به گزارش اصفهان زیبا؛ درست است که زبان در اولین کارکرد خود، برای برقراری ارتباط انسانها با یکدیگر به وجود آمده است؛ اما از همان ابتدا یکی از مؤلفههای تمدن تلقی میشد. از آنجایی که هر تمدنی خط و زبان مخصوص خودش را داشت و هر تمدن و ملیتی به زبان خودش شناخته میشد، به مرور زبان، یکی از ابعاد اجتماعی افراد جامعه را تشکیل میداد.
زبانی که قرنها توسط کاربرانش حفظ میشد و به نسلهای بعدی انتقال مییافت، تاریخ و فرهنگ و تمدن یک ملت را با خود به همراه داشت. پس نابودی و فراموشی زبان یک ملت به منزله ازبینرفتن تاریخ، فرهنگ و تمدن آن ملت است. از این جهت است که حفظ و انتقال زبان به نسلهای بعدی در جوامع حائز اهمیت است. همچنین زبانی که ما با آن سخن میگوییم نماینده تفکر و عقاید ماست؛ در واقع آنچه را در ذهن به آن میاندیشیم در قالب زبان بیان میکنیم و علاوه بر آن، ساختار هر زبان نیز با تفکر و اندیشه خاص خود متناسب است؛ به همین دلیل اولین زبانی که کودک آن را یاد میگیرد و با آن سخن میگوید، بر نحوه تفکر و الگوی اندیشه او تأثیرگذار است.
سال ۱۹۵۲ میلادی در شهر داکا، پایتخت امروزی کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستان شرقی نامیده میشد و هنوز مستقل نشده بود، دانشجویان دانشگاه داکا و دانشکده پزشکی آن برای ملیکردن زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پاکستان، در کنار زبان اردو، تظاهرات مسالمتآمیزی در این شهر انجام دادند. در جریان تظاهرات، پلیس اقدام به تیراندازی کرد و عدهای از دانشجویان کشته شدند. بعد از استقلال بنگلادش از پاکستان و به درخواست این کشور، برای نخستینبار سازمان یونسکو در سال ۱۹۹۹ روز ۲۱ فوریه مصادف با 2 اسفند را روز جهانی زبان مادری نامید و این روز در بیشتر کشورها گرامی داشته میشود و جشنها و برنامههایی به مناسبت این روز برگزار میکنند.
زبان مادری، زبانی است که یک شخص از بدو تولد و یا در دوران بحرانی یاد میگیرد. دوران بحرانی در اصطلاح زبانشناسی به سنی گفته میشود که از ابتدای تولد شروع و تا شکلگرفتن تارهای صوتی (دوران بلوغ) ادامه پیدا میکند. زبان مادری به این دلیل به این اسم خوانده میشود که بسیاری از زبانشناسان اعتقاد دارند تأثیر اصلی را در یادگیری زبان کودکان، مادرانشان برعهده دارند.
بسیاری بر این عقیدهاند که مادرها معمولا زبان خود را بر اساس فهم کودک ساده میکنند و همین دلیل باعث یادگیری سریعتر زبانآموزان میشود. درواقع باید گفت زبان مادری یادگرفتنی نیست، بلکه کسبکردنی است؛ زیرا جنین نیز در شکم مادر متوجه صدا و صحبتهای مادرش با او میشود و واکنش نشان میدهد. حتی در دوران نوزادی نیز باوجود اینکه نوزاد قدرت تکلم ندارد؛ اما وقتی اطرافیان با اوصحبت میکنند، متوجه میشود و واکنش نشان میدهد. کودک با کسب زبان مادری میتواند از زبان خود به صورت خودکار و بدون فکر استفاده کند و دارای توانایی در برقراری ارتباط با این زبان میشود. تفاوت اصلی زبان مادری با زبان دوم و یا سوم در همین ویژگی است که افراد زبان اول را کسب میکنند و آن را یاد نمیگیرند.
در کسب زبان اول شخص دارای زبان بینابینی نیست و میتواند بدون مقایسه زبان را کسب کند؛ اما در زبان دوم معمولا ذهن افراد زبان دوم را با زبان اول مقایسه میکند. البته میتوان میان زبان اول و زبان مادری تفاوتی قائل شد؛ الزاما زبان اول همه افراد، زبان مادری آنها نیست و این مسئله وابسته به شرایط محیطی است. در ایران با توجه به تنوع و گستردگی فرهنگها و قومیتها، زبانها و گویشهای مختلفی وجود دارد. پیشینه، گستردگی و گوناگونی سرزمین ایران و پراکندگی و چندگونگی اقوام ایرانی از دیرباز در این سرزمین سبب پیدایی گویشها و لهجهها و زبانهای بیشماری شده است که شمار دانندگان و سخنوران این گویشها، گاه چندتن و گاه بیشمارند.
اما همه اقوام با زبانها و گویشهای گوناگون زیر یک پرچم و در یک خاک به حفظ و گسترش خط و زبان فارسی کمک میکنند. زبان فارسی منحصر به قوم خاصی نیست و زبان مشترک همه اقوام ایرانی است و همه کاربران این زبان در حفظ و گسترش و شکوه آن نقش داشتهاند. اما زبان مادری که با عناوینی چون زبان محلی، زبانهای ایرانی نو، گویش و لهجه نیز شناخته میشود، محدود به منطقه جغرافیایی و قومیت افراد میشود.
در کشور ما اقوام لر، کرد، عرب، بلوچ، آذری و … هر کدام زبان و گویش خاص خود را دارند که از منظر هویت فرهنگی و اجتماعی حائز اهمیتاند؛ اما متأسفانه امروزه به دلیل مهاجرت، پایتختنشینی و مرکزگرایی، گسترش روابط و رفتوآمدها، سیستم آموزشی نوین، به سخرهگرفتن لهجهها و گویشهای محلی و … زبانهای مادری به فراموشی سپرده میشوند.
برخی گمان میکنند زبان مادری با زبان ملی و رسمی کشور تداخل دارد و باعث از بین رفتن و تضعیف زبان ملی میشود؛ اما بر خلاف تصور آنها، زبان مادری پشتوانه زبان فارسی است و به حفظ هویت ملی و فرهنگ ایران زمین کمک میکند. گردآوری و ثبت زبانها و گویشهای ایرانی و آفرینش به این زبانها باعث شناخت خویشاوندیهای زبانی، آشنایی با آداب، آیین، باورها، جشنها، اوضاع فرهنگی و اجتماعی اقوام ایرانی برای آگاهکردن مردم از بینیازی زبان و فرهنگشان و درنتیجه ایستادگی دربرابر هجمههای فرهنگی و پیشگیری از سرخوردگیهای هویتی میشود. اگر یکی از پشتوانههای زبان فارسی را ادبیات کهن مکتوب بدانیم، بیش از نیمی از ادبیات کهن ما به زبانها و با ضبط گویشها و لهجههای مختلف اقوام ایرانی نوشته شدهاند و فهم بسیاری از این آثار بهدلیل مهجورماندن زبانها و گویشهای محلی، دشوار شده است. زبان فارسی برای حفظ و گسترش خود نیازمند پدران و مادرانی است که این گنجینه را به فرزندان خود هدیه دهند و آنها را از زبان شیرین مادری محروم نکنند.