به گزارش اصفهان زیبا؛ پیگیری برای انجام پروژههای مشترک با خواهرخواندهها در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری در حوزههای مختلف با هدف توسعه اقتصاد شهری ازجمله وظایف مسئولان شهری، چه در حوزه داخلی و چه در حوزه بینالملل است.
ازجمله پیشنهادها دراینباره برگزاری همایشها، نمایشگاهها و گردهماییهای مشترک تخصصی است که در این بسترها فرصتهای سرمایهگذاری برای مشارکت مدیران شهری و سرمایهگذاران دو شهر خواهرخوانده معرفی میشوند.
علاوه بر این، با شناسایی بازیگران توانمند برای انجام پروژههای مختلف شهری، پیشنهادهایی ارائه و عقد قراردادهای مشترک و رفتوآمدهای متقابل بین شهرها در قالب روابط خواهرخواندگی صورت میگیرد؛ فضایی که مطمئنا سازوکارهای لازم بهمنظور تضامین سرمایهگذاری و همچنین کانالهای ارتباطی قوی و بخشنامههای لازم را میطلبد.
از طرفی، با بررسی الگوهای تجربهشده در بستر روابط خواهرخواندگی میتوان به شیوههای جذب و جلب بیشتر سرمایهگذاران و همچنین ایجاد روابط سازنده و استفاده از تمام ظرفیتهای خواهرخواندگی با بهرهگیری از ظرفیتهای بخش خصوصی پی برد؛ آنچه کارشناسان حوزه شهری و سرمایهگذاری بسیار بر آن تأکید دارند و معتقدند، شهرداریها میتوانند با ایجاد ساختارهای برونسازمانی و آموزش آنها به بهبود روابط خارجی در راستای سرمایهگذاری مشترک بپردازند.
در شناسایی و بررسی فرصتهای سرمایهگذاری برای انجام پروژههای مشترک و الزامهای آن با هدف جلب و جذب بیشتر سرمایهگذاران در بستر روابط خواهرخواندگی با داوود ندیم، کارشناس مسائل اقتصادی و سرمایهگذاری در امور شهرداریها، صحبت کردیم.
ندیم معتقد است که مشکلات موجود در شهرداریها همچون روزمرگی و پرداختن به مسائل حاشیهای مانع از تحقق مسائل توسعه شهری شده است.
هدف از روابط خواهرخواندگی ارتباط مؤثر بین شهرهاست
این کارشناس امور سرمایهگذاری در شهرداریها با اشاره به اینکه از مجموع 188 طرح توسعه و پیشرفت شهرها، شش طرح آنها مربوط به مسائل و ارتباطات خارجی است، میگوید: ازجمله ارتباطات خارجی از طریق نهادهای شهری، روابط در قالب قراردادهای خواهرخواندگی است.
خوشبختانه شهر اصفهان با داشتن 15 خواهرخوانده بهصورت رسمی و دیپلماتیک با هر یک از این شهرها از سراسر دنیا در ارتباط است؛ روابطی که مطمئنا در برقراری آن نهاد شهرداری، وزارت خارجه و سفارتهای ما در کشورهای موردنظر بسیار تلاش کردهاند؛ اما متأسفانه عمده قراردادهای آنها نیز کاربرد و کارکرد خاصی برای شهر نداشته است.
درواقع همه تلاشها تا بستن قرارداد میان شهرها پیش میرود و پسازآن همهچیز مسکوت میماند.
او با این توضیح که قراردادهای خواهرخواندگی با این هدف منعقد میشوند که ارتباط مؤثر بینشهری ایجاد کنند، نه اینکه پس از قرارداد اتفاقی در این خصوص صورت نگیرد، ادامه میدهد: «قراردادهای کنونی خواهرخواندگی همانند پروانهها و مجوز برای ساخت ساختمانهایی است که هیچکدام از آنها ساخته نشده و تاریخ اعتبار این پروانهها در حال باطلشدن است.»
راهکارهایی برای جذب سرمایهگذار
این کارشناس امور سرمایهگذاری در شهرداریها با اشاره به بعد سرمایهگذاری و جذب سرمایه از طریق روابط خواهرخواندگی عنوان میکند: سرمایهگذاری مشارکتی چهار لایه دارد. لایه اول، سرمایهگذاری بهوسیله سرمایهگذاران بومی؛ لایه دوم، سرمایهگذاری بهوسیله سرمایهگذاران ملی؛ لایه سوم، سرمایهگذاری بهوسیله سرمایهگذاران ایرانی خارج از کشور و لایه چهارم، سرمایهگذاری بهوسیله سرمایهگذاران خارجی است.
لایه آخر، خود به پنج بخش تقسیم میشود که اصلیترین آن، عبارت است از بخش جذب توریست. توریستها میتوانند با سفر به شهرهای ایران با بسیاری از ظرفیتهای شهری ما آشنا شوند و به کشورهای خود معرفی کنند؛ بهخصوص اینکه اگر توریستها از نوع سرمایهگذار یا سهامداران کشورهای مختلف باشند.
