به گزارش اصفهان زیبا؛ واقعه غدیرخم یکی از مهمترین وقایع تاریخ اسلام است. پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد(ص) به فرمان الهی در ۱۸ ذیالحجه سال دهم هجری و هنگام بازگشت از آخرین سفر حج خود، حجهالوداع، در مکانی به نام غدیرخم، علیبنابیطالب(ع) را ولی و جانشین خود معرفی کرد. در آن روز همه حاضران که بزرگان صحابه نیز در میان آنها بودند، با حضرتعلی(ع) بیعت کردند.
بنا بر نص آیه تبلیغ، پیامبر(ص) مأمور بود تا آنچه را خدا به او دستور میدهد، به مردم ابلاغ کند و اگر ایشان از انجام این ابلاغ سر بزند، رسالتش ناتمام خواهد بود.
پیامبر گرامی پس از دریافت این دستور در موقعیتها و مواضع متعدد سفر حج به معرفی جانشینی حضرتعلی(ع) پرداخت. امامت و جانشینی پیامبر(ص) از منظر شیعیان، منصبی الهی و مقدس است که برای هیچ فردی محقق نمیشود، مگر با نص صریح خداوند متعال یا نص پیامبر برگزیدهاش که بهجز کلام حق چیزی بر زبان نمیآورد. ازاینجهت امامت، جزو اصول دین در مکتب تشیع است.
بر این اساس، حضرتمحمد(ص) اولین خطابه خود را بهمنظور فراهمکردن زمینههای ایراد خطبه غدیر در سرزمین منا ایراد کرد. در این خطبه، ابتدا به امنیت اجتماعی مسلمانان ازنظر جان، مال و آبرو اشاره کرد؛ سپس خونهای به ناحق ریخته و اموال به غارت رفته در دوران جاهلیت را یادآوری کرد؛ مردم را از اختلاف و دشمنی پس از خود برحذر داشت و تصریح فرمود: «اگر من نباشم، علیبنابیطالب در مقابل متخلفان خواهد ایستاد»؛ سپس با بیان حدیث ثقلین فرمود: «عدهای از همین اصحاب من روز قیامت اهل جهنم خواهند بود.»
در سومین روز توقف در منا نیز بار دیگر دستور داد مردم در مسجد خیف اجتماع کنند تا برای آنها سخنرانی کند. در ابتدای ایراد خطبه تأکید فرمود که مردم گفتههای او را بهخوبی به خاطر بسپارند و حاضران به غایبان برسانند. پیامبر(ص) در این خطبه نیز به اخلاص در عمل، دلسوزی برای امام مسلمین و دوری از تفرقه سفارش و اعلام کرد که تمام مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهی یکسان هستند. آنگاه ایشان بار دیگر مسئله خلافت را متذکر شده و حدیث ثقلین را بر زبان جاری فرمود.
اما مهمترین موضعی که پیامبر در آن به معرفی جانشینی پس از خود پرداخت، اعلان عمومی در غدیرخم بود. پس از اتمام حج، بلال حبشی از طرف پیامبر(ص) به مردم اعلام کرد که فردا همه بهجز معلولان باید در غدیرخم حاضر باشند. ناحیه غدیر محل افتراق اهل مدینه، مصر، عراق و نجد بود و آبگیر و درختان کهنسالی در آن وجود داشت.
به امر الهی این مکان برای اجتماع انتخاب شده بود و طبق دستور پیامبر(ص) بیش از ۱۲۰هزار نفر در آنجا حضور داشتند؛ حتی ۱۲هزار یمنی نیز که مسیرشان به سمت شمال نبود، تا غدیرخم آن حضرت را همراهی کردند و پیامبر به ایراد خطبه پرداخت.
خطبه غدیر مهمترین سند حقانیت مکتب تشیع است که در آن پیامبراکرم به تفصیل درباره جانشینی پس از خود سخن گفته است. نبی مکرم اسلام در این خطبه، علاوهبر معرفی امیرالمؤمنین، علی(ع) بهعنوان وصی و جانشین خود، سخنان مهم و حکیمانه دیگری نیز ایراد کرد. موضوعهای مختلفی همچون توحید، معاد، نبوت، امامت، مهدویت و… ازجمله آنهاست.
این خطبه نزد تشیع از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و همواره موردپژوهش و واکاوی اندیشمندان دینی قرار گرفته است. موضوع جانشینپروری پیامبر با تکیهبر این خطبه یکی از موضوعهای مهم و کلیدی خطبه غدیر است. خطبه غدیر را میتوان مهمترین خطبه پیامبر(ص) در بازنمایی جانشینپروری اسلامی و نمونه اعلای مدیریت اسلامی در سیره نبیاکرم در این مسئله دانست که استقصا و کاربست این الگوها و چهارچوبهای فکری میتواند در اداره جامعه اسلامی معاصر نیز راهگشا باشد.
