به گزارش اصفهان زیبا؛ هنرمند زن در اصفهان پدیده نوظهوری نیست. اگر به تاریخچه هنر در اصفهان نگاه کنیم، درمییابیم که بهطورکلی هنر یک ابزار کاربردی و اجرایی محسوب شده و در متن زندگی مردم قرار داشته است.
توجه کنید وقتی هنر در حاشیه نباشد و وجود آن الزامی برای سایر امور زندگی تلقی شود، طبیعتا شما با گروه عظیمی از هنرمندان چه ازلحاظ کمی و چه کیفی روبهرو میشوید؛ نکتهای که در تاریخ هنر اصفهان نیز کاملا مشهود بوده است.
نتیجه کاربردیشدن هنر در اصفهان، حضور آثار آن در کاخها و تالارهای تاریخی، ظروف قدیمی، لباس و بسیاری از مصادیق قابللمس دیگر بوده است.
بدون شک نمیتوان تنها بخشی از جامعه را که مردان باشند، درگیر با این محیط دانست. نخستین پیامد همهگیر و الزامیشدن وجود هنر در جامعه اصفهان که موجب نهادینهشدن مکتبی هنری در این شهر شد، حضور هنرمندان پرشمار و پرکار بود.
بدیهی است که در چنین موقعیتی، زنان جامعه نقش اصلی تداوم و همهگیری هنر را برعهده گیرند و زمینهساز ورود آن از کاخها به خانهها شوند؛ اینگونه که در هر خانه، حتی اگر مرد خانواده شخصیت یا پیشهای هنری نداشت، زنان با مهارتهای هنری گوناگون این جای خالی را پر میساختند.
شما از قدیمیترها کمتر بانویی را میشناسید که سراغ هنرهایی همچون خیاطی، بافندگی و سایر هنرهای مرسوم در آن زمان نرفته باشد؛ علاوه بر اینها، اصفهان هنرهای دستی متنوعی دارد که هرکدام بهوسیله زنان و مردان هنرمند متعدد به ما منتقل شده است.
اواخر هفته گذشته بود که حوزه هنری استان اصفهان، نمایشگاه گروهی نقاشی، نگارگری، تذهیب و خوشنویسی را به مناسبت ولادت حضرتزهرا(س) و روز زن افتتاح کرد. این نمایشگاه با حضور 60 بانوی هنرمند اصفهانی در عمارت تاریخی سعدی برپا شده است و تا 20 بهمن ادامه دارد.
گفتنی است؛ در آغاز این نمایشگاه نیز از استاد زینتالسادات امامی، فرزند استاد میرزاآقا امامی تقدیر شد. استاد زینتالسادات امامی، هنرمند پیشکسوت اصفهانی، چهرهای شناختهشده بین جامعه هنری محسوب میشود.
نکته جالبتوجه در این نمایشگاه، مشاهده بانوانی است که پدرانشان از استادان هنر و بزرگان رشتههای گوناگون هستند. بانوانی همچون بدرالسما، کسایی و پورصفا ازجمله این هنرمندان هستند. این نکته میتواند به نقشآفرینی استادان و بزرگان هنر در پرورش دختران هنرمند اشاره کند که هرکدام از آنها میراثدارهای جدید این حیطه خواهند بود.
یکی از چهرههای هنری حاضر در این نمایشگاه، آمنه بدرالسما است. این بانوی هنرمند و فرزند استاد رضا بدرالسما، نگارگر بزرگ اصفهانی، با چهار اثر متفاوت در این نمایشگاه شرکت کرده است که در چهار سبک متفاوت خلق شدهاند.
از ویژگیهای سبک هنری او میتوان به کلاژهای خلاقانهای اشاره کرد که هرکدام حاصل ساعتها ایدهپردازی و طراحی هستند. یکی دیگر از سبکهای هنری این هنرمند «آکریلیک روی چوب» است که ازجمله این آثار میتوان به تابلوی «من همیشه منتظرت بودم» و «زایندهرود» اشاره کرد؛ البته گاهی تلفیقی از این دو سبک در آثار آمنه بدرالسما خودنمایی میکند که برای نمونه میتوان به اثر «بام جهان» اشاره کرد.
برای شناخت بیشتر این بانوی هنرمند و همچنین بررسی آثاری که توسط او در نمایشگاه «زنان هنرمند اصفهان» رونمایی شده، «اصفهانزیبا» مصاحبهای خواندنی را با ایشان تدارک دیده است.
چه سبکهایی از نقاشی را دنبال میکنید؟
من در حال حاضر دو رشته نقاشی و نگارگری را دنبال میکنم؛ از کودکی نیز سبک مینیاتور را در کنار پدرم استاد رضا بدرالسما آغاز کردم؛ علاوه بر این، افتخار شاگردی استاد ناهاپطیان را درزمینه نقاشی آبرنگ داشتم؛ دو سبک تذهیب و تشعیر را هم در کنار استاد مجید صادقزاده فراگرفتم.
