به گزارش اصفهان زیبا؛ سردار شهید قاسم سلیمانی با وجود مشغلههای فراوان خود در عرصه نظامی و مدیریت تحولات منطقه، با فرهنگ و هنر بیگانه نبود. او با آنکه سلیقه فرهنگی و سینمایی خود را بروز نمیداد، اما به ویژه در سالهای منتهی به شهادت، گوشه چشمی به سینمای دفاع مقدس و مقاومت داشت که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
1- در مکتب سلیمانی، علم آموزی از مهد تا لحد، چهره عملی داشت و او سه چهار روز قبل از شهادت به یکی از دوستان دفترش گفته بود که نوارها و سیدیهای صوتی و تصویری دروس اخلاق آیات جوادی آملی، مصباح یزدی، مظاهری، مشکینی و آقا مجتبی تهرانی را برایش فراهم کند.
این تقاضا در صورتی بود که وی غرق در مطالعه کتابهای اخلاق و عرفان بود و همیشه توصیه میکرد «چهل حدیث» امام خمینی (ره) و «اسرار الصلات» ایشان را مطالعه کنیم و همواره گرانبهاترین هدیهاش به دوستان و فرزندان شهدا «کتاب» بود.
در مکتب سلیمانی با تأسی به امامین انقلاب، کتابخوانی، یکی از دغدغههای مهم به حساب میآید. سردار، خود اهل مطالعه و ترویج کتابخوانی بود. وی مرتب و منظم کتابهای تاریخی، اخلاقی، دینی و تفسیری و کتابهای حوزه تاریخ شفاهی جنگ و حتی داستان و رمان را میخواند و با یادداشتها و تقریظهایش گاه باعث معرفی و رونق فروش این آثار میشد.
2- «بادیگارد» ساخته ابراهیم حاتمیکیا اثری بود که در سالهای اخیر، مورد توجه سردار سلیمانی قرار گرفت.
حاجقاسم در میانه جشنواره فجر سال ۹۴، همراه با ابراهیم حاتمیکیا و پرویز پرستویی، به تماشای فیلم «بادیگارد» نشست و طبق روایت حاتمیکیا، در ابتدای این دیدار، پرویز پرستویی به رسم ادب و احترام، بر دست حاجقاسم بوسه زد.
3- فیلم سینمایی «به وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، دومین اثری بود که مورد توجه سردار سلیمانی قرار گرفت. حاجقاسم در توییتر خود نوشت که این فیلم مرا به گریه انداخت و در اظهارنظری ویدئویی درباره این فیلم، از حاتمیکیا و دیگر دستاندرکاران فیلم تشکر کرد.
4- سردار سلیمانی روز اول فیلم برداری «۲۳ نفر» در پشت صحنه آن حاضر شد و با بازیگران نوجوان و دیگر عوامل فیلم به گپوگفتی صمیمانه پرداخت.
سازندگان و بازیگران نوجوان فیلم بعدها از انرژی فوقالعادهای گفتند که پس از دیدار با سردار، به دست آورده بودند.
5- «سردار قاسم سلیمانی» به همراه خانواده عماد مغنیه و افراد دیگری از جریان مقاومت در اکران خصوصی فیلم «محمد رسول الله ص» حضور داشتند. جملاتی «نقل به مضمون» از آقای پیرهادی منتشر شده است که:
«آن سردار بزرگ پس از اکران فیلم از جای برخاست و در کمال تواضع گفته بود: «سالها فکر میکردم کاری که دوستانم در حوزه جبهه نبرد انجام میدهند، جهاداکبر است اما بعد از دیدن «محمد رسولالله»(ص) آقای مجیدی، دریافتم که «جهاداکبر» را ایشان در حوزه فرهنگ و هنر انجام میدهند…»
و در پایان این اکران خاطره انگیز سردار به نشانه سپاس از مجیدی انگشتر خود را به او هدیه داد.
6- سیروس مقدم کارگردان سریال «پایتخت» در فصل پنجم این سریال به قصههایی از سوریه و همچنین مبارزه با داعش پرداخته بود.
وی به خاطراتی از جلسات خود با سردار حاج قاسم سلیمانی برای ساخت فصل پنجم «پایتخت» اشاره و بیان کرد: وقتی ما خواستیم «پایتخت ۵» را شروع کنیم قرار ملاقاتی از طرف مؤسسه اوج ترتیب داده شد و من توانستم سردار سلیمانی را زیارت کنم. او در نهایت سادگی، عطوفت و تأثیرگذاری صحبتهایی مثبت و سازنده درباره «پایتخت» بیان کرد؛ صحبتهایی برای مراحل مختلف فیلمنامه و ساخت سریال که این صحبتها جزو لحظات فراموش نشدنی زندگی من بود.