جانشینپروری
موضوع جانشینپروری در اسلام بهقدری مهم و حیاتی بود که بهعنوان مهمترین وظیفه پیامبر(ص) محسوب شده و تمام زحمات آن حضرت در دوران ۲۳ساله نبوت را تحتتأثیر قرار میداد. جانشینپروری از وظایف نبی و تثبیتکننده امر نبوت بود. موضوع انتخاب جانشین تنها مختص به پیامبر اسلام یا تعداد معدودی از انبیا نبود؛ بلکه امری فراگیر و ضروری در رسالت انبیا محسوب میشد و از دوران آدم تا خاتم حائز اهمیت بوده است. در سیره امامان دوازدهگانه نیز این موضوع بهوضوح قابلمشاهده است.
انتخاب جانشین از همان بدو پیدایش اسلام و آغاز نبوت جایگاه ویژهای در مدیریت نبوی داشت. پیامبر اسلام در کنار امر تبلیغ به تربیت جانشین خویش نیز میپرداخت و بارها حضرتعلی(ع) را بهعنوان جانشین خود معرفی میکرد و صفات و شایستگیهای ایشان را برمیشمرد که بارزترین آنها خطبه غدیر بود. در خطبه غدیر تبیین و تشریح خطمشی اسلامی در کلام نبیاکرم(ص) بهوضوح قابلمشاهده است که در ادامه این یادداشت به شرح آن میپردازیم.
سیاست جانشینپروری
اگرچه جانشینپروری در ابتداییترین تعریف خود به مفهوم تعیین راه برای راهبران آینده است، درواقع این موضوع از راهبرد سرمایه انسانی بهمنظور اطمینان از تداوم رهبری در منصبهای کلیدی نشئت میگیرد.
جانشینپروری پیامبر اسلام بهلحاظ مراحل و مؤلفهها با جانشینپروری سایر انبیا در قرآن و روایات یکسان بود. سیر پرورش جانشین از ابتدای رسالت پیامبر آغاز شد و تا آخرین لحظات حیات طیبه ایشان ادامه داشت و یوم الغدیر بهمثابه اتمامحجت ایشان در این خصوص بود.
خطمشی پیامبر در فرایند جانشینپروری بهخوبی در خطبه غدیر قابلمشاهده است. هدف این خطمشی اکمال دین و اتمام نعمت است؛ چنانچه پیامبر در این خطبه فرمود: «خداوندا اکنون علی، ولی تو را به خلافت و جانشینی خود معین کردم. امری که موجب اکمال دین و اتمام نعمت تو بر این مردم است». راهبرد این خطمشی، امامت و ولایت علی(ع) و حیطه نظارتی آن تمام انسانهای حقطلب را در برمیگیرد. دامنه اختیارات این خطمشی، تمام اختیارات پیامبر اسلام، یعنی امور مربوط به دین و دنیای مردم و وظایف در این خطمشی تعلیم و تفهیم مردم و تبیین معارف و احکام است؛ چنانکه پیامبر فرمود: «این علی است که پس از من تعلیم و تفهیم شما را برعهده خواهد داشت. این علی ولی و سرپرست شما، مبین معارف و احکام دین برای شماست.» حقوق در این خطمشی، تبلیغ و تبعیت است؛ چراکه باید ماجرای غدیر را حاضران به غایبان گزارش کنند و پدران به فرزندان تا واپسین روز، خبر دهند.
شایستگیهای جانشین
شناسایی صفات و شایستگیهای جانشین در فرایند جانشینپروری موفق ضروری است. شناسایی شایستگیهای کلیدی موردنیاز در هر سطح از رهبری، شناسایی و ارزیابی رهبران حال و آینده را امکانپذیر میسازد.
شایستگیهای لازم برای جانشینی انبیا و خلیفه الهی ایشان را میتوان با مراجعه به آیات الهی، روایات و احادیث حضرات معصومین تبیین کرد. حوادث تاریخی بیانگر آن است که عدمتشخیص و تنظیم شایستگی لازم برای جانشینی رهبران، منجر به بروز چالشها و بحرانهایی برای جامعه شده است. نمونهای از این بحران در صدر اسلام و پس از رحلت پیامبر قابلمشاهده است.
