بررسی ضرورت برپایی مهدهای کودک در هیئت‌ها:

تربیت حسینی در مهد نینوا

چندسالی است که برپایی هیئت‌های کودکانه در کشور باب شده است؛ هیئت‌هایی که برگزارکنندگان آن با استناد به دلایل مختلف آن را امری مفید برای برگزاری هرچه بهتر عزاداری اباعبدالله می‌دانند.

تاریخ انتشار: 09:07 - شنبه 1402/05/7
مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه
تربیت حسینی در مهد نینوا

به گزارش اصفهان زیبا؛ چندسالی است که برپایی هیئت‌های کودکانه در کشور باب شده است؛ هیئت‌هایی که به‌طورمعمول در فضایی مجزا از هیئت بزرگ‌سالان برپا می‌شود و برگزارکنندگان آن نیز با استناد به دلایل مختلف آن را امری مفید برای برگزاری هرچه بهتر عزاداری اباعبدالله می‌دانند.

موضوع اما به گسترش هرساله این هیئت‌ها و اشکال مختلفی که به خود گرفته است، بازمی‌گردد. عناوین و اسم‌های متفاوتی که در کنار ماهیت مجهول چنین مجالسی، پای منتقدان را به صحنه باز کرده و همچنین عده‌ای را نگران تنزل ارزش‌های دینی کرده است.

پیش از محرم سال گذشته، حجت‌الاسلام محسن عباسی ولدی در پیامی تربیتی به والدین گوشزد کرد: «که هوای فرزندانتان را بیش از گذشته داشته باشید. نگذارید تا به اسم آسایش خودتان، فرزندان را از هیئت جدا کنند» و بدین گونه مخالفت خود را با برپایی مهدکودک‌هایی که در هیئت‌ها برپا می‌شود، اعلام می‌کند.

او حضور و لمس ملموس کودکان در هیئت، عزاداری، سینه‌زنی و اشک‌ریختن برای امام حسین (ع) را لازمه رشد تربیتی فرزند می‌داند و معتقد است این مجالس سیدالشهدا برگ برنده‌ای است که تنها دستگاه تربیتی اسلام دارای آن است.

بعد از انتشار این سخنرانی و انتقاداتی که به آن وارد می‌شود، حجت‌الاسلام ولدی در تکمله‌هایی صوتی و مکتوب سخنان خویش را بیشتر می‌شکافد و با تأکید دوباره بر اهمیت تربیتی و معنوی مجالس عزاداری امام حسین(ع) خواستار همکاری هیئت‌داران، واعظان، مداحان و خانواده‌ها می‌شود تا به هر طریقی که ممکن است، پای کودکان را از مجلس سیدالشهدا قطع نکنند.

بااین‌حال به‌نظر می‌رسد برای پرداختن به این مسئله لازم است تا مؤلفه‌های مختلفی را به‌صورت همه‌جانبه در نظر گیریم.

در ابتدا اما باید یادآوری کرد که در موضوعات مربوط به علوم انسانی نمی‌توان از قطعیت سخن گفت و هر یک از نظرات و راهکارهایی که ارائه می‌شود، ممکن است در سال‌هایی نه‌چندان نزدیک نقض شده و راه‌حل دیگر بیان شود.

نخستین مسئله‌ای که باید به آن اشاره‌کنیم، تفاوت در برگزاری عزاداری سنتی و امروزی است.

وقتی صحبت از مجالس سنتی می‌شود، منظور زمانی است که شهرها با چنین جمعیت انبوهی مواجه نبوده و به‌طورمعمول مجالس عزاداری در محله‌ها و گاهی مسجد هر محل برگزار می‌شده است.

چنین روضه‌هایی بر محور محله و اهل محل شکل‌گرفته و از کوچک تا بزرگ مردم در برپایی آن نقش داشته‌اند. از طرفی برای کودکان شرکت در روضه، به‌عنوان انقطاعی محسوس از بازی برای شرکت در عزاداری محسوب نمی‌شده است.

بازی و شیطنت آن‌ها در متن همان فضای روضه، مسجد و محله ادامه داشته و نمی‌توان به شکافی قابل‌ملاحظه اشاره کرد.

برای آن‌ها برپایی مراسم عزاداری نوعی سرگرمی توأم با خرده‌مسئولیت‌ها بوده است و باید گفت که کودکان اهل محل در برپایی خیمه سیدالشهدا نقشی پویا داشته‌اند.

