به گزارش اصفهان زیبا؛ درست مثل تیغ دو لبه؛ هم میتواند فرصت باشد و هم بُرنده و تهدیدکننده؛ این تعبیر سید مصطفی مرتضوی (سالهاست بر مسند رئیس پلیس فتای اصفهان تکیه زده و حالا در آستانه بازنشستگی قرار دارد) از فضای مجازی است، فضایی که جغرافیا و زمان در آن معنایی ندارد و جذابیتها و اغواگریهای آن بیشمار است و هر فردی را برای حضور و فعالیت در خود بهراحتی راضی میکند؛ همین هم شده که این روزها شاهد افزایش جرائم سایبری و کلاهبرداری با روشهای خلاقانه و عامهپسند و سوءاستفادههای مختلف از کاربران فضای مجازی هستیم؛ بهطوریکه هرچه جذابیتها و قابلیتهای فضای مجازی افزایش مییابد، مجرمان فرصت بیشتر و راه و روشهای مبتکرانهای برای انجام اعمال مجرمانه خود پیدا میکنند و کلاه شهروندان را برمیدارند تا کلاهخودشان را بالاتر بیندازند و مال بیشتری به جیب بزنند: «اعتقاد پلیس بر این است که مجرم همیشه یک گام از پلیس جلوتر است؛ چراکه به فکر نبوغ مجرمانه خودش است و بالاخره راه و روشی را برای جرمآفرینی انتخاب میکند.
در قدم بعدی، پلیس بهدنبال پیگیری جرم میرود. دنیای کنونی مبتنی بر هوش مصنوعی است و جامعه آرامآرام برای ارائه و دریافت خدمات به این سمتوسو حرکت میکند.
به همین نسبت که حوزه خدمات شهری الکترونیک افزایش مییابد، شهروندان هم از دنیای مجازی برای بهرهمندی بیشتر استفاده میکنند؛ پس طبیعی است که مجرمان نیز با استفاده از این بستر هوشمند، جرمآفرینی و هوشمندانهترین روشها را انتخاب کنند.» مرتضوی که حالا و پس از 30 سال در این حوزه با تمامی پیچوخمهای فضای مجازی آشناست، صبح یک روز زمستانی در دفتر روزنامه «اصفهانزیبا» حاضر شد تا به پرسشهای ما در رابطه با فضای مجازی و راهوروشهای جدید کلاهبرداری و جرائم سایبری پاسخ دهد.
روبهروی او به گفتوگو نشستیم، گفتوگویی که حدود دو ساعت به طول انجامید و مرتضوی با سعهصدر و رویی گشاده به پرسشهایمان پاسخ داد. آنچه میخوانید، ماحصل همین گفتوگوست.
جناب سرهنگ! چندی پیش بود که شما در گفتوگو با رسانهها اعلام کردید، اصفهانیها بیشترین قربانی در فضای مجازی هستند؛ درحالیکه خیلیها اصفهانیها را با خصیصه زرنگی میشناسند؛ پس دلیل اینکه بیشتر از شهروندان دیگر قربانی این فضا میشوند، ازنظر شما چیست؟
نه، نمیتوانیم بگوییم سر اصفهانیها زیاد کلاه میرود. من به این مسئله اعتقاد ندارم که اصفهانیها تاوان فعالیت در فضای مجازی را بسیار پس میدهند.
به نظرم، احتمال آسیبپذیری از فضای مجازی برای همه وجود دارد. به خاطر دسترسی گسترده کاربران به فضای مجازی، میتوان گفت این مسئله جزو مسائلی است که در آن دموکراسی برقرار است؛ به این معنا که در همه جای دنیا هر کاربری و در هر سطحی میتواند به اطلاعات موردعلاقه خود دسترسی داشته باشد؛ بر همین اساس نیز همه کاربران فضای مجازی در یک سطح آسیبپذیر هستند.
پس چرا آمارها حاکی از این است که این آسیبپذیری در برخی از شهرها بیشتر است؟
این موضوع به آن دلیل نیست که برخی از شهروندان در شهرهای دیگر بیشتر سرشان کلاه میرود یا آسیبپذیرتر هستند؛ بلکه آیتمهای مختلفی دراینباره وجود دارد.
واقعیت امر این است که آسیبپذیری از فضای مجازی برای همه شهروندان وجود دارد و هرکسی میتواند در حوزههای مختلف محتوایی، کسبوکار و… آسیبپذیری داشته باشد. حالا، اگر این آمار در اصفهان خودش را بیشتر نشان میدهد، شاید به خاطر این است که شهروندان اصفهانی بسیار راغب هستند حقوحقوق خودشان را در مسیر قانونی پیگیری و مطالبه کنند.
یعنی آمار بالا به این معناست که آنها بیشتر از همه جرائم سایبری را که برایشان رخداده است، پیگیری کردهاند؟
بله؛ اصفهانیها شهروندانی مطالبهگر هستند و به خاطر همین هم است که اصفهان در حوزه شهری ازجمله شهرهای خوب است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. بر این اساس، شهروندان وقتی آسیب میبینند، راه مطالبهگری بهمنظور احقاق حقوق خود را در پیش میگیرند. شاید این یکی از مسائلی است که بیشترین فراوانی جرم در بین شهرهای مختلف را در اصفهان نشان میدهد.
