به گزارش اصفهان زیبا؛
نگاه شهرداری در حوزه هوشمندسازی چیست و الان هوشمندسازی در چه وضعیتی در شهرداری قرار دارد؟
به نظر میرسد در چرخه حرکتی شهرداری اصفهان، پس از سالها که اسم حرکتهای نرمافزاری و هوشمندسازی مطرح میشد، بالاخره در این دوره، رسمی هم از بحثهای هوشمندسازی در نظر گرفته شد. تقریباً در دو دهه اخیر که بنده میتوانم بگویم درگیر بحثهای برنامه توسعه و عملیاتی شهرداری اصفهان بودم، موضوع خدمات الکترونیک، شهر هوشمند، شهرداری الکترونیکی و… کلیدواژههایی بود که در برنامهها میآمد؛ اما پاسخ متناسب با این اسم نمیگرفت. علتش این بود که شاید شهرداریها به قدری بحثهای سختافزاری و اجرا و میدان و کف شهر برایشان مهم بود که فرصتی برای توجه مناسب به این حوزه نداشتند.
میتوانم بگویم در دو دهه اخیر مخصوصاً سالهای اخیر، حرکت شتابان به سمت الکترونیکیشدن شکل گرفت؛ ولی عمدتاً مبتنی بر نقشه راه مشخص و شفافی نیست که همه ذینفعان آن را درک کنند. یک کسی وقتی میخواهد پروژهای را اجرا کند، ابتدا باید طرحش مشخص باشد تا بتواند تمام عوامل اجرایی پروژه، جزئیات پروژه، ترتیب و توالی زیرپروژهها را با هم هماهنگ کند تا بعد به نتیجه موفقی برسد. اگر بدون طرح وارد اجرا شویم، نتیجهای جز شکست نخواهیم داشت. بحث نقشه راه، برنامه استراتژیک، معماری سازمانی و… کلیدواژههایی هستند که در هوشمندسازی شهر مطرح شده ولی تاکنون، سند جامع، مانع و مصوبی برای سازماندهی و هدایت حرکت گستردهای مثل هوشمندسازی در شهر مشخص نیست.
در هیچ یک از سطوح برنامهریزی شهرداری؟
طرحهایی بوده، مخصوصاً در سال گذشته با تذکرات شورا، نقشهراهی تهیه شده است که نیاز به تکمیل و تدقیق با شرایط فعلی شهر و شهرداری اصفهان دارد. میتوانم بگویم در سال گذشته، قدم بزرگی در برنامه و بودجه سالیانه برداشته شده و شمای 70 درصدی از فضایی که قرار است به سمتش حرکت کنیم در برنامه و بودجه 1402 مطرح شده است. این نقطه امیدی است برای حرکت به سمت شهر هوشمند! باید توجه داشت شهر هوشمند بدون توجه به ابعاد و الزاماتش محکوم به شکست است.
مثل این است که شما تصمیم بگیرید به مسافرت بروید؛ ولی لوازم مسافرت را برندارید. شهر هوشمند، ذینفعان مختلفی دارد: بخش خصوصی، مردم، گردشگران، ارگانهای شهری، شهرداری، شورای شهر و… تمام این ذینفعان باید در نقشه راه دیده شوند. اینجاست که توجه به ابعاد و الزامات میتواند موفقیت ما را پایدارتر و مناسبتر کند. کاری که الان دارد در ادامه کارهای قبلی انجام میشود این است که نقشه راهِ تدوینشده را از زوایای ذی نفعان مختلف مورد بررسی قرار میدهیم تا بتوانیم یک مانیفست مشخص برای یک تحول بنیادین داشته باشیم.
الزامات تحول چه در حوزه طرح و برنامه و چه در زمینه ساختار چیست؟
در بحث تحول چند رویکرد باید اتفاق بیفتد. یکی نگرش، یکی ساختار و یکی فرایند است. این سه تا انجام نشود تحولی نخواهیم داشت. قطعاً در حوزه ساختاری نیاز به تحول داریم؛ اما قبلش باید نگرشها تغییر کند. مثلاً ظرفیت سازمان فاوا از لحاظ عِده و عُده و سطح، پاسخگوی نیاز امروز و فردای فناوری اطلاعات شهرداری اصفهان نیست. اگر میبینید که الان مشکلاتی در این زمینه داریم، اول ناشی از نگرش و بعد از آن ناشی از ساختار است.
اول باید نقش را مشخص کنیم، بعد از آن مسئولیت و بعد از آن اختیار. الان مسئولیتی که بر عهده فاواست، با نقش و اختیارش هماهنگ نیست. شما انتظار دارید در چنین شرایطی خروجی مناسب داشته باشیم؟ پس قبل از اینکه وارد ساختار شویم، باید نگاهمان را اصلاح کنیم که از این فاوا چه انتظاری داریم؟ در دنیا بر اساس استراتژیها و اولویتها، ساختار تغییر میکند. اینگونه نیست که دفعتاً بگویند ما میخواهیم ساختار را تغییر دهیم. اول مقصد را مشخص میکنند پس از آن برآورد میکنند که با چه ساختاری میتوان به مقصد رسید. دنیا نقشهای مختلفی برای فناوری در ساختارهای سازمانی دیده است.
