نامه 630 نفر از اهالی موسیقی ایران درباره واگذاری خانه هنرمندان اصفهان به بنیاد شهید در حالی منتشر شده است که تب و تاب های اولیه در واکنش به این واگذاری فروکش کرده و نتیجه نهایی مذاکره میان حوزه هنری و بنیاد شهید نامعلوم است. حالا و در این بیخبری، نامه بزرگان موسیقی ایران میتواند نقش بسزایی در مطرح شدن دوباره خواسته اهالی فرهنگ و هنر اصفهان داشته باشد. برای بررسی چند و چون نوشتن این نامه و همچنین باخبر شدن از دیدگاههای برخی بزرگان موسیقی حاضر در نامه با استاد کیوان ساکت، موسیقیدان و نوازنده، حمیدرضا نوربخش، مدیر خانه موسیقی ایران و همچنین مهرشاد متین فر، مدیر خانه موسیقی اصفهان به گفتوگو نشستیم.
در تاریخ فلسفهی معاصر چندین فیلسوف و روشنفکر مهم به فوتبال علاقه داشتند. معروفترین آنها آنتونیو گرامشی است. او در جوانی در روزنامههای ایتالیایی، در کنار مقالات سیاسی و نظری، گزارش فوتبالی مینوشت. گرامشی در یک خانوادهی فقیر متولد شده بود و در کودکیاش، همچون بسیاری از کودکان دیگر طبقهی کارگر آن زمان ایتالیا، فوتبال نقشی اساسی و مهم داشت. به باور گرامشی «فوتبال مدلی از یک جامعهی فردگراست» و میتواند کلیت جامعه سرمایهداری را در مقیاسی کوچک نشان دهد. یکی دیگر از روشنفکران شیفتهی فوتبال، همانطور که همه میدانند، آلبر کاموست. برای او فوتبال تنها «درس اخلاق» بود و مدرسهای برای آموختن مبارزه، همبستگی، برادری و قاطعیت به شمار میآمد. کامو در جوانی، همچون ناباکوف، یک دروازهبان آماتور بود، پُستی که با فلسفهی اگزیستانسیالیستی او جور در میآمد. بجز گرامشی و کامو میتوان از متفکران دیگری هم نام برد که به فوتبال علاقه داشتند: سارتر، گالیانو و نگری.
بااینکه قوانین خاصی ازجمله قانون جرائم رایانهای در خصوص امکان وقوع و انواع جرائم در حوزه فضای مجازی به تصویب رسیدهاند که با ذکر عنوان و توضیح تخصصی، واسطههای تکنولوژیک نشر و سوءاستفاده غیرمجاز از آثار هنری را تشریح و ابعاد امکان بروز جرم توسط آنا واسطهها را به همراه مجازاتهای مصوب، تشریح کردهاند، اما هنوز برخی از قوانین قدیمی در بندهایی که به چاپ و تکثیر یا نشر آثار اشاره میکنند نیازمند تبدیل برخی مفاهیم به مصداقهای امروز هستند.
دفتر تخصصی تئاتر سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان در اولین اقدام بعد از همهگیری ویروس کرونا جشنوارهای با موضوع تکگویی نمایشی برگزار کرده است. این جشنواره که بهصورت ارسال ویدئوهای تا حداکثر 10دقیقه از تکگوییهای شرکتکنندگان اجرا میشود، قرار است راهی باشد برای ادامه فعالیتهای نمایشی در اصفهان تا چراغ تئاتر در اصفهان بهطور کامل خاموش نشود. دبیرخانه این فستیوال زمان ارسال آثار را تا 21 مهرماه اعلام کرده است. آبان و آذر سال جاری داوری نهایی و ضبط آثار برگزیده برای پخش در فضای مجازی اجرایی خواهد شد.
