به گزارش اصفهان زیبا؛ درطی دوسال اخیر، سیاست خارجی ایران نگاهی ویژه را به توسعه روابط با جهان شرق معطوف کرده است.
در این راستا دستاوردهای فراوانی نیز کسب شده و مثلا شاهد عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای بهعنوان یک بلوک مؤثر از قدرتهای نوظهور در عرصه روابط بینالملل بودهایم؛ عضویتی که بهزعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران، حامل فرصتها و امتیازات راهبردی برای کشورمان در حوزههای مختلف است.
در این چارچوب، یکی از حوزههایی که به نظر میرسد زمینههای مساعدی را برای توسعه روابط ایران و کشورهای عضو شانگهای نوید میدهد، دیپلماسی شهری است؛ بهطور خاص در این زمینه، شهر اصفهان پیش از عضویت کشورمان در سازمان همکاری شانگهای نیز با برخی شهرهای کشورهای عضو این سازمان نظیر سنپترزبورگ روسیه و یا شیان چین، پیوند خواهرخواندگی داشته است.
بااینهمه، اینطور به نظر میرسد که عضویت ایران در شانگهای در نوع خود میتواند بهمثابه یک کاتالیزور در رابطه با توسعه سریعتر مناسبات شهری میان دو طرف عمل کند؛ از این رو «اصفهانزیبا» در گفتوگو با داریا گریبکووا، تحلیلگر روسی حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل و هماهنگکننده پروژه موسوم به «دیپلماسی خلاق» در روسیه، به واکاوی چند سؤال مهم در این رابطه پرداخته است.
به گفته این محقق روسی در حوزه دیپلماسی تعاملات اصفهان و شهرهای مهم روسیه در حوزه گردشگری و یا برگزاری رویدادهای اقتصادی میتواند دستاوردهای فراوانی را برای دو طرف و بهویژه اصفهان داشته باشد؛ موضوعی که تا حد زیادی بهواسطه عضویت اخیر ایران در سازمان همکاریهای شانگهای تسهیل شده است.
از طرفی داریا گریبکووا معتقد است اصفهان از موقعیت ارتباطی بسیار خوبی برخوردار است و در دیگر عرصههای فرهنگی، تمدنی، علمی (با توجه به دانشگاهها و نهادهای علمی بسیار) میتواند یک شریک و همکار خوب برای شهرهای روسی به شمار آید. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
بهعنوان سؤال نخست لطفا درمورد عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای و مزایایی که این عضویت میتواند برای این کشور به همراه داشته باشد، توضیح دهید.
در ابتدا مایلم به این نکته اشاره کنم که سازمان همکاریهای شانگهای در سال 1996 و با یک فلسفه امنیتی در قالب گروه «شانگهای 5»، آغاز به کرد.
سال 2001 میلادی بود که نام این سازمان به سازمان همکاریهای شانگهای تغییر کرد و در وضعیت فعلی نیز چیزی در حدود 23 سال از تأسیس این سازمان میگذرد.
یکی از نکات مهم و قابلتوجه درمورد سازمان شانگهای این است که این سازمان در طی سالهای اخیر، در دو جهت افقی و عمودی رشد داشته است.
از منظر افقی، ما شاهد افزایش فراوان اعضای این سازمان و شرکای آن در عرصه بینالمللی بودهایم که در مدت اخیر بهطور خاص ایران نیز به سازمان همکاریهای شانگهای پیوسته و از منظر عمودی، کارویژه ها و حوزههای کارکردی سازمان همکاریهای شانگهای هم توسعه قابلتوجهی پیدا کرده است؛ کمااینکه این سازمان جدای از مسائل مطروحه در حوزه معادلات امنیتی (نظیر مقابله با تجزیهطلبی، تروریسم و افراطگرایی)، در دیگر حوزهها نظیر مسائل اقتصادی، تجاری، انرژی، علمی و فرهنگی و قضایی نیز شاهد تعریف دستورکارهای جدیدی بوده است؛ ازاینرو بهنظر من عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای، در کنار عضویت این کشور در سازمان بریکس، میتواند در حوزههای مذکور، حامل دستاوردهای فراوانی برای این کشور باشد.
در حقیقت، ایران عملا وارد بلوکی از قدرتهای نوظهور شده که هم آنها میتوانند روی ظرفیتها و توانمندیهای ایران حساب کنند و هم ایران میتواند روی ظرفیتهای مطرح در قالب سازمان همکاریهای شانگهای، حساب ویژهای باز کند.
بهطور خاص در حوزه اقتصادی و کریدورهای انرژی و البته توسعه مناسبات فرهنگی و علمی، زمینههای زیادی برای همکاری میان ایران و اعضای شانگهای وجود دارند که بایستی تمامی ظرفیتها در این حوزه به نحو احسنت فعال شوند.
به نظر میرسد در حوزه دیپلماسی شهری، ایران و اعضای مختلف سازمان همکاریهای شانگهای و بهویژه روسیه، زمینههای قابلتوجهی جهت توسعه همکاریها دارند. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
به نظر من یکی از پیشزمینههای اصلی توسعه مناسبات رسمی سیاسی میان کشورها، تقویت پیوندها میان ملتها و افکارعمومی آنهاست؛ حوزهای که در قالب مفهوم «دیپلماسی عمومی» تعریف میشود.
