به گزارش اصفهان زیبا؛ «بازآفرینی شهری» اصطلاح پرکاربرد این روزهاست و اهمیت درک درستش وقتی بیشتر مشخص میشود که بدانیم برای شماری از فعالیتها در بافتهای تاریخی شهرهای مختلف مخصوصا اصفهان، همین اصطلاح به کار برده میشود؛ بنابراین انتقال تجربیات خارجی و داخلی در این زمینه، میتواند چراغ راهی باشد برای اقدامات صحیح در این حوزه مخصوصا زمانی که پای اندک بقایای بافت تاریخی، در میان باشد.
اصفهان در تمام این سالها فعالیتهای مختلفی در زمینه بازآفرینی شهری را به خود دیده و حالا بیش از یک سال است که با داشتن کرسی ریاست دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی شهری منطقه دو کشور (که بر عهده محمدعلی ایزدخواستی، مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان گذاشته شده) و فعالیت ویژه و پیوسته در زمینه انتقال تجربیات به گروه متخصصان، نقشآفرینی بیشتر هم دارد.
به جز نشستهای هفتگی با موضوع انتقال تجربیات بازآفرینی شهری، سه میزگرد هم توسط این دبیرخانه برگزار شده که گزارشی از جدیدترینش را در ادامه میخوانید. دکتر حسین حاتمی نژاد، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران در سومین میزگرد تخصصی بازآفرینی شهری با عنوان «تابآوری در بافتهای ناکارآمد شهری» که در سالن کنفرانس کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برگزار شد، مسائلی را مطرح کرد که در ادامه گزارشی از این صحبتها را میخوانید.
سه ضلع و شش موضوع مهم!
بازآفرینی پایدار شهری با سه ضلع حفظ محیطزیست، اقتصاد مولد و برابری فرصتهای اجتماعی تشریح میشود؛ بنابراین در هر پروژه بازآفرینی باید ببینیم که آیا این سه مورد دیده شده یا نه. شهرسازان و معماران معتقد هستند برای پایداری شهری و بازآفرینی پایدار باید حداقل شش موضوع را مدنظر قرار داد.
یکی اینکه شهر باید پیوسته ساخته شود، اما شهرهای امروز متأسفانه افقی و پراکنده ساخته شدهاند؛ بنابراین انتقال خطوط انرژی و زیرساختها هزینههای زیادی را تحمیل کرده است و ضد محیطزیست است. بازآفرینی باید موجب رفاه، آسایش و رضایت مردم باشد. در بازآفرینی باید حفاظت را مدنظر قرار دهیم که شامل حفاظت از مسائل طبیعی مانند آب، خاک و جنگل میشود.
متأسفانه در حال حاضر کشور و اصفهان با معضل کمآبی روبهروست و در حال حاضر زایندهرود که بخشی از زندگی اصفهانیهاست،یک قطره آب هم ندارد. چهارمین موضوع مهم که در بازآفرینی پایدار شهری باید به آن توجه کنیم، هماهنگی بین ادارات، نهادها و سازمانهای مسئول اداره شهر است.
موضوع دیگر تشریکمساعی و فعالیتهای اشتراکی و فعالیتهای همکارانه است. ششمین موضوع هم که باید مدنظر قرار گیرد، «جامعیت» است اما متأسفانه میبینیم که در فعالیتهای بازآفرینی معمولا به این شش موضوع بیتوجهی شده است. از سال 1393 که سند ملی بازآفرینی پایدار شهری مصوب شده تابهحال عدم هماهنگی وجود داشته و دلسوزی هم نبوده است.
بازآفرینی از آمریکا تا ایران
بازآفرینی (regeneration) اصطلاحی است که در اواخر دهه 1990 در آمریکا با اقتصاد سرمایهداری و در مرتبهای از توسعهیافتگی زیاد و ساختار اقتصادی قوی مطرح شد؛ اما ساختارش با شرایط ایران زیاد سازگار نبود. وقتی طرحی را از غربیها میگیریم باید برازش کنیم و برازنده قد و قواره ساختار اقتصادی و نظام فضایی و کالبدی کشور ما باشد. ما راهبردهای توسعه شهری در ایران نداریم و برنامهریزیهایمان هم برنامهروزی است. همه اینها باعث شده مشارکت مردم هم پایین باشد ؛چراکه وقتی بررسی میکنیم میبینیم که همه در سطر اول هرم مازلو درگیر تأمین نیازهای اولیهشان هستند.
پنج بافت نامتجانس، در یک سند ملی!
در سند ملی بازآفرینی شهری نباید پنج بافت نامتجانس را در یک سند پیادهسازی کنیم. آیا این مسئله عاقلانه است؟! میتوانستیم شهرکهای جدید و صنعتی را هم به آن اضافه کنیم. طبیعتا بافت ساختی شهرکهای صنعتی و جدید با سکونتگاههای غیررسمی متفاوت است. بنابراین بخشی از مشکلات ما عملا ساختاری است؛ چون زمانی که میخواستیم سند را تصویب کنیم آن را به اشتراک با دیگران نگذاشتهایم.
ژان ژاک روسو گفته: «برای اطاعت از یک قانون حداقل باید در تصویب آن نقشی داشته باشیم». من یک معلم دانشگاهی هستم و نیمقرن بر روی سکونتگاههای غیررسمی ایران کار کردهام. اصلا هیچکس از من نپرسید که این کار شدنی است یا خیر و این تقسیمبندی درست است یا نه؟ ما که ادعایی نداریم چون دانشجویی بیش نیستیم؛ اما 50 سال سابقه میتوانست به آنها کمک کند که اگر واقعا میخواهید کار پیشرفت داشته باشد باید تکمله ای بر سند ملی توانمندسازی بافت های فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی ایجاد کنید و برای بافت تاریخی یکنهاد ایجاد کنید.
مشارکت مردمی، رمز موفقیت طرحهای بازآفرینی
اگر بخواهیم طرح بازآفرینی را در شهرها اجرا کنیم باید مردم را به مشارکت دعوت کنیم و بگوییم ما میخواهیم این کار را انجام دهیم و هدفمان هم این است. نباید پلازاهای شهری را از بین ببریم. پلازاها، مکانهای تعامل اجتماعی است تا مردم از حال و هوای یکدیگر اطلاع داشته باشند. بخشی از شهر باید پیاده راه شود مانند مرکز اصفهان که با همه دسترسیهایی که دارد به مرکزی بینظیر در کشور و دنیا تبدیلشده است.
سازمانهای متولی بازآفرینی باید با هم تعامل داشته باشند. هاور ماس میگوید باید مردم را در جریان اتفاقات شهری قرار دهیم. اما جامعهشناس دیگری میگوید: تنها اطلاع داشتن مهم نیست و همه باید در اجرای طرحهای شهری مشارکت و تعامل داشته باشند؛ اما این روزها عدم هماهنگی در اجرا معضل بزرگی است که باید حل شود.