به گزارش اصفهان زیبا؛ شهر اصفهان یکی از قدیمیترین سکونتگاههای ایران است که دستکم از دوره مادها تاکنون به عنوان یکی از شهرهای مرکزی ایران شناخته میشده است.
گذر رودخانه زایندهرود در مسیر غرب به شرق شهر اصفهان علیرغم فراهم کردن منابع آب شرب و کشاورزی، همچون نواری بلند مانعی برای تردد از شهر اصفهان به سمت جنوب بوده است. از نحوه تردد بر روی این رودخانه تا پیش از دوره ساسانی اطلاع نداریم و آثار دقیقی در دسترس نیست.
پل شهرستان قدیمیترین سازه در دسترس روی رودخانه در شهر اصفهان است که احتمالا با توجه به نحوه ساخت و نوع پیریزی، ساخت آن به دوره ساسانی برمیگردد و بعدها در دوران دیالمه و سلجوقیان مرمت شد.
تا دوران صفویه پل شهرستان معبر عمومی گذر از رودخانه بود تا آنکه در سال 981 هجری خورشیدی در دوران شاه عباس اول، پل جدیدی بر روی زایندهرود بنا شد که نقطه اتصال خیابانهای جدیدالتأسیس چهارباغ بالا و چهارباغ پایین بود.
سازه سیوسهپل توسط یک سردار گرجی به نام الله وردیخان بنا شد و آوازه آن در جهان آن روزگار پیچید و تا به امروز جزو دیدنیترین نقاط ایران است.
در دوران شاه عباس دوم، افزایش شدید جمعیت شهر اصفهان تا حدود یک میلیون نفر و گسترش محلات در جنوب و شمال زایندهرود سبب شد دو پل دیگر بر روی رودخانه زایندهرود برپا شود.
در سال 1028 هجری خورشیدی پلی قدیمی، بازمانده از دوران تیموری به نام «جسر حسن» که بر روی زایندهرود ساخته شده بود و ارزش چندانی نداشت به دستور شاه عباس دوم تخریب و به جای آن پلخواجو بنا شد.
در همین دوران، شاه عباس دوم در زمینهای جنوبی ساحل زایندهرود در مجاورت پلخواجو به ساختوساز باغ سعادتآباد و کاخهای سلطنتی همچون آیینهخانه و هفتدست و نمکدان مشغول بود.
بنای کاخ هفتدست دلیلی شد برای بنای پل جدید دیگری که هرچند در آن زمان سازهای عمومی نبود، اما امکان ورود موکب سلطنتی و حرمسرا را به صورت اختصاصی به این کاخها و باغ سلطنتی در ساحل جنوبی زایندهرود مهیا میکرد. به دلیل عبور جوی آبی که آب مورد نیاز آبنماها و فوارههای این کاخها از میان آن گذر میکرد، این بنا «پل جویی» نامیده شده که بعضا به اشتباه «پل چوبی» خوانده میشود.
تا پیش از دوران شاهعباس، تنها ساکنان جنوب زایندهرود زرتشتیان بودند که در حدود محله جلفای کنونی و حسینآباد ساکن بودند. با انتقال پایتخت صفویه به اصفهان، شاه عباس زرتشتیان را از این محله به محلهای در محدوده پل خواجو و تخت فولاد به نام محله «گبرآباد» کوچاند و زمینهای آنها را به ارمنیان واگذار کرد و اینگونه سنگبنای ایجاد محله جدید جلفا بنا نهاده شد.
با ایجاد محله جلفا و برخی باغهای سلطنتی در جنوب زایندهرود، لزوم ساخت مسیر ارتباطی برای سهولت در رفتوآمد ساکنان غرب اصفهان و ارامنه احساس میشد. «پل مارنان» نتیجه این احساس نیاز بود. در نتیجه در دوران شاه سلیمان صفوی پل مارنان توسط یکی از ارامنه ثروتمند به نام خواجه شافراز ساخته شد.
به این طریق چهار پل در کمتر از یکصد سال بر روی زایندهرود ساخته شد، اما با فتنه افغان و جابهجایی پایتخت، روند رشد جمعیت و توسعه شهری نزولی شد و به این ترتیب از ساخت آخرین پل صفوی تا اولین پل مدرن نزدیک به سه قرن فاصله افتاد.
خرید دو خودرو رنو توسط مظفرالدینشاه از سفر فرنگ، سرآغاز عصر ماشین در ایران بود. در طی سالهای بعد بهخصوص در دوران مدرنیته رضاشاهی، با ایجاد جادههای شوسه و آسفالت، خودروهای شخصی و باربری پای ثابت جادههای ایران شدند. در این میان اصفهان در مسیر شمال به جنوب قرار داشت و گذر از زایندهرود ناگزیر بود. لاجرم خودروها از طریق پلهای قدیمی صفوی به عبورومرور پرداختند.
