ایجاد شهرهای جدید در اصفهان به صرفه‌تر است یا احیای بافت فرسوده؟

آدرس غلط شهرهای جدید

بهبود و احیای بافت فرسوده بیش از دو دهه است که در سیاست‌گذاری بالادستی ما جای خود را باز کرده است.

تاریخ انتشار: 10:07 - شنبه 1402/11/7
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
آدرس غلط شهرهای جدید

به گزارش اصفهان زیبا؛ بهبود و احیای بافت فرسوده بیش از دو دهه است که در سیاست‌گذاری بالادستی ما جای خود را باز کرده است.

این ایده به موازات یا حتی بعدتر از ایجاد شهرهای جدید در دستور کار مجریان قرار گرفت. اما از ابتدای دهه 90، توجه بیشتری به آن شد.

آنچه مخرج مشترک دو مفهوم احیای بافت فرسوده و توسعه شهرهای جدید در سیاست‌گذاری ایران است، پاسخی است به مشکل سرریز جمعیت در کلان‌شهرها.

چون باید سکونتگاه‌هایی تدارک دید تا بتوان جمعیت مهاجر را اسکان داد. اما به نظر می‌رسد هنوز معضل سرریز جمعیت به درستی حل و فصل نشده است. با توجه به اهمیت موضوع شهرهای جدید و امکان افزوده شدن چند شهر استان اصفهان به سراغ فرشاد طهماسبی‌زاده، پژوهشگر شهرسازی و مدرس دانشگاه رفتیم.

مشکلات شهری ما از دهه 40 شروع شد

او با اشاره به لزوم توجه بیشتر به بافت فرسوده و این موضوع که این بافت‌ها معضلاتی دارند که باعث شده در پنجاه سال گذشته، کمترین توجهی به آن‌ها نشود، اظهار می‌کند: همیشه شهرسازی ما از شهرنشینی ما عقب‌تر بوده و کسانی برای شهرهای ما تصمیم گرفتند که هیچ شناختی از گذشته شهر و روند شکل‌گیری شهرها نداشته‌اند.

طهماسبی‌زاده ادامه می‌دهد: مشکلات شهرنشینی ما از دهه 40 شروع می‌شود و در پاسخ به این مشکلات در دهه 40 و 50 طرح‌های جامع و تفصیلی را تهیه می‌کنند.

او در انتقاد از برنامه‌های جامع و تفصیلی که در آن دوران برای شهرهای ایران نوشته شد، می‌گوید: این برنامه‌ها متناسب با ساختار جمعیتی ایران نبود‌ند؛ چون با روش کمی تهیه می‌شدند و ویژگی‌های فرهنگی و تاریخی شهرها، بافت‌های فرسوده و رشد شهرها را در نظر نمی‌گرفتند؛ مثلا در اجرای این برنامه‌ها، می‌آمدند و یک بافت تاریخی را می‌گسستند تا یک خیابان ایجاد کنند؛ یعنی اساسا ماشین‌محور بودند نه انسان‌محور. بنابراین با ساختار اجتماعی و فرهنگی کشور تناسبی نداشتند.

شهرهای جدید فقط برای سرریز جمعیت مهاجران ایجاد شد

این مدرس دانشگاه می‌افزاید: دهه 40 دهه گذار کشور از جامعه کشاورزی به سمت جامعه صنعتی بود و روستاها خالی از سکنه می‌شوند و جمعیت به سمت شهرها می‌آید و همچنین مصرفی‌گرایی هم افزایش می‌یابد. او با اشاره به ادامه این روند تا بعد از جنگ خاطرنشان می‌کند: ما تا دهه 70 سیاست‌گذارانی نداشتیم که دیدگاه شهرسازی داشته باشند. بلکه اکثر افراد دیدگاه عمرانی و معماری داشتند که یا تک‌بناها را می‌دیدند یا می‌خواستند پروژه عمرانی بزرگی را در سطح شهر اجرا کنند. ولی دیدگاه همه‌جانبه‌نگر وجود نداشت.

