در افق سیاست‌گذاران اصفهانی، ۲۰ سال آینده شهر چگونه است؟

آواز دهل اصفهان هوشمند

بر اساس اعلام صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، سال 2008 نقطه‌عطفی برای روندهای شهرنشینی بود؛ چراکه برای اولین بار بیش از 50درصد از کل جمعیت جهان، یعنی حدود 3.3 میلیارد نفر در مناطق شهری ساکن شدند؛ رقمی که پیش‌بینی می‌شود تا سال 2050 نزدیک به 70درصد برسد.

تاریخ انتشار: 12:42 - شنبه 1402/11/14
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
آواز دهل اصفهان هوشمند

به گزارش اصفهان زیبا؛ بر اساس اعلام صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، سال 2008 نقطه‌عطفی برای روندهای شهرنشینی بود؛ چراکه برای اولین بار بیش از 50درصد از کل جمعیت جهان، یعنی حدود 3.3 میلیارد نفر در مناطق شهری ساکن شدند؛ رقمی که پیش‌بینی می‌شود تا سال 2050 نزدیک به 70درصد برسد.

این روند فزاینده شهرنشینی، علاوه بر اینکه معضل‌های زیادی ازنظر اجتماعی، زیست‌محیطی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی به‌وجود آورده است، موجب شده سیاست‌گذاران به این فکر کنند که شهرها در آینده چگونه مدیریت خواهند شد، چه مؤلفه‌هایی خواهند داشت و درنهایت چه چیزهایی را باید از شهرها حذف و چه چیزهایی را اصلاح یا اضافه کنند.

در این میان نوع نگاه شهروندان و به‌خصوص کارشناسان به شهر آینده نیز حائز اهمیت است. نگاهی که یک شهروند‌کارشناس به شهر خود در یک افق 20 تا 30ساله دارد، او را بر این می‌دارد تا نوع زیست خود را نیز بر اساس همان تصویر ذهنی بازسازی کند و بر اساس همان نوع نگاه تا جایی که می‌تواند، سیاست‌گذاری و مشاوره ارائه دهد.

در این زمینه و برای فهم تصویر ذهنی بعضی از کارشناسان از اصفهان 1420، مقاله‌ای با عنوان «آینده‌نگاری شهری مشارکتی: یافته‌هایی از یک قوم‌نگاری رخداد در شهر اصفهان» به نویسندگی علی ذاکری، محسن طاهری و مریم عبادی‌نژاد تألیف شده است. در این مقاله که نتیجه یک کارگاه آینده‌پژوهی است، رخدادی توصیف و درنهایت تحلیل می‌شود که طی آن گروهی از ذی‌نفعان به گفت‌وگو پیرامون «آینده‌های ممکن» می‌پردازند.

آنچه از این کارگاه آینده‌پژوهی بیرون آمد، پنج تصویر ذهنی از آینده شهر اصفهان بود که هرکدام از آن‌ها، اصفهان را با یک عنوان منحصربه‌فرد معرفی ‌کردند.

عناوین «اصفهان باغ‌شهر هم آفرین ایران»، «اصفهان زیست‌پذیرترین شهرِ خاورمیانه»، «اصفهانِ هوشمند»، «خداحافظ خودرویِ شخصی» و «ردپای کربن صفر» که هرکدام از گروه‌های حاضر در این کارگروه به اصفهان 1420 اطلاق کردند، نشان از افق ذهنی پیش روی شهروند‌کارشناسان دارد که آن را در قالب برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت ترسیم کردند.

در این کارگروه‌ها به‌طور مشخص در کوتاه‌مدت، به مواردی همچون گسترش خطوط مترو، استفاده از اتوبوس‌های برقی و هیبریدی، کشاورزی عمودی، توسعه شبکه‌های دوچرخه‌سواری، ایجاد مرکز اطلاعات شهر اصفهان، ترویج استفاده از موتورسیکلت‌های برقی، ایجاد قانون دیوار سبز، راه‌اندازی وب‌سایت داده‌های شهر و مواردی ازاین‌دست تمرکز شده است؛ در میان‌مدت نیز پروژه‌هایی همچون پاکت‌پارک‌ها، جاده‌های سلامت، طراحی خیابان‌های سالم، پارک‌های خلاقیت و نوآوری، تدوین پروتکل‌های امنیت دیجیتال، در دسترس قرار دادن اینترنت رایگان در سطح شهر، راه‌اندازی ایستگاه‌های شارژ موتور در سطح شهر و غیره دیده شده است.آنچه در میان‌مدت و کوتاه‌مدت آمد، زیرساخت‌ها و مقدمه‌ای بود برای افق بلندمدتی که در این گروه‌ها به تصویب رسید.

