به گزارش اصفهان زیبا؛ خلقیات تا حدودی تحتتأثیر محیط اجتماعی و پیرامونی قرار میگیرد و میتوان گفت مسری است. برای همین است مردمی که در یک محیط شهری در کنار هم زندگی میکنند به لحاظ خصوصیات خلقی و عاطفی به همدیگر شبیه و نزدیک هستند و همچنین به همین دلیل است که میگوییم اصفهانیها دارای خصوصیات و خلقیاتی هستند که با بقیه شهرها متفاوت است و بیشتر ریشه در آداب و رسوم و آموزههای تربیتی و فرهنگی آن شهر دارد.
از سوی دیگر، مردم سایر شهرها تصورات غالبی در رابطه با مردمی که در شهر دیگری زندگی میکنند دارند که ممکن است با واقعیت یکسان نباشد؛ ولی به هر حال نگرشی است که تا حدودی میتواند بر دیدگاه کلی اهالی آن شهر تأثیرگذار باشد؛ مثلاً تصوراتی که راجع به شیرازیها یا رشتیها و یزدیها وجود دارد یا اینگونه تصور میشود که اصفهانیها افرادی مقتصد و آیندهنگر هستند؛ درحالی که همین آیندهنگری بیش از اندازه افراد را در معرض اضطراب قرار میدهد و ممکن است نگرانی و اضطراب در روحیات افرادی که در این خطه زندگی میکنند بیشتر مشاهده شود.
پس اصفهانیها یاد گرفتهاند برای تعدیل و کنترل این اضطراب راهکارهایی مثل ذخیرهسازی و پساندازکردن و… را به کار ببرند تا نسبت به آینده امنیت خاطر داشته باشند. همه اینها سبب میشود که اصفهانیها را مقتصد و حسابگر بشناسند که در مدیریت مصرف نیز خیلی دقت میکنند و وسواس نشان میدهند. حالا اما اگر این نگرانیها کنترل نشود، فرد دچار اضطراب و دیگر اختلالات خلقی مثل استرس و پنیک و… میشود که اتفاقاً این اختلالات در مردم این سرزمین رواج دارد.
اختلالات روانپزشکی تا حدودی در سراسر کشور به صورت یکدست شیوع دارد؛ برای مثال افسردگی در بیشتر مناطق کشور به چشم میخورد. حالا ممکن است افسردگی در اصفهان نسبت به سایر استانها بیشتر نباشد؛ ولی کمتر هم نیست؛ درحالی که اضطراب بسیار زیاد به چشم میخورد. تیپ شخصیتی اصفهانیها بیشتر تیپ الف است؛ یعنی تیپی عجول و شتابزده و نگران و سراسیمه و پرکار که همیشه به دنبال انجام فعالیتهایی هستند که منجر به رشدشان شود.
برای همین است که آمار دانشگاهیها در این شهر زیاد است و افراد بهدنبال ارتقای مدرک دانشگاهی خود هستند. درحالی که نگرانی و احساس ناامنی نسبت به آینده در اصفهان بیشتر گزارش میشود؛ بنابراین میتوان گفت اختلالات اضطرابی مثل وسواس عملی و وسواس فکری در اصفهان زیاد است. آمار بالای اختلالات روانی در اصفهان شاید به این دلیل است که دسترسی به مراکز درمانی و تشخیصی بیشتر است و بیمارستانهایی وجود دارند که بهراحتی میتوانند به شناسایی این اختلالات بپردازند؛ بنابراین تشخیص آن راحتتر است.
از سوی دیگر ممکن است افراد بهدلیل بیماری جسمی به پزشک مراجعه کنند و به پزشک آنها را به روانپزشک ارجاع دهد؛ پس شاید به خاطر همین فراوانی مراجعات به روانپزشک و خدمات روانپزشکی در اصفهان، گمان شود که اختلالات روانی در اصفهان زیاد باشد؛ در حالی که ممکن است این اختلالات در استانهای دیگر هم باشد؛ ولی به دلیل ارائه کمتر خدمات، آمارشان چندان موردتوجه قرار نگیرد. آن طور که وزارت بهداشت آمار داده است، 24درصد از افراد در کشور دچار اختلالات روانی هستند. تجربه ما نشان میدهد در اصفهان نیز این آمار صدق میکند؛ هرچند ممکن است برخی از اختلالات مثل وسواس و اضطراب شیوع بیشتری داشته باشند. در سالهای اخیر، اما شناخت عمومی نسبت به بیماریهای روان افزایش یافته است و مردم بهدنبال درمان آن هستند.
البته آنطور که در منابع آمده، تنها 4درصد از کسانی که دارای اختلالات روانی هستند به مراکز درمانی مراجعه میکنند و بقیه از پیگیری روند درمان خودداری میکنند و حتی خودشان هم قبول ندارند که نیاز به ارائه خدمات در این زمینه دارند.
کمالگرایی از جمله خلقوخوهایی است که در اصفهانیها بهوفور دیده میشود و آنها همواره بهدنبال این هستند که در زمینههای مختلف به ایدئال برسند و به همین خاطر هم ممکن است نسبت به کوچکترین مشکل جسمی و روانی حساس باشند و به آن واکنش نشان دهند؛ درحالی که در برخی از فرهنگها ممکن است اصلاً توجهی به اختلالات روانی نشود و اتفاقاً بروز آن را به خاطر خلقوخوی افراد تلقی کنند.
اما در کتب و منابع حدومرزهایی تعیین شده است که میتواند اختلالات روانی را از خلقوخوی افراد تشخیص دهد که یکی از فاکتورهای موجود در این زمینه تعداد دفعاتی است که فرد دچار یک ناهنجاری میشود؛ هرچند ممکن است آن ناهنجاری به مرحلهای نرسیده باشد که تبدیل به اختلال شده باشد؛ اما این به آن معنی نیست که فرد سالم باشد. در تعریفی هم که سازمان جهانی بهداشت از سلامت روان دارد، میگوید که سلامت روان به معنای نداشتن بیماری نیست؛ یعنی کسی هم که اختلال روانی ندارد سالم نیست، بلکه ممکن است درصدی از افراد اختلالات روانی را داشته باشند؛ اما این اختلالات به حد تشخیص نرسیده باشد.
عللی مثل خشکسالی و جارینبودن زایندهرود و بهرهمندی از فضای سبز نیز بر روی خلقیات افراد تأثیر میگذارد. از سوی دیگر، صنعتیبودن اصفهان نیز تبعاتی مثل آلایندگی به همراه دارد که این مسئله هم میتواند بر خلقیات تأثیر بگذارد. شاید در لحظه متوجه این موضوع نباشیم؛ اما این مسئله بهمرور بر خلقوخوی افراد تأثیرگذار خواهد بود و منجر به بروز خشونتهای جمعی میشود.
ترافیک و ازدجام جمعیت هم میتواند یک فاکتور تأثیرگذار بر بروز اختلالات روانی باشد. بررسیها نشان میدهد افسردگی و استرس و وسواس در خانمها بیشتر است؛ اما عوارض ناشی از اختلالات روانی مثل سکته و بیماریهای گوارشی و میگرن و… در آقایان بیشتر است. برخلاف انتظار، میزان اضطراب در کودکان هم زیاد است که نشاندهنده مسریبودن این اختلالات است؛ چرا که کودکان به تنهایی نگرانیهای شخصی و فردی ندارند و از والدین خود بهطور ناخواسته الگوبرداری میکنند.