گفت‌وگو با مدیر کتاب‌فروشی زیتون:

ویترین‌های زنده در قلب اصفهان

همه معترف‌اند گردش اقتصادی در فضای کتاب با مشکلات زیادی مواجه است؛ ولی کتاب‌فروشانی که خلاقیت دارند و ایده‌پردازند، توانسته‌اند ضمن انجام یک کار فرهنگی‌،‌ بر مشکلات اقتصادی فائق آیند و گردش اقتصادی داشته باشند.

تاریخ انتشار: 11:48 - سه شنبه 1402/09/7
مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه
ویترین‌های زنده در قلب اصفهان

به گزارش اصفهان زیبا؛ سید مهدی طالقانی از فعالان حوزه کتاب در حیطه فروش است. او با اینکه تحصیل‌کرده در حوزه‌های فنی‌مهندسی است و مهندسی متالورژی و لیسانس مدیریت و کارشناسی ارشد ارتباطات دارد، به‌دلیل رشد در خانواده‌ای فرهنگی و مهیابودن فضا برای ورود به این حوزه و علاقه‌اش به یار مهربان، از سال 1380 به‌طور جدی پا به دنیای کتاب گذاشت و کتاب‌فروشی زیتون را راه‌اندازی کرد.

طالقانی اکنون در کنار مدیریت این کتاب‌فروشی که متمرکز بر فروش کتب فنی‌مهندسی و کارآفرینی و کسب‌وکار است، نایب‌رئیس اتحادیه کتاب و لوازم‌التحریر اصفهان نیز هست.

بر همین اساس و برای پیشبرد بهتر فعالیت‌های مرتبط با کتاب در اصفهان، تأسیس «دبیرخانه دائمی کتاب» پیشنهاد اوست.

به همین دلیل به سراغ او رفتیم تا بدانیم به عنوان یکی از بازیگران اصلی چرخه نشر کتاب که در سال‌های اخیر آسیب‌های زیادی دیده‌اند، چه نظراتی دارد و از ایده‌هایش برای پویا شدن این قشر بگوید و درباره پیشنهادش مبنی بر تأسیس «دبیرخانه دائمی کتاب» توضیحات بیشتری ارائه کند.

کتاب‌فروشی زیتون با این همه فرازونشیبی که کتاب‌فروشان گرفتارش شده‌اند، چطور تا الان دوام آورده است؟

همه معترف‌اند گردش اقتصادی در فضای کتاب با مشکلات زیادی مواجه است؛ ولی کتاب‌فروشانی که خلاقیت دارند و ایده‌پردازند، توانسته‌اند ضمن انجام یک کار فرهنگی‌،‌ بر مشکلات اقتصادی فائق آیند و گردش اقتصادی داشته باشند. در اتحادیه نیز روی همین اصل برنامه‌ریزی می‌کنیم.

از ابتدای فعالیتم در زمینه کتاب، بیشتر در حوزه کتاب‌های فنی‌مهندسی و دانشگاهی کار می‌کردم و با مجموعه‌های دانشجویی در این حوزه مرتبط بودم.

چند سال اخیر نیز در حوزه‌های تخصصی کسب‌وکار و کارآفرینی و حوزه‌های مالی وارد شده‌ام و در این خصوص توانسته‌ام مخاطب‌شناسی و نیازسنجی کنم.

در کنارش نیز مطالعه کرده‌ام تا بتوانم نیاز مشتری را بفهمم و به او کمک کنم آگاهانه کتاب انتخاب کند؛ بنابراین در حال حاضر، بر کتاب‌های حوزه کسب‌وکار و کارآفرینی و حوزه‌های مالی تمرکز کرده‌ام و از لحاظ وسعت و تنوع کتاب‌های این حوزه در اصفهان در جایگاه اول و در کل ایران نیز جزو پنج کتاب‌فروشی اول هستیم.

اصفهان در عرصه فروش کتاب چه جایگاهی در کل کشور دارد؟

طبق تحقیقی که وزارت ارشاد در سال 1398 انجام داده، در مقایسه با کل کشور، نسبت تعداد کتاب‌فروشی‌ها به جمعیت در استان اصفهان در بالاترین میزان است و برای هر صدهزار نفر 19 کتاب‌فروشی داریم.

