به گزارش اصفهان زیبا؛ گردشگری و فرهنگ و تاریخ و آثار باستانی و غیره، نامهای آشنایی هستند که معمولا پشت سر هم میآیند؛ اسامی که اگر ناظر به جغرافیای ایران باشند، بیشک نام اصفهان هم در کنارشان قرار میگیرد: اصفهان و میدان نقشجهانش، چهلستون و پلهای تاریخیاش. آثاری که بهطور ویژه موردتوجه گردشگران قرار میگیرد و به همین خاطر فرصت خوبی برای بهرهبرداریهای اقتصادی فراهم میکند.
در کنار این بهرهبرداریهای اقتصادی و زمینهای که برای آشنایی بیشتر گردشگران با هویت فرهنگی کشورمان فراهم میشود، عدهای بهگونهای دیگر از این فرصت استفاده کردهاند و به فکر پاسخگویی به پرسشهای گردشگران افتادهاند، پرسشهایی که ریشه در آشنایی جستهوگریخته و ناقص مسافران خارجی از هویت دینی ایرانیان دارد و آنان که اهل تفکر هستند، بدشان نمیآید که در کنار بازدید از آثار تاریخی، کمی هم با بنیادهای اعتقادی ایرانیان مسلمان آشنا شوند.
ناصریه؛ اولین مرکز گردشگری اسلامی در کشور
مدرسه ناصریه در ضلع جنوبشرقی مسجد امام (جامع عباسی) قرار دارد و در دوره شاهعباس اول صفوی و با نقشهکشی و مهندسی تحسینبرانگیز عالم بزرگ شیعی شیخبهایی(ره) احداث شده است.
بعد از آن فرازونشیبهایی را پشت سر میگذارد و سرانجام در زمان ناصرالدینشاه مورد مرمت جزئی قرار میگیرد و به همین مناسبت به نام (ناصریه) و (ناصری) خوانده میشود.
این مدرسه تاریخی در دوران پهلوی با بیتوجهیهایی که به آن میشود، فرسوده و سرانجام برای طلابی که زمانی در آن تحصیل میکردند، بلااستفاده میشود؛ اما از دهه گذشته عدهای به فکر تغییر کاربری مدرسه میافتند.
گروهی از طلاب این مدرسه تصمیم میگیرند تا بعدازاین از فرصت حضور گردشگران خارجی استفاده کنند و با طلاب مسلط به زبانهای بینالمللی و عالم به مباحث دینی، سیاسی و اجتماعی، پاسخگوی پرسشهای گردشگران باشند؛ فعالیتهایی معطوف به آگاهسازی گردشگران که برای روشنشدن کموکیف آن به گفتوگو با محمدرضا زمانی، مدیر مدرسه علمیه ناصریه و مسئول دفتر تبلیغ و ارتباطات بینالملل معاونت تهذیب حوزههای علمیه اصفهان نشستیم.
فعالیت شما از چه موقعی شروع شد و به چه صورت است؟
مدرسه ناصریه که یک مدرسه تاریخی محسوب میشود و مکانی برای تحصیل طلاب بود، امروزه به یک مکان توریستی و گردشگری تبدیل شده است؛ به این خاطر که هم گردشگر به مدرسه میآمد و امکان استراحت افراد در مسجد نبود و هم فضا کم بود و این مدرسه امکاناتش نسبت به مدارس عادی دیگر کمتر بود.
به این دلیل تقریبا از 1380 تا 1390 فعالیت خود را بهصورت موقت در ماههای مبارک رمضان یا ماههای مبارک محرم، ولی بهصورت دائم و همیشگی از 1390 و 1391 زیر نظر حوزه علمیه اصفهان شروع میکند.
محتوای برنامههای موقتی از 1380 تا 1390 به چه صورت بود؟
قبلا استادان زبانی بودند که در اصفهان درس زبان میخواندند. این افراد کموبیش تبلیغ میکردند؛ ولی بعد فضا که بهتر شد و احساس نیاز بیشتر حس شد، حوزه علمیه اصفهان، به این مدرسه توجه بیشتری نشان داد.
