بررسی ریشه‌ها و علل افول دین‌داری در انسان معاصر و راه رفع این معضل

عبور از ظاهرگرایی؛ راه‌حل هاتف‌ برای وحدت بین ادیان

جهان امروز با بحران معنویت روبه‌روست. انسان معاصر به‌واسطه قرارگرفتن در دوران مدرنیته و پیشرفت فوق‌العاده تکنولوژی، چنین می‌پندارد که دیگر به دین و آموزه‌های الهی نیاز کمتری دارد و با بهره‌گیری از نتایج حاصل از پیشرفت‌های علمی و صنعتی، توان ایجاد شرایط مطلوب و ایدئال برای زیست انسان را حتی بدون حضور تعالیم معنوی داراست.

تاریخ انتشار: 10:01 - یکشنبه 1403/02/9
مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه
عبور از ظاهرگرایی؛ راه‌حل هاتف‌ برای وحدت بین ادیان

به گزارش اصفهان زیبا؛ جهان امروز با بحران معنویت روبه‌روست. انسان معاصر به‌واسطه قرارگرفتن در دوران مدرنیته و پیشرفت فوق‌العاده تکنولوژی، چنین می‌پندارد که دیگر به دین و آموزه‌های الهی نیاز کمتری دارد و با بهره‌گیری از نتایج حاصل از پیشرفت‌های علمی و صنعتی، توان ایجاد شرایط مطلوب و ایدئال برای زیست انسان را حتی بدون حضور تعالیم معنوی داراست. این پندار و تلقی نادرست سبب شد «اصفهان‌زیبا»، راجع به این پدیده و مسائل پیرامون آن گفت‌وگویی را با دکتر علیرضا فرهنگ، مدرس دانشگاه ترتیب دهد.

علت افول جایگاه کارکرد دین و آموزه‌های دینی در منظر انسان معاصر چیست؟

جهان امروز در حوزه فرهنگ و معنا با دو مشکل اصلی مواجه شده است: دانش انسان‌محور اولین معضل بشر معاصر است که از دو جهت تأثیر خود را بر زندگی او گذاشته است.

اثر نخست دانش انسان‌محور این است که آدمی به‌صورت روزافزایی رفاه‌طلب شده، به گونه‌ای که در منظر او دستیابی به رفاه این جهانی به یک اصل مبدل شده است. این پدیده سبب انکار ضمنی هرگونه امر فوق جسمانی ازجمله روح باقی انسان شده و محصول این انکار کم‌توجهی به آموزه‌های دینی را با خود به‌همراه دارد؛ گروهی از انسان‌ها نیز این ناباوری را دنبال کرده‌اند و به‌دنبال گسترش آتئیسم یا بی‌خدایی هستند.

تکبر و غرور علمی که زاییده پیشرفت تکنولوژی است، آفت دیگر گسترش دانش انسان‌محور است. بشر امروز می‌پندارد که در نوک قله تکامل انسان در طول کل تاریخ بشری ایستاده که باوری غلط و متوهمانه است.

او هرگونه فروتنی در برابر قدرت برتر همچون قدرت الهی را ازدست‌داده و دیگر حاضر نیست سر تسلیم در برابر آفریننده هستی فرو آورد؛ حتی برخی از اندیشمندان معاصری که فهمیده‌اند «این جهان نمی‌تواند از ماده مطلق باشد و در عین حال همچنان استوار بماند»، اما بازهم از قبول خالق سر باز زده و خود را آتئیسم می‌دانند.

مشکل دوم حوزه فرهنگ و معنا در جهان کنونی، جنگ و درگیری بین ادیان در پی نگرش‌های انحصارگرانه‌ای است که از نگاه‌های درون‌دینی حاصل می‌شود.

