به گزارش اصفهان زیبا؛ «آقای امنیت،Mr. Security» لقبی است که نتانیاهو سالها با اطلاق آن بر خود، سعی داشته خودش را بهمثابه ناجی ساکنان فلسطین اشغالی به افکار عمومی رژیم اسرائیل معرفی کند. در حقیقت نتانیاهو بر آن بوده با توجه به ماهیت جعلی رژیم اسرائیل و انباشتگی قابلتوجه بحرانهای امنیتی علیه آن، خود را بهمثابه تنها گزینه قابلاتکا برای ساکنان فلسطین اشغالی معرفی کند که آنها میتوانند به او برای تضمین امنیت خود اعتماد کنند.
به نظر میرسد این موضوع خود یکی از دلایل مهم در بقای شانزدهساله نتانیاهو در بالاترین سطح قدرت سیاسی رژیم اسرائیل بوده است. با این حال،
با وقوع عملیات هفتم اکتبر و متعاقبا اوجگیری جنگ غزه، بسیاری از مناسبات و معادلات در عرصه سیاست داخلی اسرائیل دستخوش تغییر شده است.
در این چارچوب، یکی از اصلیترین چالشهایی که نتانیاهو بهعنوان نخستوزیر رژیم اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه با آن دستبهگریبان بوده، چالش مدیریت واقعیتهای پشتپرده بوده است؛ واقعیتهایی که عملا در حال آشکارشدن هستند و بحرانهای جدی را هم برای نتانیاهو و هم کلیت رژیم اسرائیل نوید میدهند.
در این رابطه بهطور خاص، میتوان به دو مثال اشاره کرد. اولا اینکه نتانیاهو از ابتدای جنگ غزه تا به امروز، همواره از موضعی بهظاهر برتر و قدرتمند صحبت کرده و اینطور وانمود کرده که او و متحدانش، همهکارههای جنگ غزه هستند و آنها نتیجه نهایی جنگ را مشخص میکنند.
در این راستا، نتانیاهو حتی پا را فراتر گذاشته و از تعیین چشماندازهای آتی حکمرانی در نوار غزه در فضای آنچه او نابودی حماس ادعا کرده، خبر داده؛ این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی حتی در خود اسرائیل نیز این مسئله را قبول ندارند و صرفا این موضوع را رؤیاپردازی قلمداد میکنند. دلیل اصلی این طیفها در این رابطه نیز این است که چطور فردی نظیر نتانیاهو که خود یک مرده متحرک سیاسی است، خودش را در جایگاهی میبیند که برای آینده نوار غزه و ساختارهای حکمرانی آن برنامهریزی کند.
جدیدترین نظرسنجیها در اسرائیل حاکی از این هستند که بیش از 80درصد از ساکنان فلسطین اشغالی خواهان کنارهگیری و استعفای نتانیاهو هستند و البته که دوسوم از ساکنان اراضی اشغالی نیز معتقدند که بایستی تا قبل از سال 2026 میلادی که موعد رسمی برگزاری انتخابات اسرائیل است، زمینههای برگزاری انتخابات بهصورت فوری فراهم شود و نتانیاهو و افراطیون متحد او، از قدرت کنار روند.
در این فضا، تردیدی نیست که بهمحض کناررفتن نتانیاهو از قدرت، پروندههای قضایی زیادی علیه او بهواسطه بیکفایتیهایش که منجر به وقوع عملیات هفتم اکتبر و تحمیل خسارات سنگینی به صهیونیستها در بحبوحه جنگ غزه شده، تشکیل خواهد شد؛ مسائلی که همه و همه یک برونداد را به ذهن متبادر میکنند: نتانیاهو عملا از چرخه معادلات سیاسی اسرائیل حذف خواهد شد.
حال در این فضا، فردی که از یک چنین موقعیتی در اراضی اشغالی برخوردار است، در موقعیتی نیست که بخواهد یا بتواند درمورد آینده نوار غزه تصمیمگیری و برنامهای را ارائه کند.