دیپلماسی میان شهرها نیز در چارچوب همین دیپلماسی عمومی معنا و مفهوم پیدا میکند؛ البته که ظرفیتها در این رابطه در قالب مناسبات ایران و اعضای شانگهای زیاد هستند. دلیل این مسئله نیز روشن است؛ زیرا هر دو طرف از زمینههای فرهنگی و تمدنی قابلملاحظهای برخوردارند که عضویت ایران در شانگهای میتواند تا حد زیادی فعالسازی آنها را به امری ساده و آسان تبدیل کند.
به بیان سادهتر، زیرساختهای زیادی در این رابطه ایجاد شدهاند که میتوانند دیپلماسی شهری میان ایران و اعضای شانگهای و مثلا کشوری نظیر روسیه را تسهیل کنند. بهطور خاص به نظر من میتوانیم شاهد توسعه پیوندهای خواهرخواندگی میان شهرهای کشورهای عضو شانگهای با شهرهای ایرانی باشیم. ایران شهرهای تاریخی و فرهنگی زیادی دارد که از ظرفیتهای زیادی برای توسعه مناسبات فرهنگی با دیگر شهرهای جهان برخوردار هستند.
بهطور خاص در مورد روسیه، شهر اصفهان چگونه میتواند در بستر سازمانی بینالمللی چون شانگهای از ظرفیتهای خواهرخواندگی با شهرهای این کشور برای کسب دستاورد و فعالسازی فرصتهای مختلف استفاده کند؟
هم ایران و هم روسیه، از ظرفیتهای غنی فرهنگی و تمدنی برخوردارند. اصفهان یکی از شهرهای تمدنی مهم در منطقه غرب آسیاست. توجه داشته باشیم که حوزه دیپلماسی شهری، حوزهای فرهنگی است و میتواند ورای مناسبات سیاسی کشورها کنشگری مستقلی را از خود نشان دهد.
بااینحال، عضویت ایران در شانگهای و البته تقویت پیوندهای راهبردی تهران-مسکو در سالهای اخیر، زمینههای مناسبی را برای فعالسازی معادلات مطرح در قالب دیپلماسی شهری میان دو کشور ایران و روسیه به وجود آورده است.
به نظر من با توجه به جذابیتهای شهر اصفهان در ایران در حوزههای صنعتی، توریستی، فرهنگی و تمدنی، دیپلماسی شهری اصفهان در رابطه با شهرهای مهم روسیه میتواند زمینههای مساعدی را برای پیوند میان فعالان حوزههای مذکور فراهم کند؛ بهعنوانمثال، تعاملات اصفهان و شهرهای مهم روسیه در حوزه گردشگری و یا برگزاری رویدادهای اقتصادی میتواند دستاوردهای مهمی را برای دو طرف و بهویژه اصفهان داشته باشد؛ موضوعی که همانطور که گفتم تا حد زیادی بهواسطه عضویت اخیر ایران در سازمان همکاریهای شانگهای تسهیل شده است.
در این میان، شهری نظیر اصفهان، از حیث فرهنگی و تمدنی، همتایان قابلتوجهی را در خاک روسیه دارد؛ مثلا دو شهر اصفهان و سنپترزبورگ در شرایط کنونی خواهرخوانده یکدیگر هستند. این دو از بسیاری جهات تاریخ و سرنوشتی مشترک داشتهاند.
منظور من این است که شهرهای مهمی در روسیه وجود دارند که در قالب معادله خواهرخواندگی، طرف و معادل با اصفهان هستند (ازنظر تاریخی فرهنگی) و فعالسازی ظرفیتها در قالب آنها میتواند یک تحرک و موضوع مثبت باشد و دستاوردهای قابلملاحظهای را برای هر دو طرف ماجرا داشته باشد.
اما برخلاف دیدگاه شما برخی معتقدند که دیپلماسی شهری نمیتواند فضای بازیگری ورای دیپلماسی رسمی کشورها داشته باشد.
تردیدی نیست که سیاست رسمی کشورها از قدرت و پشتوانه بیشتری در قیاس با مثلا پیوندهای خواهرخواندگی میان شهرهای مختلف جهان برخوردار است.
بااینحال، باید توجه داشته باشیم که پیوندهای خواهرخواندگی در حقیقت روابط میان دو کشور را تثبیت و تحکیم میکنند و وقتی این اتفاق بیفتد، فروپاشی این روابط و یا تضعیف آنها به امری سخت و دشوار تبدیل میشود.
اگر از این منظر به ماجرا نگاه کنیم، شرایط کمی فرق میکند و فضای مستقلتری برای کنشگری دیپلماسی شهری نیز فراهم میشود. بهطور خاص درمورد ایران و البته شهر اصفهان من معتقدم که ظرفیتهای زیادی وجود دارند که هنوز فعال نشدهاند.
اصفهان از موقعیت ارتباطی بسیار خوبی برخوردار است و البته همانطور که پیشتر هم گفتم، در دیگر عرصههای فرهنگیتمدنی و علمی (با توجه به دانشگاهها و نهادهای علمی خود) میتواند شریک و همکاری خوب برای شهرهای روسی باشد.
حوزه دیپلماسی شهری مجموعهای از گزارههای فرهنگی و توسعهای را شامل میشود که میتوان عرصههای مختلفی از همکاری را در قالب آن تعریف کرد؛ موضوعی که میتواند در قالب کارگروهها و کمیتههای مختلف دنبال شود و بدون تردید حامل دستاورد، هم برای شهری همچون اصفهان و هم شهرهای همرده آن در روسیه است.