بالاترین سطح این نقشها، سطح حاکمیتی است. به نظر میرسد با اکوسیستم حرکتی که فعلاً در ایران و دنیاست فناوری اطلاعات بُعد دوم موفقیت هر کسبوکاری است. یعنی اگر کسبوکارم در حوزه ماشینآلات یا مثلاً آموزش یا مثلاً مدیریت شهری است، بعد دوم فعالیتم، فضای فناوری اطلاعات است. سازمانی که انعطافپذیری کمی دارد برای چنین شرایطی پاسخگوی نیازها نیست. در مجموع باید ابتدا بر نگرشها، بعد ساختار و بعد فرایندها متمرکز شویم تا بتوانیم پاسخگوی نیازها باشیم.
تغییر نگرش از کجا شروع میشود؟
ما میگوییم تغییر نگرش از بالا شروع میشود. رفتار سازمانی برگرفته از زبان و رفتار مدیران ارشد است. به نظر من همه مدیران ارشد و در سطح بعد، کارشناسان فناوری اطلاعات مسئولیت این تغییر نگرش را دارند.
الان شهرداری پروژههایی را به عنوان خدمات الکترونیکی تعریف کرده است. در حال حاضر این پروژهها با ساختار فعلی قابلیت اجرایی دارد؟
تجربه ما در ایران نشان داده که از کمترین ظرفیتها بیشترین بهرهوری را داریم. کاری که الان دارد اتفاق میافتد، فوقالعاده است. تا زمانی که بیرون از سازمان فاوا بودم این استدلال را نداشتم، شاید بهرهوری را 50 درصد میدیدم. الان نه فقط سازمان فاوا بلکه اولویت آقای شهردار و شورای شهر نیز هوشمندسازی شده است و نگاهی که مدیران پیدا کردهاند این است که از فناوری اطلاعات بهدرستی استفاده کنند.
بنده زمانی در هیئتمدیره سازمان تاکسیرانی، خیلی تلاش کردم چنین نگاهی به وجود آورم؛ اما نتوانستم جمع را قانع کنم. در آن زمان میگفتم با تکنولوژی نمیتوان جنگید. ورود اسنپ به سیستم حملونقل کشور، همین مطلب را ثابت کرد. اسنپ به راحتی آمد و جای خود را در زندگی مردم باز کرد. این قدرت تکنولوژی است که اگر بهموقع و بهسرعت با آن هماهنگ نشویم، مجبور هستیم به دنبالش بدویم یا محو شویم.
در فضای فعلی به نظر شما انتظاراتی که از فاوا وجود دارد، پاسخ داده شده است؟
قطعاً نه، به نسبت ظرفیتها بهرهوری بالاست؛ اما به نسبت انتظارات، پاسخ داده نشده است. دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها ساختار است. در بحثهای فناوری، سیاست آقای شهردار و بنده این نیست که نیازهای فناوری شهر و شهرداری را محدود به سازمان فاوا کنیم. اما ما باید توانمند باشیم تا بتوانیم برونسپاری کنیم. نکتهای که در شهر هوشمند باید به آن اشاره کنم، الزامات است. یکی از مهمترین الزامات شهر هوشمند، سواد آی تی یا فناوری کارکنان، شهروندان و… است. این نکته مهمی است که بعضاً به آن توجه نمیشود. نکته دوم، توجه به زیرساختهای یکپارچه شهر هوشمند است.
وقتی میگوییم هوشمند یعنی صد درصد درست! یعنی اگر دادهای ثبت میشود همان داده درستی باشد که در جای دیگر از آن استفاده میشود و تصمیمگیری بر اساس آن انجام میشود. ما در شهر هوشمند نباید دچار عدم توازن شویم. نباید اینطور بشود که بر خدمات متمرکز شویم اما از امنیت، فرایند، گردش اطلاعات و … غافل شویم. میتوانم به ضرسقاطع بگویم این الزامات، کوه یخی است که مشتری نمیبیند اما ضمانت پایداری و موفقیت خدمات الکترونیک و هوشمند است.
اتفاقی که اخیراً افتاده و دارد بحثهای قبلی را تکمیل میکند این است که به الزامات هم توجه کنیم و فقط به خدمات توجه نکنیم. تا الان شاید بر خدمات بیشتر تمرکز شده اما از این پس باید بر الزامات هم تمرکز داشته باشیم تا بتوانیم خدمات پایدار ارائه دهیم. تفاوتی که فضای آیتی با سایر فضاها دارد این است که اگر غفلت کنیم، بسیار ضرر میکنیم. برای همین در کنار نگاه به خدمات در شهر هوشمند توجه به الزامات شهر هوشمند هم در دستور کار ما قرار گرفته است تا بتوانیم پایداری خدمات هم داشته باشیم.
