به گزارش اصفهان زیبا؛ توانایی و قدرت دسترسی، تحليل، ارزيابی و انتقال اطلاعات و پيامهای رسانهای كه میتوان در چارچوبهای مختلف چاپی و غيرچاپی عرضه کرد، تعریف متداولی است که در این سالها از سواد رسانهای ارائه شده است؛ مقولهای که از جمله سوادهای دوازدهگانه محسوب میشود و لزوم یادگیری و توجه به آن توسط یونسکو و سایر نهادهای بینالمللی و ملی مسئول در زمینه آموزش و دانش، توصیه شده است.
اگر در گذشته سواد را بهعنوان توانایی خواندن و نوشتن در نظر میگرفتیم، علت این بود که ابزار اصلی تولید، ثبت و جابهجایی اطلاعات، خواندن و نوشتن بود؛ اما امروزه اطلاعات و محتواها (چه خبری و چه غیرخبری) به شکلهای بسیار متنوعی تولید و عرضه میشود که خواندن و نوشتن صرفا یکی از آنهاست.
به همین علت امروزه وقتی از سواد حرف میزنیم پس خیلی طبیعی است که در همین مسیر، باید همه موضوعاتی را که بهنوعی به «عرضه، دریافت و فهم اطلاعات» مربوط میشوند در نظر بگیریم. اصطلاحاتی مانند سواد اطلاعاتی، سواد دیجیتال، سواد رسانهای، سواد شبکههای اجتماعی و سواد اطلاعاتی همگی بر پایه چنین باوری شکل گرفتهاند.
سواد رسانهای با همان دانش رسانه، مجموعه چشماندازهایی است که فرد برای استفاده از محتوا و پیامهای رسانهای به کار میگیرد. این مهم یکی از انواع سوادهاست که بیشتر با سوادهای دیداری، تحلیلی و اینترنتی در ارتباط است. با ایجاد و گسترش رسانههای سمعی و بصری، این مفهوم به وجود آمد و با گسترش شبکههای اجتماعی، دارای مفاهیم و ابعاد گستردهتر و پیچیدهتری شد.
سواد رسانهای، یک نوع درک متکی بر مهارت است که میتوان بر اساس آن انواع رسانهها را از یکدیگر تمیز داد، انواع تولیدات رسانهای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد؛ همچنین سواد رسانهای آمیزهای از تکنیکهای بهرهوری مؤثر از رسانهها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانهها از یکدیگر است.
در دنیای معاصر با گسترش هزاران شبکه رسانهای، اخبار و مطالب با کسری از ثانیه در جهان منتشر میشود. نوع کیفیت بیان رسانه بسیار اهمیت دارد. اگر مطلبی یا سخنی با شدت کم یا زیاد منتشر شود، میتواند تبعات زیادی داشته باشد که مرزهای کشورها را میتواند جابهجا کند.
دراینبین اگر افراد جامعه سواد و دانش معمول و معقول رسانهای نداشته باشند، قدرت تشخیص واقعیت را ندارند و بدونشک تحتتأثیر شایعات کذب، دچار هیجانات زودگذر قرار گرفته و تصمیمات بینهایت سطحی میگیرند و گرفتار آسیب میشوند.
این نوع تصمیمها میتواند صدمات زیادی به ساختار جامعه و امنیت مردم وارد کند. حتی در جریان وقوع حادثهای، نوع زاویهای که رسانه به آن میپردازد میتواند در نوع موضعی که مردم میگیرند، نقش بسزایی داشته باشد.
یک موضوع مانند جنگ غزه را شبکههای رسانهای در سراسر جهان از زوایای مختلفی بررسی میکنند. ممکن است در وهله اول، همه این زوایا بیان درستی داشته باشند؛ اما تنها فردی که دارای سواد رسانهای است میتواند تشخیص دهد که کدام رسانه به واقعیت نزدیکتر است و کدام قصد پوشش خبری غیرواقعی دارد.
محصول نهایی یک رسانه، الزاما آینه دنیایی که آن را پوشش میدهد یا محتوانگاری میکند، نیست. محصول نهایی یک رسانه ممکن است بخشی از جهان باشد؛ یا شکل تحریفشدهای از جهان باشد و یا حداقل در بازتابدادن جهان ناموفق مانده باشد.
محتوای رسانه میتواند در خدمت تثبیت یک جریان، گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاکمه باشد و آن طبقه و قدرت الزاما عدالتجو، رهاییبخش و آزادیگرا نباشد؛ بنابراین چنین محصول رسانهای نمیتواند در خدمت «عدالت اجتماعی» عمل کند، بلکه در خدمت نیروهایی است که درصدد عدم تأمین عدالت و یا سلب عدالت اجتماعی در جامعه هستند.
پس میتوان این نکته را در نظر داشت که آگاهی و اطلاعاتی که از رسانهها به دست میآید، الزاما ممکن است به صلاح اجتماع و یا عامه مردم یک کشور یا منطقه نباشد؛ بهعنوانمثال، بازتاب تهاجم وحشیانه و دیوانهوار اسرائیل به غزه و سرزمین فلسطین را در رسانههای گوناگون جهان درنظر بگیرید که هرکدام از زاویهای به بازتاب این رخداد کوردلانه و غیرانسانی پرداختند؛ بازتابی که گاهی وارونهنمایی عملیات طوفان الاقصی بود و حتی در مواردی بهقدری مخاطب را بدون دانش و آگاهی مییافت که حملات سنگین با انواع بمبها و موشکهای مدرن را کار گروه مبارز حماس جا میزد و با همین خط بهدنبال تطهیر شیطانیترین و جنایتکارترین رژیم خونریز و وحشی در منطقه غرب آسیا بود.
داشتن سواد مقولهای است که باید آن را در ذهن افکار و اذهان عمومی کاشت تا بهموقع و در زمانی که رسانه بهدنبال اعمال خواستههای نابجای خویش است، برداشتی از این همه ددمنشی، دروغپراکنی و یاوهبافی نکند و با سد محکم آگاهی مقبول مواجه شود؛ سدی که میتواند از رسانه فراتر رفته و در کف خیابانهای کشورهای اروپایی و آمریکایی بروز و ظهور یابد.