در همین حال، در استان سیستان و بلوچستان برای هر صدهزار نفر دو کتاب‌فروشی بیشتر وجود ندارد.

در حال حاضر در اصفهان 120 واحد صنفی کتاب‌فروش داریم. این 120 واحد به چهار دسته تقسیم می‌شوند.

دسته اول کتاب‌فروشی‌های در سطح محلات هستند که کتاب‌های عمومی و کمک‌درسی و برخی نیز نوشت‌افزار می‌فروشند. دسته دوم کتاب‌های نایاب و دسته‌دوم می‌فروشند.

دسته سوم کتاب‌فروشی‌های تخصصی هستند که در یک یا چند حوزه از علم همچون فنی‌مهندسی، انسانی، هنر، پزشکی و… فعالیت می‌کنند و به عرضه کتب این حوزه شناخته شده‌اند.

چهارمین دسته نیز کتاب‌فروشی‌هایی هستند که در چند سال گذشته ایجاد شده‌اند و به نام «پاتوق کتاب» و «شهر کتاب» و امثالهم مشهور شده‌اند که کتاب‌فروشی‌های چندوجهی هستند و علاوه بر کتاب، دیگر المان‌های فرهنگی را می‌فروشند.

این‌ها به خاطر فضایی که دارند، می‌توانند رویدادهای فرهنگی مرتبط با کتاب برگزار کنند. هرکدام از این چهار دسته برای رشد کتاب و کتاب‌خوانی لازم‌اند و به نوعی مکمل یکدیگرند و هرکدام کارکرد خود را دارند. هرکدام از این‌ها اگر مزیت رقابتی خود را شناسایی کنند، می‌توانند مخاطبانشان را جذب کنند.

در بعضی از صنایع، فروشگاه‌های بزرگی ایجاد می‌شوند و واحدهای صنفی نگران چرخه اقتصادی‌شان می‌شوند. ولی در عرصه کتاب، ایجاد شهر کتاب‌ها میزان فروش دیگر کتاب‌فروشی‌ها را تحت‌تأثیر قرار نداده است.

تصورش برای من سخت است! درباره مزیت رقابتی بیشتر بگویید.

دلیل رفتن مشتری به سراغ اصناف و مشاغل را مزیت رقابتی می‌دانیم؛ مثلا در میان پنجاه کتاب‌فروشی، چرا مشتری به سراغ کتاب‌فروشی پنجم می‌رود و به سراغ دیگر کتاب‌فروشی‌ها نمی‌رود؟

هریک از این چهار دسته مزیتی دارند. کتاب‌فروشی‌های در سطح محلات، دسترسی آسان را برای مخاطبان آن محل ایجاد می‌کنند. کتاب‌فروشی‌های دسته‌دوم دسترسی به کتاب‌های ارزان‌تر یا کتاب‌هایی که به هر دلیلی دیگر چاپ نمی‌شود اما هنوز مخاطبش را دارد، برای مشتری فراهم می‌کند.

کتاب‌فروشی‌های دسته سوم و تخصصی در یک حوزه مشخص کار می‌کنند. نکته مهم این است که کتاب‌فروشی‌هایی در حوزه‌های تخصصی دوام می‌آورند که صاحبانش از دانش آکادمیک و تجربی در آن حوزه برخوردار باشند و مطالعه کنند و به‌راحتی نیاز مشتری را متوجه شوند.

در اصفهان که دانشگاه‌های متعددی وجود دارد، به این دسته از کتاب‌فروشی‌ها نیازمندیم. کتاب‌فروشی‌های چندمنظوره نیز درخصوص برگزاری رویدادها فعال‌اند.

همه این‌ها مزیت‌های رقابتی محسوب می‌شوند. من نیز مزیت رقابتی‌ام را مشخص کرده‌ام و فروشگاه‌هایی همچون «شهر کتاب» را رقیب خودم نمی‌دانم؛ چون من در حیطه تخصصی خودم دارم، به نحوی مشتری جذب می‌کنم که دیگر فروشگاه‌ها نمی‌توانند.

نگاهی به فناوری‌های نوظهور و تأثیر آن‌ها بر کتاب‌فروشی بیندازیم. به‌نظر شما این دسته از فناوری‌ها باعث رکود کتاب‌فروشی‌ها نشده‌اند؟

یک سری عواملی به مرور زمان ظاهر می‌شود؛ همچون تکنولوژی که هم می‌تواند رقیب ما و هم تسهیلگر ما باشد. کتاب یک رسانه است.

