به گزارش اصفهان زیبا؛ در زمانه پدیدههای نوظهور و در فضای آکنده از دادهها و معلومات همراه با تعاملهای گسترده کنونی یک وجه دیپلماسی کلاسیک نیز با تکیهبر عناصر ارتباطات و اطلاعات رسانهای در فضای دیجیتال پیش میرود.
این نوع دیپلماسی بهاصطلاح الکترونیکی که بیشتر مبتنی بر شبکههای نوین اجتماعی در فضای مجازی است، بهواسطه عمل و عکسالعمل دولتها در این عرصه شکل گرفته است و نشان میدهد که دولتها به نقش بازیگران اجتماعی و تأثیر آنها بر سیاستهای خارجی خود اهمیت میدهند.
صحبت از دیپلماسی دیجیتال است که شاید از سوی بیشتر دستگاههای دیپلماسی کشورها و زیرمجموعههای آنها جدی گرفته نشده است و در محدودههای سنتی همچون شهرها هم میتواند نقش فزایندهای با عنوان دیپلماسی نوین شهری ایفا کند.
بازیگران شهری میتوانند با استفاده از فناوریهای دیجیتال ظرفیتهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… خود را در عرصه بینالملل عرضه کنند و تجربههای خود را به شکلهای دیداری، شنیداری، و نوشتاری ارائه دهند و به شکوفایی و تقویت جایگاه خود در دهکده الکترونیک جهانی برسند.
در این میان، برخی از کارشناسان نظر دیگری دارند و معتقدند با توجه به اینکه تکنولوژیهای ارتباطات اینترنتی و ابزارهای همکاریهای مجازی عمدتا نمیتوانند تجربه سنتی تعامل رودررو را به دلیل کاهش سطح غنای اطلاعات تکرار کنند، دیپلماسی دیجیتال هم کارایی کمتری دارد؛ بنابراین باید بهدنبال اجرای اشکال دیگر دیپلماسی برای ایجاد روابط سازنده با خروجی موردانتظار باشد.
کارکردهای دیپلماسی رسانههای جدید
محسن گودرزی، استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان، در خصوص فضای تعامل و ارتباط از طریق دیپلماسی دیجیتال به «اصفهانزیبا» میگوید: «دیپلماسی دیجیتال به معنای بهرهگیری از ابزارهای دیجیتال و ظرفیتهای دیجیتالیشدن جهت ایجاد، توسعه و تعمیق پیوندهای سیاسی بین دولتملتهای مختلف است.»
او با بیان اینکه دیپلماسی مبتنی بر رسانههای جدید نظیر رسانههای اجتماعی یکی از گونههای دیپلماسی دیجیتال است و با عنوان دیپلماسی رسانههای جدید شناخته میشود، میافزاید: «در این میان، گسترش روابط میان شهرهای مختلف بهعنوان یکی از عرصههای اصلی دیپلماسی دیجیتال یا دیپلماسی رسانههای اجتماعی شناخته میشود. این مسئله از چنان اهمیتی برخوردار است که مسیر اصلی در تحقق دیپلماسی شهری را میتوان دیپلماسی دیجیتال دانست؛ بنابراین، استفاده از ابزارهای رسانههای جدید در راستای تعمیق روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میان شهرهای مختلف از ضرورتهای سیاستگذاری و مدیریت شهری است.»
به گفته گودرزی، افزایش شناخت شهروندان و سیاستگذاران شهری از ظرفیتهای یکدیگر را بایستی مهمترین کارکرد دیپلماسی رسانههای اجتماعی دانست.
او ادامه میدهد: «این نوع از دیپلماسی به دلیل ماهیت ارتباطات افقی و شبکهایشدهای که از آن برخوردار است، میتواند ظرفیتهای مختلف فرهنگی شهرها را به یکدیگر معرفی کند؛ درواقع یکی از کارکردهای این نوع دیپلماسی در حوزه پیوندهای شهری، ارائه اطلاعات مختلف درباره آدابورسوم، سنتها و ظرفیتهای فرهنگی است؛ علاوه بر این، شکلگیری بینشهای همسو پیرامون موضوعهای مختلف را میتوان از دیگر کارکردهای فرهنگیفکری دیپلماسی رسانههای اجتماعی در عرصه شهری دانست.»