البته این موضوع قابل‌ذکر است که نگرش‌های انحصارگرایانه و بنیادگرایانه در ادیان، واکنشی به آتئیسم، الحاد و خدا ناباوری بوده است؛ چراکه سازمان‌های مدیریتی ادیان در پاسخ به بی‌خدایی‌های پدیدآمده از عالمان دینی خود خواستند بر مبانی اعتقادات دینی بیشتر پافشاری کنند و تعصب‌های دینی را گسترش دهند.

عالمان دینی خود را در بروز و ظهور پدیده بی‌خدایی مقصر می‌دانستند و چنین می‌پنداشتند که ترویج کمتر آموزه‌های دینی و پافشاری کمتر بر به‌جای آوردن احکام و تعالیم دینی سبب بروز بی‌اعتقادی به خالق شده‌است؛ به‌این‌ترتیب پافشاری بر دیدگاه‌های بنیادگرایانه در ادیان رو به گسترش نهاد؛ تا جایی‌که بسیاری از عالمان دینی افراط‌گرا برای حفظ دین و آیین خود رو به مبارزه‌های علنی و استفاده از تسهیلات نیز آوردند. جریان‌های داعش، صهیونیسم و … محصول این نگرش هستند.

اسلام برای گسترش آموزه‌های دینی در بین تمام انسان‌ها و جهانی‌شدن تعالیم ناب الهی چه برنامه‌ای ارائه داده است؟

مشکلات مذکور بایستی به دست نخبگان دینی و اندیشمندان فرهنگی حل شود. ایرانیان با سابقه فرهنگی طولانی برای رفع اختلاف‌های بین ادیان اولی هستند؛چراکه آن‌ها در دوران باستان، اولین حاکمیت‌های چنددینی و چندملیتی را به‌گونه‌ای موفق پایه‌ریزی کرده‌اند.

کوروش هخامنش به‌عنوان مؤسس این دست از حکومت‌ها، جایگاه مطلوبی در ادیان مختلف دارد. او خود صاحب دین و آیین بود؛ هرچند نوع دین او در تاریخ ثبت نشده است. از او در کتاب مقدس عبری به بزرگی یاد شده و خدای یهود او را به‌عنوان مسیح خود یاد کرده است.

هرودوت، نخستین تاریخ‌نگار یونانی، کوروش را از پیروان دین مهر دانسته و گزنفون، فیلسوف مورخ و سرباز یونانی، از کوروش به‌عنوان اسوه اخلاق و فرمانروایی نیک یاد کرده‌است. منظور از اشاره قرآن به واژه «ذوالقرنین» نیز طبق نظر دقیق‌ترین مفسران، ازجمله علامه طباطبایی، کوروش کبیر است.

در لوح استوانه کوروش که بیانیه‌ای شبیه به حقوق بشر است، به خدای بابل احترام گذاشته و بزرگ دانسته شده است. این سابقه درخشان حکمرانی نشانگر آن است که ریشه فرمانروایی و شهریاری در ایران باستان بر رواداری استوار بوده‌است؛ اما پس‌از مدتی، ملیت ایرانی با اسلام گره خورد و تعالیم اسلام و قرآن که روادارترین دین و کتاب مقدس نسبت‌به ادیان دیگر هستند، در ایران رواج یافت. در هیچ‌یک از کتب آسمانی دیگر در این حد رواداری به ادیان دیگر و یاد نیک از آن‌ها دیده نمی‌شود.

اسلام در عین تکمیل ادیان قبلی، به فضایل آن‌ها هم اشاره و حتی ارتباط مسلمانان با پیروان دیگر کتب آسمانی را تنظیم کرده است و جواز انجام معامله، ازدواج و… را با آن‌ها صادر می‌کند. تلاقی این دین با فرهنگ روامدارانه ایرانی در هزاره‌های گذشته، سبب ایجاد یکی از امن‌ترین اقلیم‌های جهان برای حضور مسالمت‌آمیز ادیان مختلف در کنار هم شده است؛ لذا امروزه ایران می‌تواند به‌عنوان اسوه و الگویی به جهانیان برای زیست مسالمت‌آمیز ادیان مختلف در کنار یکدیگر معرفی شود.

