به گزارش اصفهان زیبا؛ بعد از رسول اکرم (ص) که اسوه کامل مکتب اسلام و احیاگر راستین توحید بود، ائمه معصومین (ع)، حجت خدای تعالی، اسوه و سرمشق عملی مؤمنین هستند که در طول زندگانی بابرکت خود با قول، فعل و تقریر خود در مسیر سوق انسانها بهسوی کمال تلاشی وافر کردهاند.
صادق آل محمد (ع)، ششمین امام، پیشوا و سنگربان تشیع نیز با پشتوانه مدد الهی توانست راه و مکتبی را پایهگذاری کند تا طی سالهای متمادی انسانهای حقیقتجو در دانشگاه جعفری به کمال رسند.
عصر امام باقر و فرزندش امام صادق علیهالسلام فرصتی ویژه برای مسلمین فراهم آورد تا با استفاده از ضعف حکومتها و تشنگی حاصل از نیازهای بیپاسخ جامعه اسلامی، عرضه نوینی از معارف دینی نمایان شود. ازاینرو در مدتی کوتاه صدها دانشمند، تربیت و هزاران کتاب تألیف شد.
زمانه امام صادق (ع)، عصری پرتلاطم و لبریز از حادثه و تحول بود؛ عصری که در آن سلسله بنیامیه رو به افول نهاد و حرکتهای قدرتطلبانه و آزادیخواهانه اوج گرفت. هنگامهای که مکاتب فقهی و کلامی مختلف ظهور کرد و اندیشههای غلوآمیز با انگیزهها و زمینههای متعدد نمایان شد.
دورانی که اولین تحفه نهضت ترجمه یعنی ظهور زنادقه را به خود دید و آشنایی مسلمین با اندیشههای اقوام دیگر، گستره متفاوتی از شبهه و سؤال را پدید آورد. ازجمله معارف گوناگونی که در این زمانه توسط امام صادق (ع) ترویج شد و همچون گنجینهای جاودان به یادگار ماند، آموزهها و شیوههای تبلیغی امام صادق در بسط و گسترش فرهنگ مهدویت است. ایشان در تعامل و گفتوگو با مخاطبان خود از طرق گوناگون درصدد بود تا آنها را نسبتبه پذیرفتن مسئله غیبت آماده و حقانیت گفتمان مهدویت را در بین مردم تثبیت کند.
ایشان به طرق مختلف با روشهای گوناگون با گروههای مختلف فکری و جریانهای اعتقادی در جامعه مواجه میشد و درباره موضوعات و آموزههای مرتبط با مهدویت با مردم سخن میگفت. در روایات گهربار ایشان، عناوین و محورهای مهمی راجعبه حضرت مهدی و گفتمان مهدویت به چشم میخورد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
معرفی حضرت مهدی (عج)
در سخنان امام صادق (ع) برای معرفی امام زمان (ع)، شیوهای خاص به کار رفته است. امام در تعیین موعود به فرزند خویش، موسیبنجعفر (ع) اشاره کرده و از حضرت مهدی علیهالسلام بهعنوان پنجمین فرزند او یاد میکند. ایشان در برخی از نقلها نیز نسبت مهدی را تا امام موسیبنجعفر برشمرده و همه پدران او را معرفی کرده است. این شیوه بهطور مستقیم ادعای توقف امامت در امام کاظم از سوی واقفیه را هدف میگیرد و بطلان ادعای مهدویت موسیبنجعفر را بهوضوح نشان میدهد.
همچنین این بیانات ضرورت وجود فرزندی برای امام عسکری را ثابت میکنند؛ زیرا اگر توهم برخی مورخان در فرزند نداشتن امام عسکری (ع) درست میبود، پنجمین فرزند برای امام کاظم (ع) نیز وجود نداشت.
در بیانات دیگری از امام صادق (ع) چنین آمده که موعود، فرزند سرور کنیزان عالم است. این سخن امام صادق از جایگاه و دامن پاکی خبر میدهد که امام در آن رشد و نمو یافته و تأکیدی بر بیپایه بودن اندیشههای نژادپرستانه عربی است. همچنین امام صادق در کلام دیگری، مهدی (عج) را منتقم خون حسین میخواند و نیز میفرماید: «او مهدی است، چون راهنمایی مردم به همه امور پنهان است و دعوتکننده همگان به راهی است که توجهی بدان نبود. او قائم است، چون بهحق قیام میکند و حکومت عظیمی برپا میسازد». همچنین مقایسه عمر حضرت مهدی با عمر حضرت نوح توسط امام، ذهنها را آماده پذیرش عمر طولانی آن امام همام کرد.
تبیین مسئله غیبت
در سخنان گهربار امام صادق تأکید بر وقوع غیبت به فراوانی قابلمشاهده است. دلیل اینهمه تأکید را هنگامی میتوان دریافت که از وضعیت اجتماعی شیعیان با غیبت امام زمان، تصویری دقیقی داشت. امامی که در بین مردم حاضر است، حتی در شرایط حصر و حبس، تکیهگاهی مهم برای شیعیان محسوب میشد و از دست رفتن این تکیهگاه سبب از دست رفتن تعادل اجتماعی و فکری شیعیان میشود.