گفتید آیتمهای دیگری دراینباره وجود دارد. بهغیراز موردی که اشاره کردید، دیگر چه عواملی باعث میشود تا اصفهانیها بیشتر از برخی استانهای دیگر قربانی جرائم سایبری شوند؟
به نظر من، این مسئله علت دیگری ندارد. این یک واقعیت است که در هر جایی که آمار و میزان دسترسی شهروندان به فضای مجازی بیشتر باشد، میزان آسیبپذیری نیز به همان نسبت زیاد است.
این رویه در استان اصفهان هم حاکم است؛ بهطوریکه در شهر اصفهان و شهرستانهایی نظیر کاشان، نجفآباد و خمینیشهر که تراکم جمعیت بالاست، نسبت جرم نیز معنادار است. هرچقدر جمعیت بالاتر باشد، میزان آسیبپذیری نیز بیشتر است. بهطورکلی استان اصفهان نیز جمعیت بالایی دارد و درصد بالایی از شهروندان نیز به فضای مجازی دسترسی دارند و در آن فعالیت میکنند.
آمار میزان دسترسی کاربران به فضای مجازی را دارید؟
بله؛ ولی تعداد آیپی فعال در استان با تعداد کاربران تلفن همراه و استفادهکنندگان، ممکن است در برخی از مواقع با یکدیگر همپوشانی داشته باشند؛ چراکه یک نفر درعینحال، میتواند از چندین آیپی فعال در یک شهر استفاده کند؛ ضمن اینکه برخی از شهروندان چندین گوشی دارند یا اینکه در منازل و محل کار نیز در فضای مجازی فعال هستند.
اصفهان پس از تهران و خراسان، سومین رتبه کاربران فضای مجازی را دارد؛ به همین نسبت هم میتوان انتظار داشت که جرائم اینترنتی در این استان در صدر باشد. تعداد کاربران، البته چندان مهم نیست و ما را به جایی نمیبرد؛ بلکه باید بتوان زیرساختهای فرهنگی و آموزشی را تقویت و کنترل کرد. باید بر این نکته تمرکز کنیم که چه کارهایی باید انجام دهیم تا اصفهان از پله فراوانی جرائم اینترنتی پایین بیاید.
چهکار باید بکنیم؟
آموزش و فرهنگسازی در رابطه با ماهیت و همچنین نحوه استفاده از فضای مجازی، مهمترین زیرساختی است که باید تقویت شود. در حال حاضر در وضعیتی به سر میبریم که در هیچیک از ساختارهای دولتی و خصوصی یا خصولتی دراینباره آموزشی ارائه نمیدهند و رسالتی درزمینه فرهنگسازی برای آنها تعریف نشده است.
حتی خود پلیس فتا هم این کار را انجام نمیدهد. چرا پیشگیری در جامعه ما اهمیت خود را ازدستداده است؟
ببینید اصلا وظیفه پلیس فرهنگسازی نیست.
ولی میتواند گامهایی دراینباره بردارد!
بله؛ اکنون پلیس فتا این کار را با قدرت و جدیت انجام میدهد. ما مجبوریم بار فرهنگسازی را به دوش بگیریم و در راستای آن گام برداریم؛ از آموزش چهره به چهره و همگانی گرفته تا استفاده از ظرفیت خود فضای مجازی و رسانهها.
همچنین قرار است از المانهای شهری برای آموزش استفاده کنیم؛ مثلا استفاده از تابلوها و بیلبوردهای شهری، بهگونهای که با مصورسازی مباحث مختلف بتوانیم به شهروندان آموزش دهیم. شعار ما در حوزه فرهنگسازی این است که پلیس باید حرف خودش را به بیش از پنجمیلیون نفر از جامعه اصفهانی منتقل کند تا بتواند آرامآرام فرهنگ استفاده از فضای مجازی را در میان شهروندان جا بیندازد.
متأسفانه ما در مبحث آموزش ضعیف عمل کردهایم؛ به همین دلیل رسانهها و سایر حوزههای فرهنگی باید پا به میدان بگذارند تا بتوانیم با همکاری آنها به موفقیت دست یابیم.
در حوزه جرائم سایبری شاید فقط یک بخش آگاهی دهی باشد؛ اما از قدیم میگویند مجرم، همیشه یک گام جلوتر از پلیس است و از روشهای خلاقانهای برای ارتکاب جرم استفاده میکند. چرا مجرمان همیشه جلوتر از پلیس هستند؟ اصلا این همه خلاقیت مجرمانه از کجا میآید؟
اعتقاد پلیس بر این است که مجرم همیشه یک گام از پلیس جلوتر است؛ چراکه به فکر نبوغ مجرمانه خودش است و بالاخره راه و روشی را برای جرمآفرینی انتخاب میکند. در قدم بعدی، پلیس به دنبال پیگیری جرم میرود. دنیای کنونی مبتنی بر هوش مصنوعی است و جامعه آرامآرام برای ارائه و دریافت خدمات به این سمتوسو حرکت میکند.
