به گزارش اصفهان زیبا؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 57 روابط ایران و آمریکا با وجود مخالفتهای بسیار و فضای آمریکاستیزی جامعه انقلابی کشورمان همچنان ادامه داشت و به دلیل رویکرد دولت بازرگان حتی برخی اقدامات دولت وقت آمریکا همچون دخالت در امور داخلی ایران و محکوم کردن برخی سیاستهای دولت موقت هم نتوانست رابطه را قطع کند، تا آنجا که آمریکا اجازه ورود محمدرضا پهلوی را به کشورش صادر کرد و از نگاه جامعه انقلابی کشورمان این اقدام مقابله ایالاتمتحده با انقلاب اسلامی ایران تعبیر شد؛ اتفاقی که تسخیر سفارتخانه آمریکا در تهران را در 13 آبان 58 توسط جمعی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام رقم زد و به بیان حضرت امام (ره) «انقلاب دوم» را 9 ماه پس از انقلاب اول ایران باعث شد.
در پی این تسخیر، اسنادی درخصوص جاسوسی تحتپوشش فعالیت دیپلماتیک آمریکاییها، تحریک و تجهیز اقلیتهای قومی و مذهبی در کشور و حمایت آمریکا از گروهها و محافل سیاسی مخالف امام خمینی (ره) افشا شد که درنهایت به تخاصم جدی ایران و آمریکا طی 44 سال انجامید و به ارتباط دیپلماتیک 80 ساله ایران و آمریکا مهر باطل زد؛ آمریکایی که تأثیر پررنگش در تبعید امام به ترکیه در 13 آبان 1343 نمایان بود و حمایتش از محمدرضا شاه پهلوی و جاسوسیها، نقش داشتنش در تنشها و آشوبها و ترورهای داخلی ایران، آن را به ایستگاه پایانی در سفارتش در تهران رساند و طی 444 روز گروگانگیری و در پی آن حادثه طبس بیشترین تنش را تجربه کرد و با همه قدرت و نفوذش در منطقه و حوزه بینالملل و همچنین استفاده از سازوکارهای مختلف نظامی، سیاسی و اقتصادی هم نتوانست گروگانهای خود را آزاد کند و سرانجام قرارداد الجزایر به دادش رسید.
احمد زمانی، پژوهشگر حوزه تاریخ در رابطه با بررسی روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب، تسخیر لانه جاسوسی و ابعاد آن با «اصفهانزیبا» گفتوگو کرد.
زمانی معتقد است تسخیر سفارتخانه آمریکا توسط جمعی از دانشجویان با کمترین امکانات بهنوعی ابهت سیاسی آمریکا را از دید افکار عمومی در حوزه منطقه و بینالملل زیر سؤال برد و نشان داد هر زمان که مردم ایران اختیار کنند میتوانند علیه این نظام مستکبر قد علم کنند.
موافقید برای شروع نگاهی به نوع ارتباط آمریکا با رژیم پهلوی در دهه 40 و دخالتهای این متحد دیرینه ایران و رژیم پهلوی در اداره امور کشور در آن دوره بیندازیم؟!
در دهه 40 شمسی پس از اینکه آمریکاییها در یکی دو برنامه از جمله موضوع انقلاب سفید اهداف خود را در ایران اجرا کردند، تصمیم گرفتند که به تعداد مستشاران نظامی خود در کشورمان بیفزایند، تا بهنوعی نفوذ خود را در ایران بیشتر کنند.
در همان زمان بود که با دقت بر این موضوع که مستشاران نظامی آمریکایی معمولا در محلهای مأموریتشان مرتکب جرائم و تخلفاتی میشوند، حق کاپیتولاسیون را برای نیروهای خود در ایران با تصویب لایحه اجازه استفاده مستشاران آمریکایی در ایران از مصونیتها و معافیتهای قرارداد وین گرفتند؛ رویکردی برای ممانعت و جلوگیری از محاکمه آمریکاییها در ایران در صورت ارتکاب جرم.
