به گزارش اصفهان زیبا؛ زایندهرود، بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران است که از کوههای زاگرس مرکزی سرچشمه میگیرد تا با گذر از دشت مرکزی ایران به سمت شرق در تالاب گاوخونی آرام گیرد.
رودی که طی این سالها تجربههای بسیاری در خصوص خشکسالیهای پیدرپی داشته و تا به امروز که در خشکی ممتد به سر میبرد، آسیبهای غیرقابل جبرانی را برای استان اصفهان و البته کشور در حوزههای محیطزیستی، اقتصادی و حتی امنیتی و از طرفی، موجی از اختلافهای بسیار را میان نهادهای بالادست با یکدیگر و همچنین مردم با مسئولان مربوط به بار آورده است.
اولین بحران بیآبی زایندهرود در 1379 رخ داد و 1386 بود که جریان دائمی این رود نیز در کل مسیر از دست رفت؛ شرایطی که هیچزمان پیشبینی نمیشد و افراد گوناگون؛ اعم از کارشناسان محیطزیست و مسئولان نیز عمده دلایل متعدد و متوالی را بر خشکشدن زایندهرود مؤثر میدانند.
برخی بر این عقیدهاند که افزایش جمعیت در کلانشهر اصفهان که زاییده استقرار صنایع بیش از توان این کلانشهر است، به خشکشدن زایندهرود کمک بسیاری کرده است و برخی دیگر دلایلی همچون برداشت آب در بالادست، کاشت محصولات آببر، انتقال آب به شهرهای دیگر همچون یزد و کاشان، استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی، توسعه شهرها، مدیریت نامناسب در منابع آبی، استفاده از آب شرب برای مصارف صنعتی و کشاورزی، کمبود بارشها و نابودی چاهها را مطرح کردهاند که البته درباره همه این دلایل بحثها و اختلافنظرهای بسیاری هم وجود دارد.
در ادامه مروری خواهیم داشت بر درستی یا نادرستی برخی دلایل مطرحشده در خصوص خشکیهای پیدرپی زایندهرود که در قالب پرسش از کارشناسان و مسئولان شهری جمعبندی شده است.
میزان آب شرب اصفهان
به گفته کارشناسان سرانه مصرف آب اصفهان حدودا بین 150 تا 160 لیتر گزارش شده است؛ آماری که نشان میدهد اصفهان یکی از کمترین مصارف آب شرب را در مقایسه با دیگر مناطق در کشور دارد و نشان میدهد تکتک مردم اصفهان مدیریت خاصی بر کاهش مصرف آب دارند و به نوعی، فرهنگ صرفهجویی در آب را در خود نهادینه کردهاند.
بنابراین اگر مقدار کل آب شرب مصرفی اصفهان زیاد است، باید این مقدار مصرفی را به کل جمعیت ربط داد. از طرفی به بیان مسئولان این حوزه مدیریت آب شرب در اصفهان بهصورت لیتر به لیتر صورت میگیرد و سعی شده است آب بهصورت عادلانه بین شهروندان و روستائیان توزیع شود و در این شرایط نمیتوان مصرف بالای آب شرب را عاملی برای خشکشدن زایندهرود عنوان کرد.
کشاورزی در اصفهان
گفته میشود کشاورزان اصفهان مصرف آب بالایی دارند؛ اما این موضوع نیز تحلیلهای مربوط به خود را دارد. در حال حاضر زمینهای شرق اصفهان خشک است که مدت زمان زیادی هم از این شرایط میگذرد.
قاعدتاخشکی زایندهرود را نمیتوان به مصرف آب کشاورزی شرق ربط دارد؛چراکه آب از بالا به سمت پایین سرازیر است؛ نه برعکس؛ آنچه که نشان میدهد قطعا موانعی بر سر راه جریان آب از بالادست به پاییندست وجود دارد.
برخی تحلیلها از اثرگذاری باغهای بالادست و میزان آب مصرفی آنها می گویند؛ اینکه توسعه باغها باعث بالا رفتن مصرف آب شده است. از طرفی، توسعه کشاورزی در بالادست هم گستردهتر از پاییندست است.
هماکنون کشاورزان شرق اصفهان به عدم تحویل حقابههایشان گلایه دارند و این موضوع نشان میدهد بیشترین آسیب ناشی از بیآبی و خشکی زایندهرود، متحمل همین کشاورزان است.
از سوی دیگر، با بررسی شرایط میتوان مشخص کرد که میزان حقابه کشاورزان چه میزان بوده و چه میزان از آن به کشاورزان تحویل داده شده است.
البته در این میان، کشاورزهای اصفهان از آبهای زیرزمینی هم استفاده میکنند که این شرایط به آب خوان ها فشار وارد میکند؛ اما با همه اینها بازهم نمیتوان کشاورزی شرق اصفهان را دلیل اصلی برای خشکی کنونی زایندهرود دانست.
صنایع اصفهان
برخی معتقدند که توسعه صنعت و میزان مصرف بالای آب صنایع اصفهان باعث خشکی زایندهرود شده است؛ حتی گفته میشود که اصفهانیها زرنگ هستند و صنعت را به استان خود آوردهاند.
اما به عقیده کارشناسان و مسئولان مربوط، این تحلیل نادرست است و باید دید صنایع از چه طریق و بر اساس چه نیازهایی در استان اصفهان گسترده شدهاند.
