به گزارش اصفهان زیبا؛ اینکه بتوان از هنر به درآمد رسید خودش یک هنر است!
خیلی از هنرمندان معتقدند نمیتوان از هنر انتظار شغل یا درآمدزایی داشت؛ برخی نیز معتقدند هنر در متن زندگی مردم کمرنگ شده و به همین دلیل نمیتوان به جنبههای اقتصادی آن دل خوش کرد.
با این وجود، برخی شاخههای هنری مانند گرافیک در این مدت جایگاه بسیار خوبی پیدا کرده اند. امروزه خیلی از جوانها دوست دارند در این عرصه ورود کنند و مهارت خودشان را نشان بدهند.
نکتهای که درباره این هنر اهمیت دارد، چند بعدی بودن و دخالت آن در همه قسمتهای زندگی است. گرافیک در سینما، آموزش، ورزش، بازار، سیاست و سایر رخدادهای اجتماعی حضور دارد. اگر گرافیک نباشد، بیلبوردهای شهری جمع خواهند شد، پایگاههای اینترنتی محتوای جذابی نخواهند داشت، هیچ محصولی به مردم معرفی نمیشود و دیگر جلد کتابها ارزش نگاه کردن نخواهند داشت!
امروزه گرافیک در تمام شرکتهای بازرگانی، شبکههای اجتماعی، نهادها و مراکز فرهنگی و هنری کاربرد دارد.
مردم برای معرفی محصولات خود نیاز به طراحیهای گرافیکی دارند. شرکتها برای طراحی نشان تجاری خود سراغ گرافیستها میروند و مراکز علمی و فرهنگی برای اطلاعرسانی رویدادهایشان از پوسترها و بنرها کمک خواهند گرفت.
از طرفی گرافیک هنری است که در حال حاضر در اصفهان رونق بسیاری گرفته و اساتید متعددی را در سطح ملی معرفی کرده است.
شناخت بهتر این هنر نوین و بررسی راههای کسب درآمد از طریق آن میتواند دغدغه بسیاری از هنرمندان و علاقهمندان به این حوزه باشد.
«حسین یساری» یکی از گرافیستهای جوان اصفهانی است که توانسته در زمینه جنبههای بازرگانی این هنر به ایدههای خوبی دست یابد و در حوزه آموزش آن ورود کند. برای واکاوی بیشتر ابعاد گوناگون هنر گرافیک و بررسی شرایط این هنر در استان اصفهان، «اصفهانزیبا» مصاحبهای را با این گرافیست جوان تدارک دیده است.
امروزه طرحهای گرافیکی در چه مواردی استفاده میشوند؟
من معتقدم هنر گرافیک در خدمت تبلیغات است. امروزه تبلیغات در فضای مجازی و حقیقی، بازیهای رایانه ای، فضای مطبوعات چاپی، تصاویر موجود در سطح شهر، وسایل نقلیه و مکانهای دیگر وجود دارد.
گرافیک شامل دامنه گستردهای از بسترهای تبلیغاتی است که تنها محدود به پوسترها و جلد کتاب و بیلبوردها نیستند.
یک گرافیست باید چه هنرهایی را بلد باشد؟
من گرافیست را در یک جمله هنرمندی میدانم که به درد جامعه میخورد. گرافیست هنرمندی است که پیامهای مختلف را در اشکال گوناگون و بسترهای متنوع به مخاطب ارائه میدهد.
هر چه قدر توانایی انتقال پیام توسط گرافیست قویتر باشد، بهتر میتواند در این عرصه فعالیت کند. یک گرافیست میتواند تایپ و تایپوگرافی خوبی داشته باشد، لوگو تایپهای خوبی ارائه بدهد یا تصویر سازی مطلوبی داشته باشد.
علاوه بر اینها یک گرافیست میتواند تسلط بالایی برعکاسی داشته باشد و از این هنر برای طراحی پوستر یا جلد کتاب استفاده کند.
گاهی اوقات یک شعار میتواند از هر تصویری اثرگذارتر باشد و یک گرافیست ماهر باید در انتخاب این شعار نقش داشته باشد.
در کل برای گرافیست بودن باید هنرهای متنوعی را در خود پرورش داد که هر کدام لازمه انتقال بهتر پیام خواهند بود.
از طرفی من معتقدم چون مخاطب گرافیک مردم هستند، یک گرافیست باید به علومی مانند جامعهشناسی و روانشناسی آگاه باشد.
گرافیست باید فرایند انتقال مفاهیم از طریق مشاهده را درک کند. شما برای رساندن یک پیام تصویری از طریق چشم مخاطب، تنها شش ثانیه زمان دارید! همه این نکات ایجاب میکند که گرافیستها به هنرهای جانبی گوناگون دست پیدا کنند.
