به گزارش اصفهان زیبا؛ شبیخون اخیر گروهک جیشالظلم (جیشالعدل) به یک مقر فرماندهی نیروی انتظامی واقع در شهرستان راسک که منجر به شهادت 11 تن از نیروهای فراجا شد، نشان از ادامه روند تحرکات تروریستی و ضد امنیتی در استان سیستانوبلوچستان طی یک دهه اخیر میدهد.
حمله به یک کلانتری در شهرستانی کوچک و محروم در جنوبشرقی کشور شاید به اعتقاد برخی مسئولان روند پرشتاب توسعه و امنیت ایران و سیستانوبلوچستان غیور را متوقف نکند، اما بازهم نباید فراموش کرد که ادامه این روند ضدامنیتی مطمئنا جدای از زیرسؤالبردن عملکرد برخی مدیران و مسئولان کشورمان و نهادهای ذیربط میتواند پیشزمینه تکرار اقدامهای تروریستی و شهادت بیشتر مدافعان امنیت ایران در آینده باشد؛ آنطور که طی یک دهه گذشته شاهد حملههای متعددی از سوی گروهکهای تروریستی همچون جیشالعدل در سیستانوبلوچستان و ادامه این روند تا به امروز بودهایم؛ روندی که توقف آن به اجرای رویکردی مؤثر و
قوی از سوی نهادهای امنیتی و انتظامی کشورمان و همچنین همکاری پاکستان و افغانستان در کنترل مرزها با هدف مقابله با اینگونه تهاجمها نیاز دارد؛ استانی که شاید به اعتقاد تحلیلگران، توسعه و آبادانی در آن بتواند به برقراری امنیت بشتابد و درمقابل، با رفع اقدامهای متجاوزانه دستاوردهای اقتصادی و انرژی خوبی را در شرایط ثبات برای کشور بههمراه داشته باشد.
در بررسی علت حمله تروریستی به مرکز انتظامی راسک و ارزیابی کلی اقدامات تروریستی در سیستانوبلوچستان با محسن روحیصفت، دیپلمات سابق ایران در افغانستان، گفتوگو کردهایم تا جنبههای این نبرد و همچنین موقعیت گروه جیشالعدل در پاکستان و افغانستان را بررسی کنیم.
به گفته این تحلیلگر بینالملل، تحرکات تروریستی در سیستان و بلوچستان دارای دو جنبه داخلی و خارجی است. او همچنین معتقد است که برای برقراری امنیت در این بخش از کشورمان به تخصیص بودجه کافی برای اجرای رویکرد انسداد مرزها نیاز است.
با بررسی حمله تروریستی روز جمعه به پایگاه انتظامی در شهرستان راسک، بفرمایید چرا با وجود همه اقدامهای دفاعی و امنیتی در استان سیستان و بلوچستان همچنان شاهد حملههای ضدامنیتی در این منطقه از کشورمان هستیم؟
آخرین اقدام تروریستی در سیستان و بلوچستان توسط گروه جیشالعدل از دو جنبه خارجی و داخلی قابلبررسی است.
در خصوص جنبه خارجی آن باید گفت که حوادث تروریستی مرزی ایران طی دو سال اخیر در مقایسه با گذشته افزایش پیدا کرده است؛ اتفاقهایی که بهنوعی به حوادث خارج از مرزهای ایران بستگی دارد.
ازجمله آنها میتوان به تغییر دولت افغانستان اشاره کرد، تغییری که تأثیر مستقیمی بر افزایش تعداد ناامنیهای ما در مناطق مرزی داشته است؛ این مناطق مرزی هم شامل مناطق مرزی ایران و افغانستان است؛ هم مناطق مرزی ایران و پاکستان.
واقعیت این است که حاکمیت پاکستان بر اکثر منطقه بلوچستان این کشور (حدود 80درصد) کنترل ندارد و نیروهای نظامی پاکستان تنها در مناطقی همچون پادگان و پایگاه که حضور دارند، میتوانند حاکمیت خود را اعمال کنند؛ لذا در این شرایط زمانی که مهاجران افغانی خواهان ورود به ایران هستند، از این بخش خاک پاکستان که کنترل کمی وجود دارد، استفاده میکنند.
در خصوص افغانستان نیز همانطور که اشاره کردم، با روی کار آمدن طالبان، مناطق مرزی ایران ناامنتر از گذشته شد و اقدامات تروریستی در این مناطق روند صعودی پیدا کرد.