آیا مردم اصفهان به دلخواه خود به صنایع و توسعه در این حوزه روی آوردهاند یا دولت مرکزی این فضا را به اصفهان تحمیل کرده است؟ واقعیت این است که موقعیت جغرافیایی استان اصفهان و ظرفیتهای آن باعث ایجاد صنایع و توسعه این حوزه در این بخش کشور شده است.
در حال حاضر مردم اصفهان به دلیل آلودگی آبوهوا به عملکرد صنایع اعتراض هم دارند؛ اما در خصوص نوع و میزان آب مصرفی صنایع استان اصفهان هم باید گفت که برای مثال، صنایعی همچون فولاد و ذوبآهن پساب شهرهای اطراف را جمعآوری و تصفیه و درنهایت استفاده میکنند و در سالهای اخیر از محل آب خام هیچ تخصیص جدیدی به طرحهای توسعه صنایع اصفهان صورت نگرفته است. از طرفی، سهم صنایع استان اصفهان از آب زایندهرود آنچنان بالا نیست.
کل صنایع استان اصفهان؛ اعم از فولادمبارکه، ذوبآهن، صنایع هستهای، صنایع نظامی و پالایشگاهها، تنها چند درصد از سهم دبی رودخانه را مال خود کردهاند؛ پس نمیتوان از نقش پررنگ صنعت در کاستهشدن این رود پر آب گفت.
انتقال آب زایندهرود به رفسنجان و یزد
بارگذاری روی زایندهرود وجود دارد و نمیتوان آن را انکار کرد؛ برای مثال، انتقال آب از اصفهان به یزد صورت میگیرد؛ موضوعی که همواره مورد اعتراض ساکنان حوضه آبریز زایندهرود بوده است؛ اما این عامل، تنها یکی از عوامل خشکی زایندهرود در کنار دیگر عوامل است.
نمیتوان گفت انتقال آب بهصورت مستقل دلیل اصلی و تنها دلیل خشکی زایندهرود است؛ بلکه این مسئله هم عاملی است در کنار عوامل دیگر. بنابراین اگر زایندهرود قرار باشد به شرایط اولیه خود بازگردد، باید این عامل در کنار دیگر عوامل خشکی برطرف شوند.
کشت گسترده برنج در اصفهان
کشت محصولات آببر مانند برنج از دیگر عواملی است که از سوی برخی، برای خشکی زاینده رود مطرح شده است؛ عاملی که تنها با بررسی عکسهای ماهوارهای قابل تفسیر است و میتوان به وجود کشت گسترده برنج یا عدم وجود آن در اصفهان پی برد.
البته کشت گسترده برنج در اصفهان برای سالهای اخیر پذیرفتنی نیست. این موضوع در دهه 80 که سطح زیر کشت برنج اصفهان زیاد بود، پذیرفتنی بود. نه حالا که سطح کشت برنج در اصفهان بهشدت کاهش یافته است.
از طرفی، کشت برنج در اصفهان کمتر از چهارهزار هکتار است که در مقایسه با استانهای دیگر مانند استان خوزستان (که گاها به ۱۸۶ هزار هکتار میرسد) مقدار چشمگیری نیست که دلیلی برای خشکی زایندهرود عنوان شود.
فرونشست زمین
امروز به دلیل افت محسوس آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین در بسیاری از دشتهای ما اتفاق افتاده است که این فرونشست در برخی از دشتهای ما بحرانیتر است.
به عقیده کارشناسان حوزه محیطزیست، فرونشست زمین به معنای مرگ آبخوان، مرگ کشاورز و مرگ یک تمدن است؛ تا جایی که امروز با خشکی زایندهرود، در اصفهان با دو منبع فرونشست و ریزگردها مواجه هستیم.
طبق گزارشهای موجود، براساس تصاویر ماهوارهای در مناطق نجفآباد، برخوار، کوهپایه، دامنه و داران و مناطق مرکزی و شمالی استان شاهد فرونشست زمین هستیم.
از سال ۶۳ تا ۹۳ میانگین افت سطح آب زیرزمینی در آبخوانهای مناطق دامنه و داران بیش از ۳۵ متر، منطقه مهیار جنوبی ۲۰ متر، نجفآباد ۳۰ متر و اصفهان و برخوار ۴۰ متر بوده است.
آبی از زایندهرود به رفسنجان منتقل نمیشود. زایندهرود تا سال ۱۳۷۹ با وجود مصارفی در اصفهان که در مطلب به آن اشاره شده هرگز خشک (خشکانده) نشده بود. در آن سال بود که با انتقال غیر قانونیِ آب زایندهرود به یزد، این رودخانهی دائمی برای اولین بار خشکانده شد. بنابراین مقایسه انتقال غیر قانونی به یزد با مصارف داخل اصفهان تا سال ۱۳۷۹ قیاس معالفارق است. ضمنا در این مطلب متأسفانه هیچ اشارهای به برداشتهای عظیم و غیر قانونی در بالادست زایندهرود که پس از انتقال به یزد آغاز شد هیچ اشارهای نشده است. برداشتهایی که همچنان با طرحهایی مانند طرح موسوم به بن-بروجن و انتقال از چشمه دیمه به شهرکرد در حال افزایش نیز هستند. ضمنا به انتقال غیر قانونی آب زایندهرود به کاشان در خارج از حوضه زایندهرود هم بایستی اشاره نمود.