علم و توانمندی
آیتالله جوادیآملی در تفسیر تسنیم و ذیل داستان خلیفهاللهی حضرت آدم(ع)، علم و توانمندی را مهمترین مؤلفههای محوری برای خلافت الهی دانسته و معتقد است که انسان باید از حقایق جهان که مظاهر اسمای حسنای الهی هستند، آگاه بوده و توان اداره آنها را نیز داشته باشد.
در قرآن کریم و در آیه ۲۴۷ سوره بقره نیز هنگامی که قوم بنیاسرائیل از پیامبر خود، درخواست تعیین فرماندهای برای جنگ با حاکم ستمگر میکنند، پیامبر ایشان چنین پاسخ میدهد: «وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»؛ «و پیامبرشان به آنها گفت: «خداوند (طالوت) را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب) کرده است. گفتند: چگونه او بر ما حکومت کند بااینکه ما از او شایستهتریم و او ثروت زیادی ندارد؟ گفت: خدا او را بر شما برگزیده و او را در علم و (قدرت) جسم وسعت بخشیده است. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، میبخشد و احسان خداوند، وسیع است و (از لیاقت افراد برای منصبها) آگاه است.»
پیامبر(ص) در تعیین جانشینی حضرتعلی(ع) در خطبه غدیر به علم و دانش ایشان چنین اشاره فرمودهاند: «… و به خدا سوگند که غیر این مرد که هماکنون دست او را گرفتهام و او را برکشیدهام، هرگز دیگری نیست که بتواند دستورات قرآن را برای شما روشن و تفسیر آیات آن را بیان کند.» همچنین پیامبر در حدیث معروف «انا مدینه العلم و علیٌ بابها» تأیید دیگری بر این مطلب داشت.
نبی مکرم اسلام در خطبه غدیر در بیان توانمندیهای حضرتعلی(ع) چنین فرمود: «اوست که مردم را به حق دعوت میکند و اوست که به هرچه موجب رضا و خشنودی خداست، عملکننده است. او که با دشمنان حق در پیکار و به فرمانبرداری از خدا سختکوش است و بازدارنده مردمان از معاصی و خلیفۀ رسول خداست. امیرالمؤمنین، پیشوا و هادی خلق خداست که به امر خدا، قاتل ناکثین، قاسطین و مارقین است. اوست هادی بحق و عامل بحق و نابودکننده باطل و بازدارنده مردم از زشتیها. اوست که در راه خدا از سرزنش هیچکس پروا نمیکند.»
حسن سابقه
یکی دیگر از ویژگیهای مهم و ضروری برای جانشینان رهبران جامعه، داشتن حسن سابقه است.
خداوند در آیه ۱۲۴ سوره بقره به پرسش حضرت ابراهیم(ع) در خصوص قابلیت و شایستگی دودمان او برای جانشینی و امامت چنین پاسخ میدهد: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِی قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِينَ»؛ «هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود و او به خوبی از عهده انجام این آزمایشها برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم. ابراهیم عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانی قرار بده). خداوند فرمود: پیمان من، به ستمکاران نمیرسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقاماند).»
آیتالله مکارمشیرازی معتقد است که این آیه مقام عصمت جانشین امامت را مشخص میکند؛ زیرا خداوند بهصورت مطلق چنین میفرماید که عهد من به ظالمان نخواهد رسید؛ پس این مقام مخصوص کسانی است که در تمام عمرشان لحظهای مرتکب ظلم نشده باشند.
فخر رازی، مفسر نامدار اهل سنت نیز میگوید: «امام کسی است که از او پیروی و به او اقتدا میشود؛ لذا اگر معصیتی از او سر بزند، واجب است که پیروان در همان معصیت از او پیروی کنند. در این صورت ارتکاب معصیت واجب میشود و این محال است.»
حسن سابقه حضرتعلی(ع) برای جانشینی پیامبر در جریان وقایع و رخدادهای متعددی نمایان شده بود. علامه امینی در کتاب گرانسنگ الغدیر درباره پیشگامی امامعلی(ع) در پذیرش اسلام چنین آورده است: «همه مردم میدانند که علی(ع)، افتخار پیشگامی در پذیرش اسلام را دارد. پیامبر روز دوشنبه، مبعوث شد و علی روز سهشنبه ایمان آورد و پیوسته میفرمود: “من هفت سال قبل از دیگران، نماز خواندم و من نخستین کسی هستم که اسلام آوردم.” این مسئله از هر مشهوری مشهورتر است و ما کسی را در گذشته نیافتهایم که اسلام علی را سبک بشمارد یا بگوید او اسلام آورد؛ درحالیکه کودکی خردسال بود. عجب اینکه افرادی همچون ابنعباس و حمزه برای پذیرش اسلام منتظر عکسالعمل ابوطالب بودند؛ ولی فرزند ابوطالب، هرگز منتظر پدر ننشست و ایمان آورد.»