با روز افزون‌شدن شهرنشینی کم‌کم سفره چنین مجالسی برچیده می‌شود و جای آن را هیئت‌های بزرگی در فلان نقطه شهر می‌گیرد که نه‌ تنها کودکان، بلکه بزرگ‌سالان نیز صرفا مصرف‌کننده آن می‌شوند؛ هیئت‌هایی که از کوچک تا بزرگ مردم تنها مخاطب آن هستند و پویایی خود در برگزاری آن را از دست می‌دهند.

پرسشی که در این شرایط مطرح می‌شود، سهم فعلی کودکان از هیئت چیست؟

حالا که مکان محله و هیئت از یکدیگر فاصله گرفته‌اند و کودکان دیگر سهمی در برپایی هیئت‌های بزرگ ندارند، چگونه می‌توان همان جذابیت کودکانه را برای آن‌ها ایجاد بکنیم تا در عین لذت‌بردن از مراسم عزاداری، با آیین‌ها و شعائر دینی نیز آشنا شوند؟

پاسخ به این پرسش را با یادآوری یک اصل متقن شروع می‌کنیم. برای مردم این سرزمین ارادت و عشق به سیدالشهدا و اهل‌بیت او امری جدید و نو نیست که حالا با ورود برخی عناوین درصدد اثبات یا رد آن باشیم.

اهمیت حضور فرزندان در مجالس، حزن و بکای آن‌ها و سینه‌زنی و عزاداری کودکانه‌شان نیز ریشه در سال‌ها ارادت به این خاندان دارد و می‌دانیم که هرچه داریم از اوست.

پس اگر گفت‌وگویی پیرامون عزای حسینی شکل می‌گیرد برای اثبات آن نیست، بلکه برای تثبیت هرچه بیشتر آن در نسلی نو است.

مهد کودک هیئت؛ مکانی برای تربیت معنوی

شکل‌گیری مکانی مخصوص به کودکان، هم‌زمان با گسترش هیئت‌ها و محله‌زدایی از شهرها آغاز می‌شود؛ همان زمانی که دیگر هیئت‌ها فضایی کافی برای بازی بچه‌ها نداشته و این واعظان و عزاداران هستند که خواستار آرامش و سکوت هرچه بیشتر مجالس می‌شوند.

چنین شرایطی فکر برپایی مهدکودک‌هایی برای کودکان را به میان می‌آورد و جدایی کودکان از هیئت اتفاق می‌افتد. با این‌حال خیلی زود پیامد چنین اشتباهی مشخص می‌شود.

هیچ‌کس قبول نمی‌کند که به بهانه‌های واهی پای کودکان از حضور در مجالس عزاداری قطع شود و به‌نوعی ارتباط قلبی آن‌ها، جامعه‌پذیری معنوی‌شان و تربیت دینی کودکان فدای آسایش بزرگ‌سالان شود.

اما مفهوم دیگری که به‌مرور قد علم می‌کند، هیئت‌های کودکانه است. مکانی که دیگر صرفا به نگهداری از کودکان اختصاص ندارد و قرار است به‌عنوان ابزاری نو، تربیت معنوی و دینی کودکان را بهبود بخشد.

مصداق عینی پرورش در هیئت کودکان

تجربه زیسته من به‌عنوان فردی بیست‌وخرده‌ای‌ساله همراه با رشد یافتن در همین هیئت‌های کودکانه است؛ زمانی که همه عشق من رسیدن به محرم و حضور پیداکردن در هیئت انصارالحسین بود؛ حاج‌آقای قصه‌گو، عموهای نمایشی، مسابقه‌های آخر کار و جایزه‌های رنگارنگی که هر شب نصیبم می‌شد.

مکانی که هرگز یک مهدکودک صرف نبوده و دست‌کم تا جایی که حافظه من یاری می‌کند، هدفی فراتر از این داشته است. حالا باگذشت دودهه، من بازهم پا به همان مکان گذاشته و به گفت‌وگو باخانم زهره ابوطالبی نشستم.

او که مسئول هیئت کودکان انصارالحسین است، از تجربه پانزده‌ساله مجموعه در برپایی هیئت‌های کودکان می‌گوید و پرسش من این است که به نظر شما چنین مکان‌هایی می‌تواند جایگزینی برای هیئت بزرگ‌سالان باشد؟

او در پاسخ چنین بیان می کند: از چندین سال پیش با بیان طرح‌های مختلفی، خواست ما بر حضور بچه‌ها در همان هیئت اصلی بوده است؛ پیشنهادهایی که برخی از آن‌ها عملی شد و برخی خیر؛ امری که برای تحقق چنین آن باید چندمورد را در نظر گرفت.