میتوان گرافیک را به عنوان یک حرفه درآمدزا معرفی کرد؟
ما در این باره مفهومی به نام «گرافیک دیزاین» داریم. درواقع گرافیک پاسخگوی نیاز جامعه خود است. اگر نیاز جامعه را در نظر نگیریم، گرافیک تبدیل به هنری میشود که برای تزیین استفاده خواهد شد.
یعنی ممکن است یک عده آن را دوست داشته باشند و یک عده از کنار آن با بیمیلی بگذرند.
اما در مفهوم گرافیک دیزاین مخاطب خیلی اهمیت دارد. تبلیغ ما باید توسط مخاطب پذیرفته شود و اگر این اتفاق نیفتد یعنی یک جای کار میلنگد. وقتی یک گرافیست طرحی را تولید میکند که منجر به خرید یا بروز احساسات در مخاطب نمیشود، باید به خود شک کند.
در کل باید بگویم هر چقدر ما پاسخگو به نیاز جامعه باشیم، آورده مالی بیشتری خواهیم داشت.
راههای درآمدزایی طراحان گرافیکی چگونه است؟
اولین گام این است که گرافیست باید خودش را خوب معرفی کند! درواقع ایجاد بستر ارتباط از هر چیز دیگری مهمتر است. یک گرافیست باید تلاش کند تا انسانها و افراد مهم در مسیر خودش را بشناسد و با آنها ارتباط بگیرد.
این ارتباطات میتوانند در ارگانهای دولتی، نهادهای فرهنگی و مراکز اجتماعی و بازرگانی گوناگون شکل بگیرد. درکل از تمامی محیطهایی که نیاز به انتقال پیام در آنها دیده میشود میتوان کسب درآمد داشت. امروزه گرافیستها میتوانند در شبکههای اجتماعی فعالیت کنند و در همین فضاها فعالیت آموزشی داشته باشند.
درآمد این هنر در اصفهان چه وضعیتی دارد؟
با توجه به اینکه اصفهان یک شهر صنعتی و فرهنگی است و درونمایه اجتماعی زیادی دارد، همواره هنر گرافیک آن در سطح بالایی قرار داشته است.
گرافیستها در اصفهان موقعیتهای شغلی زیادی دارند و میتوانند به خوبی هنر خودشان را نشان بدهند.
درواقع فرصتهای اشتغال و درآمدزایی برای گرافیستها در اصفهان نسبت به سایر شهرها بسیار مناسبتر است.
به طور کلی هر هنری که کاربردی و پاسخگوی نیاز مردم، جامعه و بازار باشد، قطعا جایگاه مهمی نزد مسئولان و مردم دارد. در اصفهان به دلیل فضای تاریخی و فرهنگی مطلوب این فرصت بسیار مغتنم است.
سطح گرافیک در اصفهان در چه سطحی نسبت به آنچه در پایتخت و سایر کلانشهرها مشاهده میکنیم قرار دارد؟
بدون شک اصفهان جزو پرچمداران هنر گرافیک در کشور است. در شاخههایی از گرافیک مانند گرافیک مذهبی و طراحیهای فرهنگی، میتوان اصفهان را پیشرو سایر شهرها معرفی کرد.
به طوری که شهرهای دیگر سعی میکنند از خط هنری گرافیک اصفهان پیروی کنند و از آن به عنوان یک الگو بهره ببرند.
در پایتخت نیز در بحث ایدهیابی و همکاریهای هنری از اصفهان کمک گرفته میشود و پروژههای گرافیکی متعددی از سوی پایتخت به هنرمندان اصفهانی واگذار میشود.
باید بگویم اصفهان در زمینه گرافیک به عنوان قطب آموزشی کشور شناخته شده و اساتید بزرگی در این حوزه دارد. شاید بتوان گفت نسل جدید گرافیک در سراسر کشور، از ابتدا یا از میان راهشان با اساتید بزرگ اصفهانی ارتباط میگیرند.
عملکرد مراکز آموزشی و هنری را در کشف و پرورش استعدادهای گرافیک اصفهان چگونه ارزیابی میکنید؟
من نهادی را نمیشناسم که توانسته باشد به طور کامل در حوزه گرافیک دیزاین به کشف و پرورش استعدادها بپردازد. در حال حاضر خروجی دانشگاهها همچنان نیاز به آموزش دارد.
خیلیها معتقدند وقتی از دانشگاه خارج شدهاند نتوانسته اند بار علمی تازهای را در زمینه طراحی و بازار کار آن کسب کنند. در بین همه نهادهای موجود در زمینه گرافیک، تنها «حوزه هنری اصفهان» را میتوان به عنوان یک مرکز موفق معرفی کرد.
از این بابت باید از حوزه هنری اصفهان قدردانی کرد که با برگزاری نشستها، کارگاهها، رویدادها و جلسات متعدد، توانسته است جایگاه گرافیستها را نمایانتر کرده و آنها را به جامعه معرفی کند.