تقوای الهی
ماجرای جانشینی هابیل در آیات ۲۷ تا ۳۱ سوره مائده ذکر شده است. در این آیات، خداوند شرط قبولشدن قربانی هابیل را تقوای الهی میداند و چنین بیان میکند: «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»؛ «و داستان دو فرزند آدم را بحق بر آنها بخوان. هنگامیکه هرکدام، کاری برای تقرب (به پروردگار) انجام دادند؛ اما از یکی پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. (برادری که عملش مردود شده بود، به برادر دیگر) گفت: به خدا سوگند تو را خواهم کشت. (برادر دیگر) گفت: (من چه گناهی دارم؟ زیرا) خدا، تنها از پرهیزگاران میپذیرد.»
این نوع انتخاب بر اساس معیار تقواست که وابسته به اعمال خود انسانهاست. در ادامه آیات نیز هابیل چنین بیان میکند که «همانا من از پروردگار جهانیان میترسم» که این جواب نیز دلیل دیگری برای نشاندادن تقوای اوست.
در خطبه غدیر به نقل از پیامبر روایت شده است که «خداوند عزوجل و من از علی(ع) راضی و خشنودیم. آیهای در قرآن مشعر به رضایت حق از بندگان نازل نشده، مگر آنکه در شأن علی است و هرجا خداوند مؤمنان را مخاطب قرارداده، در درجه نخست نظر به او داشته است. آیه مدحی نیست؛ مگر آنکه درباره اوست و بهشتی که در سوره هل أتى على الإنسان یادشده، برای اوست و در نزول آن دیگری جز او منظور نشده و دیگری جز او مدح و ستایش نشده است.»
آنچه از بررسی این ویژگیها حاصل میشود، این است که تمام ویژگیها و صفات مذکور در حد اعلا در وجود مبارک حضرتعلی(ع) برای معرفی بهعنوان جانشین پیامبر(ص) متبلور بوده و پیامبر عظیمالشأن در مراحل مختلف و متعدد حضرتعلی(ع) را برای اثبات این ویژگیها، آزموده بود. یکی از این آزمونها هنگامی بود که پیامبر اسلام در سال سوم بعثت مأمور به آن شد که دعوت خویش را از اقوام خود شروع کند و حضرتعلی(ع) تنها کسی بود که دعوت پیامبر(ص) را لبیک گفت. در واقعه لیلهالمبیت که پیامبر(ص) قصد هجرت از مکه به مدینه را داشت نیز مولا علی با خوابیدن در بستر حضرت رسول خدا، اخلاص خود را به نمایش گذاشت.
در جنگ خندق و مبارزهطلبی عمروبنعبدود که هیچیک از اصحاب پیامبر(ص) جرئت مقابله با او را نداشتند، حضرتعلی(ع) به مبارزه شتافت و او را از پای درآورد. ایشان همچنین در جنگ بدر با اینکه سنی کمتر از دیگر رزمندگان داشت، با بیشترین کفایت در برابر قریشیان جنگید. علیبن ابیطالب(ع) در جنگ احد که بیشتر مسلمانان پیامبر(ص) را تنها گذاشتند و فرار کردند، شجاعانه جنگید و جبرئیل چنین ندا داد که «لاسیف الا ذوالفقار و لافتی الا علی». در جنگ خیبر نیز که مسلمین در مواجهه با یهودیان خیبر سه روز بود که متحمل شکست میشدند، در روز چهارم و با تأثیرگذاری حضرتعلی(ع) نبرد با پیروزی به پایان رسید.
معرفی جانشین
اقدام بعدی پیامبر(ص) در جانشینپروری، معرفی حضرتعلی(ع) بهعنوان جانشین خود بود که در موقعیتهای مختلف این مهم به انجام رسید.
یومالدار پس از گذشت سه سال از دعوت مخفیانه پیامبر(ص) به اسلام، آیه ۲۱۴ سوره شعرا بر پیامبر(ص) نازل و از ایشان خواسته شد دعوتش را علنی کند.
«وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ»؛ «و خویشاوندان نزدیک خود را انذار کن!»