به همین نسبتی که حوزه خدمات شهری الکترونیک افزایش مییابد، شهروندان هم از دنیای مجازی برای بهرهمندی از آنها از این فضا استفاده میکنند؛ پس طبیعی است که مجرمان نیز با استفاده از این بستر هوشمند، جرمآفرینی و هوشمندانهترین روشها را انتخاب کنند؛ برای مثال، این روزها که بحث مالیات داغ است، هکرها هم از این فرصت سوءاستفاده کرده و با ترفندهای مختلف به منابع اطلاعاتی افراد دسترسی پیدا میکنند؛ مثل ارسال لینکهای آلوده به درگاههای جعلی پرداخت الکترونیک. مجرمان بسیار هوشمند دست به جرم میزنند و مردم را فریب میدهند.
مجرمان سایبری باهوش هم هستند؟
نه! من نمیگویم مجرمان باهوش هستند؛ ولی آنها معمولا هوشمندانه رفتار میکنند. اتفاقا وقتی با برخی از آنها گفتوگو میکنیم، میبینیم که آنها اصلا باهوش نیستند و اینکه برخی میگویند مجرمان سایبری آدمهای فوقالعاده باهوشی هستند، بههیچعنوان تأیید نمیکنیم. امروزه بسترهای جرمآفرینی بهصورت عمومی در اختیار همه قرار دارد.
همین هم شده که ارتکاب جرم در فضای مجازی، آسانتر شده است!
بله؛ امروزه ارتکاب جرم در بستر فضای مجازی آسانتر شده است و ابزارهای تولید جرم در اختیار همه کاربران این فضا وجود دارد؛ همانطور که گفتم، این مسئله هم به دلیل دموکراسی در فضای مجازی است. این موضوع باعث میشود افراد بهراحتی به دستگاههای جعلی دسترسی پیدا کنند. فضای مجازی مثل یک تیغ دو لبه است که افراد میتوانند از آن،هم بهعنوان فرصت استفاده کنند و هم تهدید و در راستای اعمال مجرمانه.
پس میتوانیم بگوییم، مجرمان با استفاده از ابزارهای بهروزشده و بهصورت هوشمندانه جرم آفرینی میکنند و سودهای کلان بهدست میآورند. این شهروندان هستند که باید این فضا را تغییر دهند. در قرنی که فناوری اطلاعات حاکم شده است، نمیتوانیم سنتی رفتار کنیم. همانطور که همواره میگوییم جامعه در حال هوشمند شدن است، شهروندان هم باید از ابزارها و خدمات و بسترهای ارتباطی مختلف بهصورت هوشمندانه استفاده کنند؛ ما نیز باید برای ارتقای سطح فرهنگ و شناخت بهتر و استفاده هوشمندتر شهروندان از این فضا تلاش کنیم.
شما به بحث مالیاتها اشاره کردید. به نظر میرسد، مجرمان بیشتر تمرکز خود را بر مسائل عامهپسند که برای مردم اهمیت دارد، میگذارند؛ درست است؟
بله؛ همینطور است. مجرمان اینترنتی معمولا روی مسائل و مباحثی که برای شهروندان از جذابیت و عمومیت زیادی برخوردار است، دست میگذارند و از آنها سوءاستفاده میکنند.
طبیعتا برای توده مردم، موضوعهایی مثل سهام عدالت، مالیات، جرائم رانندگی و… جذاب و مهم است؛ به همین خاطر هم مجرمان دست روی چنین مسائلی میگذارند یا با ارسال لینکهای آلوده (مثل ابلاغیههای دادگستری) از شهروندان کلاهبرداری میکنند. به خاطر همین تلاش پلیس این است که شهروندان با مفهوم لینک آلوده بهخوبی آشنا شوند و فرق پیامهای معتبر و غیرمعتبر را بدانند. اگر آنها این موضوع را بهخوبی درک کنند، داستان تولید جرم ما حل خواهد شد.
مجرمان سایبری بیشتر بهصورت انفرادی کار میکنند یا باندی؟
هر دو. جرائم سایبری هم میتوانند بهصورت باندی و هم انفرادی صورت گیرند. به نظرم، برای مغز متفکر سایبری انجام جرائم باندی و سیستمی بسیار سودمندتر است؛ به خاطر همین است که میبینیم، اکنون بیشتر آنها بهصورت باندی مرتکب جرم میشوند.
چرا؟
جرائم سایبری در سالهای گذشته بهصورت انفرادی مدیریت میشد و جرمی را که به شکل سازمانیافته بود، فقط یک نفر مدیریت میکرد. اکنون مشاهده میکنیم که یک فردی سازمانی را تشکیل میدهد و فرد دیگر، درگاههای آلوده را طراحی میکند و فرد دیگری آن را انتشار میدهد. شخص دیگر به تخلیه حسابهای بانکی میپردازد و فردی هم پولشویی میکند.