در عین حال، رسانه‌های متعددی با ویژگی‌های خاصشان ظهور کرده‌اند که با ظهورشان، این سوال در حوزه رسانه‌شناسی مطرح شده است که آیا کتاب جایگاهش را به عنوان یک رسانه مکتوب از دست می‌دهد یا نه.

آنچه درخصوص آن اتفاق‌نظر وجود دارد، این است که با وجود ظهور رسانه‌های جدید، کتاب همچنان جایگاه ویژه‌ای در میان رسانه‌ها و انتقال دانش دارد.

همان طور که بنگاه‌های خبری سعی کرده‌اند از رسانه‌های متعدد در کنار هم برای افزایش ضریب نفوذشان بهره بگیرند، کتاب هم اگر رسانه‌های جدید را خوب شناخته باشد، می‌تواند از آن‌ها در راستای تثبیت جایگاه خودش استفاده کند؛ ولی اگر از آن‌ها بهره نبرد، رسانه‌های نوظهور تبدیل به رقیبی برای کتاب می‌شوند.

کتاب رسانه‌ای یک‌طرفه است و با مخاطبش نمی‌تواند تعامل کند. در همین راستا، شبکه‌های اجتماعی این امکان را برای کتاب‌فروش و ناشر و نویسنده فراهم کرده‌اند تا بتوانند با خواننده‌ها تعامل کنند و نظراتشان را جویا شوند.

اگر ناشر و کتاب‌فروش از شبکه‌های اجتماعی و فضای اینترنت استفاده نکنند، به علت تعامل نکردن با مخاطبان، جایگاهشان را از دست می‌دهند.

کتاب‌های صوتی و پادکست‌ها در وهله اول رقیبی جدی برای کتاب‌های مکتوب به نظر می‌آیند؛ اما الان ناشران برتر از پادکست‌ها برای معرفی محتوای کتاب‌هایشان استفاده می‌کنند.

در واقع تکنولوژی‌های نوظهور نه‌تنها رقیبی برای آن‌ها نیستند، بلکه ابزاری برای ترویج محصولشان هستند. پس رسانه‌های دیگر هم می‌تواند رقیب باشند و هم می‌توانند نباشند. این بستگی به نوع نگاه و استفاده ما دارد.

تا جایی که می‌دانم، کتاب‌فروش‌ها به برپایی نمایشگاه‌های کتاب استانی و نمایشگاه کتاب تهران معترض‌اند. همیشه پیش از شروع نمایشگاه‌های کتاب با سیل اعتراضات کتاب‌فروشان مواجه می‌شویم. نظر شما به عنوان یک کتاب‌فروش و کسی که در یک نهاد خصوصی به دنبال رفع مشکلات این صنف است، درخصوص نمایشگاه‌های کتاب چیست؟

من هم از منتقدان نمایشگاه کتاب هستم. در درجه اول باید دید کتاب‌فروش در صنعت نشر چه جایگاهی دارد. آیا یک بازیکن ذخیره است؟ یا در دیدگاه درازمدت می‌گوییم کتاب‌فروشی محلی است که در طول سال کتاب عرضه می‌کند و برنامه‌هایی در این خصوص دارد و بازیکنی است که جایگاه خودش را دارد؟

اگر با این دید به کتاب‌فروش نگریسته شود، باید مانع هر نوع حرکتی بشویم که مستقیم یا غیرمستقیم این بخش از چرخه صنعت نشر را تهدید می‌کند.

دوم اینکه شاید در دهه شصت در ایران که تعداد کتاب‌فروشی‌ها و راه‌های ارتباطی ناشر با مخاطبانش محدود بوده، ایجاد نمایشگاه‌هایی به همراه فروش و عرضه مستقیم کتاب یکی از راهکارهای مهم بوده است.

آیا در سال 1402 که ابزارهای مختلف ارتباطی فراهم شده تا ناشر و نویسنده و کتاب‌فروش با مخاطبانشان به‌سادگی و به‌ارزانی تعامل داشته باشند، برگزاری نمایشگاه کتاب با قید فروش کتاب به‌صلاح است؟

بعضی از صاحب‌نظران می‌گویند نمایشگاه کتاب محل شناسایی مخاطبان است و نیز جایگاهی برای تعامل بین کتاب‌فروش و ناشر و نویسنده و مترجم به عنوان بازیگران اصلی حوزه نشر.