تأکید بر حقیقت امر غیبت از مدتها قبل و آمادهسازی اذهان مردم در این راستا میتوانست آسیبها را به حداقل برساند. امام صادق علیه السلام در بیاناتی به شرح و توضیح امر غیبت، غیبت صغری و کبری و مسائل اطراف آن میپرداخت؛ مثلا ایشان فرمودند: «او دو غیبت خواهد داشت؛ یکی کوتاه و دیگری طولانی. در غیبت کوتاه از محل او برخی از افراد خاص آگاه هستند و در غیبت طولانی، تنها کسانی که در خدمت او هستند، از او خبر دارند.
خادمان حضرت در غیبت طولانی ۳۰ نفر و محل سکونتشان شهر مدینه است. حضرت در ایام حج در این مراسم حضور دارد و با حاجیان همراه است. ایشان را میبیند، ولی آنان از دیدارش محروم هستند.»
حضرت امام صادق در کلامی دیگر فرمود: «در او (حضرت قائم (عج))، سنتهای بسیاری از پیامبران جاری است. از نوح (ع)، سنت طول عمر، تسلط، حکومت و توان او در نابود کردن دشمنان، از موسی (ع)، در ولادت پنهان، غیبت از قوم، ترس و مراقبت، از یوسف (ع)، در زندگی میان مردم در عین پوشیدگی و حجاب از ایشان که او آنان را میشناسد، اما آنان نه. از عیسی (ع)، در سیاحت و متهم شدن و سنت او از محمد (ص)، شمشیر، بهرهمندی از هدایت رسول خدا و حرکت مطابق سیره او».
ذکر ادله غیبت
امام صادق (ع) ادله غیبت را در روایاتی چنین دانستهاند: «خوف قتل امام، نبودن بیعت کسی بر عهده حضرت مهدی و امتحان شیعه.» افزون بر این ایشان، در بیاناتی به وجود حکمتی پنهان برای غیبت نیز مکرر اشاره داشتند و غیبت را نشانهای از وجود ظرفیتی خاص در یاران دین خدا دانستند.
توصیههایی برای رهایی از مخاطرات دوران آخرالزمان و غیبت
امام صادق (ع) همواره در کلام خود رهنمونهایی برای عبور شیعیان از فرازونشیبهای سخت دوران آخرالزمان ارائه میکرد. ایشان برحذر بودن از فساد و پناه بردن به درگاه پروردگار را راه نجات از فتنههای عصر غیبت میدانستند و گرفتاران آخرالزمان را به توسل به دو دعای جلوگیری از گمراهی و دعای غریق توصیه میکردند.
در دعای اول چنین آمده است:
اللَّهمَّ عرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فإِنَّکَ إِن لَم تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عنْ دِینِی؛ ای زراره، اگر این زمان را درک کردی این دعا را بخوان: خدایا، خود را به من بشناسان؛ بهراستی اگر خود را به من نشناسانی رسولت را نخواهم شناخت. خدایا رسولت را به من بشناسان؛ بهراستی اگر رسولت را به من نشناسانی حجت تو را نخواهم شناخت. خدایا، حجتت را به من بشناسان؛ بهراستی اگر حجتت را به من نشناسانی راه خود را گم خواهم کرد.»
مضمون دعای اول شامل ریشههای ناشناخته ماندن حجت خداست. آنکه خدا را شناخت، به انکار نبوت نمیرسد و آنکه شئون رسول را میشناسد، ادامه آن را در وصی او میجوید. ریشههای معرفتی انکار امام و حجت را باید در ناشناخته ماندن رسول خدا جستوجو کرد و ریشههای ناشناختگی رسول را در درکی درست نداشتن از جایگاه پروردگار و رفتار او با بندگانش باید دانست. تقویت این ریشههاست که ما را به شناخت امام خویش و امر او نزدیک میکند و این امکان را فراهم میآورد تا در تلاطم زمانه از باورهای گذشتهخویش جدا نشود.
حضرت صادق (ع) در دعای دوم، دعای غریق، از ضرورت تثبیت عقاید سخن گفته و تثبیت دلی که در آشفتگیها و بیسروسامانیهای عصر غیبت نیاز به نوازش دارد، سخن گفته است؛ چراکه رسیدن به بالاترین سطح معرفت نیز آدمی را به بینیازی از اعانت حق و تثبیت دل به مدد او نمیرساند.