علت این کار نیز مشخص است؛ چون تفکر مغز متفکر این است که با به کار گرفتن افراد و ابزارهای مختلف، میتواند خودش را مخفی کند؛ حسن آنهم این است که پلیس در مدتزمان بیشتر و با پیچیدگیهای فراوانی میتواند به متهم برسد. این تفکر مجرمان است و با همین طرز فکر نیز دست به اعمال مجرمانه میزنند؛ اما پلیس اینگونه فکر نمیکند و قبل از اینکه مجرمان بخواهند دست به پولشویی بزنند، وارد کار میشود و پشتپرده سازمان جرم را بررسی میکند.
آیا مجرمان سایبری از خارج کشور نیز دست به کلاهبرداری در داخل میزنند؟
بله؛ برخی از شبکههای قمار و قماربازی که بخش زیادی از فعالیتهای آنها به سرقت اطلاعات کاربران منجر میشود، از خارج کشور مدیریت میشوند؛ پس بخشی از سازمان جرم میتواند در خارج کشور باشد. الان در این حوزه، عناصر اصلی یا بخشهایی از جرائمی که در حوزه برداشتها رخ میدهد، از خارج کشور مدیریت میشود. در فضای مجازی جغرافیا و زمان هیچ معنی ندارند.
آیا افرادی که در سایتهای قمار عضو میشوند و فعالیت میکنند هم مجرم شناخته میشوند؟
بر اساس قانون، کسی که شبکه قمار را مدیریت میکند و کسی که عضو این شبکه شده است، هر دو مجرم شناخته میشوند؛ بنابراین افرادی هم که قماربازی میکنند، مجرم هستند؛ البته خیلیهایشان نمیدانند که دارند قمار انجام میدهند و فکر میکنند در حال انجام یک بازی آنلاین هستند؛ درصورتیکه در چرخه قمار قرار دارند. این افراد در قدم اول خودشان مجرم هستند.
باوجوداین، آیا مالباختگان امکان پیگیری مال خود را دارند؟
بله؛ مال قابلپیگیری است؛ منتهی نحوه برخورد با آنها بنا به صلاحدید مراجع قضایی است و آنها باید دراینباره صحبت کنند. اما بر اساس قانون، پول قمار به قمارباز پس داده نمیشود؛ هم مدیریت کننده و هم عضو شبکه قمار هر دو تحت تعقیب قرار میگیرند و اگر پولی هم حاصل شود، به نفع دولت توقیف میشود.
در اصفهان هم شهروندانی داشتهایم که عضو این شبکههای قمار شده باشند؟
فراوان! اینها مشکلاتی است که والدین باید بر آنها تمرکز کنند. سنین پایین بیشتر به این مسائل روی میآورند؛ البته در میان بزرگسالها هم دیده میشود؛ اما کمسنوسالها بیشتر درگیر آن میشوند؛ ضمن اینکه قمار ازنظر روانی اعتیادآور است. فردی که قمار انجام میدهد، بهطور هوشمند دفعه اول و دوم و سوم، برنده میشود؛ به همین خاطر طمع بیشتری پیدا میکند تا پول فراوانی میان بگذارد؛ دریغ از اینکه این برندهشدن، کاملا بهصورت هوشمندانه انجام میشود و کلاهبرداران برای کلاهبرداری، اینگونه تور پهن کردهاند.
فرد قمارباز حریص میشود و پول بیشتری را در میان میگذارد؛ اما در دفعههای بعدی میبازد و همه دارایی خود را از دست میدهد. والدین باید مراقب فرزندان خود در حوزه بازیهای آنلاین و شبکههای قمار که با عنوان بازی فعالیت میکنند، باشند. اینها بیشتر تحت پوشش بازیهای فوتبال و شرطبندیهای آنلاین رخ میدهند. والدین باید مراقب گردش مالی فرزندان خود باشند و آن را کنترل کنند.
خیلی از این سایتها سالهاست که فعالیت میکنند؛ ولی پلیس فتا اینها را شناسایی نمیکند و روزبهروز کلاهبرداریهای بیشتری انجام میدهند و دامنه فعالیت خود را گستردهتر میکنند. دلیل تأخیر و تعلل پلیس در شناسایی و دستگیری این مجرمان چیست؟
ما جدیدا واحدی را به نام بخش فوریتهای سایبری طراحی کردهایم تا خیلی از جرائمی را که دیر به پلیس گزارش میشود (یا اگر هم گزارش شود، عواملی است که پیجوییهای پلیس را زمانبر میکند، مثل استفاده از سیمکارتها و هویتهای جعلی و اجارهای در سیستمهای بانکی و کارتی) پیگیری کند.
حوزه فوریتهای سایبری در اصفهان دو سال است کار میکند و بلافاصله به گزارشهای مردمی، واکنش نشان میدهد و سیمکارتهای اجارهای و جعلی را توقیف میکند و در همان لحظه گزارش هم، پیجویی جرم شروع میشود؛ یعنی دیگر صبر نمیکنیم، فردی آسیب ببیند و شکایت کند و بعد به آن رسیدگی کنیم؛ بلکه این پیش رویدادی را در دستور کار خود گذاشتهایم. پس یک بخش دیگر از زمانبربودن پیجوییها و رسیدن به شبکه متهمان به دلیل استفاده از پوششهای جعلی است.
