به گزارش اصفهان زیبا؛ خورشیدخانم نازنازی جشنواره فیلم کودک پس از گذر از کوههای صعبالعبور دوران کرونا بالاخره رخ نشان داد و پروانهها را راهی نصفجهان کرد تا چراغ سیوپنجمین جشنواره فیلم کودک در اصفهان روشن شود.
سالن امام خامنهای اصفهان که میزبان مراسم افتتاحیه بود، علاقهمندان و فعالان سینمای کودک را در آغوش گرفت تا شور و هیجان کودکانه اصفهان را فرابگیرد. بچهها شادیکنان بادکنکها را بالای سرشان تکان میدادند تا عطر احساس پرشور کودکانه را در فضا منتشر کنند.
جیغوداد و هورا و فریاد و هیجان کودکانه در کنار پرواز هلیشاتهای صداوسیمای مرکز اصفهان چنان شوری را خلق کرد که آدم دلش میخواست پر پرواز بگیرد. بدوبدوهای بروبچههای ستاد جشنواره برای میزبانی از مهمانان جشنواره واقعا لذتبخش و ستودنی بود.
در میان هیاهوی مهمانان زمزمههای زیادی شنیده میشد؛ از عاشقانههای کودکانه تا دلواپسیهای طرفداران فوتبال سپاهان و تأثر از درگذشت هنرمند دوستداشتنی آتیلا پسیانی که میشد چهره خندانش را بهخاطر شادی کودکان در آسمان اصفهان نظاره کرد.
با آمدن محمد سلوکی و عاشقانههایش از سینمای کودک، حرکت بهسمت قله آغاز شد. لشکر عروسکهای نقشآفرین در سینمای کودک همگان را غافلگیر کرد و شوروهیجان وصفناشدنی را بههمراه داشت. اینجا همه چیز جفتوجور است تا کودکانههای بچههای دهه 90 بترکاند و شهر پر از شور و شادی شود.
شب افتتاحیه بچهها شاهد اتفاقهای هیجانانگیز بودند. در میان شوروهیجان کودکان ناگهان نگاهها به سقف سالن دوخته شد تا شگفتانه افتتاحیه جشنواره همگان را متحیر کند. نوازندهها از سقف سالن و در حالت معلق با اجرای هیجانانگیز موسیقی کارتونهای کودکان، شگفتانهای را خلق کردند.
اجرای ساکسیفون موسیقی فیلم پلنگصورتی خیلی به دل من نشست و کودک درونم را زنده کرد؛ بهطوریکه دلم میخواست همه کودکان از سراسر ایران در این جشن حضور میداشتند. دیدن خندههای کودکان سیستانوبلوچستانی تا کودکان مرزهای شمال و جنوب و غرب و شرق سرزمینم آرزویی بود که در یکلحظه فقط من که نه، انگار همه خواهان آن بودند.
شعر و موسیقی پروانهها را به پرواز درآوردند تا کودکان با شوروهیجان سینمای کودک را جشن بگیرند. کودکان با شمارش معکوس و جیغ و هورا، سالتحویل سینمای کودک را فریاد زدند تا گوشزدی باشد برای مسئولان که این همه شوق و هیجان برای سینمای کودک را مدنظر قرار دهند.
حضور محمد سلوکی در میان کودکان در خلال برنامه و پرسشی در خصوص حرکت بچهها بهسمت قله و پاسخ آنها که از ذهن کودکانهشان تراوش میکرد، صحنههای جذابی را خلق کرد.
طناب، وسایل ایمنی، کیف خواب و لباس گرم ازجمله پاسخهایی بود که بچهها برای رسیدن به نوک قله نام بردند و در انتها پس از رسیدن به نوک قله با همان ذهن کودکانه یکی خولیدن را ترجیح داد و دیگری، نصب پرچم کشورش و… .
محمد سلوکی با این پرسش بهدنبال تفهیم شعار جشنواره بود؛ یعنی بچهها بهسمت قله؛ این تلاش واقعا جذاب و ستودنی بود. او گفت: «برای رسیدن به قله باید آرزوی رسیدن به قله را داشته باشیم و برای فتح قلههای موفقیت باید آماده باشیم. برای رسیدن به این موفقیتها باید این مسیر را پیدا کنیم و به نوک قله برسیم… .»
بهواقع سینمای کودک همان نوری است که پشتوپناه کودکان و نوجوانان سرزمین عزیزم ایران است و میتواند در تبلور ذهن خلاق کودکان برای شکلگیری شخصیت فردی و بهتبع آن، جلوههای حضور و نقشآفرینی در جامعه نقش اساسی ایفا کند.
من که کودک درونم در ایام برگزاری جشنواره بیدار شده است. به امید اینکه در این ایام به تماشای فیلمهای خوب سینمای کودک بنشینیم و شاهد اتفاقهای هیجانانگیز باشیم. بچهها بهسمت قله!