توی گوگل مینویسم: اهدای طلا به مقاومت. میخواهم با ترتیب زمانی اخبار متوجه شوم چراغ اهدای طلا به جبهه مقاومت را کدام بانو روشن کرد.
اولین روزهای پاییز 1403 را با خبرهای ناگوار اقدامات ددمنشانه اسرائیل علیه مردم لبنان همراه با فضای مردم ایران در همدلی و یاریرسانی به خانواده بزرگ مقاومت فعال و کمکهای مردمی و نهادی شروع کردیم.
تازه آن روز فهمیدم روز دختر هم داریم. از در که رسید، از سلامگفتن و صورت شکفتهاش فهمیدم که مدرسه برنامهای داشته باب میلش. کیفش را همان دم در زمین گذاشت. جیب بیرونیاش را باز کرد …
اسمش را نمیدانستیم؛ اما ما خانم بابلیان صدایش میزدیم. مقطع ابتدایی بودم. نمیدانم چطور شد که اوایل مهر، موقع برگشتن از مدرسه متوجه شدم خانم معلم وارد یکی از کوچههای محله ما شد. اولش باورم نمیشد.
اندازه بابابزرگ دوستش داشتم؛ شاید هم کمی بیشتر. ننهجان میگفت: آقا را همه دوست دارند، بچهها که بیشتر، با آن دل مهربان و بهشتیشان.
به نظرم این خیلی وحشتناک است که کودکیام را به یاد ندارم.
«هدیهای برای روز مادر»؛ این جملهای است که پشت ویترین مغازههای سطح شهر و بازار اصفهان با خط درشت پررنگ به چشم میخورد.
نایب رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان از بهرهبرداری از فاز نخست خط دو متروی این کلانشهر حدفاصل دارک تا میدان قدس در سال آینده خبر داد و گفت: افتتاح این پروژه هدیه مدیریت شهری ششم به شهروندان اصفهانی و گامی بزرگ برای کاهش ترافیک و آلودگی هوای شهر است.
حوالی روز زن است و احتمالا خیلی از شما، این روزها بزرگترین دغدغهتان پیچاندن هدیه این روز است. ما شما را درک و با شما احساس همدردی میکنیم؛ بنابراین نگران نباشید.
این مطلب برای حل مشکل شما نوشته شده است؛ ضمن پنهانسازی شادی خود از اینکه مشکلتان حل شده است و بدون اینکه اطرافیانتان بفهمند که راهحل پیچاندن کادوی روز زن در دستان شماست، این مطلب را تا پایین دنبال کنید.