تصویر ملال از نگاه هنرمندان موضوع نمایشگاه گروهی «ملال» است که در گالری دوران معاصر در حال برگزاری است. حضور مدیومهای مختلفی از هنرهای معاصر، ازجمله عکس، ویدئو آرت، فوتو اینستالیشن، ساندآرت، نقاشی، دیجیتال آرت و فوتومونتاژ و همچنین هنرمندانی ازجمله شهرام احمدزاده ترکمانی، مینو ایرانپور، هوفر حقیقی، احسان روح الامین، سینا فرزادیپور، پریسا فهامی، حامد قصری، مجید کورنگ بهشتی، رومین محتشم، رسول معرک نژاد و نوشین نفیسی نمایشگاه ملال را در ارائه تصویر ملال در مدیومهای مختلف و با نگاههای متفاوت به جامعیتی خاص رسانده است. نمایشگاه ملال تا دوم مهر 99 برقرار است.
نهادهای آموزشی و شیوه آموزش در ایرانزمین طی دورههای مختلف تاریخ، تحولات بسیاری را پشت سر گذاشته است؛ بنابراین بررسی ارتباط تعلیم و تربیت با اماکن آموزشی در خور توجه است. مسجد در زمره اولین مرکز آموزشی در ایران پس از اسلام است که با توجه به عدم رعایت طهارت کودکان و سروصدای کودکانه، سبب تشویش و نگرانی متولیان مساجد و نمازگزاران شده بود، بنابراین آرامآرام مراکز آموزشی دیگری ازجمله مکتبخانهها در کنار مساجد به امر آموزش اطفال اختصاص یافت. مکتبخانهها ازجمله اماکن آموزشی همگانی با ساختار نیمبندی هستند که تقریبا اغلب کودکان دوره قاجار و حتی دوره پهلوی تجربه حضور و تلمذ در این اماکن آموزشی را کسب کردهاند. درواقع آموزش در مکتبخانهها یکی از ابتداییترین اشکال آموزش در سطوح پایین بهحساب میآید که مکتب دارهای مرد یا ملاباجیهای زن، آن را اداره و به تعلیم و تربیت کودکان میپرداختند.
کتاب سینماتوگراف شاید تنها تلاش جدی اصفهان در طول این سالها برای حضور در فضای ادبیات سینمای ایران باشد، تلاشی که علاوهبر استفاده از ظرفیت نویسندهها و مترجمان سینمایی اصفهان، از نخبگان و صاحبنظران سینما از شهرهای دیگر هم بهره میبرد. دنبالهرونبودن و تبعیتنکردن از فیلمهای روز، از نشانههای هدفگذاری مشخص این مجموعه برای پرداختن به مباحث مهم تاریخ سینمای ایران و جهان است. بعد از انتشار شماره اول کتاب با موضوع سینمای کلاسیک و نئوکلاسیک در سینمای ایران و جهان و پرداختن به سینمای آزاد ایران در کتاب دوم، این روزها سومی کتاب سینماتوگراف ویژه سینمای مستند ایران و جهان با پرونده ویژهای درباره احمد فاروقی قاجار، فیلمساز مهم تاریخ سینمای ایران، منتشر و در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. این مجموعه به همت دفتر تخصصی سینمای سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان تولید و انتشار مییابد.
بعد از اتفاقات جنگ جهانی دوم و جنایاتی که نازیها در اردوگاههای مرگ انجام دادند، سنت روشنفکری اروپا به یکباره دچار بحران بزرگی شد. فاجعهای وحشتناک اروپا، این مهد تمدن را تکان داده بود، فاجعهای که در کمال شگفتی از درون خود همین تمدن برآمده بود و نه از کشورهای بدوی بیرون از آن. عدهای از فلاسفه همچون آدورنو اعتقاد داشتند که کلام نمیتواند عمق فاجعه را انتقال دهد و همزمان بسیاری از سینماگران مانند ژان-لوک گدار و آلن رنه این فرضیه را پیش کشیدند که هیچ تصویری قادر نیست رنج قربانیان اردوگاههای مرگ را بازنمایی کند. بعضی دیگر از روشنفکران دست به دامن نوعی زبان مخفی و رازآلود شدند.