متأسفانه جهان امروز به‌جای توجه به مفاهمه و گفت‌وگوی ادیان به بی‌تفاوتی ادیان در خصوص یکدیگر اهمیت می‌دهد و نوعی سکولاریسم را ترویج می‌کند. این سکولاریسم نهایتا به فراموشی ادیان و سست‌کردن پایه‌های آموزه‌های دینی منجر خواهد شد؛ درحالی‌که این مواجهه نه در کوروش کبیر مشاهده شده و نه قرآن آن را درست و مطلوب می‌داند.

کوروش و داریوش هر دو به یهودیان برای برگرداندن آن‌ها به سرزمین مقدس خود و بازسازی آن کمک کردند. قرآن هم اهل کتاب را جایی می‌ستاید که آن‌ها نیمه‌شب‌ها بیدار می‌شوند و خدا را خالصانه می‌خوانند: «لَیسُوا سَوَاءً مِّنْ أَهْلِ الْکتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ یتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّیلِ وَهُمْ یسْجُدُونَ» «(ولى همه اهل كتاب) يكسان نيستند. از اهل كتاب، گروهى قیام‌کننده‌اند، كه [پيوسته] آيات خدا را در شبانگاهان می‌خوانند؛ درحالی‌که آنان سجده می‌کنند» (آل‌عمران، ۱۱۳).

به‌این‌ترتیب راه‌حل بازگشت به جوامع دین‌دار در جهان، ارائه الگویی است که از یک‌سو تمام پیروان ادیان گوناگون را در کنار هم به‌خوبی تحمل کرده و ازسویی‌دیگر، آن‌ها را در دین‌داری تقویت کند. قرآن به زیبایی به این الگو در آیه ۴۸ سوره مائده اشاره کرده است: «وَأَنْزَلْنَا إِلَیک الْکتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَینَ یدَیهِ مِنَ الْکتَابِ وَمُهَیمِنًا عَلَیهِ فَاحْکمْ بَینَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَک مِنَ الْحَقِّ لِکلٍّ جَعَلْنَا مِنْکمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰکنْ لِیبْلُوَکمْ فِی مَا آتَاکمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیرَاتِ الَی اللَّهِ مَرْجِعُکمْ جَمِیعًا فَینَبِّئُکمْ بِمَا کنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ»؛ «این کتاب [= قرآن] را به حق بر تو نازل کردیم؛ درحالی‌که کتب پیشین را تصدیق می‌کند و حافظ و نگاهبان آن‌هاست؛ پس بر طبق احکامی که خدا نازل کرده، در میان آن‌ها حکم کن! از هوی و هوس‌های آنان پیروی نکن! و از احکام الهی، روی مگردان! ما برای هرکدام از شما، آیین و طریقه روشنی قرار دادیم و اگر خدا می‌خواست، همه شما را امت واحدی قرارمی‌داد؛ ولی خدا می‌خواهد شما را در آنچه به شما بخشیده است، بیازماید (و استعدادهای مختلف شما را پرورش دهد). پس در نیکی‌ها بر یکدیگر سبقت جویید! بازگشت همه شما، به سوی خداست؛ سپس از آنچه در آن اختلاف می‌کردید؛ به شما خبر خواهد داد.»

و این‌چنین به پیروان یهودیت، مسیحیت و اسلام خطاب می‌کند که برای هرکسی آیین و طریقی قرار داده تا انسان‌ها را بیازماید و استعدادهای مختلف آن‌ها را پرورش دهد؛ پس به‌جاست که انسان‌ها در انجام نیکی بر یکدیگر سبقت بگیرند و به درگیری و نزاع بین ادیان مشغول نشوند.