طهماسبی‌زاده به سال‌های اوایل دهه 70 اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: ما از سال 56 تا اواخر دهه 60 برنامه نداشتیم. بعد از جنگ و به دلیل نیاز به بازسازی کشور و همچنین انفجار جمعیتی در دهه 60 و گسیل بسیاری از مردم به سمت شهرها، کشور دوباره به سمت برنامه‌های پنج‌ساله می‌رود که در آن‌ها ایجاد شهرهای جدید را پیش‌بینی می‌کنند. در کشور ما این شهرها فقط به دلیل سرریز جمعیت ایجاد شد؛ مثل شهر بهارستان و شهر مجلسی.

این پژوهشگر شهرسازی بیان می‌کند: البته قبل‌تر از این هم بعضی از شهرک‌ها در اصفهان ایجاد شده بودند؛ مثل خانه اصفهان، کوی استادان، کوی سپاهان و غیره.اما همه این‌ها صرفا خوابگاه‌هایی برای اسکان جمعیت مهاجر بودند و به نیازهای زندگی یک انسان پاسخ نمی‌دادند. این روند تا اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 هم ادامه داشت. در این زمان مشخص شد که سیاست ایجاد شهرهای جدید شکست خورده است؛ چون در عمل این شهرها به شهر مادر وابسته بودند و ساکنان حس تعلقی به این شهر نداشتند. این شهر جدید تبدیل به سکونتگاه موقتی شد برای بازگشت دوباره به شهر مادر. از طرفی سرمایه‌گذاری در شهر مادر نیز به‌صرفه‌تر از شهر جدید بود.

شهرهای جدیددر رسیدن به اهدافش شکست خورد

او ادامه می‌دهد: وقتی که بعد از 20 سال سیاست شهرهای جدید شکست خورد و به اهدافش نرسید و از طرفی مشاهده شد که بافت‌های فرسوده شهرها در حال زیاد شدن است، سیاست‌گذاران به این نتیجه رسیدند که بافت‌های فرسوده باید احیا شوند.طهماسبی‌زاده می‌گوید: در حال حاضر بافت‌های فرسوده شهرها حدود 30 تا 40 درصد بافت شهرها را در بر گرفته‌اند.

طهماسبی‌زاده تصریح می‌کند: ایراد اساسی که نتوانستیم این مشکل را حل کنیم این است که آمایش سرزمین در کشور ما مشکل دارد؛ یعنی تقسیم‌بندی بین فضا و نیروی انسانی و فعالیت بر مبنای ظرفیت‌های محیطی نیست.

این مدرس دانشگاه اظهار می‌کند: در دهه 40 سیاست قطب رشد را در کشور ما پیاده کردند و صنایع را به مکان‌هایی که پیش‌بینی کردند، آوردند؛ مثل اصفهان، مشهد، اهواز، تبریز، شیراز و غیره؛ ولی نه‌تنها اثری بر توسعه شهرهای کوچک اطراف خود نداشت، بلکه موجب شد مهاجرت از شهرهای کوچک به بزرگ اتفاق بیفتد. در دهه 70 هم به جای اینکه صنایع را در کل کشور توزیع کنند تا جمعیت به سمت کلان‌شهرها مهاجرت نکنند، آمدند و اطراف کلان‌شهرها، شهرهای جدیدی ساختند که تبدیل به خوابگاه شد.

اصفهان دیگر ظرفیت رشد صنعت ندارد

او تأکید می‌کند: ظرفیت صنعتی اصفهان الان تکمیل شده است. هیچ جای دنیا اجازه نمی‌دهند صنعت در کویر رشد کند. بلکه صنایع منتاژ را می‌آوردند که نیازی هم به آب نداشته باشد. ریشه رشد جمعیت در اصفهان صنایع آهنی، فولادی، سیمانی و پالایشی است.

طهماسبی‌زاده با بیان اینکه معضل رشد جمعیت اصفهان را باید از طریق بافت فرسوده پاسخ داد، خاطرنشان می‌کند: البته در اصفهان احیای بافت فرسوده هنوز نتوانسته است معضلات شهر را حل کند.

این پژوهشگر شهرسازی با ابراز تأسف می‌گوید: متأسفانه امروز به جایی رسیده‌ایم که اصفهان برای پاسخ‌گویی به مسئله سکونتش، دوباره به سراغ شهر جدید رفته است. ایجاد شهرهای جدید، اصلا مشکلات اصفهان را حل نمی‌کند. در بافت‌های فرسوده ما، بخشی از زیرساخت‌ها و خدمات و تسهیلات وجود دارد و برای بهسازی بافت فرسوده نیاز نداریم تا این‌ها را دوباره ایجاد کنیم.