چقدر از این پیگیریها منجر به بازگشت مال به مالباختگان میشود؛ زیرا افرادی را میبینم که سالهاست مورد کلاهبرداری قرار گرفتهاند؛ ولی همچنان پروندهشان بلاتکلیف است و خبری از بازگشت مال به آنها نیست؟
اینکه فردی آسیب میبیند و شکایت میکند و در بازه زمانی خبری دریافت نمیکند، علت دارد. علت هم این است که همه مجرمان اینترنتی در شهر خودشان صرفا دست به کلاهبرداری نمیزنند و در استانهای دیگر یا خارج از کشور، اعمال مجرمانه انجام میدهند که برای پیجویی باید پروتکلهای قضایی و پلیس بینالملل انجام شود و خودش پروسه زمانبری است.
در داخل کشور نیز پرونده باید از یک حوزه به حوزه دیگر منتقل شود و داستان زمانبری را به دنبال دارد؛ مثلا متهم اینجا شناسایی میشود؛ اما در مراغه زندگی میکند. بهطورکلی این چرخه زمانبر بوده و ممکن است متهم شناسایی و حتی دستگیر شده و عملیات قضایی انجامشده باشد؛ اما اطلاعرسانی صورت نگرفته است. بهتازگی فرایند ارتباط الکترونیک بین پلیس و سیستم قضایی شکل گرفته است و مراجعهکننده از مرحلهبهمرحله اقدامات قضایی پروندهاش باخبر میشود.
یعنی پیگیری جرائم سایبری صرفا منوط به شکایت است و اگر گزارشی اعلام نشود، این جرائم پیگیری نمیشود؟
در کنار اینکه برخی از تخلفها را شهروندان به ما گزارش میدهند، بعضی دیگر را هم همکاران ما در حوزه رصد و پایش فضای مجازی شناسایی میکنند و مورد تعقیب قضایی قرار میدهند تا به سرانجام برسد. عدد این پروندهها بسیار بالاست که البته چندان رسانهای نمیشود و بخشهای زیادی از آنها پشتصحنه دارد.
بیشترین قربانیان جرائم سایبری چه کسانی هستند؛ شهروندان معمولی یا آنها که در پایگاه اجتماعی و اقتصادی بالاتری قرار دارند و وقت بیشتری را در این فضا سپری میکنند؟
عموم مردم؛ اما معمولا فراوانی قربانیان جرائم سایبری سنی بین 18 تا 34 است.
بیشترین جرائم مربوط به چه حوزههایی است؟
متأسفانه واقعیت این است که در حوزه جرائم اخلاقی فراوانی وجود دارد؛ البته کلاهبرداری نیز در ردیفهای بعد قرار میگیرد. جعل و فروش اسناد، قمار، فروش داروهای غیرمجاز و کالاهای قاچاق، فروش سلاح و مواد مخدر و مشروبات الکلی نیز جزو جرائم حوزه رصد پلیس است.
ولی این صفحهها دسترسی بسیار راحتی دارند و متقاضیان به آسانی میتوانند از آنها خرید کنند!
نه؛ چون شما اهل رسانه هستید، اینطور فکر میکنید.
ما نمیگوییم این صفحهها فراوانی دارند؛ بلکه میگوییم چرا دسترسی آسان است و آنها بهراحتی فعالیت میکنند؟
نه؛ اینطور نیست! ممکن است شما صفحهای را شناسایی کنید که سلاح یا مواد مخدر و مشروبات الکلی میفروشد؛ اما واقعیت این است که همه اینها فروشنده نیستند و بخش بزرگی از آنها کلاهبردار هستند. اینها مسائلی است که پلیس به رصد آنها میپردازد.
این برخوردها چطور است؟ شما صفحهای را شناسایی میکنید و به دلیل ارتکاب اعمال مجرمانه آن را میبندید؛ اما فرد مجرم دوباره و در مدتزمان کمی صفحه دیگری را راهاندازی میکند؛ به همین راحتی و مثل آب خوردن؛ ضمن اینکه برخی از این صفحهها توسط سلبریتیها و بلاگرها اداره میشوند و بهراحتی تبلیغ خشونت و … میکنند؛ پس طبیعی است که این جرائم بهطور مکرر اتفاق بیفتد و جلوگیری از فعالیت آنها هم امکانپذیر نباشد!
تکرار جرم در فضای مجازی یک واقعیت غیرقابلانکار است؛ چون هزینه تکرار جرم، زیاد نیست و راهاندازی صفحههای مجازی در پلتفرمهای مختلف آسان است و نیاز به سرمایه هم ندارد؛ پس مجرمان بهراحتی میتوانند بستر مجرمانهای را ایجاد کنند و در آن به ارتکاب جرم بپردازند. مشکل اساسی این است که مردم با مفهوم هویت در فضای مجازی آشنا نیستند و افرادی هم که میخواهند دست به اعمال مجرمانه بزنند، صفحههای خود را باز میگذارند؛ چون اگر این صفحهها بسته باشند، نمیتوانند به اهداف خود دست یابند.
تا فرهنگسازی راه زیادی است و این را هم ما میدانیم و هم شما. آیا پلیس قبل از وقوع جرم نمیتواند از فعالیت این پیجها جلوگیری و آنها را کنترل کند.