خداوند در آیه ۶۹ سوره مائده نیز در قالبی دیگر به بیان این حقیقت می‌پردازد که پیروان ادیان مختلف آسمانی به‌شرط آنکه به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند و اعمال شایسته انجام دهند، هیچ ترس و اندوهی برای آن‌ها نیست: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَیٰ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ»؛ «درحقیقت كسانى كه (به پیامبر اسلام) ايمان آورده‌اند و كسانى كه به (آیین) يهود گرويدند و صابئان و مسیحیان، كسانى (از آنان) كه به خدا و روز بازپسين ايــمــان آوردنـد و [كار] شـايـسـتـه انجام دادند، پس هيچ ترسى بر آنان نيست و نه آنان اندوهگين می‌شوند.»

آیا این زیست مسالمت‌آمیز ادیان در کنار یکدیگر که خاستگاه فرهنگی و دینی دارد، در ایران معاصر نیز قابل‌رؤیت است؟

نمونه عملی و اجراشده الگوی مذکور در شهر اصفهان به‌خوبی قابل مشاهده است. یهودیان اصفهان از زمان کوروش و هزاره‌های پیش در اصفهان ساکن هستند و بیش ‌از دوهزار سال است که در کمال امنیت و آرامش در کنار مسلمانان در محله جویبار زندگی می‌کنند؛ کنیسه‌های زیبا و قدیمی خود را حفظ کرده و به‌راحتی اعمال عبادی خویش را انجام می‌دهند؛ زرتشتیان نیز در اصفهان حضوری آرام و مسالمت‌آمیز دارند و مراسم عبادی خویش را درنهایت آزادی انجام می‌دهند.

مسیحیان نیز نه‌تنها در دوره‌های پیش‌از اسلام مأمنی جز ایران نداشتند، بلکه در درگیری بین صفویه و عثمانی‌هایی که نسبت‌به دیگر ادیان سخت‌گیر بودند نیز تحت حمایت شاه‌عباس بودند.

شاه، ارامنه را با خود به سمت اصفهان کوچ داد و از آن زمان به بعد رواداری مطلوبی بین آن‌ها و ساکنان شهر اصفهان وجود دارد. این رواداری در دوره نخست صفوی زبانزد بوده و در سفرنامه‌های غربیان نیز به‌خوبی قابل‌مشاهده است.

هرکدام از پیروان مسیحیت، یهودیت و زرتشت حامل و انتقال‌دهنده صنعت و هنر خاصی به شهر اصفهان بوده‌اند؛ مثلا ارامنه‌ای که ارتباط نزدیکی با مسیحیان اروپا داشتند، از همان زمان بسیاری از علوم و تکنولوژی‌های اروپا همچون فناوری چاپ را برای اولین‌بار وارد کشور کردند و این ارتباطات موجب زایندگی و شکوفایی تمدن و فرهنگ بود؛ هرچند متأسفانه در اواخر دوره صفویه و در زمان شاه سلطان حسین، تعصب‌های درون‌دینی موجب عدم رواداری مسلمانان با پیروان دیگر ادیان شد.

این پادشاه شروع به تعصب‌گرایی و مخالفت با ادیان دیگر کرده و حتی فرمانی با این مضمون صادر کرد که پیروان دیگر ادیان یا باید دین اسلام را انتخاب کرده یا شهر اصفهان را ترک کنند. در پی این رویکرد متعصبانه، بسیاری از پیروان ادیان دیگر مهاجرت کردند و تعداد فراوانی از هنرها و صنایع نیز از دست رفت.

اما زیست مسالمت‌آمیز با دیگر ادیان که پایه و اساس فرهنگ ایرانیان بود، از بین نرفت و دیدگاه روامدارانه به دیگر ادیان هنوز هم پابرجاست؛ به‌عنوان نمونه، هاتف‌اصفهانی یکی از شاعرانی است که این فرهنگ را زنده نگه داشته است.