الان جلسات میز هوشمندسازی چه وضعیتی دارد؟
میز هوشمندسازی قرار است با رویکرد فراحوزهای موضوع هوشمندسازی را با سرعتی بیشتر از قبل جلو ببرد. استراتژی، استراتژی خوبی است؛ چون موضوع، فراحوزهای است. من در ابتدای کار 52 جلسهای که در سال 1400 و 1401 برگزار شده بود را ارزیابی کردم. ارزیابیام این بود که مباحث مطرحشده در میز هوشمندسازی بسیار متنوع بوده و بعضاً در سطح شهردار و معاونان نیست.
به همین دلیل تقریباً یک ماه تأمل کردم و با مشورت با دوستان معاونت برنامهریزی «کمیته فنی فناوری اطلاعات و هوشمندسازی» را به عنوان پیشجلسه میز هوشمندسازی با رویکرد بررسی فنی و اجرایی موضوعات مرتبط راهاندازی کردیم و جلسات مختلف کمیته فنی که برگزار میشود، ورودی و دستور کار مناسبی برای جلسه میز هوشمندسازی مشخص میشود.
کمیتهها در سطوح کارشناسی است؟
خیر، مثلاً معاون شهردار هم در این جلسات حضور داشته است. مدیران هم هستند اما رویکرد غالب جلسه تحلیل کارشناسی است. اکوسیستم تصمیمگیری اگر فنی و منطقی نباشد، چنانچه در میز هوشمندسازی هم تصمیمگیری شود، عمدتاً اجرایی نمیشود. تصمیمات باید فنی گرفته شود تا قابلیت اجرا داشته باشد. از بازخورد اعضای جلسه میتوان چنین ارزیابی کرد که برگزاری کمیته فنی فاوا و هوشمندسازی تا کنون عملکرد مناسبی داشته است. بنده به عنوان دستیار شهردار در این جلسات بودم و نه صرفاً مدیرعامل فاوا و تلاش کردم نگاه فراحوزه ای داشته باشم.
پس ما یک کمیته فنی قبل از میز هوشمندسازی قرار دادیم تا مباحث فنی و اجرایی در آن بررسی شود و اگر جمعبندی نشد، در سطح بالاتر تصمیمسازی شود. ما جلسات هفتگی میز را به حداکثر دو هفتهیکبار تبدیل و کمیتههای فنی را راهاندازی کردیم. تعدد جلسات میز را کمتر کردیم تا کیفیت آن را ارتقا دهیم. در جلساتی که با آقایان یزدانپناه و ابطحی داشتیم، اولویت سال 1402 را اجرای مصوبات قبلی قرار دادیم و گفتیم تا در تنگنا نیفتادیم در بحثهای جدید وارد نشویم که این تصمیم خیلی خوبی بود.
در حال حاضر مهمترین پروژههای شهرداری در راستای هوشمندسازی چیست؟
«توسعه خدمات غیرحضوری» مهمترین پروژه شهرداری در سال 1402 است. زیرساخت این خدمات به خوبی آماده شده و دارد کار میکند. من این خبر را بدهم که این زیرساختها هم در اصفهان خوب کار میکند و هم در سایر شهرها از تجربیات آن استفاده میشود. در حال حاضر چهار پنج شهر در حال استفاده از این تجربیات هستند. دومین پروژه «سامانه اصنو» است که خدمات شهرسازی را به صورت الکترونیک ارائه میدهد. این مورد بهتنهایی 30 درصد انرژی سال جاری ما را میگیرد.
قدم خیلی بزرگی است که هم پیچیدگی و عمق زیاد و هم ابعاد مختلف دارد. مورد بعدی «سامانه اصرو» است که جابهجاییها را در شهر رصد میکند. قدمهایی در این زمینه برداشته شده اما نیاز بیشتری به توجه دارد. «الکترونیکیکردن اسناد شهرداری» پروژه مهم دیگری است که بهعنوان زیرساخت شهر هوشمند محسوب میشود. باید توجه داشت که شهر هوشمند نیاز به یکپارچگی دارد. در غیر این صورت، سرویس و خدمات برای ما تبدیل به معضل میشود. به غیر از پروژههای مبتنی بر فناوری، کارهای بزرگی مرتبط با فناوری در حال انجام است. یکی از آنها «ارزشآفرینی از داده» است که میتواند به فروش محصولات و خدمات در این حوزه منجر شود.
در تحول پیش رو همه باید کمک کنند. این تحول فقط در سطح سازمان فاوا نیست؛ بلکه در کل شهرداری است. همه باید بیایند و کمک کنند. شکرخدا الان در این زمینه همدلی خوبی در سطح مدیران و کارشناسان است. باید دقت داشت برای ارزشآفرینی در سطح فناوری اطلاعات اگر پروژههای هوشمندسازی یک واحد سهم داشته باشد، بحثهای مدیریتی، منابع انسانی و ارتقای نگرشها 15 واحد سهم دارد. این یعنی 15 برابر مباحث فنی باید بر بحثهای مدیریتی و انسانی تمرکز داشت.