حداقل 50درصد از کار ما و سازمان عملیاتیمان ماهیت پیشگیری دارد.
به نظر خودتان در حوزه پیشگیری چقدر موفق بودهاید؟
ما پیشگیری را به دو صورت انجام میدهیم: یکی، پیشگیری ایجابی مثل همین آموزشهای همگانی و دیگری، پیشگیری سلبی مثل رصد و شناسایی. بنابراین از پیشگیری سلبی پلیس خیلی کسی مطلع نیست و شاید احساس هم نشود؛ البته این یکی از ضعفهای پلیس است که هنوز نتوانسته این آگاهی را به اطلاع شهروندان برساند و طوری پیشگیری کند که هرکسی اقدام به راهاندازی پیج نکند و اعمال مجرمانه انجام ندهد؛ پس باید بیشتر از این در راستای پیشگیری تلاش کنیم؛ البته پیشگیریهایی با تأکید بر مطالعات شهروندی در حال انجام است؛ ولی باید بگویم ما هرچقدر بتوانیم برای پیشگیری کار بیشتری انجام دهیم، سود کردهایم؛ بهویژه در حوزه ایجابی که باعث میشود کار پلیس در حوزه سلبی آسانتر شود.
اگر به نسبت سالهای قبل بخواهید مقایسه کنید، آیا اقداماتی که در حوزه پیشگیری انجام دادهاید، در کاهش جرائم و آگاهسازی مردم مؤثر بوده است؟
به نظر من، بله.
استدلالتان دراینباره چیست؟
این موضوع را مقایسه دادههای پلیس نشان میدهد. دلیلش را هم برایتان میگویم؛ مثلا امروز شهروندان، 300 تماس با پلیس فتا داشتهاند که بیشتر آن در حوزه مسائل اقتصادی و نزدیک به 80درصد از آنهم گزارش لینکهای آلوده بوده است؛ اما از بین این نفرات تنها کمتر از 10 نفر آسیبدیدهاند. این موضوع نشان میدهد که باقی شهروندان بهخوبی دراینباره آگاهی دارند و به وظیفه اجتماعی خود نیز عمل میکنند تا به دیگران آسیبی وارد نشود. همه اینها بیانگر این است که سطح آگاهی شهروندان در جامعه بهبود پیداکرده است؛ اما بازهم کافی نیست.
قطعا کافی نیست؛ چون خودتان هم گفتید دنیای امروز، دنیای تکنولوژی است و مجرمان همیشه یک گام جلوتر از شما قرار دارند!
بله، همینطور است. این مسئله جای کار فراوان دارد و ما همچنان به تلاشهای خودمان برای فرهنگسازی و انجام اقدامات پیشگیرانه ادامه خواهیم داد.
در صحبتهایتان به بازیهای آنلاین هم اشاره کردید.درباره برخی از بازیها مثل نهنگ آبی یا مریم بازی و… حرفوحدیث زیاد است. بعضی میگویند این بازیها میتوانند منجر به خودکشی نوجوانان شوند. آیا این مسئله صحت دارد؟
کاش داستان نهنگ آبی در کشور ما اصلا رسانهای نمیشد؛ چون نهنگ آبی وقتی در کشور ما رسانهای شد که اصلا آن بازی مسدود شده بود و در دسترس کاربران نبود.
اما شایعههای زیادی درباره آن مطرح بود؟
این یک واقعیت است که در فضای مجازی افراد یا صفحههایی وجود دارد که سعی دارند، حس یأس و ناامیدی و سرخوردگی را به مخاطبان خود انتقال دهند. من آمار مستند دراینباره دارم؛ اما این حوزههای پزشکیقانونی و جنایی هستند که دراینباره باید اظهارنظر کنند. هستند کاربرانی که به علت همین محتواها ازنظر فکری و ذهنی مشکل پیدا میکنند. این مدل محتواها البته صرفا از نوع بازی نیستند.
فعالیت برخی از این صفحهها خطرناک بوده و ممکن است اینها افرادی را حتی به مرحله خودزنی و خودکشی برسانند. اینجاست که والدین و مربیان آموزشوپرورش باید پا به میدان بگذارند و امر تربیت را بهدرستی انجام دهند؛ ضمن اینکه پلیس اقدامات خود را در این زمینه انجام میدهد.
اجازه بدهید گفتوگو را به سمت مسائلی ببریم که شاید دغدغه بسیاری از شهروندان هم باشد و در لابهلای روزمرههای خود به دلیل ناآگاهی مشکلاتی برایشان پیش آمده باشد؛ مثلا درباره کلاهبرداری با استفاده از کارتهای بانکی که به نظر میرسد تعدادشان هم کم نباشد. بگویید که چگونه افراد مورد کلاهبرداری قرار میگیرند؟ آیا دادن کارت به دیگری میتواند منجر به جرم شود؟
فردی که مابازای دریافت پول، کارت بانکی خود را در اختیار کسی قرار بدهد، مرتکب اعمال مجرمانه شده است و اگر جرمی هم رخ دهد، بهعنوان مباشر در جرم شناخته میشود و مسئولیت دارد. باید در این زمینه اطلاعرسانی انجام شود تا شهروندان بدانند که اگر دست به چنین کاری بزنند، اولازهمه خودشان ضربه میبینند. کلاهبرداریها شاخههای مختلفی دارند؛ مثلا رمزارزها، فروشگاههای اینترنتی و فروش خدمات و محتوا و برداشتها و… که هرکدام از آنها داستانی مخصوص به خود دارند. در حال حاضر اقبال به فروشگاههای اینترنتی پوشاک و لوازم بهداشتی و خرید از آنها بهویژه در زنان بسیار زیاد است؛ درحالیکه در این حوزه شاهد کلاهبرداریهای زیادی هستیم.