در آن زمان بسیاری از کشورهای دنیا با این تقاضای آمریکاییها در خصوص مصونیت در برابر قوانین آن کشورها مخالفت کردند؛ اما متأسفانه ایران به همراه چند کشور دیگر این حق را برای آنها پذیرفت.
این لایحه بهصورت محرمانه در دولت وقت ایران تنظیم و ابتدا در مجلس سنا و پسازآن در مجلس شورای ملی به تصویب رسید؛ موضوعی که بااینکه در رسانهها منتشر نشد، از طریق تعدادی از افراد سیاسی به گوش حضرت امام (ره) رسید و با موضعگیری روشنگرانه، جدی و محکم ایشان در قالب سخنرانی چهارم آبان مواجه شد.
پس از آن نیز حضرت امام (ره) بیانیهای در این خصوص صادر کردند که هم برای آمریکا و هم شاه تحملناپذیر بود و نتیجه آن تبعید ایشان به ترکیه در 13 آبان 43 شد.
دخالتهای آمریکا در امور ایران و اعتراض به برخی سیاستهای داخلی حتی پس از انقلاب ادامه داشت و در برخی موارد باعث تحرکات و تشنجها در برخی مناطق کشور هم شد. درست است؟
بله. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با یک سری تنشهای نظامی، سیاسی و اجتماعی در برخی نقاط کشور همچون کردستان، منطقه کردنشین آذربایجان غربی، گنبدکاووس، سیستان و بلوچستان و خوزستان روبهرو شدیم؛ تنشهایی که اغلب آنها تحتتأثیر تحرکات از سوی گروههای چپ و مارکسیستها ازجمله مارکسیستهای طرفدار چین، مارکسیستهای طرفدار کوبا و مارکسیستهای طرفدار ویتنام بود.
البته حضرت امام (ره) خیلی سریع این تحرکات را به گروههای بهاصطلاح چپ آمریکایی ربط دادند.
گروههای چپ معمولا طرفدار بلوک شرق بودند که پس از تسخیر لانه جاسوسی و سیری که موضعگیریهای این گروهها داشتند، مشخص شد این گروهها به دلایل مختلفی به سمت آمریکا گرایش پیدا کرده بودند و بهنوعی آمریکا آنها را هدایت میکرد و باعث درگیریهای متعدد در نوروز همان سال در مناطق نامبرده کشورمان شد که پیشتر به آنها اشاره شد.
فضایی که بهنوعی ازجمله دلایل حمله دانشجویان به سفارت آمریکا به شمار میرود و در کنار حمایت آمریکا از محمدرضا پهلوی و اجازه ورود او به کشورش، آغازگر آن اتفاق بود.
بله دقیقا؛ اواخر تابستان و مهرماه بهتدریج این موضوع مطرح شد که محمدرضا پهلوی از زمان حضورش در ایران دچار بیماری سختی بوده و همچنان درگیر این بیماری است و این موضوع را پنهان کرده است و آمریکا برای معالجه میخواهد او را بپذیرد.
برخی از مقامات ایران در قبال این موضوع عکسالعملهای تندی نشان دادند و گفتند او بهعنوان یک مجرم باید تحویل مردم ایران برای محاکمه داده شود.
آمریکاییها اما بهصورت محرمانه محمدرضا پهلوی را منتقل و برخی از رسانههای آمریکایی این موضوع را منتشر کردند.
هشتم آبان و در آن شرایط بود که حضرت امام (ره) در پیام کوتاهی خطاب به طلاب و دانشجویان فرمودند به هر نحو ممکن باید به آمریکا فشار آوریم تا شاه را تحویل ملت ایران دهد که متعاقب آن در 13 آبان گروهی از دانشجویان دانشگاههای مختلف با عنوان «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» سفارتخانه آمریکا را گرفتند و با سختی توانستند اسنادی آسیبدیده را در کنار هم بچینند و بازخوانی کنند که این اسناد پس از مدتها در قالب 12 جلد (800 تا 900 صفحه) منتشر شد؛ اسنادی که نشان داد سفارتخانه آمریکا در اکثر آشوبهای آن دوره ایران نقش مؤثر و پررنگی داشته است.