آیا کارکرد مفهومی ادارههای فرهنگی اجتماعی مناطق در اسناد بالادستی یا توسط مدیران ارشد فرهنگی تبیین شده است؟ این ادارهها دقیقا کجای چارت شهرداری مناطق قرار دارند؟ رسالت مدیران فرهنگی در مناطق مختلف شهر چیست؟ انجام نورافشانی، آتشبازی و ترقهدرکردن را میتوان در زمره فعالیتهای یک مدیر فرهنگی بهحساب آورد؟ اگر یکی از اهداف فعالیت فرهنگی ایجاد نشاط اجتماعی باشد آیا از این مسیر، میسر خواهد شد؟چطور باوجود صرف هزینه و انرژی برای انجام کار فرهنگی، همچنان به اثرات عمیق در مناطق مختلف شهر بسته به نیازهای شهروندان نرسیدهایم؟چرا کمتر توانستهایم فارغ از انجام حرکتهای پوپولیستی یا روشنفکرمآبانه و خاصپسند به سمت انجام حرکتهای فرهنگی ریشهای و ماندگار برای مردم برویم و مخاطبمان را نه در میان چهرههای آشنای همیشگی بلکه همانجا که باید ، در دل کوچهها و محلههای شهر پیدا کنیم و آنچه باید را برایش بسازیم! این پرسشها و پرسشهایی ازایندست، زمینهساز گفتوگوی ما با محمدرضا رهبری، رئیس اداره فرهنگی اجتماعی شهرداری منطقه4 اصفهان شد. این مدیر فرهنگی دو سال است فعالیتهای فرهنگی جدی را در منطقه 4 شهرداری اصفهان پیش میبرد. همین موضوع باعث شد درباره نیاز به انجام اقدامات فرهنگی ریشهای در مناطق مختلف شهر اصفهان، ارتباط و نسبت فعالیتهای عمرانی و فرهنگی در شهر و چگونگی انجام فعالیت فرهنگی و… با او به گفتوگو بنشینیم.
پیش از هر عنوانی لازم به توضیح است که در این یادداشت با مفهوم عمومی و ادبی واژه «وقف» مواجه هستیم نه تعریف تخصصی آن در ترمینولوژی (واژهشناسی) حقوقی. زیرا در اختیار قراردادن منافع برای اشخاص یا عموم مردم، در اصطلاح رایج وقف نامیده میشود. اما همین واژه در تعاریف حقوقی علاوه بر مفهومی که ذکر شد بار تخصصی بسیار گستردهتری دارد که در حوزه این یادداشت نیست. پس اینجا مراد از وقف، مفهوم سادهی انتقال منافع آثار هنری است.
«بر ضد تمام قاعدهها آمد. در لایههای درونی هرکس نوزدهای خفته است که مانند کتابی در پستوی کتابخانهای متروک و قدیمی آغشته به غبار به دست فراموشی سپرده شده است.» این آغاز استیتمنت نمایشگاه نقاشی و طراحی مرجان حبیبیان با عنوان «نوزده» است و به روزهای شیوع ویروس کرونا در جهان اشاره دارد، نمایشگاهی که این روزها بهصورت آنلاین در پلتفرمهای تلگرام و اینستاگرام گالری اکنون در حال نمایش است. طراحیها و نقاشیهای حبیبیان با تمرکز بر نوع مواجهه انسان و پاندمیک جهانی به تأثیرات این اتفاق بر زیست آدمها و رابطهشان با دنیای اطراف میپردازد.
خیلی چیزها از کودکی و نوجوانی یادم نمانده است. آنوقتها یادداشت روزانه نمینوشتم، اینستاگرام و فیسبوک هم نبود و خیلی چیزهایی را که نباید فراموش کردم. برخلافِ چیزهایی که ماندند و با اسید هم از ذهنم پاک نمیشوند. اولین مواجهه من با پرده سینما کِی بود؟ خوب یادم نیست. من در اراک بزرگ شدم و آنوقتها اراک فقط یک سینما داشت: سینما فرهنگ در باغ ملی. روی صندلیها مینشستم و صدای هیچ فیلمی را خوب نمیشنیدم.