من از مردها متنفرم!

وظیفه مربی تقدیم بینش و دانش، بر پایه ذات توحیدی خود نوجوان است و نه امر و نهی و ترس، بلکه او را باید به تفکر واداشت.

تاریخ انتشار: 09:14 - چهارشنبه 1402/06/8
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
من از مردها متنفرم!

به گزارش اصفهان زیبا؛ «من از مردها متنفرم. از جنس مذکر خوشم نمی‌آید و هیچ‌وقت هم ازدواج نمی‌کنم.»

دختری حدودا هفده‌ساله با ظاهری آراسته به سبک نوجوانان امروزی در خانواده‌ای متعهد و متدین، این جمله را وقتی با هم گفت‌وگو می‌کردیم، به زبان آورد. جمله برایم تکان‌دهنده بود.

از قطعیت و شدت بیانش نگران شدم. در ذهنم به دنبال چرایی مسئله بودم. آیا رابطه بین والدین و خلق بد پدر یا یکی از نزدیکان مذکر باعث این تفکر شده است؟ آیا جایی موردی غیراخلاقی برایش اتفاق افتاده و او ترسیده است و مانند بیشتر کسانی که موردتعرض قرار گرفته‌اند و سکوت می‌کنند، او هم در خود فروریخته است؟

با ترفندهای مختلفی، ضمن اینکه سعی کردم از جان و دل گوش خوبی برایش باشم، پرسش‌هایم را زیرکانه و همدلانه و به دور از عکس‌العمل خاص و عجله‌کردن در پاسخ عنوان کردم.

مشکلش بی‌اعتمادی بود و منشأ این بی‌اعتمادی را مربی‌اش می‌دانست. مربی برای حفاظت از دخترها در برقراری ارتباط و دوستی با جنس مخالف، مذکرها را با تعاریفی ناهنجار در ذهن او، زمانی که 12ساله بوده تخریب می‌کند.

این وحشت در ذهن او ریشه کرده و حالا … . وظیفه مربی تقدیم بینش و دانش، بر پایه ذات توحیدی خود نوجوان است و نه امر و نهی و ترس، بلکه او را باید به تفکر واداشت.

در این حجم وسیع حمله‌های افکار انحرافی و غیرانسانی به بشر، تفکر مهم‌ترین سلاح نوجوان می‌تواند باشد و شاید بتوان گفت متأسفانه با شبیخونی که فضای مجازی به نوجوان زد، او را خلع‌سلاح کرده است.

فضای مجازی (چه خوب و چه بد) آنقدر زمان نوجوان را پر کرده که فرصت تفکر به او نمی‌دهد و بهترین فرمانده آن است که سلاح را به دست نوجوان برساند.

از نظر روان‌شناختی نوجوان نسل امروز نسبت به دهه‌های قبل، از هوش تحلیلی بالاتری برخوردار است، کنجکاو و ریسک‌پذیر است و دائماً به دنبال چراها می‌گردد.

برای نسلی که زمینه و آمادگی پذیرش عقلانی را دارد، ترس ابزار بازدارندگی مفیدی نیست. توجه به نیازهای دختران که ابتدای امر از سمت جنس مخالف «محبت» است، او را جذب خواهد کرد.

پاسخ صحیح به نیازهای عاطفی این دختر می‌توانست به جای اینکه از او یک همسراجتنابی بسازد، او را مهیای ساخت یک زندگی مشترک کند.

یک نوجوان پسر در جلسه‌ای که با هم داشتیم می‌گفت: «دخترها از ما پسرها ترسیده‌اند و برای همین بیشتر به سمت هم‌جنسان خود سوق پیدا کرده‌اند.»

خودش علت ترس را نمی‌دانست؛ البته کمی عادلانه خودشان و رفتارهایشان را محکوم می‌کرد و من بیش از این‌ها دلایل را در ذهنم کاویدم.

نکته مهم و قابل‌تأمل این است که به دنبال الگوبودن از ویژگی‌های نوجوان است؛ به دنبال الگویی برای پیروی، برای پاسخ‌دادن به حس قهرمان‌پرستی و آرمان‌جویی در مصداق بیرونی.

او که فلان خواننده در آن سوی مرزها با فرهنگ دیگری الگویش شده، حتی سبک پاسخ به نیازش را هم از او تقلید می‌کند. پس در دیگر ابعاد زندگی‌اش هم مقلد اوست. تقلید هم در حلقه ویژگی‌های نوجوان می‌گنجد.

در کنار دوستی‌های افراطی از همسالان یا الگوهایش سبک حرف‌زدن، نوع لباس‌پوشیدنش را از آن‌ها تقلید می‌کند و کم‌کم رنگ و بویشان را می‌گیرد. نداشتن الگوی درست بزرگ‌ترین علت ناپسندی رفتار نوجوان است.

وظیفه مربی و والدین برای نوجوانی که به والدین و مربی کمتر اعتماد می‌کند و همه اعتبار و اعتمادش و مرجع تقلیدش دنیای گوگل و فضای مجازی است، معرفی الگوهای بومی است و توضیح بابت اینکه چرا آن فرد می‌تواند الگو باشد و دیگری در زمره الگو برای ما به حساب نمی‌آید.

پرواضح است که این معرفی نمی‌تواند مستقیم باشد و این توضیحات اگر کوتاه و شیرین نباشد، زهری در کام نوجوان است. باید مهارت صحبت با نوجوان را فراگرفت.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

18 − 10 =