در این مدرسه گردشگری، هم با ایرانیها و هم با خارجیها میتوان صحبت و تبلیغ کرد. افراد میتوانستند صحبت کنند و مشورت بگیرند و اطلاعات مفیدی را کسب کنند؛ ولی چندسالی است که بهطور مداوم تبلیغات در این مدرسه اجرا میشود. هدف مدرسه آشناکردن گردشگران خارجی با اسلام و حتی افراد ایرانی با شبهاتی است که ممکن است در ذهنشان وجود داشته باشد. ما طبقات مختلف مردمی را با فضای بینالملل آشنا میکنیم.
مخاطب اصلی شما افراد خارجی هستند، نه ایرانی؛ درست است؟
بله، عمده مخاطبان ما خارجی هستند و درکل لازمه کار ما، شناساندن اسلام با افرادی است که اسلام را نمیشناسند.
عمده پرسشهایی که گردشگران به دنبال پاسخ آن هستند، چیست؟
هنگامیکه گردشگر وارد ایران میشود از قبل یکسری پرسش در ذهنش وجود دارد؛ مثلا گردشگری بود که فکر میکرد در ایران هر صدمتر به صد متر نیروی انتظامی مستقر است یا گمان میکردند در ایران امکاناتی وجود ندارد و مواردی مثل این؛ اما بهمحض ورود به ایران، متوجه وجود امنیت و پیشرفتهبودن ایرانیها میشدند.
طبق آمار ما 80درصد پرسشهای گردشگران خارجی، پرسشهایی غیر از پرسشهای تاریخی است. در ابتدا، پرسشهای ملموس و ابتداییتر میپرسند؛ برای مثال، چرا نماز بخوانیم؟ اگر نماز بخوانیم به جهنم نمیرویم؟ عمدتا 80درصد پرسشهایشان سیاسی و اعتقادی است.
در ابتدا بسیاری از مهمانان کشورهای خارجی با ترس قدم جلو میگذارند. میترسند سؤال بپرسند و سؤالشان اشتباه باشد. اما درابتدا راهنما برای توریست توضیح میدهد که اینجا حوزه است و بهراحتی و بدون هیچ نگرانی میتوانند سؤالهای خود را بپرسند.
میتوانند درباره اسلام، شراب و هرچه در ذهنشان وجود دارد، بپرسند. پرسشهای عمده توریستها در ابتدا، درباره خودمان است؛ مثلا میپرسند نحوه درسخواندن شما به چه صورت است؟ چند سال درس میخوانید؟ بعد کمکم که فضا برای آنها عادی شد، سؤالهای سیاسی میپرسند.
درباره بهائیت میپرسند، در خصوص افکار غلطی که از اسلام در ذهنشان وجود داشت، میپرسند. نکته حائزاهمیت این است که راهنما در کار ما دخالت نمیکند؛ ما هم در کار راهنما دخالت نمیکنیم. راهنما درباره بنا حرف میزند؛ اما ما درباره مبنای کار حرف میزنیم.
این فعالیتها را با چه اسمی میخوانید؟
در کلِ ایران، تنها جایی که بهصورت دائمی و بهصورت متمرکز، گردشگری اسلامی کار میکند، ما هستیم. در ایران قم را داریم که حرم حضرت معصومه(س) است و یک مشهد که حرم امامرضا(ع) است.
گردشگری که به مشهد و قم ( مکان زیارتی) سفر میکند، پرسشهایش معطوف به امور دینی است و درواقع فضا محدودش میکند؛ اما اینجا مدرسه است و در مدرسه، پرسشهای متفاوتی مطرح است. اگر گردشگر اینجا سؤالی میپرسد، جای دیگر امکان پرسیدن همان سؤال نیست.
قبل از این همیشه این کار مناسبتی بوده، ولی الان این کار که در اصفهان است، بنای دائمی دارد. ما برای این کار عنوان اسلامی انتخاب کردیم. ابتدا عنوان تبلیغ اسلامی بود. تبلیغ را حذف کردیم؛ چون خیلیها فکر میکردند منظور ما از تبلیغ، مسلمانکردن افراد است.