این‌ها می‌توانند در نمایشگاه کتاب ایده‌هایشان را با یکدیگر مطرح کنند و در خصوص راهکارهای نوین و خلاقیت‌های به‌روز هم‌افزایی کنند. در این صورت است که نمایشگاه کتاب سازنده است. الان شرکت‌کنندگان در نمایشگاه می‌خواهند کتاب بیشتری بفروشند.

این کتابی که باید وارد چرخه صنعت نشر می‌شده، با برگزاری نمایشگاه از این چرخه خارج شده و در واقع به این چرخه آسیب زده است. در بازی اصلی، کتاب‌فروشان بازیکن ذخیره‌اند و به همین دلیل این صنف مخالف برگزاری نمایشگاه کتاب‌ هستند.

امسال در هفته کتاب، یکی از دانشگاه‌ها تصمیم به برگزاری نمایشگاه کتاب گرفت. ما به آن‌ها پیشنهاد دادیم به جای برپایی نمایشگاه کتاب در زیرزمین یکی از ساختمان‌هایشان، از 120 واحد کتاب‌فروشی سطح شهر با ده‌هزار متر مربع زیربنا استفاده کنند و با درنظرگرفتن یارانه اعتباری در بازه زمانی مدنظرشان، دانشجویان را روانه کتاب‌فروشی‌های سطح شهر کنند.

نپذیرفتند و نمایشگاهی با تعداد عناوین محدود برگزار کردند و تعداد فروشندگانشان در روزی که من بازدید کردم، از تعداد دانشجویان بازدیدکننده بیشتر بود. چرا؟ چون تمایل داشتند نمایشگاه به نام خودشان تمام بشود و به نمایشگاهی به وسعت ده‌هزار متر اقبال نشان ندادند.

برپایی نمایشگاه کتاب در اصفهانی که بیشترین آمار کتاب‌فروشی‌ها را دارد، کاری غیرمنطقی است؛ هرچند در استان‌هایی که از این لحاظ محروم‌ترند، کاری لازم است.

با توجه به نقدهایی که فرمودید، امسال در نمایشگاه مجازی کتاب که هم‌زمان با نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد، شرکت کردید؟ نظرتان درباره این شیوه از فروش در نمایشگاه چیست؟

بله. شرکت کردم. از کتاب‌فروشان استقبال خوبی شده بود. تحلیلی کلی که می‌شود از این موضوع ارائه داد، این است که در کتاب‌فروشی‌ها کتاب‌هایی پیدا می‌شود که چاپشان از سوی ناشر تمام شده و دیگر عرضه نمی‌شود.

همچنین کتاب‌های چاپ قبلی با قیمت کمتر در دسترس مشتری قرار می‌گرفت و چرخه‌ای برای فروش ایجاد می‌شد. وقتی هم موجودی‌مان تمام می‌شد، از ناشر تأمین موجودی می‌کردیم.

من یکی از موافقان این شیوه از نمایشگاه بودم و بر خلاف تصورم، استقبال خوبی از کتاب‌فروشی‌ها شده بود.

ما در دو روز اول هزار و خرده‌ای عنوان فروختیم و بیشترین حجم سفارش را داشتیم و به همین دلیل، دسترسی‌مان برای فروش محدود شد و فروشمان بسته شد. نه این استقبال را پیش‌بینی می‌کردیم، نه حذف دسترسی‌مان را برای فروش.

فروش غیرحضوری ما از طریق سفارش‌های تلفنی و سایتی فعال است. در عین حال، به‌شدت معتقدم که برنامه‌ریزی‌ها باید بر فروش حضوری در محل کتاب‌فروشی باشد و با برنامه‌هایی که باعث حضور نیافتن مخاطب در کتاب‌فروشی می‌شود مخالفم.

اما باید شرایط روز را نیز در نظر گرفت. مثلا روزهای کرونایی یا روزهای شدت آلودگی و ترافیک را هم باید در نظر گرفت و به شرایط زندگی کنونی نیز توجه کرد. اگر کتاب‌فروشی برای این شرایط برنامه‌ای نداشته باشد،‌ فروشش افت می‌کند و مشتری‌اش را نیز از دست می‌دهد.