نکته اول این است که اگر خواستار واقعی حضور کودکان در هیئت هستیم، باید از خواندن روضه‌های مکشوف به سمت روضه‌خوانی حرکت کنیم. این امری مسلم است که روضه‌های مکشوف برای خردسالان مناسب نیست و اتفاقا مداحان ما در این زمینه از یکدیگر پیشی گرفته‌اند.

مورد دوم صبر و تحملی است که باید روضه‌خوان، مداح و مردم برای حضور کودکان داشته باشند. نمی‌شود که مادر به‌طور دائم با تذکر مواجه شود و انتظار داشته باشیم که بازهم در مراسم حضور پیدا کند. فرهنگی که نیاز به گفتمان‌سازی دارد و مستلزم همکاری همه‌جانبه مردم و هیئت داران است.

نکته بعدی زمان حضور خانواده در روضه است که باید با توجه به تحمل و طاقت بچه‌ها مدیریت شود؛ همچنین مکان روضه نیز باید به‌گونه‌ای باشد که فضای کافی برای تحرک بچه‌ها وجود داشته باشد.

بااین‌حال با توجه به شرایط فعلی هیئت‌ها که چنین فضایی را فراهم نکرده‌اند، استفاده از هیئت‌های کودکان، باید اولویت دوم خانواده قرار بگیرد؛ یعنی مدت‌زمان معینی کودک را در مهد تربیتی بگذراند؛ نه اینکه از ابتدا تا انتهای مراسم از فضای هیئت فاصله بگیرد.

مورد بعدی ساختار و محتوای مهدکودک‌هاست. در چنین شب‌هایی قرار نیست که ما صرفا مکانی برای نگهداری از کودکان داشته باشیم، بلکه باید فضاسازی مکان به‌گونه‌ای شکل بگیرد که یادآور فضای هیئت باشد.

محتوای مهد نیز باید چیزی فراتر از آموزش‌های متداول باشد؛ به‌ طور مثال در سیر شناخت کودکان از امامشان اولین مرحله تشرف است؛ یعنی اسم امام به گوش بچه‌ها رسیده و فضای روضه را حس کرده باشند.

پس‌ از این مرحله است که محبت، شناخت، و معرفت کامل برای انسان محقق می‌شود.

با در نظر گرفتن چنین هدفی، تلاش ما این است که در این شب‌ها تشرف کودکان محقق شود و به همین خاطر با استفاده از داستان، کاردستی، نمایش و سرودهایی که هر شب متعلق به یکی از یاران امام حسین (ع) است، کودکان را با موضوع آشنا می‌کنیم.

البته باید اشاره‌کرد که رکن اصلی کار با کودک، بازی است؛ بازی‌هایی که هیجان بچه‌ها را تخلیه کند و سپس آن‌ها را آماده شنیدن و دیدن کند؛ اما می‌توان همین بازی را هم با مؤلفه‌های ملی و دینی‌مان ادغام کرد؛ مثل بازی‌هایی که با الکوگیری از پویانمایی پهلوانان طراحی کرده‌ایم.

نکته بعد، تفکیک سنی مخاطبان است. برای مثال در هیئت نوجوان مجموعه که متعلق به بچه‌های دبستانی است، روند فعالیت‌ها متناسب با سن آن‌هاست و برنامه‌هایی مثل سخنرانی، مداحی و نمایش‌های تخصصی‌تر را برای آن‌ها طراحی کرده‌ایم.

مهدکودک؛ تیری با دو نشان

مجموعه فرهنگی یادگاران امام نیز به‌عنوان یکی از هیئت‌های عزاداری، چندسالی است که با برپایی هیئت کودکان، برنامه‌های مختلفی را به سنین کودک و نوجوان اختصاص داده است.

نگین کلباسی که زمانی نوجوانی‌اش را در متن همین کانون گذرانده است، حالا مجری برنامه‌های مهدکودک شده است.

او معتقد است برپایی مجالس کودکانه تیری است با دو نشان؛ مکانی که هم به آرامش و راحتی خانواده کمک کرده و از سویی دیگر باعث می‌شود زمانی که کودک در روضه صرف می‌کند، همراه با آموزشی متناسب با سن او باشد؛ چراکه متأسفانه برخی خانواده‌ها برای سرگرمی کودکانشان در مراسم عزاداری، ابزاری بهتر از تلفن‌های همراه ندارند و این خودش آسیب‌زا است.

