایی داشتم، ولی معلولیت مسیر آن را عوض کرد.»

آرزوهایی که رنگ باخته‌اند

داستان پا‌گذاشتن ساجده به حرفه خبرنگاری اما شنیدنی است: «به خاطر شرایطی که برایم پیش آمد، با انجمن آسیب‌دیدگان نخاعی آشنا شدم و به آنجا رفت‌و‌آمد داشتم. یکی از اهالی رسانه آن موقع فصلنامه‌ای داشت که برای منتشر‌کردن آن از افرادی که به این انجمن رفت و آمد داشتند، کمک می‌گرفت. آنجا با رسانه آشنا شدم و به خاطر عشق و علاقه‌ای که به کار خبرنگاری داشتم، من هم شروع به فعالیت کردم.»

سه چهار سال بعد، اما فعالیت رسانه‌ای ساجده شکل و شمایل دیگری به خود گرفت و به‌صورت حرفه‌ای‌تر کارش را ادامه داد: «پایگاه خبری برای افراد کم‌توان تشکیل شد و افرادی که به هر دلیل دچار معلولیت شده بودند، دور هم جمع شدند تا ضمن پرداختن و انتشار اخبار روزانه، اخبار حوزه معلولان را هم رصد کنند و به‌طور ویژه به آن بپردازند تا بتوانند به فرهنگ‌سازی در این زمینه بپردازند.»

ساجده می‌گوید کارهای زیادی دارد و می‌خواهد که به واسطه کارهایی که در رسانه انجام می‌دهد گامی برای افراد دارای معلولیت بردارد: «رسالت خودم را این می‌دانم حالا که وارد کار رسانه شده‌ام و به ویژه در حوزه معلولان بیشتر قلم می‌زنم، بتوانم فردی تأثیر‌گذار باشم؛ چون قبل از معلولیت اصلا با دغدغه‌های این افراد آشنا نبودم اما حالا به خوبی می‌دانم که یک فرد معلول با چه محدودیت‌ها و مشکلاتی روبه‌روست و چه چالش‌هایی در جامعه انتظار او را می‌کشد.»

«آرزو»، برای او مفهوم غریبی است. می‌گوید خیلی وقت است که آرزوهایش را به دست باد داده؛ اما باز هم از فعالیت‌های خود دست نکشیده است: «رشته تحصیلی‌ام را خیلی دوست دارم و تا الان، دو بار امتحان دکتری داده‌ام ولی علی‌رغم اینکه رتبه‌های خوب هم گرفته‌ام نتوانسته‌‌ام ادامه تحصیل بدهم. چون به خاطر شرایطم امکان تحصیل برایم در شهر دیگر وجود ندارد و خیلی دلم نمی‌خواهد بقیه درگیر من باشند.» او از دغدغه‌هایش می‌گوید: «بزرگ‌ترین مشکل معلولان مسائل مالی است؛ چون بهزیستی از آن‌ها حمایت نمی‌کند و مستمری که به معلولان پرداخت می‌کند بسیار اندک است و کفاف هیچ چیزی را نمی‌دهد.»

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

سه × دو =