چرا؟
علت این است که کاربران فضای مجازی، شبکههای اجتماعی را با فروشگاهها اشتباه میگیرند؛ درحالیکه این فروشگاهها باید در فضای مجازی جایگاه تبلیغاتی داشته باشند. فردی که در شبکههای مجازی اقدام به خرید میکند، باید این ریسک را بپذیرد که ممکن است آسیب ببیند؛ آسیبی که درصد آنهم بالاست. فردی که پیجی را مدیریت میکند، مدعی است که دارای فروشگاه اینترنتی است و شماره کارت و چندین عکس و پیامهای تبلیغاتی نیز در پیج خود بارگذاری کرده است؛ اما چه زمانی کاربر متوجه میشود که این پیج کلاهبردار است یا نه؟
مسلما وقتیکه خریدی انجام دهد و کالای مدنظر به دستش نرسد!
بله؛ اما اینجا دیگر قدم آخر است و فردی هم که از این فروشگاه خرید کرده، تمام ریسک آن را پذیرفته است.
فروشگاه اینترنتی باید نماد اعتماد الکترونیک و دامنه معتبر داخلی و پروتکل رمز و گواهی کسبوکار دیجیتال داشته باشد.
با این اوصاف بسیاری از این پیجها و صاحبان آنها کلاهبردار هستند!
بله؛ همینطور است.
آیا مبالغ خرد هم قابلپیگیری هستند و اصلا شهروندان آن را گزارش میدهند؟
شما اگر بودید، این مسئله را گزارش میدادید؟
خیر! پس این کلاهبرداران بهراحتی مبالغ هنگفتی را به جیب میزنند و کسی هم از آنها شکایت نمیکند؟
دفتر جرائم سازمانیافته سازمان ملل، مقالهای را حدود 10 سال پیش منتشر کرد که بنا بر آن، 85درصد از جرائم به پلیس گزارش نمیشود.
اعتقاد من این است که در فضای مجازی جرائمی که به پلیس یا مراجع قضایی گزارش نمیشود، بسیار زیاد است. در کشور ما معمولا جرائم حوزه اخلاقی به خاطر مسائل حیثیتی و آبرویی خیلی گزارش نمیشود؛ همچنین بر جرائم خرد و ریالی نیز طرح شکایت یا اعلام گزارش نمیشود؛ درحالیکه ما همین چند ماه پیش فردی را دستگیر کردیم که در مدت چهار ماه، پنجمیلیارد تومان گردش مالی داشت و هرکدام از آنها هم بین 50 هزار تا دومیلیون تومان بود.
فراوانی جرم در این عددهای ریز فوقالعاده است که معمولا به مراجع قضایی هم گزارش نمیشود. کلاهبرداری در شبکههای اجتماعی فراوانی زیادی دارد؛ درحالیکه خریدوفروش اینترنتی جایگاهش باید در فروشگاههای اینترنتی باشد، نه در شبکههای اجتماعی. این کلیدواژهای است که شهروندان باید آن را آویزه گوش خود کنند.
هستند افرادی که آسیب دیدهاند و مبالغ بسیار کمی را باختهاند؛ اما صرفا برای جلوگیری بیشتر از اعمال مجرمانه آن را گزارش میدهند. پلیس هم موظف است حتی برای یک ریال، طرح شکایت کرده و تخلف را پیگیری کند.
در حوزه رمزارزها چگونه جرم اتفاق میافتد؛ موضوعی که این روزها در کشور بسیار طرفدار دارد و خیلیها بخش زیادی از سرمایه خود را به آن اختصاص دادهاند تا بهواسطه آن سودهای کلانی به دست آورند؟
در حوزه رمزارزها با دو دسته از افراد روبهرو هستیم؛ افرادی که میخواهند در سرمایهگذاری شرکت کنند و خریدوفروش آن را به عهده کس دیگری میسپارند و افرادی که میخواهند خودشان رمز ارز را مدیریت کنند و خریدوفروش آن را خودشان انجام دهند. باید بگویم که نهتنها در کشور ما بلکه در برخی از کشورهای دیگر رمزارزها بستر و توجیه قانونی ندارند.