او در تشریح مشکلات شهرهای جدید می‌گوید: سالی 20 تا 30 هزار نفر در سال به جمعیت اصفهان اضافه می‌شود. علاوه بر این، اصفهان، مشکل آب، آلودگی هوا و فرونشست دارد و ظرفیتی بیش از این نیز از نظر جمعیتی ندارد. از طرف دیگر 70درصد کل صنایع و منابع استان اصفهان نیز در فاصله 50 کیلومتری شهر اصفهان است. با در نظر گفتن این موارد، وقتی بودجه‌ای وجود دارد، بهتر است برای بافت فرسوده هزینه شود که تأسیسات و خدمات و تسهیلات را در نزدیکی خود دارد یا اینکه با فاصله 20 – 30 کیلومتر دورتر از اصفهان، شهر دیگری تأسیس کنیم که هیچ امکاناتی ندارد؟

طهماسبی‌زاده بیان می‌کند: در شهر جدید می‌خواهند مهاجران را اسکان دهند؛ اما سؤال این است مثلا الان فولادشهر به سقف 500 هزار نفر جمعیت خودش که قرار بود تا سال 1400 برسد، رسیده است؟خیر، بلکه الان در حدود 140 هزار نفر جمعیت دارد. بنابراین سرمایه‌گذاری در این شهر به نتیجه نرسیده است. بهارستان هم همین وضعیت را دارد و نمونه‌های دیگری هم از این تجربه شکست‌خورده وجود دارد.

این مدرس دانشگاه اذعان می‌کند: به جای اینکه روی یک شهری 20 سال سرمایه‌گذاری کنیم، باید روی شهرهای کوچک اطراف سرمایه‌گذاری شود که حس تعلق در آن‌ها بیشتر و جامعه آن‌ها هم بومی‌تر است؛به عنوان مثال بخش‌های زیادی از نجف‌آباد و فلاورجان فرسوده هستند. باید در اینجاها سرمایه‌گذاری کرد.

او ابراز می‌کند: منطقه 15 اصفهان بیش از یک دهه است به شهر اصفهان، الحاق شده است. آیا مسائل و مشکلاتش حل شد؟محله‌های منفصل اطراف این منطقه مثل اطشاران و پینارت، در حد یک روستا هم نیستند. در همین منطقه 8 اصفهان، بافت‌های حاشیه‌ای ناکارآمد بسیاری وجود دارد. می‌توان با یک سرمایه‌گذاری مناسب در اینجا ارزش‌افزوده‌ای ایجاد کرد و شهرسازی را در آنجا رونق داد. سرمایه‌گذاری در بافت فرسوده این مزیت را هم دارد که هویت کالبدی شهر از بین نمی‌رود.

پولی که برای نوسازی بافت فرسوده صرف می‌شود،قابل قیاس با پروژه‌های عمرانی شهر نیست

طهماسبی‌زاده تشریح می‌کند: نسبت بودجه بهسازی و نوسازی بافت فرسوده نسبت به بودجه پروژه‌های عمرانی جدید، رقم خیلی ناچیزی است و بیشتر سرمایه‌گذاری‌ها به سمت ایجاد خیابان و مترو و رینگ رفته است؛ به عنوان مثال یک ایستگاه مترو تا شعاع 900 متری خود پاسخ‌گوست.وقتی مترو کارآمد خواهد بود که یک سیستم حمل و نقل کاملی داشته باشیم که مسافر بتواند خود را از یک محله با اتوبوس یا پیاده به مترو برساند و بعد از این از مترو استفاده کند. اما این سیستم حمل و نقل در اصفهان اصلا به‌وجود نیامده است و این سیستم حمل‌و‌نقل، مقدم بر مترو است.

این پژوهشگر شهرسازی می‌گوید: با چند درصد از هزینه مترو می‌توان اتوبوس برقی و هیبریدی خرید و مشکل آلودگی هوا و ترافیک را کمتر کرد و نیز سرعت دسترسی به مقصد را افزایش داد.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

4 × چهار =