سیوسومین هفته کتاب در حالی تمام شد که مسئولان نهادهای فرهنگی اصفهان، همچون ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه نهاد کتابخانههای عمومی و شهرداری اصفهان، برنامههای بسیاری را برای بزرگداشت این هفته در نظر گرفته بودند.
این روزها که ایام فاطمیه و شهادت حضرتزهرا (س) است، همچون دیگر مناسبتهای مذهبی و بهخصوص شهادت امامحسین(ع)، بر دیوار کوچهها و خیابانها، اعلامیههای مراسم عزاداری جا خوش کرده است.
چند روز قبل در کتابخانه مرکزی اصفهان نخستین شماره کتاب «فرامتن» با موضوع «هوش مصنوعی و آینده سازمانهای فرهنگی» رونمایی شد. طبق آنچه انتظار میرفت کسانی که در این نشست سخنرانی کردند هرکدام به گونهای در ارتباط با عصر هوش مصنوعی و نسبت آن با فرهنگ سخنرانی کردند و نکات خود را گفتند.
در شانزدهمین نشست «عصرهای رسانه»، نخستین شماره کتاب «فرامتن» با موضوع «هوش مصنوعی و آینده سازمانهای فرهنگی» که به همت فرهنگسرای رسانه اصفهان برگزار و به قلم جمعی از پژوهشگران دانشگاهی اصفهان و کشور تدوین و منتشر شده است، رونمایی شد.
این روزها وقتی به روزنامههای مهم کشور نگاه میاندازیم، به موضوع مشابهی برمیخوریم: مسأله آب. برای ما که در اصفهان زندگی میکنیم، مسئله آب موضوعی امروزی نیست، بلکه مسئلهای است که تقریبا و نزدیک به دو دهه است با آن دستوپنجه نرم میکنیم.
کتاب خواندن به چه دردی میخورَد؟ این سوالی است که خیلیها میپرسند. اول، آنهایی که میخواهند بهانهای برای کتاب نخواندن پیدا کنند. دوم، آنهایی که تا امری «کارکرد» نداشته باشد دنبالش نمیروند.
در آن روزهای دور، وقتی هنوز قدِ کنجکاویهایم به قفسههای بلند کتابخانه زیرشیروانی نمیرسید، پدرم را میدیدم که با کتابهای قطور و بیتصویرش خلوت میکرد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، سالهاست در زمانه حواسپرتی به سر میبریم؛ زمانهای که هوش و حواس همهمان اسیر تله حواسپرتیهای رنگارنگ و پرشمار امروزی شده است.
سیوسومین هفته کتاب که با شعار «برای ایران بخوانیم» در حال برگزاری است، فرصت خوبی است تا نگاهی به کتابهای پرفروش ناشران اصفهانی بیندازیم.
نادر ابراهیمی، در «ابنمشغله» از شغلهای خرد و کلانی میگوید که مدتی مشغولشان بوده، اما هیچوقت تداوم نیافتهاند. آن هم نه از روی تنبلی بوده است، نه از روی کارنابلدی. از بیانصافیها و بیمبالاتیها گریزان بود.
میگوییم «کودک» و در ذهنمان خندهها و گریههای بچههای کوچکی میآید که هرکدامشان ظاهری منحصر به خودشان دارند؛ ریزجثه و تپل، سیاه و سفید، موهای لخت یا فر، قدبلند یا کوتاهتر…
صدای مربی با ذوق از توی کلاس میآید. «بچهها گوش بدین! امروز میخوام یه قصه براتون بگم.» بچهها همه ساکت میشوند.