به کمک نقشههای قدیمی یکصدساله از شهر اصفهان و نشانههایی که جمالزاده داده بود موفق شدیم کوچه «سوزنگرها» را که محل زندگی جمالزاده (پدر داستان کوتاه ایران) بوده است، پیدا کنیم.
داستان نویسان کرونا را چگونه روایت خواهند کرد؟ چه رمانها و داستانهای کوتاهی از دل شرایط سخت و قرنطینهای ویروس کرونا بیرون خواهد آمد؟ برای رسیدن به جواب این سؤالها باید چند سالی صبر کرد تا روایتهای هولناک زندگی برزخی آدمها در محاصره این بیماری ناشناخته روایت شود. اما در نگاهی کوتاهمدت این پرسش مطرح است که این بیماری چه تأثیری بر وضعیت جامعه ادبی گذاشت؟ چرخه نشر کتاب دچار چه مشکلاتی شد و تکلیف جشنوارهها، نشستها و کلاسهای روایت و داستاننویسی چه شد؟
آشنایی من با جناب دکتر اخوت از دانشگاه اصفهان آغاز شد، زمانی که تازه از آمریکا بازگشته بودم و در دانشکده زبانهای خارجی ادبیات انگلیسی تدریس میکردم. از پیشینه ادبی ایشان اطلاعی نداشتم، ولی در گفتوگوهای خصوصی بین خودمان به عنوان دو همکار متوجه علاقه ایشان به ادبیات و کار ترجمه و البته بعدها، از حضور مستمرشان در حلقه نویسندگان جُنگ اصفهان با زندهیاد گلشیری و جمع نویسندگان جوانی که در آن فعال بودند، آگاه شدم. با اینکه در مرکز زبانآموزی دانشگاه اصفهان مشغول تدریس بودند و بعدها به مرکز زبان آموزی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان منتقل شده و ادامه خدمتشان در آنجا سپری شد، گرایش شدید ایشان به ترجمه آثار ادبی کلاسیک و بهویژه آثار ویلیام فاکنر و بورخس که زبانی دشوار برای ترجمه دارند، مرا علاقهمند به خوانش کارهای ایشان کرد.