بهطورکلی من به دلیل رفتوآمدهایی که در منزل پدریمان وجود داشت، از استادان بزرگ نقاشی و نگارگری چیزهای ارزشمندی فراگرفتم. این توصیه پدرم بود که همواره میگفتند از سنتها و نقاشیهای قدیمی یاد بگیرم و آنها را با دقت مشاهده کنم. پدرم همیشه میگویند بعد از یادگیری یک سبک هنری، باید طوری دست به خلق آثار زد که منحصربهفرد شود؛یعنی هرکس آن را میبیند، بفهمد که این اثر سبک و امضای هنری شماست؛ برای همین در این سالها موفق به خلق آثاری شدهام که تکنیکهای گوناگونی در آن به کار رفته است؛ برای مثال، اگر یک اثر «کلاژ» کشیدهام، ممکن است در زمینه آن از سبک «رئال» استفاده کرده باشم.
استاد بدرالسما کدام آثار شما را بیشتر تحسین میکنند؟
پدرم آثاری را که حاصل نوآوری و خلاقیت هستند، دوست دارند؛ برای مثال، نقاشیهایی که برای نخستینبار با موضوعی خاص یا سبکی تازه خلق کردم یا ایده اولیه آنها جدید و بهروز بوده است، همواره مورد تحسین پدرم قرار گرفتهاند.
بهعنوان یک بانوی هنرمند، اصفهان را برای فعالیتهای هنری چگونه ارزیابی میکنید؟
من یک اصفهانی هستم و عاشق اصفهان! هیچوقت نخواستم غیر از اصفهان در جای دیگری زندگی کنم. من بهعنوان یک هنرمند، مسیر رشد خودم را مدیون زندگی در اصفهان هستم. با توجه به اینکه از نوجوانی در محافل هنری و نمایشگاههای مختلف شهر شرکت داشتهام، معتقدم این فضا موجب پرورش و رشد سطح فکری و هنری من شده است. من همواره به اینکه اصفهانی هستم و در این فضا توانستهام رشد کنم، افتخار میکنم. در کل، استفاده از رنگهایی مثل لاجوردی، خردلی، فیروزهای و اخرایی که درون کاشیها و آثار تاریخی اصفهان وجود دارند، برای خلق آثارم به من ایده میدهند. من هر جای دنیا باشم، این پیامدهای «زیست در اصفهان» است که همواره در آثار من هویدا خواهد بود.
از تجربه حضور در جشنوارههای بینالمللی بگویید.
سال 2011 در فستیوال بینالمللی و تذهیب الجزایر شرکت کردم و موفق به کسب مقام اول شدم. در همان مدت، ورکشاپهایی برپا شد که مورد استقبال مخاطبان بینالمللی قرار گرفت. آثار مینیاتور، نگارگری و بهطورکلی رنگهایی که در آثارم بهکار میبردم و تکنیکهایی که استفاده میکردم، برای سایر هنرمندان حاضر در آن جشنواره بسیار جالب بود. البته من برای آنها توضیح دادم که از اصفهان آمدهام و جایی که زندگی میکنم، بناهای تاریخی باشکوهی همچون عالیقاپو دارد. وقتی درباره نقاشیها، نگارهها و آثار موجود در کاخها و عمارتهای اصفهان برای هنرمندان سایر کشورها میگفتم، آنها به وجد میآمدند.
چه آثاری با نام شما در نمایشگاه «زنان هنرمند اصفهان» رونمایی شد؟
من با چهار اثر در این نمایشگاه حاضر شدم. یکی از آثار به سبک نگارگری یا همان نقاشی ایرانی است؛ یکی دیگر از آثار نیز به سبک کلاژ کار شده است و دو اثر دیگر هم با سبکهای کاردک اکرولیک و چیدمان خلق شدهاند.
درباره اثر «روز و شب» که در این نمایشگاه رونمایی شد، بگویید.
اثری که با سبک کلاژ رونمایی شده حاصل تکنیک «تکهچسبانی» و رنگآمیزی است. عنوان این اثر «روز و شب» است که تکرار شبها و روزها را نمایش میدهد. این تابلو مادری را در حال بافتن نشان میدهد که مفهوم عمیقتر آن، طول مسیر زندگی است. نکته اینجاست که ما معمولا رنگهای طلوع و غروب خورشید را در افق آسمان میبینیم؛ اما اینجا شاهد حضور این ترکیب رنگی با مفهوم طول زندگی انسان هستیم؛ همچنین از چای کیسهای در این اثر استفاده شده که نماد تاریخ انقضا داشتن روابط انسانهاست.
آثار دیگر هنرمندان حاضر در این نمایشگاه را چگونه ارزیابی کردید؟
خیلی خوشحالم که 60 بانوی هنرمند در این رویداد حضور دارند و شاخههای گوناگونی از نقاشی در این نمایشگاه وجود دارد. خوشحالم که این نمایشگاه فرصتی شد تا دوستان هنرمند قدیمی خودم را که سالها پیش سابقه همکاری با یکدیگر را داشتیم، مجدد از نزدیک ملاقات کنم. خوشبختانه طی برگزاری این نمایشگاه در کنار دوستانی مانند «لیلی کسایی» دختر استاد کسایی، بانو «ژینا منانی» بزرگوار، بانو «مینا پورصفا» فرزند استاد پورصفا و سایر بانوان هنرمند هستم که اتفاق بسیار خوبی است. از دکتر نوری، ریاست حوزه هنری، برای بهادادن به بانوان هنرمند اصفهانی و برپایی این نمایشگاه بسیار متشکرم.