در افق بلندمدت شهر اصفهان، آنچه بیشتر به چشم می‌خورد این است که گروه‌ها مؤلفه‌هایی را برای آینده شهر اصفهان برشمردند که مؤلفه‌های یک شهر هوشمند است؛ به‌عنوان‌مثال، در افق بلندمدت یکی از گروه‌ها، مواردی همچون ارسال مرسولات از طریق پهپاد، استفاده از پهپادهای کشاورزی و راه‌اندازی سامانه رصد محیط‌زیست ذکر شده است؛ گروه دیگر نیز به نصب گسترده حسگرهای زیست‌محیطی در شهر اصفهان برای رصد و پایش کیفیت آب‌وهوا و ایجاد قطب اقتصاد دیجیتال اشاره کرده است؛ گروه بعدی هم بیان کرده است در افق بلندمدت، اصفهان باید واجد سامانه‌های پرداخت بدون تماس با فناوری RFID باشد، به پایتخت هوش مصنوعی ایران تبدیل شود، دارای سامانه‌های آنلاین میزان تولید و مصرف انرژی پاک راه‌اندازی‌شده باشد و درنهایت بخشی از شهر اصفهان به ایجاد شهر هوشمند اختصاص یابد.

گروه چهارم هم در بیان افق بلندمدت خود گفته است که اصفهان در 20 سال آینده باید از سیستم هوشمند IOT در کشاورزی خود استفاده کند، خودروهای خودران مبتنی بر هوش مصنوعی را ترویج کند و برای راه‌اندازی و فرهنگ‌سازی در جهت استفاده از نرم‌افزار رصد کربن فردی برنامه تدوین کند؛ گروه آخر نیز استفاده از حمل‌ونقل هوایی سریع برای کاهش تردد شخصی و ترویج خودروهای شخصی و بی‌کربن مبتنی بر هوش مصنوعی را پیشنهاد داده است.

در تمام آنچه بیان شد، مشخص است افق آینده شهر اصفهان ازنظر این کارشناس شهروندان، افق ایجاد یک شهر هوشمند مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی است، شهری که در آن‌همه چیز اعم از اقتصاد، بهداشت، زیرساخت‌های حمل‌ونقلی و ارتباطی، مسائل زیست‌محیطی و حتی حکمرانی، از طریق سیستم‌ها و برنامه‌های هوشمند تکنولوژیک پشتیبانی می‌شوند.

از این کارگروه و نتایج آن چند نتیجه قابل استخراج است: اولا، آنچه مشخص است اینکه در شهر آینده و آرمانی سیاست‌گذاران ما، فناوری نقش کلیدی را ایفا می‌کند؛ به‌گونه‌ای که فناوری و برنامه‌ریزی هوش مصنوعی تعیین خواهد کرد وظایف و کارکرد انسان‌ها به‌عنوان شهروند یک شهر باید چگونه باشد.

بر همین مبنا، در شهر هوشمند برخلاف تصور رایج که بیان می‌شود فناوری در خدمت انسان قرار خواهد گرفت، این انسان است که مطیع برنامه‌های فناورانه خواهد شد؛ چون در شهر هوشمند، همه ابعاد زندگی انسان مثل امنیت، سلامت، آموزش، خرید، حمل‌ونقل، محیط و حتی بازیافت نیز تحت مدیریت سیستم‌های هوش مصنوعی خواهد بود و برنامه‌های مربوط به هر یک با نگاه بیشترین بهره‌وری و کمترین هزینه توسط این سیستم در اختیار انسان قرار خواهد گرفت؛ بر همین اساس، برنامه‌ریزی انسانی و شخص‌نگر، جای خود را به برنامه‌ریزی سیستمی و کل‌نگر خواهد داد که تفاوت‌های ارزشی، محیطی، بومی، نژادی، عقیدتی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در آن از بین خواهد رفت و همه افراد انسانی به واحدهای یکسان سیستمی تبدیل می‌شوند که باید بر اساس برنامه‌های مشخص از پیش تعیین‌شده و بدون پس‌زمینه‌های مشخص تاریخی و انگیزشی، عمل کنند.