بهطور ثابت، چند نفر در مدرسه ناصریه مشغول به کار هستند؟
دو نفر زباندان دائمی داریم، دو نفر اسپانیاییزبان، سه الی چهار نفر انگلیسیزبان،دو نفر چینی و یکیدو نفر عربی؛ اینها تعداد مبلغهایی است که نیاز داریم.
طلبههای حاضر در مدرسه ناصریه به چند زبان روز دنیا مسلط هستند و سخن میگویند؟
ما مبلغهای مختلفی داریم؛ مثلا آمریکای جنوبی، آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی. حداقل همیشه مبلغ زبان فرانسه و انگلیسی داریم؛ حتی اینجا افرادی را داریم که هم به زبان انگلیسی مسلط هستند و هم عربی یا کسانی که هم انگلیسی سخن میگویند و هم به زبان فرانسوی مسلط هستند. اگر تعداد توریستها زیاد شود، ماهم تعداد مبلغها را افزایش میدهیم.
چطور گردشگرها را بهسمت مدرسه جذب میکنید و وجه تبلیغات آن به چه صورت است؟
بیشتر راهنماهای گردشگری ایران فعالیت ما را میشناسند و تورهای خود را به مسجد میآورند؛ یعنی ابتدا بین ما و راهنماها آشنایی بهوجود میآید.
یکسری توریستها با پرسشهایی که در ذهن خود دارند، به سمت مدرسه علمیه ناصریه کشیده میشوند؛ ولی افرادی هستند که بهواسطه افکار و تبلیغات غلط غربی، تصور تیرهوتاری از ایران دارند و اصلا به ایران سفر نمیکنند.
الان فعالیت شما منحصر به فعالیت چهرهبهچهره است یا طی این رفتوآمدهایی که با توریستهای خارجی داشتید، کمکم زمینه تبلیغات بینالمللی هم برای شما فراهم شده است؟ درکل آیا فعالیتی هم در عرصه بینالملل دارید؟
ابتدا در بحث تبلیغات، آنها را به دو دسته تقسیم میکنیم: تبلیغ حضوری و تبلیغ مجازی. هرکدام تخصص و ایدههای خود را نیاز دارند. ما هنگامی که در مدرسه مشغول تبلیغ حضوری هستیم، افرادی هستند که با ایمیل، شبکههای مجازی یا هر راه ارتباطی دیگری که توریست مایل باشد، با او ارتباط برقرار میکنند؛ ولی اینگونه نیست که تمرکز خود را کامل بر تبلیغ مجازی گذاشته باشیم.
دوست داشتیم فضایی باشد برای گردشگر که بهصورت حضوری تشریف بیاورد و سؤالهایش را بهصورت چهره به چهره مطرح کند و جوابی بگیرد. فعالیت در عرصه بینالملل، هم نیروی جداگانه و هم امکانات جداگانه و هم برنامه جداگانه میخواهد.
پس بگذارید اینگونه بپرسم: مسافری که به ایران میآید، باید با استفاده از تبلیغ متوجه وجود چنین مکانی شود و بداند در اصفهان مدرسهای با این عنوان وجود دارد. پس اگر تبلیغ بینالمللی ممکن نیست، حداقل ایرانیها باید شما را بشناسند. به نظر شما با این ظرفیت و تلاش، این کار امکانپذیر است؟
بله؛ ما باید با هماهنگی میراث این فعالیت را انجام دهیم. این فعالیت هماهنگی با آژانسهای مسافرتی را میطلبد. پیرو تأیید صحبت شما حتی خیلی از طلبهها نیز از وجود چنین مدرسهای اطلاع ندارند. باید میراث بخواهد تغییری ایجاد کرده و کمک کند.