نظر سردار قاسم سلیمانی در خصوص ساخت «پایتخت 5» مثبت بود. یک صبح زود خدمتشان رسیدیم، زیرا میخواستند سرشان خلوتتر باشد و مفصل صحبت کنند. من از فحوای کلامشان متوجه شدم پایتختهای دیگر را هم دیدهاند. ایشان نظراتی داشتند که بحق هم درست بود. ضمن اینکه به ما مشاورانی برای کار معرفی کردند و فقط نگران فینال قصه بودند که قهرمانان نجات پیدا کنند.
آرزوی دیرینه سردار
7- مرتضی سرهنگی (نویسنده) میگوید:
«سردار سلیمانی، اهمیت روایت شهیدان در قالب کتاب را ۲۵ سال پیش که فرمانده سپاه ثارالله کرمان بودند فهمیدند و پای کار ایستادند تا کتابهایی برای دوستان شهیدشان نوشته شود… حاج قاسم، کتاب خاطرات شهید علی خوش لفظ [وقتی مهتاب گم شد] را خوانده بود و تعریف میکرد که این کتاب را زمانی میخواندم که از بغداد به اقلیم کردستان میرفتم و حال خوبی داشتم؛ یعنی سردار ما در این شرایط هم کتاب میخواند.»
سپهبد شهید سلیمانی در بخشی از یادداشتش درباره این کتاب آورده است:
«یکبار همه خاطراتم را به رخم کشیدی. چه زیبا از کسانی حرف زدهای که صدها نفر از آنها را همینگونه از دست دادم و هنوز هر ماه یکی از آنها را تشییع میکنم و رویم نمیشود در تشییع آنها شرکت کنم. ۱۰ روز قبل بهترین آنها را -مراد و حیدر را- از دست دادم، اما خودم نمیروم و نمیمیرم، در حالی که در آرزوی وصل یکی از آن صدها شیر دیروز لهله میزنم و به درد «چه کنم» دچار شدهام. امروز این درد همه وجودم را فراگرفته و تو نمکدانی از نمک را به زخمهایم پاشاندی. تنهای تنهایم».
8- آن سردار گرانقدر در ۱۸ تیر ۱۳۹۸ در یادداشتی بر کتاب «انقلاب چهل ساله»، عمق نگاه علمی و دینیاش را به نگارش درآورده و نوشته است:
«این کتاب که گوشهای کارآمدی اسلام در حکومت است و اگر بگذارند و میگذاشتند حکومت قرآن ولایت فقیه این میراث گرانبهای مهدودیت، تحقق کامل یابد، آن وقت اعجاز قرآن و دین نمایانتر میگردید.»
9- «الغارات» کتابی به زبان عربی، اثر ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفی کوفی است. الغارات از کهنترین متون تاریخی شیعه بهحساب میآید. این کتاب حاوی مطالبی گزیده از زندگانی امیرالمؤمنین علی(ع)، حیات عملی، خطبهها، نامهها و سفارشهای حضرت و نیز جنگها و کشمکشها در زمان خلافت امام علی و پس از آن است. از آنجهت که در این اثر به غارتهای معاویه در قلمرو امیرمؤمنان پرداخته شده، به الغارات شهرت یافته است.
شهید سلیمانی در توییتر خود نوشت:
«این کتاب الغارات را که قدیمیترین کتاب شیعه هست بخوانید! حتماً بخوانید! مقتل کامل است. اگر آن را بخوانید، امروز برای این حکومتی که در استمرار حکومت علی بن ابیطالب هست، آگاهانهتر و بدون تعصبات فردی و حزبی نگاه میکنیم، نظر میدهیم و دفاع میکنیم».
10- سردار قاسم سلیمانی در هفته بسیج ۱۳۹۷ در سخنرانی خود میگوید:
«من خواهش میکنم کتابهایی را که حول دوره چهار ساله حکومت امیرالمؤمنین نوشته شده، بخوانید… خیلی خوب است این کتابها را بخوانیم تا حرفها، فرمایشها و بیاناتشان را بشنویم و ببینیم. من کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، نوشته آقای دوانی را که کتاب قطور اما مهمی است به شما معرفی میکنم. مرحوم آقای علی دوانی پدر نویسنده که تاریخنگار و تاریخنویس مهمی بود، برایش مقدمه خیلی مهمی نوشته است. من این کتاب را با دقت خواندهام. کتابهای دیگری هم در این موضوع مطالعه کردهام.
چرا میگویم بخوانید؟ چون در هر جریان مهمی، آفتهای مهمی هم به وجود میآید که اگر از آن آفتها مراقبت نشود، آن جریان اثرگذار و مهم، به دلیل اینکه مورد توجه و طمع است، آسیب خواهد دید.»