ناشران به فرایند توزیع اعتراض دارند و آن را در چرخه نشر، بخشی ناقص و فشل می‌پندارند. نظر شما درباره توزیع و واسطه‌های میان کتاب‌فروش و ناشر چیست؟

ناشران دیدگاه خودشان را دارند و درست هم می‌گویند. به دلیل شرایط اقتصادی در سال‌های گذشته تناقضی ایجاد شده است. قبلا ناشران می‌توانستند کاغذ را به‌صورت اعتباری تهیه کنند؛ اما الان قیمت ریالی کاغذ افزایش یافته و از سوی دیگر، به‌دلیل نوسانات قیمت، خرید کاغذ باید به‌صورت نقدی انجام شود.

گاهی این نوسانات آن‌قدر چشمگیر است که اگر ناشر، کاغذ خریده‌شده را تبدیل به کتاب نمی‌کرد و آن را نمی‌فروخت، سود بیشتری می‌برد. این مسائل بازار را دچار تنش کرده است.

شرایط فروش و در اختیار گذاشتن کتاب‌ها به مراکز پخش و فروش هم از حالت اعتباری به سمت خرید نقدی رفته است. کتاب‌فروشان نیز به دلیل حجم کتابی که دارند، با مشکل مواجه شده‌اند.

آن‌ها قبلا می‌توانستند کتاب را به‌صورت اعتباری از ناشر بخرند؛ اما الان ناشران کتاب را به‌صورت نقدی در اختیار کتاب‌فروش قرار می‌دهند.

همه این‌ها روی توزیع اثر منفی گذاشته است. به همین دلیل ناشران معتقدند فروش مستقیم کتاب بدون واسطه به مخاطب راحت‌تر است. از نگاه بالادست، در صنایع، تولید و فروش را باید واحدهای جداگانه‌ای انجام بدهند.

اصنافی که سعی می‌کنند این دو کار را با هم انجام دهند، در درازمدت از رسالت اصلی‌شان بازمی‌مانند. چون ناشر باید همیشه در فکر تولید باشد تا بتواند آثار فخیمی تولید کند. اگر بخواهد وارد حوزه عرضه نیز بشود، شاید در کوتاه‌مدت به نفعش باشد، اما در حالت کلی برایش آسیب‌زننده است.

بعضی از ناشران فروشگاه‌هایی به نام نشر خودشان و ویژه آثار خودشان دارند و سال‌هاست در حال فعالیت‌اند. این خلاف مدعای شما نیست؟

آن‌ها به‌دلیل حجم بالای نشر و فروششان، توانسته‌اند واحد فروششان را جدا کنند. همچنان که فروشگاه‌های جداگانه‌ای دارند، از مسیرهای سنتی و مدرن دیگر نیز بهره می‌برند و حجم فروش اصلی‌شان منوط به کتاب‌فروشی‌های منحصر به خودشان نیست.

از سوی دیگر، این امکان برای همه ناشرها وجود ندارد. ببینید چند ناشر هست که بتواند فروشگاهی مختص خودش تأسیس کند؟ طبق همین دیدگاه،‌ کتاب‌فروشی‌ها با بعضی از ناشران به‌طور مستقیم کار می‌کنند؛ اما کار مستقیم با بعضی از ناشران برای کتاب‌فروش ارزش اقتصادی ندارد و به مراکز پخش و توزیع مراجعه می‌کنند.

نقش این واسطه‌ها را چطور می‌بینید؟ چون مشکل ناشران درخصوص ماجرای توزیع، به این واسطه‌ها بازمی‌گردد.

از دیدگاه ناشر که با شرایط نقدی محصولی را تولید کرده و می‌خواهد آن را به‌صورت اعتباری در اختیار توزیع‌کنندگان بگذارد، وضعیت رضایت‌بخشی نیست.

اگر از جایگاه یک مرکز پخش نگاه کنیم، منِ کتاب‌فروش کتاب را از او می‌گیرم و تا فروخته شدن کتاب و تأمین هزینه‌ها و بازگشتش به آن مرکز پخش، زمان می‌برد.