ازطرفی، گروههایی که بهعنوان گروههای افراطی و تروریستی یا در مناطق شرقی کشور حضور داشتند یا در خارج از مرزهای ایران در افغانستان و پاکستان فعالیت میکردند، پیروزی طالبان در افغانستان برای آنها الهامبخش بود؛ به این معنا که از نظر روحی و روانی بهشدت تحتتأثیر قرار گرفتند و امیدوار شدند.
این مسئله در پاکستان هم نمود پیدا کرد و فعالیت گروه تحریک طالبان پاکستان پس از پیروزی طالبان در افغانستان بهشدت افزایش یافت و عملیات این گروه ده برابر شد؛ آنطور که در هفته گذشته شاهد حمله گروه «تیتیپی» (گروه تحریک طالبان پاکستان) در دیره اسماعیلخان بودیم.
این حمله 12 قربانی از سربازان ارتش پاکستان را بههمراه داشت؛ اتفاقی که مشابه آن روز جمعه در منطقه مرزی ایران در راسک با شهادت 11 نفر از مدافعان مرزی کشورمان شکل گرفت.
با این توضیحهای شما میتوان گفت که حکومت طالبان در افغانستان تأثیر مستقیمی بر اقدامات تروریستی و ضدامنیتی در ایران و پاکستان دارد….
بله؛ جیشالعدل در حال حاضر در ولایت نیمروز افغانستان که ازنظر موقعیت جغرافیایی مقابل زابل ما بوده و هممرز با پاکستان نیز است، حضور دارد؛ ولایت نیمروز نیز نقطه مشترک مرزی در افغانستان با ایران و پاکستان است.
جیشالعدل در این ایالت افغانی فعال است و پیش از اینکه طالبان کابل را در اختیار بگیرد، جیشالعدل با همکاری طالبان این ولایت را سرنگون کرد و آن را از دولت مرکزی قبلی به دست طالبان سپرد؛ اقدامی که همکاری نزدیکی را بین جیشالعدل و طالبان بهوجود آورد.
به چرایی عدم کنترل نیروهای تروریستی همچون «تیتیپی» از سمت حاکمیت پاکستان و همچنین همراهی طالبان با گروههایی چون جیشالعدل نیز اشاره کنید…
گاهی طالبان برای باجخواهی از ایران این تحرکات را انجام میدهد که از ایران امتیاز بیشتری بگیرد؛ ازطرفی پاکستان هم به دلیل اینکه از نظر اقتصادی در بدترین وضعیت تاریخی خود بهسر میبرد، از کنترل شرایط ناامن در مرزهای ما ناتوان است؛ چراکه برای این منظور به بودجه نیاز دارد؛ تا جایی که در حال حاضر سه کشور قطر، عربستان و امارات ورشکستگی پاکستان را برعهده گرفتهاند؛ درحالیکه این کشور از نظر اقتصادی ورشکسته اعلام شده است؛ البته اگر پاکستان یا افغانستان نمیتوانند یا نمیخواهند شرایط را کنترل کنند، ایران میتواند شرایط را مدیریت کند.
دقیقا، چرا ایران به تأمین امنیت بیشتر مرزهای مشترک با این کشورها نمیپردازد؟
ما با پاکستان مرز طولانی داریم و در طول سالهای گذشته، اقدامات کمی در خصوص امنیت این مرزها صورت گرفته است؛ به این معنا که ما انسداد مرزی مهمی از سمت خودمان در این منطقه نداشتهایم.
اینکه مرزها بسته و حصارهایی در قالب خندق در این مناطق مرزی با پاکستان کنده و دیواری پشت این خندقها احداث و حسگرهای الکتریکی نیز کار گذاشته شود؛ مجموعه اقداماتی است که بهعنوان انسداد مرزی تعریف میشود.
ما نه با افغانستان و نه با پاکستان بهطور اساسی این اقدامات مرزی را انجام ندادهایم. به اعتقاد بنده، باید هرچهزودتر این رویکرد انسداد مرزی با این کشورها صورت گیرد؛ آنچه در مدتزمان کوتاه هم شدنی نیست، بلکه ممکن است ده سال به طول بینجامد.
هر سال هم که این موضوع به تأخیر افتد، ما شاهد هزینههای بیشتری در این منطقه، چه مالی و چه جانی، خواهیم بود. این رویکرد نیازمند تخصیص بودجه کافی، تیم اجرایی در قالب مدیران کارآمد و توانا برای نظارت و درنهایت عملکرد مؤثر است که اگر همگی رعایت شود، ایران یک قدم از این کشورها جلوتر خواهد بود.