رشد صنعت گردشگری؛ یکی از کارکردهای اقتصادی دیپلماسی رسانههای اجتماعی
این کارشناس علوم ارتباطات با اشاره به اینکه در کنار تعاملهای فکری و فرهنگی، زمینهسازی این نوع از دیپلماسی در راستای توسعه اقتصادی نیز چشمگیر است، خاطرنشان میکند: «رشد صنعت گردشگری ازجمله کارکردهای اقتصادی دیپلماسی رسانههای اجتماعی است. این در حالی است که نمیتوان استفاده از ظرفیت صنایع مختلف و آشنایی با تولیدات و محصولات صنعتی و خدماتی را نیز نادیده گرفت؛ علاوه بر این، توسعه اجتماعی به معنای ارتقای همبستگی اجتماعی و کاستن از شکافها و تعارضهای فردی و جمعی نیز از دیگر مواهب این نوع از دیپلماسی است. درک تکثر و تنوع حاکم بر جوامع مختلف از سوی دیگر ملتها نقش منحصربهفردی در رواداری اجتماعی و توسعه پیوندهای انسانی و شهروندی خواهد داشت؛ بنابراین، زمانی که از نقش دیپلماسی دیجیتال و مشخصا دیپلماسی رسانههای جدید سخن گفته میشود، توجه به ابعاد متنوع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بایستی موردتأکید قرار گیرد.»
کارکرد سیاسی دیپلماسی دیجیتال در عرصه شهری
گودرزی در خصوص کارکرد سیاسی دیپلماسی دیجیتال در بستر شهری نیز میگوید: «آخرین و مهمترین کارکرد دیپلماسی رسانههای اجتماعی در عرصه شهری را میتوان کارکرد سیاسی آن دانست. جستوجوی زمینههای مشترک برای همکاری و تقویت این همکاریها میان شهرهای مختلف ناظر بر قدرتبخشی به مردم و شهروندان است. هر چیزی غیر از تقویت شهروندان و کمک به رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی ایشان را نمیتوان دیپلماسی دانست. به بیان دقیقتر، برونداد اصلی دیپلماسی رسانههای اجتماعی در عرصه شهری بایستی در خدمت شهروندان و زمینهساز قدرتبخشی بیشتر به ایشان باشد. توسعه اقتصاد سیاسی سیاستگذاران، نخبگان و فعالان کلان اقتصادی را بایستی در امتداد بهرهمندی و برخورداری شهروندان دید و اولویت را به ایشان داد.»
او میافزاید: «دیپلماسی رسانههای جدید نقشی منحصربهفرد در توسعه شهری و پیوندهای خویشاوندی میان شهرهای مختلف برعهده دارد. شبکههای اجتماعی قادرند آگاهی و شناخت چندسویه حاصل کنند و زمینه را برای پیشرفت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مهیا سازند. استفاده از این رسانهها به رشد تعاملهای میانفردی، فارغ از محدودیتهای حاکم بر رسانههای جمعی، یاری میرساند و همه شهروندان از طبقات مختلف را درگیر میکند. این مهم، اصلیترین مؤلفه دیپلماسی مبتنی بر رسانههای جدید است؛ چراکه آن را صرفا محدود به طبقه یا دسته خاصی از سیاستمداران و سیاستگذاران نمیکند. این نوع دیپلماسی ماهیتا بهدنبال درگیرساختن تودههای مردم در عرصههای مختلف با هدف توسعه سیاسی و قدرتبخشی به ایشان است؛ رسالتی که در سایه بینشهای ایجابی در مواجهه با رسانههای اجتماعی محقق خواهد شد.»
اصفهان در عرصه دیپلماسی دیجیتال نقشه راه داشته باشد
رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان استفاده از بستر دیجیتال در عرصه دیپلماسی را با بلوغ هوشمندشدن شهرها نسبت میدهد.
مصطفی نباتینژاد معتقد است هرچقدر شهر هوشمندتر باشد و مفهوم شهر هوشمند را با توجه فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، سازمانی و زیرساختی خود تعریف کند، طبیعتا فهم دیپلماسی دیجیتال بالاتری خواهد داشت.
او درخصوص فعالیتهای بینالمللی شهر اصفهان در بستر دیجیتال به «اصفهان زیبا» میگوید: «اصفهان در حوزه دیپلماسی دیجیتال نه در قله است، نه در دره. طبیعتا اصفهان با توجه به اینکه از مزیت نسبی خوبی در سطح بینالملل برخوردار نیست؛ اما در سطح شهر از شرایط خوبی برخوردار است و همچون بسیاری از شهرهای درحالتوسعه در این عرصه در دامنه قرار دارد؛ بنابراین باید مراقبت باشیم که از دیگر کشورها در استفاده از دیپلماسی دیجیتال عقب نیفتیم و درعینحال چشمانداز و نقشه راهی را برای خود تعریف کنیم.»