11- کتاب «گردان ۴۰۹» نوشته عبدالرضا مزاری، روایتی از حال و هوای رزمندگان قبل از شروع عملیات «والفجر ۱۰» که توسط انتشارات مطیع در ۱۴۴ صفحه منتشر شده است.
شهید سلیمانی در بخشی از یادداشت خود درباره این کتاب با اشاره به اینکه بارها متحیرانه تماشاگر شجاعت و معنویت خطّه شهیدپرور مقاوم سیستان بودم، آورده است:
«گردان ۴۰۹ و بنیانگذار بسیار پرافتخار و ارزشمند آن شخصیتی دائم قابل افتخاری همچون شهید مخلص میرحسینی عزیز که خود به تنهایی تداعیکنند یک لشکر بود، یل بزرگ سیستانی که همه جوانان کرمانی، سیستان و بلوچستانی و هرمزگانی را در مدرسه خود مشق عشق و ایثار داد و همه به او تأسّی میکردند و در سختیها به او پناه میبردند. مرد زخمدارِ زخمی تمام نبردها آخرین فردی که از صحنه آتش خارج میشد، آن هم با تن چند چاک جراحت».
دستخط کتاب گردان 409
12- کتاب «رادیو» کتابی از مجموعه گنجینه کتاب در انتشارات نشرگرا، خاطراتِ خودنوشتِ سردار آزاده حسنی سعدی، خاطراتی از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله و برادر دو شهید که در سن ۲۳ سالگی در عملیات آزادسازی خرمشهر به اسارت دشمن بعثی درآمدند را روایت میکند.
در بخشی از تقریظ شهید قاسم سلیمانی بر کتاب «رادیو» آمد است:
«این خاطره ارزشمند و تکان دهنده که از یک عملیات سنگین ویژه، هیجان انگیزتر است، نباید به این سادگی پردازش شود. خود بحث رادیو زیباترین داستان خواندنی برای تمام نسلها میتواند باشد، در جایی که اسرا و زندانیان جنگها معمولاً به دنبال سیگار و یا اشیا فراموش دهنده مخدرند، فرزندان روح الله در فکر فهم اندیشه او و تلاش برای ایستادگی روح خدا در مسلک اویند. این اعجاب مذهب و انقلاب است، این تاثیر یک رهبر الهی بر جوانان و نوجوانان در شرایطی تکان دهنده و سخت است».
دستخط کتاب رادیو
دقت و نکته سنجی!
13- سردار بزرگوار در نامهای به محمدرضا بایرامی، نویسنده کتاب «سهگانهای برای یگانه»، داستان زندگی شهید حاج علی محمدیپور مینویسد:
«من این شهیدی را که دربارهاش نوشتهای از سالیان سال پیش میشناسم. با هم بزرگ شدهایم، با هم به جنگ رفتهایم، با هم در منطقه بودهایم، با هم در عملیات شرکت کردهایم… من شب تا صبح نشستم و کتاب تو را خواندم و گریه کردم و گریه کردم. من دست شما را میبوسم، اما شهدای ما خودشان به اندازه کافی بزرگ هستند، لازم نیست در موردشان اغراق کنیم.»
(بایرامی خود میگوید این کتاب را تحت تأثیر رئالیسم جادویی مارکز نوشته بودم.)
14- کتاب «آن بیست و سه نفر» اثر احمد یوسفزاده حاوی خاطرات بیست و سه نوجوانان است که توسط ارتش بعث، در عملیات بیت المقدس به اسارت درآمدند و دیکتاتور عراق سعی داشت از این نوجوانان برای ایجاد جنگ روانی علیه ایران استفاده کند. این کتاب از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
سپهبد شهید قاسم سلیمانی پس از خواندن کتاب «آن بیست و سه نفر» نامهای برای نویسنده کتاب نوشته بود. وی با اشاره به اینکه تقریظ و تحسین رهبر معظم انقلاب وی را تشویق به خواندن کتاب کرده است، مینویسد:
«پس از قرائت آن به مقامت غبطه خوردم و افسوس، که در کارنامهام یک شب از آن شبها و یک روز از آن روزهای گرفتار در قفس را ندارم. شماها عارفان حقیقی و عابدان به عبودیت رسیدهای هستید که به عرش رسیدید، ایکاش در همان بالا بمانید».
در ادامه این یادداشت آمده است:
«وقتی کتابت را خواندم ناخودآگاه صحنه اسارتی در مقابل دیدگانم مجسم شد و بهیاد آن اسیر، بر کتاب این اسیر، اشک ریختم، یاد قهرمان اسارت که اسارت را به اسیری گرفت…».
