به گزارش اصفهان زیبا؛ انیمه دقیقا همان جایی شکل میگیرد که مناظر سینمایی با تخیل در هم میآمیزند. این مدیوم عجیب و غریب (و بعضاغیر قابل تحلیل) فرهنگ، فناوری و بیان انسانی را با هم ترکیب میکند تا چیزی فراتر یک سرگرمی محض باشد. روایتهای متنوع، مضامین پیچیده و احساسات عمیق در انیمه به هم میرسند تا درک تازهای از جهان به دست دهند.
محدودیتهایی که رسانههای داستانگویی سنتی دارند، در انیمه کمتر مشاهده میشود. اینجا مرزی بین واقعیت و خیال وجود ندارد. وقتی بینندگان در دنیای انیمه غوطهور میشوند، سفری را آغاز میکنند که از مرزهای جغرافیایی و محدودیتهای زمانی فراتر میرود.
ما پا به قلمروهایی میگذاریم که از زندگیمان آشناییزدایی میکند؛ از کلانشهرهای آیندهنگر گرفته تا مناظر آرام و قلمروهای خارقالعاده. در دل همین مناظر است که قدرت واقعی انیمه آشکار میشود و مخاطبان با مضامین پیچیده و زیباییشناسی انیمیشن شرقی انس میگیرند.
نظریهپردازان چه میگویند؟
تحلیل جوامع طرفداری انیمه، خود موضوعی بسیار مهم در این زمینه است. این طرفداران، تعامل فعالی با انیمه دارند و با نگاهی دقیق، لایههای محتوای فرهنگی آن را دنبال میکنند.
انیمه این ظرفیت را دارد که پیچیدگیهای جامعه جهانی را منعکس کند و تصویر ظریفی از نژاد، قومیت و جنسیت ارائه دهد. بااینحال، تفسیر این موضوعات فرهنگی، به اندازه مخاطبان جهانی، متنوع است و طرفداران انیمه ممکن است دیدگاههای فرهنگی خود را بر فیلمها و سریالها تحمیل کنند. البته چارهای هم جز این نیست. بنابراین، انیمه عرصهای پویا برای تبادل فرهنگی و تفسیر مجدد است.
بینندگان، تماشاگرانی منفعل نیستند؛ بلکه شرکتکنندگانی فعال در این بازنمایی فرهنگی محسوب میشوند. توماس لامار، یکی از برجستهترین نظریهپردازان انیمه، در اثر مهم خود «ماشین انیمه»، به مکانیزمهای پیچیدهای میپردازد که به دنیای تصاویر جان میبخشد.
برخلاف رسانههای بصری سنتی، انیمه از محدودیتهای واقعیت فیزیکی فراتر میرود و زمین بازی بیحدوحصری را برای تجربهگریهای هنری فراهم میکند. این مدیوم هنری، قدرت دگرگونکننده فناوری را در شکلدهی به بیان هنری به ما نشان میدهد.
انیمه با استفاده از جلوههای بصری متحرک، زبان بصری منحصربهفردی برای خود ایجاد میکند. لامار با تشریح زیربنای فناورانه، از ما دعوت میکند تا در برداشت خود از انیمه به عنوان یک سرگرمی تجدیدنظر کنیم و در عوض، آن را رسانه پیچیدهای برای بیان هنری بدانیم؛ جایی که فناوری و خلاقیت برای بازتعریف مرزهای داستانگویی بصری همگرا میشوند.
پیر دنیای انیمه
اما هیچ بحثی در مورد انیمه، بدون ذکرخیر از بلندپروازانی مانند هایائو میازاکی، که هنرشان فراتر از مرزهای فرهنگی است، کامل نخواهد شد. فیلمهای میازاکی نهتنها مخاطبان ژاپنی، بلکه بینندگان سراسر جهان را با مضامین جاودانه و تصاویر نفسگیر خود مجذوب خود میکند.
آثار میازاکی، از «همسایه من توتورو» تا همین کار آخرش «پسرک و مرغ دریایی» که جایزه اسکار بهترین انیمیشن امسال را گرفت، جوهره انیمه را تجسم میبخشد. استودیوی محبوب او، استودیو گیبلی، هر بار باعث میشود تا شگفتی و جادوی ذاتی نامکشوف دنیای خود را دوباره از نو کشف کنیم.
نویسنده مهم دیگری به نام «زه-یو جی هو» از انیمه به عنوان یک مصنوع فرهنگی یاد میکند و تعامل بین سنت و مدرنیته انیمه و ابعاد اجتماعیفرهنگی آن را آشکار میسازد. ظهور انیمه به عنوان یک پدیده جهانی، صرفا محصول جانبی نیروهای بازار نیست؛ بلکه بازتابی از تجربه منحصربهفرد ژاپن از مدرنیته و طنین فرهنگی آن در سراسر آسیاست.
تحلیل این نویسنده، ریشههای انیمه را در چشمانداز تاریخی و اجتماعیسیاسی ژاپن جستوجو میکند. او استدلال میکند که انیمه بازتابی از آگاهی جمعی ژاپن است که امیدها، ترسها و آرزوهای آن مردم را نشان میدهد. از دوران پساجنگ تا عصر دیجیتال، انیمهها همگام با پارادایمهای اجتماعی ژاپن تکامل یافتهاند و بهعنوان معیاری از تغییرات فرهنگی عمل کردهاند. انیمه تبدیل به یک صادرات فرهنگی قدرتمند شد و همچون سفیری فرهنگی به ژاپن خدمت کرد.
تعادل میان فرهنگ و اقتصاد
اما آیا در کنار شایستگیهای هنری، نمیتوان انیمه را یک کالای اقتصادی هم در نظر گرفت که تحتتأثیر روندهای بازار قرار دارد؟ یقینا حضور انیمه در عرصههای تجاری را نمیتوان نادیده گرفت. مانند هر شکل دیگری از سرگرمی، انیمه تابع تقاضاهای بازار، بودجه تولید و انگیزه کسب سود است.
ثروتسازی فیلمها و سریالهای پرطرفدار، اغلب در فرنچایزهای پرسود با کالاهای مختلف از اسباببازی و پوشاک گرفته تا بازیهای ویدیویی امتداد مییابد. البته انکارشدنی نیست که بسیاری از سازندگان انیمه، با اشتیاق و تعهد واقعی به داستانگویی و کیفیت هنری آثار خود نگاه میکنند.
آنها از این رسانه برای پرداختن به مسائل اجتماعی، کاوش در مفاهیم فلسفی و بهتصویرکشیدن شرایط انسانی با تمام پیچیدگی آن استفاده میکنند. شاید همین تعادل بین عرصههای فرهنگی و اقتصادی است که چنین اهمیت بزرگی به انیمهها بخشیده است؛ موضوعی که میتواند درس بزرگی برای صنعت انیمیشن در کشور ما باشد.