سرپیچی گسترده نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل از نتانیاهو
در وضعیت کنونی، نتانیاهو بهشدت در مدیریت طیفها و جریانهای سیاسی و اجتماعی مختلف در عمق اراضی اشغالی با مشکل و چالش روبهرو است؛ حال اینکه او خود را در موقعیتی میبیند که برای آینده نوار غزه برنامه بچیند، بیش از آنکه گزارهای واقعبینانه باشد، بایستی در راستای تلاشهای او برای ماندن در قدرت و زندهنگهداشتن تصویر آقای امنیت از خودش نزد افکار عمومی اسرائیل ارزیابی شود. مثال دوم اینکه نتانیاهو در وضعیت کنونی با چالشهای جدی در تعامل با دستگاههای نظامی و امنیتی اسرائیل نیز روبهرو است.
برخی گزارشها از سرپیچی گسترده نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل در پیوستن به تشکیلات مذکور در بحبوحه جنگ غزه حکایت دارند و البته که فشار قابلتوجهی از سوی مقامهای اسبق اطلاعاتی و نظامی اسرائیلی نیز به نتانیاهو وارد میشود و آنها تأکید دارند که او بهتر است جنگ غزه را هرچه سریعتر به پایان برساند؛ زیرا پیروزی در این جنگ برای اسرائیل میسر و ممکن نیست.
جالب اینکه گادی آیزنکوت و بنی گانتس از ژنرالهای ارشد اسرائیلی نیز بهصراحت نتانیاهو را تهدید کردهاند که درصورتیکه یکهتازیهای عاری از تدبیر نتانیاهو در جنگ غزه ادامه یابد، از کابینه جنگی اسرائیل خارج میشوند و زمینه را برای فروپاشی آن فراهم خواهند کرد.
در این بحبوحه فشارهای قابلتوجهی نیز از سوی خانوادههای نظامیان و سربازان اسرائیلی به نتانیاهو و کابینهاش وارد میشود تا آنها هرچه سریعتر جنگ غزه را به پایان برسانند و مانع از واردآمدن خسارت و تلفات بیشتر به ارتش و نظامیان صهیونیست شوند.
چالشهای جدی نظامیان اسرائیل
در کنار همه اینها، نشریات اسرائیلی در مدت اخیر گزارشهای مختلفی را منتشر کردهاند که در اغلب آنها به این مسئله اشارهشده که نظامیان اسرائیل در میدانهای جنگ غزه با چالشهای جدی و عدیدهای از حیث تأمین نیازهای خود روبهرو هستند.
دلیل اصلی این موضوع نیز این مسئله مطرح شده که خطوط تدارکاتی صهیونیستها در بحبوحه جنگ غزه بهخوبی عمل نمیکنند و ناکارآمدی آنها چالشهای جدی را برای ارتش اسرائیل ایجاد کرده است. درواقع مواجهشدن صهیونیستها با واقعیتهای میدانی جدید در جنگ غزه، این مسئله را بیشازپیش به صهیونیستها ثابت کرده که ارتش این رژیم از ظرفیتها و قدرت چندانی متناسب با تبلیغات گستردهای که پیرامون آن انجام میشود برخوردار نیست. نوکِ پیکان تمامی انتقادات درمورد ناکارآمدیهایی ازایندست نیز متوجه نتانیاهو بهعنوان نخستوزیر صهیونیستهاست.
هیچچیز در کنترل نتانیاهو نیست
حال در شرایطی که نه شرایط میدانی جنگ غزه، نه شرایط منطقهای و بینالمللی، نه انسجام داخلی در اراضی اشغالی و نه حتی وضعیت خود نتانیاهو از حیث تعاملاتش با متحدان خود در عرصه سیاسی اسرائیل، از وضعیت خوبی برخوردار نیست، موضعگیریهای نخستوزیر رژیم اسرائیل که از بالا و از موضع برتر مطرح میشوند، محلی از اعراب ندارند و مشکل بزرگ نتانیاهو نیز همین است که بسیاری این مسئله را متوجه شدهاند.
به بیان ساده، نتانیاهو اکنون در وضعیتی گرفتارشده که فردی است که همهچیز را کنترل میکند؛ اما درعینحال بهخوبی میداند که هیچچیز در کنترل او نیست؛ وضعیتی که او را وارد بازی کرده که حتی خودش هم نمیداند انتهای آن کجاست و قرار است در ادامه راه او را با چه سناریوهایی روبهرو کند. در این بحبوحه، نتانیاهو بیش از آنکه بخواهد شبیه به یک سیاستمدار رفتار کند، باید اصول بازیگری شبیه به قماربازها را رعایت کند؛ قماری که هیچ بعید نیست درنهایت سر او را به باد دهد.