پس موضوع اول در بحث سرمایهگذاری در حوزه رمزارزها این است که این مسئله ازنظر قانونی در کشور ما توجیهپذیر نبوده و بستر آنهم در ایران نیست و شهروندانی که میخواهند در این حوزه سرمایهگذاری کنند، نمیدانند خاستگاه آن کجاست و در کدام کشور مدیریت میشوند؛ پس این امر تعقیب را برای شهروندان عمومی غیرممکن میکند و کسانی هم که در فضای مجازی آگهی جذب سرمایه میدهند، اعمال مجرمانه انجام میدهند و ما نیز روی این مسئله کار میکنیم. شهروندان باید حواسشان باشد که فریب این تبلیغات کاذب را نخورند.
همه اینها، توهمی بیش نیست. خیلی از افراد سرمایه خود و خانوادهشان را به این حوزه میبرند تا به خیال خودشان، پولشان رشد کند و سود روزانه بگیرند؛ درحالیکه هیچکدام از اینها زیرساخت قانونی ندارند و شهروندانی که سرمایهگذاری میکنند، باید ریسک 100درصدی آن را بپذیرند. دسته دوم، اما کاربرانی هستند که میخواهند رمز ارز را خودشان مدیریت کنند؛ مثلا ما میبینیم افرادی را که سرمایههای خود را آوردهاند و کیف پولی هم درست کردهاند؛ اما همه سرمایهشان را ازدستدادهاند؛ چون آنها با ماهیت رمزارزها آشنا نیستند و توانی هم برای مدیریت آنها ندارند.
آیا مالباختگان امکان پیگیری مال خود را دارند و میتوانند شکایت کنند؟
به نظر پلیس فتا، ریسک سرمایهگذاری در رمز ارز صفر تا صد است؛ ضمن اینکه پول و سرمایه رفته هم قابلیت پیگیری و بازگشت ندارد.
پس از فیلترینگ و عدم امکان استفاده از فیلترشکنهای رایگان، برخی از مردم از پیامرسانهای ایرانی استفاده میکنند. آیا این پیامرسانها هم مثل سایر پلتفرمهای خارجی قابلیت جرمخیزی دارند؟
بله؛ اما باید بپذیریم که درصد آلودگی در شبکههای داخلی بهمراتب پایینتر است.
چرا؟ چون کاربران کمتری دارند؟
نه؛ ربطی به تعداد کاربر ندارد؛ چراکه همه کاربران ملزم هستند در پلتفرمها قواعدی را اجرا کنند؛ بهویژه افرادی که مدیر و صاحب آن هستند. همانطور که گفتم، یکی از جرائمی که فراوانی دارد، ارسال پیامکهای حاوی لینک آلوده است؛ یعنی حتی با ارسال پیام هم امکان کلاهبرداری وجود دارد. اینها نشان میدهد که شبکههای داخلی نیز آسیبپذیر هستند؛ اما درصد آلودگی آنها کمتر است.
در سالهای اخیر شاهد اقبال بسیار نوجوانان به فضای مجازی بودهایم؛ اتفاقی که باعث شده است برخی از این نوجوانان خواسته یا ناخواسته دست به اعمال مجرمانه بزنند. چه اتفاقی میافتد که افرادی با این سن و سال با روشهای مختلف دست به جرم میزنند و بهسمت جرائم سایبری میروند؟
بههرحال، فضای مجازی برای قشرهای مختلف، جذابیتهای مخصوص به خود را دارد و بخش عظیمی از جامعه مثل همین نوجوانان به این فضا دسترسی دارند و در آن فعالیت میکنند و در این میان، ممکن است دست به کارهایی بزنند که حتی خودشان ندانند آن اقدام جرم بهشمار میآید؛ برای مثال، پروندهای داشتیم که متهم اصلی آن 13ساله بود؛ کارش هم این بود که مودمها را حک و از پهنای باند آنها استفاده میکرد. نیاز اقتصادی نداشت؛ اما روحیه جستوجوگری او باعث شده بود، آرامآرام دست به این کار بزند؛ البته خودش هم نمیدانست که دارد جرم انجام میدهد. صرفا به خاطر جذابیت و کنجکاوی این کار را انجام میداد؛ به خاطر همین، خانوادهها باید دراینباره بسیار هوشیارانه عمل کنند و مواظب فرزندان خود باشند.
برخورد با این نوجوانان چگونه است؟
نحوه برخورد با این نوجوانان را مراجع قضایی و قانون تعیین میکنند؛ اما قطعا با باقی مجرمان متفاوت خواهد بود.
شما سالهاست که در این حوزه فعالیت میکنید و پروندههای ریزودرشت فراوانی با موضوعهای مختلف زیر دستتان آمده است. حالا که در آستانه بازنشستگی هستید، جذابترین پروندهای که زیر دستتان آمده، فکر میکنید مربوط به چه موضوعی بوده است؟
کار ما ویژگیهای خاص خود را دارد. افسران ما که بعضا 10 تا 13 سال است فعالیت میکنند، صرفا به دلیل جذابیتهای کاریشان، فعالیت خود را ادامه میدهند؛ وگرنه کارشان بسیار سخت و دیوانهکننده است. بیشتر پروندهها ما را متأثر میکند و پایانی غمانگیز دارد. شادی در کار ما وقتی اتفاق میافتد که پروندهای را به جایی میرسانیم و حقوق فردی را احیا میکنیم.