علاقهمندان به فوتبال اصفهان هنوز خاطره حضور برادران استواری در تیمهای پلیاکریل و ذوبآهن را به یاد دارند. از جمع این برادران، علیمیرزا اسمورسم بیشتری پیدا کرد و به تیم ملی هم رسید؛ هرچند که در حسرت جام جهانی ماند.
خبرنگار واقعی بودن اگر فیلهواکردن نباشد، لابد در اندازه یک موشگرفتن هست؛ آنهم یک موش سرتق که از جلو میدود و ما از پشت سرش و باید خیلی تندوتیز باشیم تا این موش را بگیریم و از دستمان درنرود.
تصمیم ورزشکاران برای مهاجرت یا مسابقهدادن برای استانهای دیگر، به عوامل متعددی وابسته بوده و سادهانگاری است آن را به این مدیر و آن مسئول نسبت بدهیم؛ اما وضعیت بلاتکلیف فعلی را هم نمیتوان در شرایط اخیر دوومیدانی بیتأثیر دانست.
روال کسب سهمیه برای پاراالمپیکیهای اصفهان در حالی بهطور رسمی آغاز شده که برای المپیک هنوز سهمیهای به دست نیامده و ورزشکاران استان در تلاش برای طی این فرایند هستند.
با تأکید احمد تحسیری، مدیرعامل باشگاه خصوصی ونپارس، سهمیه تیم دستهیکی واگذار خواهد شد تا به فاصله کوتاهی پس از تیم فرش حداد، ونپارس هم عطای تیمداری در لیگ را به بقای آن ببخشد.
در روزهایی که نقل و انتقالات لیگ برتری در جریان است و تیمهای لیگ برتری برای فصل جدید آماده میشوند، پای تعدادی از ضربالمثلهای شیرین فارسی به این حوزه جذاب باز شده است.
با اینکه تلاشهای بسیاری برای به تأخیر افتادن مجمع انتخاباتی هیئت سهگانه وجود داشت، هیئت در موعد مقرر برگزار و رئیس جدید هیئت معرفی شد.
برخلاف برخی وزرای ورزش و جوانان که علاقه زیادی به ادغام فدراسیونهای ورزشی داشتند، حمید سجادی در مدت حدود دو سالی که از دوره مسئولیتش سپری میشود، تمایل زیادی به ایجاد فدراسیونهای جدید داشته و پس از راهاندازی سه فدراسیون تازه، فدراسیون چهارم نیز درراه است.
عملیات ویژه برای حفظ سهمیه تیم لیگ برتری فوتبال ساحلی جواب داد و حالا نوبت به تیم ونپارس رسیده است که برای کمک به فوتبال بومی اصفهان که سهمی از سپاهان و ذوبآهن ندارد، نماینده استان در لیگ دسته یک باشد.
طی برنامه مشترک آموزش و پرورش استان و شهرداری اصفهان، حیاط مدارس خارج از ساعات درسی برای استفاده از فضای ورزشی در اختیار شهروندان قرار میگیرد.
مجامع انتخاباتی هیئتهای کشتی، هاکی، شنا و سهگانه استان اصفهان که طی یکی دو ماه اخیر برگزار شده، یک نکته مشترک دارد و آن تککاندیدابودن تمام این مجامع بوده است.
ما اولین نسلی بودیم که با مفهوم اوقات فراغت آشنا و درگیر شدیم. تابستانها که مدرسه تعطیل میشد، اول بیکاری و حوصلهسررفتن ما بود و دنبال کاری بودیم تا وقتمان را پر کند.