جانباز
اردوی  48 ساعته پلی اکریل  قبل از دیدار با پیروزی
۱۱:۵۵ - دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳

اردوی 48 ساعته پلی اکریل قبل از دیدار با پیروزی

در آبان سال 1375 تیم پلی اکریل نماینده اصفهان در حضور 45هزار تماشاگر میزبان پیروزی تهران بود.

رونمایی از نگاره ایثار در کنار ایثارگران
۰۸:۲۷ - پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۳

رونمایی از نگاره ایثار در کنار ایثارگران

رضا بدرالسما، نگارگر برجسته اصفهانی، به مناسبت ولادت حضرت‌عباس(ع) و روز جانباز، تابلوی جدیدی خلق کرده است که به تجلیل از جان‌فشانی‌های جانبازان دفاع‌مقدس اختصاص دارد.

به جای دختر نداشته حاجی!
۱۱:۰۸ - دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳

به جای دختر نداشته حاجی!

صفحه گوشی روشن شد و پشت‌بندش هشدار قبل از اذان که الله الله الله، طنین انداخت توی اتاق. ساعت هفت قرار داشتم و باید مطمئن می‌شدم که دقیقه ۹۰ لغو نشده باشد.

میزبانی اصفهان به افق فجر
۱۱:۵۱ - یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۳

میزبانی اصفهان به افق فجر

نشست خبری پانزدهمین جشنواره فیلم فجر اصفهان روز گذشته در اداره‌ فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.

از خانه حاج‌آقا حسین کازرونی تا خانه‌ای برای جانبازان نخاعی!
۱۲:۰۹ - شنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۳
گفت‎‌وگو با دکتر محمد رستگاری، پرستار جانبازان نخاعی و گردنی

از خانه حاج‌آقا حسین کازرونی تا خانه‌ای برای جانبازان نخاعی!

جنگ که شروع شد، مردم ما آمادگی مواجهه با آن اتفاق تلخ را نداشتند.

زانو به زانوی حبیب!
۱۰:۱۴ - شنبه ۱ دی ۱۴۰۳
تکه‌هایی از پازل زندگی جانباز قطع نخاع گردنی شهید «حسین جاوری»

زانو به زانوی حبیب!

صلاه ظهر؛ قرارمان است؛ توی آسایشگاه جانبازان. همین که من را می‌بیند، دوباره سر ناسازگاری برمی‌دارد؛ دفعه قبل هم همین شد.

جانباز رفت  شهید برگشت!
۱۰:۰۷ - شنبه ۱ دی ۱۴۰۳
روایتی از یک وداع تلخ در دل آسایشگاه جانبازان مطهری

جانباز رفت شهید برگشت!

تقویم روی میز محل کارم اصرار دارد که بیست‌وچند روز از آذرماه سال صفرسه گذشته است؛ می‌پذیرم اما کمی سخت. صبح خبری رسید و ظهر رسیدیم به یکی‌دو خیابان بالاتر از محل کارم.

شهدای محل
۱۲:۱۵ - شنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۳

شهدای محل

هوا را توی شش‌هایم می‌کشم. بوی نم باران حالم را عوض می‌کند. انگار چشم‌هایم هم باز می‌شوند. میدان را دور می‌زنیم.

شاید گرازها بهتر می‌بینند!
۱۰:۲۱ - پنجشنبه ۵ مهر ۱۴۰۳
روایت زندگی یک جانباز در قالب فیلم

شاید گرازها بهتر می‌بینند!

هشت سال جنگ تحمیلی، مقاومت مردم، قصه هر کدام از شهدا و جانبازان موضوعی است که در دل آن می‌توان آثار درام و منحصر فرد بسیاری جست که هرکدام قابلیت تبدیل به یک اثر سینمایی و تصویری دارد.

جانبازی که می‌خواهد حتما به سربازی برود!
۱۴:۳۵ - شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲
روایتی از «ابوالفضل کمالی»، نوجوان شانزده‌ساله‌ای که در حادثه تروریستی کرمان، جانباز شد

جانبازی که می‌خواهد حتما به سربازی برود!

«با کف دست توی پیشانی‌اش می‌زده و بلندبلند مثل دیوانه‌ها با خودش حرف می‌زد». آخرین تصویری که ابوالفضل دیده بود و بعدازآن با موج انفجار به آسمان رفته و دوباره روی زمین برگشته بود. تصویر مردی که بعد از یک ماه هنوز هم شب‌ها به خوابش می‌آید و او را مجبور به گفت‌وگو با تیم روان‌شناسی کرده است. تا چهار روز بعد از انفجار، با ضریب هوشی سه نفس می‌کشید؛ ولی روز انفجار، روز رفتن ابوالفضل نبود که بعد از آن کم‌کم به هوش آمد.

آقا مسعود؛ رزمنده‌ای از‌ خاکریز نظامی تا خاکریز فرهنگی!
۱۴:۰۱ - شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲
روایتی از زندگی جانباز شهید مسعود فروتن که از سال 1361 تا 1402 دست از مبارزه برنداشت

آقا مسعود؛ رزمنده‌ای از‌ خاکریز نظامی تا خاکریز فرهنگی!

از جبهه که برای مرخصی می‌آمد، به بچه‌های مسجد هم سر می‌زد. «مسجد ولیعصر» از پایگاه‌های بسیج خیابان پروین بود که نیروهای زیادی را برای اعزام به جبهه آماده می‌کرد.

به نام پدر…
۱۳:۴۵ - شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲

به نام پدر…

پای حرف‌های پسر می‌نشینیم و پدر را در کلامش مرور می‌کنیم. نامش محمد است و پسر بزرگ خانواده پنج‌نفره شاهسنایی و سی ساله.