نکته دوم این است: وقتی‌ فناوری بر انسان غالب شود، روابط انسانی از حالت اجتماعی خارج خواهد شد و جوامع انسانی ازهم‌گسیخته شده و افراد انسانی در این محیط اتمیزه می‌شوند؛ یعنی دچار نوعی تنهایی گسیخت‌وار و انزواگونه‌ای می‌شوند که ناشی از اختلال‌های روانی نیست؛ بلکه ریشه در ساختار بیمار اجتماعی دارد که بر آن‌ها غالب شده است.

نکته سوم این است که در افق فناورانه شهر هوشمند، فضاها و حوزه‌های عمومی از بین خواهد رفت؛ چراکه همه کارها مثل رصدها، کنترل‌ها و نظارت‌ها توسط سیستم‌های هوش مصنوعی اتفاق خواهد افتاد و جامعه انسانی از بسیاری از وظایف شهروندی معاف خواهد شد؛ چون این وظایف به نحو احسن و با کمترین هزینه و بیشترین بهره‌وری توسط هوش مصنوعی برنامه‌ریزی‌شده انجام خواهد شد.

وقتی بار وظایف و تعهدات اخلاقی از دوش انسان برداشته شود، لاجرم اخلاق شهروندی نیز از بین خواهد رفت و آنچه باقی خواهد ماند، نظامی از حقوق غیرقابل خدشه است که همه شهروندان باید آن را مراعات کنند؛ به‌عبارت‌دیگر، خط قرمزهایی ترسیم می‌شود که حیطه حقوق افراد را ترسیم می‌کند و هر فردی باید به‌جد مراقب حد خود باشد و حق دیگری را پایمال نکند.

این وضعیت، شدت‌یافته وضعیت جامعه مدرن صنعتی است که در آن صنعت و تولید و مصرف کالا، خطوط قرمز شأن اجتماعی و انسانی را تعیین می‌کند؛ بااین‌حال بسیاری از کسانی که در حوزه شهر هوشمند و هوش مصنوعی فعالیت دارند، معتقدند برای شهری مثل اصفهان این رخداد، ضروری است؛ یعنی شهر باید به سمت هوشمندسازی حرکت کند.

مسائلی همچون آلودگی هوا و کم‌آبی سیاست‌گذاران را ناگزیر کرده است به سمت استفاده از هوش مصنوعی بروند تا بتوانند طبق برنامه‌های مؤثر و باکیفیت، بر معضل‌ها فائق آیند.استفاده از فناوری در کاهش و رفع معضل‌های شهر اصفهان به‌هیچ‌وجه محل شبهه و اختلاف نیست.

آنچه باید به آن توجه کرد این است که تاریخ اصفهان مملو از تصمیم‌های کلان بدون افق بلندمدتی است که معضل‌های بی‌پایانی را برای شهروندان به وجود آورده است؛ به‌عنوان نمونه، حرکت تند و پرشتاب اصفهان در جهت صنعتی‌شدن با تکیه‌بر این ادعا که اصفهان باید به قطب صنعت ایران تبدیل شود تا رشد اقتصادی، ثروت و برخورداری را برای اصفهان به ارمغان آورد، اصفهان امروز را دچار معضل‌هایی کرده است که رهایی از آن به طی شدن چند نسل زمان نیاز دارد.

حرکت تند و شتابان در جهت استفاده از هوش مصنوعی نیز خارج از این قاعده نیست و چه‌بسا مشکلاتی برای جامعه و فرهنگ اصفهان به‌وجود بیاورد که تمدن چندهزارساله این شهر را دچار مخاطره‌های جدی کند.

به‌عبارت‌دیگر، هوش مصنوعی برای سیاست‌گذاران ما در دوران فعلی همچون ماهی لیزی است که به‌ظاهر در چنگ صیاد است؛ اما به‌وقت برداشتن آن لیز می‌خورد و از دست می‌رود.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

12 − 8 =