به دلیل وزن سنگین ماشینهای باری، قرار شد کامیونها از طریق پل مارنان و ماشینهای سواری از سیوسهپل و پلخواجو تردد کنند.
در سالهای دهه 20، تعداد خودروها بیشتر و فشار وارده بر پلهای تاریخی نگرانکننده شد تا جایی که عبدالحسین سپنتا در روزنامه خود مقالهای در این خصوص به این مضمون منتشر کرد: «دو سال قبل تقریبا در هر شماره فریاد زدیم پل چهارباغ در شرف انهدام است.
ولی عمّال وقت دنبال حزبسازی و دستهبندی بودند. تنها هدف انتخابات بود و بس. تا اینکه سه چشمه از پل زیبای سی وسه چشمه این روزها کج شده و در شرف انهدام است.
غرفههای فوقانی آن عقب رفته و در نمای دیوار ترکهایی دیده میشود…. تانکرهای سنگین نفت از خیابان شاهپور و پل ماربین به خیابان نظر و جلفا عبور و مرور میکنند و درنتیجه چون پل نامبرده استقامت آن را ندارد که مرتبا فشار این تانکرهای سنگین را تحمل کند، ممکن است به زودی پل ماربین نیز مانند پل چهارباغ دچار خرابی شود.»زمزمه ساخت پلی جدید بر روی زایندهرود جهت عبورومرور وسایل نقلیه و موقوفشدن عبور از پلهای تاریخی در سال 1312 خورشیدی آغاز شد. در جراید آن دوران مطالبی درخصوص پل شاهپور که قرار بود در امتداد خیابان شاهپور کشیده شود ذکر شده است، اما به دلیل هزینه هنگفت، نبود زیرساخت و امکانات فنی و بعدتر وقوع حوادث شهریور 1320 ساخت این پل در حد یک طرح باقی ماند.
در مهرماه 1327 در طی سفر شاه به اصفهان، کلنگ ساخت این پل زده شد و پی ریزی آن آغاز شد. پایههای بتنی پل ساخته شد، اما نصب سقف پل و افتتاح آن در سال 1338 صورت گرفت.
بدین گونه بعد از قرنها پلی جدید بر روی زایندهرود بنا شد تا جور بار سنگین بر دوش پلهای قدیمی را بکشد. پل با نام محمدرضاشاه افتتاح شد؛ اما به دلیل سازه فلزی آن به نام «پل فلزی» مشهور است.
روند افزایش جمعیت، گسترش شهر و توسعه صنایع به خصوص ساخت کارخانه ذوبآهن در دهه 40، بیانگر لزوم ساخت پلهای بیشتر بر روی رودخانه زایندهرود بود.
پل فلزی بخشی از ترافیک شهر بهخصوص خودروهای سنگین را پشتیبانی میکرد، اما عبورومرور خودروهای سواری از پلهای قدیمی کماکان ادامه داشت.
در سال 1349 عملیات مرمت پل خواجو و سیوسهپل، توسط وزارت فرهنگ و هنر کلید خورد و در نتیجه تعطیلی عبورومرور از این دو بنای صفوی، شهر دچار ترافیک سنگین و مشکلات عدیده شد؛ از این رو در آبان 1350 طی مراسمی کلنگ ساخت پل بزرگمهر زده شد و در سال 1354 رسما به بهرهبرداری رسید.
قیمت بالای نفت و سرازیر شدن منابع مالی زیاد به خزانه کشور راه را برای توسعه سریعتر باز کرده بود؛ به صورتی که در کمتر از یک سال بعد از کلنگزنی پل بزرگمهر، شهردار اصفهان خبر از ساخت دو پل جدید را داد.
در مهرماه 1351 عملیات ساخت پل آذر و پل وحید همزمان آغاز شد. اتصال خیابان آذر به جنوب زایندهرود همچنین سببساز احداث خیابان توحید شد تا به موازات خیابانهای حکیم نظامی و چهارباغ به حل مشکل ترافیک شهر کمک کند.
کار ساخت پل آذر و پل وحید در بحبوحه انقلاب به پایان رسید و مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
در سالهای دهه پنجاه طرحهایی برای اتصال خیابان فردوسی به جنوب شهر اصفهان مطرح شد؛ از جمله ساخت پل و تونل عبوری که این طرحها تا سال 1358 مسکوت ماند. آغاز ساخت پل فردوسی در شهریور1358 رقم خورد و این پل به علاوه خیابان جدیدالاحداث شیخ صدوق در بهمن 1362 افتتاح شد.
با وجود همه این تمهیدات و اقدامات و ساخت پلهای ارتباطی، شهر اصفهان هنوز دچار مشکلات ترافیکی بود؛ لذا طرح کمربندی رینگ دور شهر سرآغاز احداث پل غدیر شد که در سال 1379 به بهرهبرداری رسید و تا به امروز آخرین پل ساختهشده اصفهان بر روی رودخانه زایندهرود است.