نباتینژاد با بیان اینکه پکیج دیپلماسی ما در شهر اصفهان باید به دو سطح دستهبندی شود، عنوان میکند: «در استفاده از دیپلماسی دیجیتال دامنه افراد، برنامهها و رویدادهایی که در این عرصه برگزار میشود، بهمراتب بیشتر خواهد شد و سطح سازمانی ما در سطح و عمق گستردهتری پیش میرود. از طرفی هزینههای ما بهمراتب پایین خواهد آمد و تعداد نفرات بیشتری در سازمانها درگیر حوزه دیپلماسی خواهند شد. دیپلماسی برای ما هم باید یادگیری داشته باشد و هم به جهتی اشتراکگذاری دانش و تجربیات را به همراه داشته باشد. مقدمه هر تعامل در عرصه دیپلماسی تکمیل زیرساختها و اراده برگزاری نشستها و رویدادهای ما در یک مسیری در شبکه ملی ما بهصورت دیجیتال است.»
مسئولان حضور در وبینارها را جدی بگیرند
رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان خاطرنشان کرد: «فضای کرونا به ما نشستهای هماندیشی را یاد داد؛ اینکه میتوان در فضای خود حضور داشت و درعین حال پرقدرت و با ذهنیت کامل در سمینارها و رویدادهای مختلف شرکت کرد؛ فضایی که متأسفانه هماکنون در استفاده از آن غفلت شده است. در حالی که ما باید از این ظرفیت به جهت یادگیری که میتواند برای ما داشته باشد، استفاده کنیم.»
نباتینژاد میگوید: «البته که جلسات عینی و حضوری حس مکان و تمرکز بیشتری را برای ما ایجاد میکند؛ اما با توجه به هزینه متفاوت و معناداری که دیپلماسی دیجیتال دارد، اصفهان باید بیشتر از این ظرفیت استفاده کند.»
به گفته رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان، در مجموع سازمانهای بینالمللی که اصفهان در آنها عضویت دارد، مرتب وبینارهایی بهصورت دیجیتال برگزار میشود که مسئولان و مدیران اصفهان باید با موضع جدیتری در استفاده از این فضا اقدام کنند.
نباتینژاد میافزاید: «در استفاده از فضای دیجیتال باید مرز کار و زندگی نیز از هم جدا شود. این موضوع یکی از آسیبهایی رویدادهای دیجیتالی است که مرز کارها را با یکدیگر درگیر میکند. در این شرایط برای برنامههای مجازی مرز تعریف نمیشود.»
ابتکار برگزاری یک رویداد بینالمللی در بستر دیجیتال
عضو شورای اسلامی شهر اصفهان در توضیح اینکه اصفهان چگونه باید از فضای دیجیتال در عرصه بینالملل استفاده کند، میگوید: «اصفهانی که ادعای هوشمندشدن و حرکت به سمت شهر هوشمند را دارد، باید توسط حوزههای متصدی این موضوع در شهرداری ابتکار برگزاری یک رویداد بینالمللی را در بستر دیجیتال داشته باشد؛ رویدادی که باشگاه شهراندیشان میتواند پلتفرم آن باشد و برای برگزاری اجلاسهای جهانی برنامهریزی کند.»
چرا اصفهان از بستر فضای مجازی بهدرستی استفاده نمیکند؟
نباتینژاد در پاسخ به این سؤال که چرا مدیران شهری اصفهان در استفاده از فضای مجازی و حضور در این فضا در راستای پیشبرد اهداف شهری در حوزه بینالملل حضور چشمگیری ندارند، عنوان میکند: «به عقیده بنده حضور در فضای دیجیتال و استفاده از شبکههای اجتماعی به سبک زندگی افراد بستگی است. فضای مجازی برای قشری تعریف شده است. بخشی از این مشکل به فاصله بین نسلی برمیگردد. نسل ما در مقایسه با نسل گذشته با این فضا آشناتر است. شاید در فضای ارشدی سیستم که نسلهای بالاتری حضور دارند، به جهت مشغولیتهای کاری و ذهنی به حضور در این فضا دقت نمیشود.»
او تصریح میکند: «برای همگامبودن با جهان باید در صفحات رسمی سازمانها بیان مواضع و اخبار وجود داشته باشد. از طرفی، نیاز است که در رسانههای اجتماعی معتبر پرمخاطب نیز ما یک حسابرسمی داشته باشیم. اصولا حسابهای ما در شبکههای اجتماعی صرفا بهعنوان حسابهای اطلاعرسانی تعریفشده است؛ فضایی که اگر شکل گیرد، میتواند با همان آدرس و همان صفحه رسمی در جلسات مختلف بینالمللی هم حضور داشت. همه اینها البته یک عاملیت میخواهد. در دوگانه ساختار عاملیتی آن چیزی که پیشران است، عاملیت است. اگر یک طرح ابتکاری وجود داشته باشد، تمام این زیرساختها در فضای نرمافزاری و سختافزاری فراهم است و ما باید آنها را در راستای هدفی که داریم، بسیج کنیم.»