او در دوره افشاریه و زندیه یعنی زمانی‌که تعصب‌گرایی دینی در شهر اصفهان به اوج خود رسیده بود، با سرودن ترجیع‌بندی معروف، عمیق و اثرگذار ظهور می‌کند و مانیفست و بیانیه‌ای بسیار جدی در مقابله با تفکر انحصارگرایانه می‌سراید. این شعر با چاشنی معارف زیبای الهی به اوج می‌رسد و به شاهکار هاتف‌اصفهانی بدل می‌شود.

هاتف اصفهانی در پنج بخش این ترجیع‌بند را تنظیم کرده‌است. در همان نخست با مقدمه‌ای زیبا، عشق خود را ‌به حقیقت بیان می‌کند؛ سپس به بیان ماهیت مشترک ادیان می‌پردازد. پنج بیت نخست این ترجیع‌بند، نشان‌دهنده اوج آشنایی هاتف با عرفان است؛ آنجا که صحبت از تفاوت دل‌وجان می‌کند.

او در ادامـه، ابتدا از حقانیت و نجات‌بخشی دین زرتشت سخن می‌گوید؛ سپس اصـطـلاح مـغ و مغبچه را که عـرفــای پیـشیـن، همچون حافظ برای توصیف سیروسلوک استفاده می‌کردند، مجدد زنده می‌کند.

او پیر مغان را در اعلی درجه قرار می‌دهد و آتش را در آیین زرتشت به‌عنوان آتش عشق در نظر می‌گیرد و با این بیت معروف مهر تأییدی بر ارتباط حقیقت دین زرتشتی با حقیقت اسلام می‌زند و در خود این بیت هم نشان می‌دهد که معنای لااله‌الاالله از منظر عرفانی همان لا موجود الا لله است:
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لا شریک الا هو

هاتف در بخش دوم به دین مسیحیت می‌پردازد و حقانیت این دین آسمانی را بیان می‌کند. او معتقد است که مسیحیان وحدت الهی را در سه آیینه می‌بینند؛ همان‌طور که مکاتب مختلف اسلامی از منظرهای مختلف همچون وحدت وجود و وحدت شهود صحبت کرده‌‌اندو بزرگانی ارجمند در پس این مکاتب ایستاده‌اند.

در بخش بعدی، هاتف اصفهانی به تعالیم عرفان اسلامی می‌پردازد؛ سپس نکته‌های مهمی را در ابیات آخر متذکر می‌شود که کلید آشتی بـیــن ظاهرگرایی و باطن گرایی است.

هاتف در این ابیات برداشت‌های ظاهرگرایانه از اصطلاح‌های عرفانی را نادرست شمرده و معتقد است؛ هنگامی‌که عارفی از می و مطرب صحبت می‌کند یا وقتی خود او از مغ و دیر و شاهد و زنار مسیحی سخن می‌گوید، هیچ‌گاه مقصد ظاهرگرایانه ندارد. این واژه‌ها اسرار و اشاراتی است که دیدگاه نمادگرایی یا سمبولیسم کلید فهم بسیاری از آیات قرآن و آیات کتب مقدس و بسیاری از گفت‌وگوهای عرفانی را فراهم می‌کند.

با همین سمبولیسم و نمادهاست که می‌توان سخن ادیان مختلف را با همدیگر تطبیق داد. وقتی زرتشت آتش را مقدس می‌پندارد، باید دانست که آتش را به‌عنوان سمبلی از نور و پاک‌کنندگی می‌داند.

آتش همه‌چیز را به خاکستر تبدیل می‌کند و خاکستر ماندگارترین شی‌ء در عالم است؛ ازاین‌رو، زرتشتیان معتقدند که آتش سبب جاودانگی می‌شود؛ همچنین می‌توان از منظر دیگری به آتش نگاه کرد، آتشی که مخصوص دوزخ است و آتش فیزیکی نیست. هاتف کلید فهم و آشتی بین ادیان را فهم اسرار ادیان در پس ظاهر نمادهای آن می‌داند و به این شیوه می‌توان به حقیقت مرکزی ادیان که همان وحده لا اله الا هو است، رسید.

برچسب‌های خبر
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

19 − 2 =