یک نمونه از آن اسناد که مشارکت گروههای چپی که نام بردید را در آشوبهای آن زمان ایران ثابت میکند، مثال بزنید…
ازجمله آن گروههای چپ که آمریکا به آنها برای ایجاد آشوب و درگیری در ایران خط میداد و بهنوعی راهبری میکرد، گروه فرقان بود.
یک گروه مذهبی افراطی که اسناد بهدستآمده از سفارتخانه آمریکا نشان داد آمریکا این گروه را بهخوبی میشناسد و از تعداد نفرات و برنامههای آن آگاه است؛ اطلاعاتی که به ارتباط آمریکا با این گروه اشاره داشت.
گروه فرقان در بسیاری از ترورهای شخصیتهای مختلف کشورمان ازجمله شهید آیتالله مطهری، رئیس شورای انقلاب، محمدولی قرنی نخستین رئیس ستاد مشترک ارتش ایران پس از انقلاب، شهید دکتر محمد مفتح و … نقش داشت.
به تسخیر لانه جاسوسی برگردیم. اقدامی که توسط جمعی از دانشجویان رخ داد. به عقیده شما با توجه به نفوذ و قدرت آمریکا ازلحاظ نظامی و امنیتی، این حمله به سفارت، آن هم توسط دانشجویان، ادعای آمریکا را در رابطه با صولت و قدرت همهجانبهاش زیر سؤال نبرد؟
اشغال لانه جاسوسی برای بسیاری از مردم ما روشن کرد که سفارت آمریکا بیشترین نقش را در توطئه برای آشوب در ایران داشته است. حضرت امام (ره) پیش از اشغال لانه جاسوسی به این موضوع اطمینان کامل داشتند، اما اشغال سفارتخانه آمریکا باعث شد سطح آگاهی سیاسی مردم بسیار بالا برود.
در آن مقطع آمریکا و شوروی در سطح جهانی آنچنان اعتبار و قدرت داشتند که در هرکجا که اراده میکردند، بهراحتی کودتا میکردند.
ملت ایران و دانشجویان ما اما باوجود همه تهدیدهای مکرر نظامی آمریکا مقاومت کردند و با حرکتی شجاعانه و قهرمانانه به ملت ایران این روحیه را دادند که در صورت لزوم میتوانند روبهروی آمریکاییها بایستند.
واقعیت این است که تسخیر لانه جاسوسی آمریکا تبعات مثبتی در پی داشت. اینکه این حس را در مردم ایجاد کرد که اینطور نیست که آمریکا هر کاری بخواهد میتواند انجام دهد و از طرفی توطئههای آمریکا را هم برای ملت ایران و بهخصوص جوانان روشن کرد.
پس از آن واقعه هم آمریکاییها بارها از طرق مختلف قصد مقابله با ایران در راستای آزادسازی گروگانها را کردند که هیچکدام به سرانجام هم نرسید…
بله؛ در ماههای اولیه اشغال لانه جاسوسی و در پی ناکامی دولت ایالات متحده آمریکا در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی گروگانهای خود، آمریکا متوسل به اقدام نظامی (عملیات پنجه عقاب) در طبس شد.
اتفاقا شب پنجم اردیبهشت همان شبی که آمریکاییها بنا داشتند از طریق طبس به سفارتخانه تسخیرشده خود برای آزادسازی گروگانها حمله کنند، ما در ورزشگاهی در نزدیکی سفارتخانه آمریکا حضور داشتیم تا هم بازدیدی از سفارتخانه داشته باشیم و هم در آن مکان مراسم دعای کمیل را با حضور استاد پرورش، شهید اژهای و تعدادی از دانشجویان برگزار کنیم.