او ادامه میدهد: دومین لایه از بخش سرمایهگذاری بهوسیله سرمایهگذاران خارجی مربوط به جذب بازرگانان است که اتاق بازرگانی در این حوزه نقش بسیار مهمی دارد. گرچه این بخش به سرمایهگذاری مربوط نیست و به بخش صادرات و واردات مربوط میشود، از این طریق میتوان سرمایهگذاریهای مشترک میان شهرهای خواهرخوانده را تقویت کرد.
لایه سوم اما استفاده از مشاوران خارجی است. شهرداریها اگر میخواهند در حوزه سرمایهگذاری خارجی فعالیت داشته باشند، حتما لزومی ندارد سرمایهگذاران خارجی را به شهرها بکشانند، بلکه میتوانند با بهکار گرفتن تعدادی از مشاوران خارجی مستقر در نهاد شهرداری به ارتباط با شهرهای خواهرخوانده و باهدف جذب سرمایهگذاران خارجی در قالب پروژههای مختلف شهری بپردازند.
لایه چهارم نیز استفاده از پیمانکاران خارجی است. در طول سال شهرداریها صدها پروژه؛ از آبیاری چمن تا احداث یک میدان یا پروژههای پسماند را پیگیری میکنند که میتوان تعدادی از آنها را به پیمانکارهای خارجی سپرد تا آنها با استقرار در شهرهای ما و ایجاد ذخایر خود، زمینهای برای سرمایهگذاریهای مشترک در آینده به وجود آورند. درنهایت با ایجاد این بسترها میتوان ادعا کرد که کلیه زیرساختها برای جذب سرمایهگذار خارجی فراهم است.
به گفته ندیم متأسفانه در شهرداریها این فعالیتها در راستای سرمایهگذاریهای خارجی صورت نمیگیرد و حتی آن چهار بخش نخست در بحث سرمایهگذاری داخلی هم با مشکل روبهرو است.
او میافزاید: «پیشنهاد بنده این است که شهرداری اصفهان میتواند هر سه هفته یکبار با یکی از خواهرخواندههای خود هفته فرهنگی برگزار کند. برگزاری هفتههای فرهنگی میتواند بهگونهای صورت گیرد که نهتنها هزینهای برای شهر به بار نیاورد، بلکه برای شهر، شهروندان و شهرداری درآمدزا هم باشد. اگر ما توانایی انجام این پروژه را نداریم، میتوانیم آن را به کارشناسان و متخصصان این حوزه در بخش خصوصی بسپاریم.»
آسیبشناسی سرمایهگذاری خارجی از طریق خواهرخواندگی
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این پرسش که چرا شهرداریها نمیتوانند از فرصتهای خواهرخواندگی برای جذب سرمایه و توسعه اقتصادی شهری استفاده کنند، میگوید: در آسیبشناسی کارکرد حوزه شهرداریها دو معضل و آسیب بسیار جدی وجود دارد که هیچگاه رفع نشدهاند؛ مشکلاتی که بنده بهعنوان شخصی که سالها در شهرداریهای مختلف حضور داشتم، از نزدیک درک و لمس کردهام.
معضل روزمرگی اولین مشکل است. متأسفانه سیستم اداری و اجرایی نهادهای مختلف ازجمله شهرداری با روزمرگی بسیار شدیدی مواجه است که مانع از پرداختن به مسائل مهم شهری میشود.
دومین آسیب اما به مسائل حاشیهای در فضای شهرداریها برمیگردد؛ به این معنا که 90 درصد فکر و ذهن یک مدیر اجرایی در شهرداری یا هر نهاد دیگری درگیر مسائل حاشیهای است تا مسائل اصلی توسعه و پیشرفت شهری.
این مشکلات باعث میشود شهرداریها نتوانند برنامههای توسعهای خود را عملی کنند؛ البته در بیشتر شهرداریها به دلیل وجود این دو معضل، حتی برنامهای برای توسعه شهری همچون تهیه چشمانداز بیستساله توسعه فرهنگی و توسعه روابط خارجی برای بخش سرمایهگذاری خارجی اصلا وجود ندارد که پیگیری شود.
این کارشناس امور سرمایهگذاری در ارائه راهکار برای حل مشکلات شهرداری در خصوص برقراری روابط مؤثر خارجی با خواهرخواندهها ادامه میدهد: ما باید ساختارهایی در خارج از شهرداریها در استفاده از بخش خصوصی ایجاد کنیم تا این بخش کارگزاری اقدامات روابط خارجی دو شهر خواهرخوانده را بر عهده بگیرد. شهرداریها میتوانند با بستن قراردادهای پنجساله بدون حقوق با بخش خصوصی، فضای ارتباط با خواهرخواندهها را برای آنها فراهم کنند.
در مقابل، بخش خصوصی نیز میتواند با برنامهریزی برای برگزاری هفتههای فرهنگی یا برگزاری نمایشگاهها، همایشها و … بستر و زمینه را برای ورود اتباع شهرهای خواهرخوانده به شهرهای ما ایجاد کند.
او میافزاید: «با ایجاد ساختارهای برونسازمانی و آموزش آنها و همچنین ایجاد اتاق فکر برای بخش خصوصی، مسئولیت برعهده این بخش گذاشته خواهد شد. علاوه بر این، ارگانهای فرهنگی شهر که متولی خواهرخواندگیها در شهرداریها هستند میتوانند با ورود به بخش اجرایی در توسعه روابط بینالمللی شهر مؤثر واقع شوند.»