پیامبر(ص) خاندان خود را دعوت کرد و فرمود: «کدامیک از شما مرا در این امر یاری میکند تا او برادر، وصی و جانشین من در میان شما باشد؟» این سخن سه مرتبه تکرار شد و تنها حضرتعلی(ع) به آن لبیک گفت؛ درحالیکه نوجوان بود. پیامبر(ص) این لبیک را پاسخ داد و علی را بهعنوان برادر، وصی و جانشین خود معرفی کرد و به ایشان فرمود: «سخنان او را بشنوید و مطیع او باشید.»
یومالغدیر
پس از آنکه مسلمانان در حجهالوداع مناسک خود را به پایان رساندند و مکه را ترک و به سمت مدینه حرکت کردند، به دستور پیامبر(ص) در غدیرخم برای شنیدن خطبه جمع شدند. پیامبر(ص) پس از ادای نماز ظهر، خطبهای مشهور به خطبه غدیر را ایراد کرده و در ضمن آن، دست علی را بلند کرد تا مردم او را ببینند و فرمود: «خداوند عزوجل صاحباختیار و ولی و معبود مردم است و پس از خداوند، فرستاده و پیامبر اوست و پس از پیامبر، علی، ولی و صاحباختیار و امام مردم است. پس از علی، امامت در فرزندان علی خواهد بود.»
حمایت از جانشین
در خطمشی جانشینپروری نبوی، حمایت از جانشین، یکی از مهمترین مراحل این فرایند محسوب میشد. پیامبر اسلام در غدیرخم از حاضران در آن جلسه برای جانشینی علی(ع) و فرمانبرداری از او تضمین میگیرد؛ بهگونهای که به گفته حضرتزهرا(س) پس از آن برای هیچکس عذری باقی نمیماند. امامرضا(ع) دراینباره میفرماید: «مثل مؤمنان در قبول ولایت امیرالمؤمنین(ع) در روز غدیرخم، مثل ملائکه در سجودشان مقابل حضرت آدم(ع) و مثل کسانی که در این روز از ولایت علی سرباز زدند، مثل ابلیس بود.» پیامبر(ص) به چهار شیوه برای جانشین خود از مردم طلب حمایت کرد.
بشارت و انذار
حضرتمحمد(ص) در خطبه غدیر، خطاب به مردم چنین فرمود: «خداوند درباره علی بشارتها و انذارها داده است و خداوند، ادای وعدههای خود را محقق خواهد ساخت. هرکس از علی پیروی کند، مشمول عنایت و رحمت حق خواهد بود و کسانی که منکر ولایت علی شوند، خداوند توبه ایشان را هرگز نخواهد پذیرفت و هرگز آنان را مشمول عنایت و مغفرت خویش قرار نخواهد داد و خداوند بر خود حتم و لازم فرموده است که با آن کسانی که از فرمان علی سرپیچی کنند، چنین رفتار کند و پیوسته تا جهان باقی و روزگار در کار است، ایشان را در شکنجه و عذابی سخت و طاقتفرسا معذب میدارد.»
دعا
در سراسر خطبه غدیر، دعا در قالب مدح دوستان و مذمت دشمنان اهلبیت تکرار شده است. پیامبر(ص) در فرازی از این خطبه میفرمایند: «خداوندا! هر آنکس که علی را دوست میدارد، دوست بدار و هر کس که با او دشمن است، دشمن بدار. خداوندا! هر کس که علی را انکار کند، لعنت کن و آن کس را که پذیرای حق او نباشد، به خشم و غضب خود گرفتار ساز.»
اقرار لسانی
پیامبر(ص) در خطبه غدیر خطاب به مردم فرمود: «ای مردم! به فرمان خدا مأمورم از زبان هر یک از شما اعتراف بگیرم منصب فرمانروایی بر مؤمنان را که برای علی قرار دادهام، پذیرفتهاید و نیز مأمورم درباره قبول امامت و ولایت امامانی که از نسل من و صلب علی هستند، اقرار بگیرم.» سپس پیامبر(ص) از همگان میخواهد که یکصدا به زبان آنچه را میگوید، تکرار کنند.
بیعت
اخذ بیعت، آخرین روش پیامبر(ص) برای کسب حمایت مردم در جانشینی علی(ع) بود. پیامبر(ص) از مردم میخواست دست تعهد و پیمان بفشارند که آنچه از سوی حقتعالی درباره علی و امامانی نازلشده که از نسل ایشان و حضرتعلی(ع) به جهان خواهند آمد، بپذیرند و مهدی(عج) را قائم امامان و قاضی بحق تا روز واپسین بدانند؛ سپس مردم بر گرد آن حضرت و امامعلی(ع) ازدحام کردند و هر کس با ایشان مصافحه و بیعت بهعمل آورد.