مسلما موضوع «لباس سنتی و محلی، بهعنوان نماد هویت فرهنگی»، یکی از غنیترین و درعینحال تلخترین موضوعات در حوزه اجتماعیفرهنگی ایران است. این روزها کافی است پایت را از خانه بیرون بگذاری تا لباسهایی را ببینی که نه هویت ایرانی دارند و نه اصالتی.
در مجموعه «سبز اشباعشده»، محمدرضا مهاجر تماشاگر را به سفری بصری از دل طبیعت به درون انسان دعوت میکند؛ جایی که برگها بهانهای میشوند برای بازتاب زیست معاصر در قابهایی که نه سیاهوسفیدند و نه رنگی، بلکه جایی در میانه رنگ و بیرنگی ایستادهاند.
فنجان چای داغ میریزم. بخار از روی آن بلند میشود. روی مبل طوسی رنگ مینشینم.
در دنیایی که همه چیز با سرعت میگذرد، از خبرها گرفته تا احساسها، انگار دیگر برای همدیگر حوصلهای نمانده است. ما آدمهای عجولی شدهایم؛ عجول در کار، در قضاوت، در دوست داشتن و حتی در بریدن. کافی است کمی احساس خستگی کنیم، کمی از تفاوتها دلگیر شویم، فورا میگوییم: «نمیتونم ادامه بدم»، «دیگه تمومه»، «طلاق بگیریم و خلاص».
دیشب با تودهای از ریزگردهای چهار میکرونیهای پُررو گلآویز شدیم. ما نزدیک به هزارتایی بودیم، هزارتایی هم آنها. از سجزی آمده بودند این سمت اصفهان.
جنگ جمل بهعنوان نخستین رویارویی داخلی در دوره خلافت امیرالمؤمنین علی(ع)، از نقاط عطف تاریخ صدر اسلام بهشمار میآید.
سهشنبه در سالن کنفرانس کتابخانه مرکزی اصفهان با حضور فعالان تربیتی و رسانهای و مدیریت شهری و تعدادی از دانشآموزان کتابی رونمایی شد که لباس دغدغه شهرمان را به تن دارد؛ کتابی 130صفحهای که زخمهای پیکر شهر زیبایمان را در قالب داستانی نمادین به تصویر میکشد.
صفحه نخست روز گذشته روزنامه هممیهن با تصویری از زنی در چادر سیاه، چهرهای پنهان در سایه و تیتر بزرگ «ناگفتههای پرونده سوپراستار»، نمونهای گویا از کاربست آگاهانه نشانههای بصری در جهت تحریک مخاطب است.
پدافند غیرعامل، تنها مجموعهای از سازهها، دستورالعملها و فناوریها نیست؛ در بنیان خود، بر حضور و نقشآفرینی مردم استوار است. تجربههای تاریخی نشان دادهاند که هرگاه مردم در صحنه باشند، تهدیدها به فرصت تبدیل میشوند و آسیبها به حداقل میرسند.
صحبتم در مورد آنانی است که سالهاست در مغازهای کوچک، به کسبوکار مشغولاند؛ رزق حلال به دست میآورند و در روزگاری که گرانفروشی و کمفروشی رواج یافته، کالای قدیمی را با نرخ پیشین و حتی ارزانتر میفروشند و جنس جدید را به قیمت روز.
نمایش «مادر مخوف» به کارگردانی عرفان آیتی، که اینشبها در سالن استاد فرشچیان روی صحنه رفته، اثری است روانکاوانه که مرزهای تئاتر و روانشناسی را درمینوردد.
در منطق ژورنالیستی، صفحه اول روزنامه، ویترین اندیشه و نگاه آن رسانه است. در این ویترین، خصوصا در منطق مینیمالپسند مخاطب امروز، تصویر بیش از کلمات سخن میگوید.