به گزارش اصفهان زیبا؛ در چهلمین دوره جشنواره فیلمکوتاه تهران حضور فیلمسازان زن پررنگ و گرمتر از همیشه خودنمایی کرد و آثار آنان، چه در حوزه زنان و چه در دیگر زمینهها، بسیار ستودنی و تحسینبرانگیز بود.
از میان فیلمسازان زن، زیور حجتی از اصفهان، امسال با «زنان لجمن» به جشنواره آمده بود تا پس از سیوششمین جشنواره که با «گلولههای تعمید» در آن حضور داشت، بار دیگر توانایی خود را در این عرصه نشان دهد.
«گلولههای تعمید» که مضمون اصلیاش مواجهه یک انسان با خود است، در ۱۲ دقیقه، روایت تجربی از یک انسان را در موقعیتهای گوناگون به تصویر میکشد.
«گلولههای تعمید» اثری ذهنی و رئال است که بدون دیالوگ و کاملا متکی به تصویر و تنها با یک بازیگر اجرا میشود. این اثر که تولیدش در سال ۹۷ آغاز و در زمستان همان سال آماده شد، در بخش تجربی سیوششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به نمایش درآمد.
«زنان لجمن» اما روایت پرستاری به نام شیرین در زمان جنگ است که پس از ۱۳ سال باردار شده و حالا خانواده برای او در حال تدارک جشناند؛ در حالی که دنیای درون این زن سرشار از آشفتگی و برافروختگی است.
«لجمن» به معنی «لبه جلویی منطقه نبرد»، اصطلاحی است که در ادبیات نظامی به کار میرود و انتخاب این عنوان نیز به زنانی همچون شیرین برمیگردد که در جنگ ایران و عراق در خط جلویی نبرد بودهاند.
فیلم با صحنههای متفاوتی پیش میرود که برای مخاطب در ابتدا تفکیک حال، گذشته و رؤیا بودن این موقعیتها سخت است؛ اما چیزی که مشخص است، این است که شیرین حالا و با باردار شدن، دیگر از فشار روانی از سمت خانواده شوهر رها شده است؛ اما چیزی او را از درون آشفته میکند.
در «زنان لجمن» اطلاعات قطرهقطره به داستان تزریق شده و کنجکاوی بیننده تا آخر با او همراه است.
داستان با شخصیت اصلی جلو میرود و هنوز ابهام برای مخاطب وجود دارد تا اینکه همسر شیرین وارد قصه میشود و شیرین حالا درصدد گفتن مطلبی به اوست که موقعیت آن پیش نمیآید.
از حال شیرین و اقدام او برای بلند کردن شیء سنگین مشخص است که شیرین این بچه را نمیخواهد؛ اما گره برای بیننده باز نمیشود و تا صحنه آخر بیننده را برای فهمیدن علت این نخواستن، نگاه میدارد؛ تا صحنه آخر که فلش بکی به گذشته و بیمارستان است، ما میبینیم که سربازی عراقی وارد بیمارستان میشود.
تنها ایراد وارد بر فیلمنامه «زنان لجمن» را که باعث گیجی و ابهام قصه میشود، شاید بتوان نداشتن وحدت زمان دانست یا اینطور گفت که مرز خیال و واقعیت در قصه درست مشخص نیست. به همین دلیل، برخی از مخاطبان گیج شده و در ذهن دچار واکاوی چندین باره صحنهها برای پیدا کردن خط اصلی داستان میشوند.