15- موضوع کتاب «من زندهام» مربوط به سالهای جنگ و دوران اسارت چهار زن ایرانی با محوریت روایت زندگی نویسنده است که در ۶۳۸ صفحه از سوی انتشارات «بروج» منتشر شده است.
شهید قاسم سلیمانی پس از خواندن کتاب «من زندهام» دو یادداشت برای «معصومه آباد» نویسنده این کتاب نوشت.
وی در بخشی از نامه کوتاه اول خود که آن را در بغداد نوشته بود، حس خود را نسبت به این کتاب زیبا بیان کرده و آورده است:
«خواهرم، مثل همان برادرهای اسیرت همه جا با تعصب مراقبت میکردم کسی عکس روی جلد کتابت را نبیند. و در تمام کتاب با ناراحتی و استرس به دنبال این بودم که آیا کسی به شما جسارت کرد؟ آخر مجبور شدم روی عکست را با کاغذ بچسبانم تا نامحرمی او را نبیند».
در دومین نامه حاج قاسم که در «نینوا» نوشته شده، با اشاره به رشادتهای معصومه آباد میگوید: «انشاءالله کتابت را به همه زبانها ترجمه میکنم تا همه بدانند زینب بنت رسول الله چگونه بوده است».
دو دستخط بر کتاب من زندهام
16- کتاب «سربلند» به قلم محمدعلی جعفری مستند داستانی از کودکی تا شهادت شهید مدافع حرم محسن حججی است. این اثر مخاطب را با ابعاد مختلف شخصیتی شهید از زاویه دید خانواده، دوستان و همرزمان شهیدش آشنا میکند.
سپهبد شهید قاسم سلیمانی در یادداشتی که پس از خواندن کتاب «سربلند» برای دخترش برروی جلد نوشت، آورده است:
«سلام بر حججی که حجتی شد در چگونه زیستن و چگونه رفتن. فدای آن گلویی که همچون گلوی امام حسین (ع) بریده شد و سلام بر آن سری که همچون سر مولای شهیدان دفن آن نامشخص و به عرش برده شد. دخترم آنها را الگو بگیر و مهمترین شادی آنها عفت و حجاب است.»
در سفرها کتاب از دست ایشان جدا نمیشد
17- فروردین سال۹۵ صفحه اینستاگرام حاج قاسم سلیمانی عکسی را به اشتراک گذاشته بود که این سردار را در هواپیما و در حال مطالعه یک کتاب و یادداشت نوشتن نشان میداد.
تصویری که در توضیح آن نوشته شده بود: «در حال پرواز و مطالعه کتاب گابریل گارسیا مارکز.»
مارکز نویسنده کلمبیایی یکی از چهرههای شاخص ادبیات نوین آمریکای لاتین بود. او یکی از نویسندگان محبوب اسپانیولی زبان در ایران است که بسیاری از آثارش با ترجمههای مختلف منتشر شدهاند. سبک مارکز رئالیسم جادویی است.
امروز یک کتاب به من ضرر زدی!
18- مرتضی حاج باقری از دوستان نزدیک و اصفهانی سردار شهید سلیمانی میگوید که همیشه حاج قاسم همراه خود کتاب داشت و زمانیکه از ایران به سمت سوریه حرکت میکردیم در حال مطالعه بود. در سفرها کتاب از دست ایشان جدا نمیشد.
وقتی عازم سوریه بودیم ایشان غرق در مطالعه بود که پس از نیم ساعت کتاب را بست و من که دو تا صندلی عقبتر بودم را صدا کرد و گرم صحبت شدیم. وقتی به مقصد رسیدیم لبخندی زد و گفت: «حاج مرتضی امروز یک کتاب به من ضرر زدی!»
خندیدم و گفتم: خودتون مرا صدا زدید، اما باز حاج قاسم لبخند میزد و میگفت: «نه خودت را توجیه نکن امروز به من یک کتاب ضرر زدی.»
آخرین وسایل همراه
19- در تصاویری که از صحنه شهادت سردار پرافتخار قاسم سلیمانی منتشر شده است، انگشتری او، سلاح کلاشینکوف، یک جلد قرآن مجید و کتاب «گلچین احمدی» مشخص است. این کتاب مجموعهای از مراثی و مدایح ائمه اطهار(ع) است.
20- شاید کمتر کسی از تکاپوی رسانهای حاج قاسم اطلاع داشته باشد. وی در سال 1387 مجوز «نشریه ثارالله» را اخذ کرد و خود مدیرمسئول آن شد.650 شماره نشریه با مدیریت او با محوریت فرهنگ شهادت، نشر معارف و ارزشهای دفاع مقدس به چاپ رسید.