کلباسی در پاسخ به چگونگی ساختار و محتوای هیئت کودکان می‌گوید: ازآنجاکه مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان تفاوت قابل‌توجهی باهم دارند، تصمیم بر این شد که ما مجالسی تحت‌عنوان مهدکودک، مهد نونهالان و هیئت نوجوانان داشته باشیم.

او ادامه می‌دهد: در مهدکودک اول که مختص به خردسالان دو تا چهار سال است، صرفا وظیفه نگهداری از بچه‌ها را به عهده‌داریم و آموزش خاصی را شامل نمی‌شود؛ اما با رشد سنی بچه‌ها در سن چهار تا شش سال برنامه‌هایی مثل پرده‌خوانی، نقاشی، همخوانی سرود اهل‌بیت و بازی را برای کودکان محیا کرده‌ایم؛ برنامه‌هایی که بتواند شور و شوق کودکانه بچه‌ها را ارضا کند و در کنار آن، نامی از اهل بیت نیز به گوششان بخورد.

در بخش نونهالان که بچه‌ها در مقطع دبستان هستند، معتقدیم که باید حس و حال روضه و عزاداری را بیشتر درک کنند. به همین خاطر برنامه‌ها رنگ و بوی حسینه و تکیه به خود می‌گیرد؛ از طراحی فضا گرفته تا سخنرانی که با بچه‌ها صحبت می‌کنند.

به گفته کلباسی، در همین فضا گاهی بچه‌ها سینه‌زنی و همخوانی اذکار را هم تجربه می‌کنند. گاهی تلاش می‌کنیم تا با واگذاری مسئولیت‌های کوچک به بچه‌ها روحیه مسئولیت‌پذیری‌شان را تقویت کنیم و از طرفی بتوانند خادمی امام حسین (ع) را نیز تجربه کنند.

او می‌افزاید: هیئت نوجوانان هم برای مخاطبان متوسطه اول طراحی‌شده است؛ مکانی که برنامه‌های آن هیچ تفاوتی با هیئت بزرگ‌سالان ندارد؛ اما محتوای سخنرانی و مداحی متفاوت می‌شود؛ چراکه طبیعتا دغدغه‌های نوجوان با پدر و مادرش یکسان نیست.

مثلا سخنرانی که در حوزه فرزند پروری و مشکلات اجتماعی صحبت می‌کند، نمی‌تواند موضوع مناسبی برای نوجوانان باشد؛ به همین خاطر در این هیئت به مسائل مربوط به نوجوانان همچون روابط دوستانه، اعتیادهای نوجوانی و تصمیم‌گیری‌های درست پرداخته می‌شود.

نگاه صفر و صدی نداشته باشیم

به نظر می‌رسد باوجود ابرهیئت‌هایی که امروزه با آن‌ها مواجه هستیم، اجتناب از اعمال تغییر در حوزه‌های دیگر بیهوده باشد؛ تغییراتی که گاهی باعث دگرگونی کامل شده و گاهی واژه را می‌توان بر آن‌ها اطلاق کرد.

از آنجایی‌که انسان و تربیت او امری بسیار حساس و بااهمیت است، هر تغییری را هم نمی‌توان پذیرفت و باید در این راستا تحقیق و پژوهش‌های بسیاری صورت گیرد.

باید با نگاهی همه‌جانبه، تمام جوانب یک عمل سنجیده شود و سپس با ارائه معیار و ملاکی مطمئن، الگوبرداری از یک پدیده و عنصر جدید آغاز شود.

از طرفی صرف استناد به اصول علم روان‌شناسی و اجتماعی نیز نمی‌تواند مهری بر درستی یا نادرستی یک عمل باشد؛ چراکه علوم انسانی موجود در کشور ما مبتنی بر آرا و تفکراتی است که هیچ نسبتی با اسلام و دستگاه تربیتی آن ندارد؛ علومی مبتنی بر خاستگاه فرهنگی و جغرافیایی متفاوت که به‌اشتباه، در فرهنگ تاریخی و اسلامی ایران موردقبول واقع‌شده است.

البته بیان این گزاره به معنای نفی کامل این علوم نیست، بلکه نکته‌ای است که توجه به آن موجب همراهی بیشتر فلسفه و علوم انسانی ایرانی اسلامی خواهد شد؛ علومی که اگر حضوری تأثیرگذار، کارآمد و علمی در متن مسائل اجتماعی داشته باشند، چنین آشفتگی و چنددستگی‌هایی در تصمیم‌گیری‌ها پدید نخواهد آمد و به طبع، رشد و پرورش انسان نیز در چنین جامعه‌ای، درگیر اما و اگرها نخواهد شد.

برچسب‌های خبر
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

سیزده − 7 =