این میان یک چالش مالی برای توزیع‌کننده ایجاد می‌شود. از دیدگاه کتاب‌فروش نیز همین داستان است. اگر این حجم از کتاب را بخواهم به‌صورت نقدی بخرم، من هم دچار مشکل می‌شوم. شرایط اقتصادی سال‌های اخیر صنعت نشر را دچار چالش کرده و در گذشته این چالش‌ها کمتر بوده است.

جایی گفته بودید کتاب‌فروش ویترین و نبض جریان کتاب است. جایگاه کتاب‌فروش را در عرصه نشر چطور می‌دانید؟

اگر بخواهیم ببینیم صنعت نشر خوب می‌چرخد یا نه، کافی است کتاب‌فروشی‌ها را رصد کنیم. چرخه مالی‌شان و تعداد مراجعه‌کنندگانشان این موضوع را مشخص می‌کند.

کیفیت هم‌افزایی فعالان عرصه کتاب را در اصفهان چطور می‌بینید؟

در اصفهان،‌ سه گروه در حوزه کتاب و کتابخوانی در حال فعالیت هستند. نخست، نهادهای دولتی. قانون برای بعضی از بخش‌های دولتی وظایفی را در حوزه کتاب مشخص کرده و از بودجه‌های فرهنگی استفاده می‌کنند؛ مثل کتابخانه‌های عمومی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.

دوم، بخش خصوصی. این بخش نیز در این خصوص سرمایه‌گذاری کرده که شامل کتاب‌فروشان و مراکز پخش کتاب می‌شود. بخش سوم نیز نهادهای مردمی هستند که بیشتر در حوزه‌های ترویجی کار می‌کنند.

گروه چهارم نیز ناشران و زیرمجموعه‌هایش همچون نویسندگان و مترجمان و ویراستاران هستند. این چهار گروه که در شهر اصفهان فعالیت می‌کنند، به‌صورت جزیره‌ای مشغول‌اند و هیچ هم‌افزایی با هم ندارند.

مثلا هفته گذشته شهرداری اصفهان از نقشه تاریخی کتاب‌فروشی‌ها و کتابخانه‌های شهر اصفهان رونمایی کرد؛ اما هیچ‌کدام از کتاب‌فروشی‌های شهر را برای این رونمایی دعوت نکرد. این رونمایی باید میان کتاب‌فروشی‌ها انجام می‌شد.

در اصفهان، بازیگران متعددی در حوزه کتاب فعالیت می‌کنند؛ اما به‌دلیل فعالیت‌های جزیره‌ای هیچ اطلاعی از برنامه‌های یکدیگر ندارند و با هم مشارکت و هم‌افزایی نمی‌کنند. به همین دلیل، شاهد حرکت‌‌های بزرگ و ماندگار در حوزه کتاب نیستیم.

لازمه‌اش تأ‌سیس «دبیرخانه دائمی کتاب» در اصفهان است که تمام این گروه‌ها باید در این دبیرخانه نماینده داشته باشند و با هم در عرصه کتاب فعالیت کنند.

حتی پیشنهاد داده‌ایم که مدیریت این دبیرخانه با بخش خصوصی، همچون اتحادیه کتاب و لوازم‌التحریر باشد. هنر بخش خصوصی، همچون کتاب‌فروشی‌ها، این است که با وجود تمام مشکلاتی که گریبان‌گیر صنعت نشر است، همچنان صبح به صبح چراغشان را روشن می‌کنند و به کارشان ادامه می‌دهند.

این نشان می‌دهد که این صنف خلاقیت و پشتکار و ایده داشته و به فعالیتشان ایمان دارند. کتاب‌فروشان اگر وارد صنایع و عرصه‌های دیگر بشوند، مسلما سود اقتصادی‌شان افزایش خواهد داشت؛ اما به دلیل دیدگاه و تفکر فرهنگی‌شان، به درآمد کمتر کتاب‌فروشی قناعت می‌کنند.

اگر این دبیرخانه در اصفهان تشکیل و مدیریتش به بخش خصوصی واگذار شود،‌ می‌توانیم در سال‌های آینده شاهد اتفاقات خوبی در حوزه کتاب باشیم و پیشنهادش را به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان داده‌ایم.

برچسب‌های خبر
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

سه + چهارده =