این اقدامات حوزه هنری قدم بزرگی در راستای کشف و پرورش گرافیستهای جوان بوده است که امیدوارم ادامه دار باشد.
به نظر شما بهترین مسیر پیش روی یک گرافیست تازهکار چیست؟
پیشنهاد من به همه گرافیستهای تازهکار این است که اول از همه یاد بگیرند صبور باشند.
نمیتوان خیلی زود به بزرگترین بیلبوردها و محیطهای تبلیغاتی شهر راه پیدا کرد. نکته دیگر که همیشه به این افراد میگویم این است که تا میتوانند آموزش ببینند.
باید از هر فرصتی برای پرورش ذهن و کسب تجارب بیشتر استفاده کنند. همانطور که در ابتدای مصاحبه گفتم، یک گرافیست باید به هنرهای جانبی متعددی تسلط داشته باشد.
یک گرافیست حتی میتواند خودش را در زمینه ادبیات و شعر تقویت کند. همچنین باید درباره اقتصاد جامعه اطلاعات کافی داشته باشد و نسبت به اخبار و رخدادهای جامعه مطلع باشد تا بتواند واکنش خوبی بدهد. بهنظرم گرافیستها باید انسان و روان آن را بهخوبی بشناسند.
من توصیه میکنم در کنار همه اینها، گرافیستها تلاش کنند قدرت اجرای خود را بالاتر ببرند. اگر یک گرافیست قدرت اجرای خوبی داشته باشد، بهتر میتواند طرح ذهنی خود را ارائه بدهد.
همه اینها چیزهایی هستند که باید در سالهای ابتدایی فعالیت فرا گرفته شوند تا بتوان در آینده از آنها استفاده کرد.
رغبت جوانان به ورود در عرصه گرافیک را چگونه ارزیابی میکنید؟
گرافیک یک هنر بسیار کاربردی و جذاب است. جوانان امروزی بسیار به این حوزه علاقه دارند، مخصوصا کسانی که به نوعی وارد عرصه هنر میشوند؛ چرا که کار کردن در این حوزه بهشدت میتواند درآمدزا باشد؛ بنابراین میل به یادگیری گرافیک در این دوره بسیار زیادتر شده است.
بزرگترین چالشهای هنری و اقتصادی برای یک گرافیست اصفهانی چیست؟
همانطور که گفتم، گرافیک بهشدت وابسته به مفهوم تبلیغات است.
تبلیغات تنها در حوزه بازرگانی نیست، بلکه در زمینههای اجتماعی و فرهنگی نیز اهمیت دارد.
از طرفی گرافیک تا حدودی به برندها وابسته است. ممکن است یک زمان برندی نیاز به تقویت و تبلیغات داشته باشد و یک روزی نه.
تبلیغات در یک فصل زیاد میشود و در یک فصل کاهش پیدا کند؛ برای مثال نزدیک عید نوروز، تبلیغات رونق زیادی میگیرند.
در برخی روزها به دلیل وجود جشنوارههای متعدد نیاز به تبلیغات هم بالا میرود.
در این شرایط گرافیستها انتخابی عمل میکنند و به سایر پیشنهادهای کاری خود در آن مقطع پاسخ منفی میدهند. اما برخی مواقع هم شرایط ایجاب میکند که گرافیست دنبال پروژه بگردد و حتی به پیشنهادهای معمولی خود پاسخ مثبت بدهد تا کارش از رونق نیفتد. این شرایطی است که خیلی از گرافیستها در سالهای ابتدایی فعالیت خود تجربه میکنند.
توصیه شما چیست؟ گرافیک در کنار شغل دیگر، یا کفایت گرافیک بهتنهایی؟
شغلی که وابسته به فکر کردن، پیدا کردن ایدههای ناب و وقت گذاشتن است، چگونه میتواند در کنار شغل دیگری دنبال شود؟ یک گرافیست باید ذهن آزادی داشته باشد، باید تمرکز بالایی برای اجرای ایدههای خود داشته باشد.
اگر کسی بخواهد گرافیک را در کنار شغلهای دیگر دنبال کند، قطعا از زمانی که باید برای حل مسئله در این هنر بگذارد کم میکند.
من بارها تصمیم گرفتم که در کنار گرافیک به فعالیتهای دیگر بپردازم؛ اما واقعا نمی شود.
حقیقتا خود هنر گرافیک شاخ و برگهای بسیار زیادی دارد که هرکدام عمق قابل توجهی دارند. معمولا پروژههای گرافیکی زمان زیادی را نیاز دارند و کم پیش میآید که بتوان کار دیگری را در کنار آن پیگیری کرد. بهنظر من گرافیست بودن میتواند به اندازه کافی پاسخگوی نیاز اقتصادی و هنری باشد؛ ولی برای رسیدن به این هدف، باید زمان خوبی صرف آن شود.