برای بنده تیزهوشی شهید اژهای در آن شب بسیار عجیب بود. آن شب زمانی که وارد سفارتخانه آمریکا و ورزشگاه نزدیک سفارت شدیم، درحالیکه در آن ساعت هیچ مسابقهای هم برقرار نبود، چراغهای ورزشگاه اما روشن بود.
شهید اژهای سؤال کرد که به چه دلیل این چراغها روشن است؟ اما جوابی برای این سؤال وجود نداشت.
درنهایت به لطف خداوند آن عملیات برای حمله به سفارتخانه شکست خورد و نظامیان آمریکایی در طبس دچار حادثه طوفان شن شدند و با تعدادی از اجساد و کشتهشدگان خود مجبور شدند صحرای طبس را ترک کنند.
البته پس از واقعه طبس برای اینکه حادثه مشابهی پیش نیاید، گروگانهای آمریکایی را به نقاط مختلف کشور ازجمله اصفهان منتقل کردند که امکان بازدید افراد از جاسوسهای آمریکا در آن شهرها به دلایل امنیتی هم وجود نداشت.
پای اصفهان را با یادآوری این خاطره از شهید اژهای به مصاحبه کشاندید. آمریکا پیش از انقلاب در اصفهان هم کنسولگری داشت و حضور مستشاران نظامی آمریکا در اصفهان نیز بسیار قابلتوجه بود. آیا اقدامات جاسوسی آمریکاییها به آن فضا هم در اصفهان کشیده شده بود؟
در کل کشور حدود 60 هزار مستشار نظامی آمریکایی حضور داشت که البته این جمعیت با تعداد خانوادههای خود حداقل سه برابر میشدند. آمریکا هم در اصفهان کنسولگری داشت و هم تعداد مستشاران نظامی که در اصفهان بودند، فوقالعاده زیاد بود.
درواقع اصفهان در رابطه با حضور مستشاران نظامی یا در رتبه اول بود یا پس از تهران در رتبه دوم ازلحاظ اتباع و مستشاران نظامی آمریکایی قرار داشت.
در آن مقطع که هوانیروز ایران در حال پایهگذاری بود، اولین مرکز هوانیروز ایران در اصفهان شکل گرفت و کارکنان هوانیروز آموزشهای اولیه را در پایگاههایی در اصفهان میدیدند. چهار پایگاه هوانیروز که تحت نظر آمریکاییها در اصفهان آموزش برگزار میکرد.
یک کارخانه هلیکوپترسازی هم در مسیر جاده شاهینشهر به اصفهان بود که تعداد قابلملاحظهای مستشار نظامی آمریکایی در آن پایگاه مشغول بودند.
نکتهای که وجود داشت این بود که ساواک در آن زمان بررسی کرده بود و متوجه این موضوع شده بود، رشته تحصیلی تعداد بسیاری از این مستشاران نظامی آمریکا علوم انسانی است و به تشخیص ساواک کار این مستشاران آموزش نظامی نبوده است و آنها درواقع به دنبال جاسوسی در ایران بودند.
در سال 57 یک گروه نظامی انقلابی نیز به یکی از سرویسهای همان کارخانه هلیکوپترسازی در جاده اصفهان-شاهینشهر که نامش هم «بل هلیکوپتر» بود، حمله و تعدادی از آمریکاییها را در آن حمله مجروح کرد.
مستشاران نظامی تا مدتها در اصفهان حضور داشتند و پس از انقلاب با فشار شورای انقلاب و شخص مقام معظم رهبری که در آن زمان نماینده حضرت امام (ره) در ارتش و شورای عالی انقلاب بودند، دولت موقت مجبور شد تعداد بیشتری از آمریکاییها و مستشاران نظامی را از ایران خارج کند.