طلاب حاضر در مدرسه تأیید درستی عمل خود را از کجا دریافت میکنند؟
در مدرسه تأییدیه عمومی داریم که از حوزه علمیه میگیریم تا افراد حتما دوره حوزوی را گذرانده و قانونا مشکلی نداشته باشند. به اینجا که میآیند، ما از آنها آزمون میگیریم و دورههای سهماهه برای افراد برگزار میکنیم. آزمون زبان داریم تا متوجه شویم زبانشان در چه سطحی است؟! سطح زبان افراد مبلغ باید حداقل متوسط رو به بالا باشد؛ چون اینجا آموزشگاه زبان نیست و فرد مبلغ باید زبان را از قبل آموزشدیده و مشکل شخصی و… نداشته باشد. حداقل باید سطح دو داشته باشد.
چرا افراد مبلغ در مدرسه باید حوزوی باشند؟
چون افراد حاضر در اینجا میخواهند با یک طلبه صحبت کنند. میخواهند اسلام را ازنظر این افراد بدانند. ممکن است طلبهای اینجا باشد، ولی چون معمم نیست، به صحبت با راهنما بپردازد و کسی سراغ او نرود.
آیا شما چیزی فراتر ازآنچه افراد در حوزه فراگرفتهاند به آنها آموزش میدهید؟
بله؛ افراد بعدازاینکه اینجا میآیند، اگر ضعفی داشته باشند، باید رفع شود. ما پرسشهای متداول را به مبلغان میدهیم. هرکسی که در بحث تبلیغ فعالیت میکند، باید از کشور هدف خبر داشته باشد؛ چون ممکن است ایرادهایی بگیرند که در کشور خود توریست هم باشد؛ مثلا بحث تورم، بحث انتخابات و… چون بعضی از این توریستها آگاه به کشور خود هستند، ولی به هر دلیلی میخواهند کشور ما را به چالش بکشند، واجب است مبلغ ما از مشکلات و نقاط قوت کشور هدف بداند.
اینجا سبک سؤالپرسیدن و نوع سؤالهایی را که میپرسند، به مبلغان میگوییم؛ مثلا منظور او از این پرسش چیز دیگری است و باید متناسب با خودش جواب دهید.
مبلغ حتی باید با فرهنگ آن کشور آشنا باشد و متناسب با مشکلات و نیازهای آنها پاسخ دهد. باید نیاز کشور هدف را در نظر بگیرد؛حتی نوع کشور و اخلاق کشورِ هدف هم مهم است. شاید انتقادی بکند. فرد مبلغ نباید ناراحت شود. باید با صبوری جواب افراد را بدهد. مبلغان ما اخبار سیاسی و اجتماعی کشورهای مختلف را رصد میکنند تا از اوضاع روز کشورها خبر داشته باشند و بتوانند به شبههها پاسخ دهند.
ثمره فعالیتتان را چطور ارزیابی میکنید؟
فعالیت ما در اینجا مجموعه ناظر به تغییر عقیده گردشگران نبوده و نیست؛ آنچه مدنظر ماست، تعالی اعتقادات افراد است؛ اینکه دستکم اصول اسلامی را بهعنوان یک ایده معقول بپذیرند؛ درحالیکه پیش از این اصلا قبول نداشتند. پسازاین مواجهه، درباره تفکرات پیشینشان دچار تردید میشوند؛ در مسائلی مثل حجاب، بهائیت، اعدام و مواردی از این قبیل.
هرساله بهطور میانگین با چند مسافر گفتوگو میکنید؟
حدودا 30 الی 40هزار نفر.
مسئله معیشت طلاب همواره مطرح بوده است؛ مثل سایر مشکلات اقتصادی که در حوزههای مختلف وجود دارد؛اما ازآنجا که این نوع تبلیغات امر مهمی است، آیا درآمد طلاب در حد کفافشان است؟
در بحث معیشت طلاب فارغ از اینکه همیشه مشکلاتی وجود داشته است، درآمدی که به آنها تعلق میگیرد، متناسب با اوضاع کشور نیست. درواقع درآمدشان تنها برای ساعات حضور در مسجد و تبلیغکردن است؛ درحالیکه هر مبلغ باید ساعات بسیاری را به مطالعه اختصاص دهد تا بتواند علم خود را بهروز نگه دارد و بتواند بهدرستی این امر مهم را ترویج کند.