آیا رویکردهای خارجی و بهنوعی، سیاست خارجی ایران در منطقه و حوزه بینالملل بر اجرای اقدامات تروریستی در مناطق مرزی ایران تأثیرگذار است؟
موضوع مهم طراحی و اجرای نوعی سیاست خارجی منسجم با مشارکت همه نهادهاست که انگیزه حمایت از اقدامات تروریستی را در نطفه از بین ببرد؛ در غیر این صورت ممکن است ایران در سطح منطقه و بینالملل با عکسالعملهایی از سوی مخالفانش مواجه شود.
زمانی که ما آرمانهایی در سطح منطقه و بینالملل داریم و برای رسیدن به آن تفاهم لازم با طرفهای درگیر را نداریم، ممکن است طرفهای خارجی برای مقابلهبهمثل علیه ایران چنین تحرکاتی هم انجام دهند.
و اما جنبههای داخلی اقدام تروریستی در راسک… .
سیستانوبلوچستان، استانی است که طی سالهای گذشته شاهد تنشهای بسیاری از این نوع بوده و ایران شهدای بسیاری را در راستای برقراری امنیت در این منطقه داده است.
عدهای از تحلیلگران بر این عقیده هستند که بایستی زمینههای ناامنی و بیثباتی در سیستانوبلوچستان از بین برود، تا امنیت برقرار شود؛ چراکه زمینه بیشتر این اتفاقها روانی، اجتماعی و مذهبی است؛ به این معنا که به یک استان بیشتر توجه کنیم و در استانی چون سیستانوبلوچستان کمتر اقدامات توسعهای انجام دهیم.
فقر باید از این استان زدوده شود تا اینکه بهانه به دست گروههای معاند و مخالف داده نشود که علیه ثبات در این منطقه اقدام کنند.
در این زمینه افرادی هم صاحبنظر بودند و اقداماتی انجام دادند؛ همچون سردار نورعلی شوشتری با عنوان جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه و فرماندهی قرارگاه قدس که سعی داشت ارتباطهای بین اقوام بلوچ و حاکمیت در ایران را مستحکمتر کند و سرانجام در سال 88 طی انفجاری انتحاری در شهرستان پیشین از استان سیستانوبلوچستان شهید و درواقع فدای این راه شد.
البته این اقدامها کافی نیست و باید وزن بیشتری به موضوعهای پیشگیریکننده و بازدارنده از جنس برطرفکردن اختلاف بین قومیتها و توسعه اقتصادی و… داد.
اعتمادسازی پیششرط اقدامات توسعهزا و ثباتساز است و با احترام به فرهنگ و مذهب و سنتهای مردم منطقه و مشارکتدادن آنان در حاکمیت اعتمادسازی حاصل میشود.
در مقایسه با چه اقداماتی؟
همانطور که میبینیم، وزن اقدامات نظامی و هزینههایی که در این حوزه میشود، بیشتر از اقدامات بازدارنده است؛ اینکه ما چقدر برای برقراری امنیت استان سیستانوبلوچستان هزینه میکنیم و معادل آن چه اندازه برای پیشگیری از این شرایط هزینه کردهایم؟
پیشگیری به معنای توسعه متوازن در استان سیستان و بلوچستان است؛ برای مثال، در زابل در حال حاضر بهخاطر بادهای 120 روزه و بیآبی و خشکسالی زندگی به کندی پیش میرود؛ شرایطی که گروههای مخالف و تروریستی از آن سوءاستفاده میکنند و به اقدامات ضدامنیتی برای رسیدن به منافع و اهداف خود مبادرت میورزند؛ لذا توجه به توسعه سیستانوبلوچستان توجه به امنیت این استان بهشمار میرود.
اگر بتوانیم خطآهن چابهار را سریعتر به مشهد متصل کنیم یا زودتر بتوانیم آب آشامیدنی را از دریای عمان به این منطقه انتقال دهیم، یا اینکه بتوانیم توسعه کشاورزی را مبتنی بر اقلیم از طریق گلخانه تأمین کنیم، یا اگر بتوانیم سوادآموزی را در این استان افزایش دهیم و… مطمئنا مانع همراهی گروهی از افراد داخل کشورمان با گروههای تروریستی خواهیم شد.
تعداد کودکان بازمانده از تحصیل سیستانوبلوچستان (معادل افرادی است که در استان خراسان جنوبی در حال تحصیل هستند)، طعمهای برای گروههای افراطی در استان سیستانوبلوچستان خواهد بود. کمبود فضای بهداشتی، راههای مواصلاتی، اشتغال و… دراین استان نیز زمینههای دیگر اقدامات افراطی بهشمار میرود.