«سَتُصِیبُکُمْ شُبْهَةٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ یُرَی وَ لَا إِمَامٍ هُدًی وَ لَا یَنْجُو مِنْهَا إِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِیقِ. قلْتُ: کیْفَ دُعَاءُ الْغَرِیقِ؟ قَالَ: یَقُولُ: یَا اللهُ! یَا رَحْمَانُ! یَا رَحِیمُ! یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ. فَقُلْتُ: یَا اللهُ! یَا رَحْمَانُ! یَا رَحیمُ! یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ، ثَبِّتْ قلْبِی علَی دِینِکَ. قَالَ: إِنَّ اللهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) مُقَلِّبُ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ، وَ لَکِنْ قُلْ کَمَا أَقُولُ لَکَ: یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ؛ به زودی گرفتار شبههای میشوید و بینشانه هویدا و امامِ هدایتی میمانید و کسی از آن نجات نیابد، مگر آنکه دعای غریق را بخواند. گفتم: دعای غریق چگونه است؟ فرمود: میگویی ای خدا، ای بخشنده، ای مهربان، ای زیروروکننده دلها و چشمها، دلم را بر راهت ثبات بده…»
شیعه هنگامیکه ریشههای معرفتی خود را بازیابد و دل را به پناه خدا سپرد، میتواند عبد باشد و به مرحله تقوا و عمل پای بگذارد و با چنگ زدن به آموختههای دینی از وقایع دوران غیبت لطمهای نبیند.
تبیین علائم ظهور
در روایات امام صادق(ع) بهصورت گستردهای نشانههای ظهور موعود بیان شده است و حجم بسیاری از احادیث ایشان به بیان شرایط عصری اختصاص دارد که به قیام حضرت مهدی متصل خواهد شد. ندای آسمانی، ظهور سفیانی، فرورفتن سربازان سفیانی در زمین، قتل نفس زکیه، درگیری میان شیعیان، مرگ، جنگ و بسیاری از وقایع و قیامهای دیگر و ظهور فردی به نام دجال از جمله علائم ظهوری است که امام صادق علیهالسلام در روایات خود بدان اشاره کرده است.
شرح جزئیات قیام موعود
بسیاری از وقایع و رخدادهای قیام حضرت مهدی از آغاز این قیام تا غلبه کامل بر دشمنان و ذکر وقایع خروج کنندگان بر امام در روایاتی از امام صادق (ع) شرح دادهشده است.
هرچند در میان روایات فوق، بنا بر نقلی از غیبت نعمانی، رفتارهای خشونتآمیزی به حضرت مهدی نسبت دادهشده؛ رفتاری که ارعاب بسیار گستردهای در میان مردم به دنبال دارد؛ اما این روایات علاوهبر دارا بودن اشکالات محتوایی که با مبانی دینی و قرآنی انطباق ندارد، دارای سندی بسیار ضعیف است.
در سند این روایات یونس بن کلیب و حسنبنعلی بن ابیحمزه، متهم به دروغگویی و غلو هستند. البته این نکته قابل ذکر است که شدت عمل حضرت مهدی(عج) در رویارویی با دشمنان در روایات بسیاری وارد شده، اما این سختگیریها پس از اتمامحجت کامل و با رخ دادن علائم مختلف ظهور انجام میشود و قطعا در چارچوب سیره اهلبیت و دستورات قرآن کریم است.
نحوه حکومت حضرت حجت(عج)
امام صادق علیهالسلام در روایاتی به نحوه حکومت مهدی موعود اشاره میکند و میفرماید: «در حکومت او دست محبت حق بر سر مردم قرار میگیرد و در سایه آن پیشرفتهایی فراتر از تصور رخ خواهد داد. اسلام به دست حضرت مهدی(عج)، سیمایی جدید یافته و غبار تحریف و انحطاط از چهرههای آن شسته خواهد شد. قضاوت در حکومت موعود بر حقیقت انجامشده و به امارت و ادله اکتفا نمیشود».
موضعگیری صریح در مقابل مدعیان دروغین
امام صادق علیهالسلام در مقابل ظهور جریانهای انحرافی و اعلام قیام توسط آنها در آخرالزمان، بدون فرهنگسازی و آگاهی کافی از اندیشه امامت و لحاظ کردن شرایط زمانی و مکانی میایستاد و معتقد بود که این قیامها نتیجهای جز شکست نخواهد داشت؛ زیرا به راه انداختن یک جریان شیعی فراگیر به اعتقاد کافی به امامت و مهیا بودن شرایط زمانه نیاز دارد تا به پیروزی دست یابد. درغیراینصورت اقدامی شتابزده بوده که علاوه براینکه دوامی ندارد و فرصتها را نیز از بین میبرد.
موضع امام صادق(ع) در برابر عاملان این قیامها کاملا صریح و آشکار بود؛ مثلا در روایتی از امام صادق(ع) درباره تعلق صدقه به زیدیه سؤال شد که حضرت مخالفت کرد و فرمود: «هیچگاه به آنها صدقه ندهید؛ حتی اگر ممکن است آب هم به آنها ندهید». این موضعگیری تند و هشدار امام بهسبب شدت دشمنی زیدیه با امامیه و طعن غلیظ ایشان بر پیشوایان شیعه بود.