من بهعنوان یک فیلمساز سیستانوبلوچستانی سعی کردم در فیلمهای خود فضای واقعیتری از سیستانوبلوچستان نشان بدهم و این منطقه جایگاهش را در سینمای ایران پیدا کند؛ همچنین تلاش کردم مردم آن منطقه با تماشای این فیلمها اعتمادبهنفس خود را بیابند و بدانند آنها هم میتوانند به آرزوها و رؤیاهای خود برسند.
مسئله از آنجایی مطرح میشود که در دهه پنجاه، یک شبکه تلویزیونی برای سرگرمی و اوقات فراغت کودکان کفایت میکرد و کودکان نیز با برنامههای کودک همان یک شبکه، ارتباط برقرار میکردند؛ اما اگر برای کودکان امروزی، وجود یک شبکه تلویزیون که آنهم در ساعات خاصی برنامه کودک یا کارتون پخش کند، آزاردهنده است.
امیر داسارگر، جوان موفق سینمای نوجوان ایران، فعالیت سینمایی خود را از ۱۳۸۶ آغاز کرده است. او در اولین فیلم سینمایی بلند خود، موفقیت چشمگیری را کسب کرد و تجربه شیرینی از سیودومین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان دارد.
پس از وقفهای یکساله، جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان به خانه فرهنگ و هنر ایران بازگشته است، جنبوجوشی در شهر برپا شده و اصفهانیها خود را برای میزبانی آماده میکنند؛ اما گویی مهمان سرزده آمده است؛ مهمانی که پس از یک هفته بودنش، رهایش میکنند و تا سال آینده سراغی از او نخواهند گرفت.
یکی از اعمال حسنه که همچون صدقه جاریه باقی میماند و اثرات و برکات آن نصیب افراد جامعه میشود، سنت حسنه «وقف» است. وقف نمادی از روح خیرخواهی، تعاون، همزیستی و عطوفت انسانی و برخاسته از ایمان به جاودانگی انسان است.
مؤسسه آموزشی و پژوهشی حامیم، عنوان تشکلی است که توسط جمعی از طلاب، دانشجویان و دانشآموختگان مجمع فرهنگی شهید اژهای تأسیس شده و برای اعتلای حکمت، معرفت و از پیشروبرداشتن موانع آن، گامهایی برداشتهاند.
مجمع فرهنگی شهید اژهای بهعنوان یک مجموعه تربیتمحور از درون مدارس سمپاد اصفهان برخاسته است. فعالیت این مجموعه از ابتدا به همت دانشآموزان مدرسه اژهای آغاز شده و طی سالهای متمادی توسط دانشآموزان نسلهای بعد ادامه یافته است.
آموزش از مسائل و چالشهای اولیه هر جامعهای است؛ اما اهمیت این موضوع، زمانی آشکار میشود که با تربیت انسان گره میخورد. ارزش آموزش برای انسان نه از برای علم و نه از برای یادگیری است، بلکه ارزش علم و یادگیری خود از برای چیزی دیگر است.
هنگام اجرای یک نمایش، مضامین، مفاهیم، آدمها و اندیشههایشان در خدمت صحنه درمیآیند؛ اما این بار صحنه نمایش است که در خدمت یک روایت تاریخی معتبر درآمده و پردهها از روی یک حقیقت و حقانیت ابدی کنار میروند.
هنوز مردمانی هستند که در ظهر تاسوعا تا پاسی از نیمهشب در کوچهها و بازارها قدیمی شهر «نیاز» میدهند و شمعهایشان را در چهل سقاخانه، حسینیه، تکیه، منبر و هرکجا که روضهای برای حضرت سیدالشهدا برپا شود، روشن میکنند.
شهر برای این واقعه، پیشامد یا همان حادثهای که بیشک واقع خواهد شد، آماده میشود. ما نیز قصد داشتیم در صفحه کانون روزنامه اصفهانزیبا به پیشواز این واقعه برویم. این یک روایت است از قصهای کهنه، قدیمی و البته تکراری. این بار اما واقعه را از زبان ما بشنوید.
در حوالی تیر ۱۴۰۲ در جستوجوی ردپای شهید بهشتی در شهر اصفهان، به مسجد لنبان رسیدیم. مسجد لنبان با قدمتی ۴۰۰ ساله از زمان صفوی در یکی از مناطق قدیمی شهر، به نام محله لنبان، قرار دارد.