به گزارش اصفهان زیبا؛ «هارلد لاسول»، جامعهشناس و نظریهپرداز ارتباطی، کارکردهای مختلفی برای رسانهها برمیشمارد که یکی از مهمترین آنها کارکرد سرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت است؛ چراکه رسانههای جمعی با پخش برنامههای مهیج و جذاب که خاصیت سرگرمی دارند، میتوانند نقش بسزایی در الگوها و دیدگاههای افراد جامعه داشته باشند و آنها را از روزمرگی رها کنند و به سمتوسوی ارتباط و تعامل با محیط سوق دهند.
برخی از جامعهشناسان معتقدند که پرشدن اوقات فراغت و سرگرمشدن با برنامههای پرمحتوای رسانهای سلیقه هنری افراد را افزایش داده و ذهن آنها را پرورش میدهد؛ درحالیکه عده دیگری این موضوع را برنمیتابند و اعتقاد دارند که این برنامهها باعث تنزل سلیقه عمومی میشود و انسانها را به سستی و غفلت ترغیب میکند؛ بنابراین محتواها باید دقیقتر بررسی شوند تا تأثیر واقعی آشکار شود.
نقش رسانهها در ایجاد سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت اقشار مختلف جامعه، اما انکارنشدنی است. اگر تا دیروز رادیو و تلویزیون و مطبوعات جزو رسانههای پُرطرفدار و مخاطب بودند و با تولید محتوا در زمینههای مختلف این نقش را بهخوبی ایفا میکردند و قادر به ارضای هر سلیقهای بودند، حالا اما با گسترش فضای مجازی و همهگیرشدن آن و درنوردیدن مرزها و به تعبیری، بهوجودآمدن «دهکده جهانی»، این فضای مجازی است که افسار اوقات زندگی انسان را به دست گرفته و سبب شده است افراد در هر سنی بخش عمدهای از اوقات فراغت را بهجای گذراندن در فضای شهری در این فضا سر کنند و باتوجهبه سلیقه و نیازهای خود از آن بهره ببرند.
فضای مجازی و قابلیتهای بیشمار آن جذابیتهای بسیاری را برای افراد به ارمغان آورده است؛ قابلیتهایی که تنها با داشتن یک گوشی تلفن همراه بهآسانی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد و باعث میشود افراد اوقات عمده خود را در شبانهروز به گشتوگذار در این فضا اختصاص دهند؛ پس پُر بیراه نیست اگر بگوییم دنیای امروز دنیای فضای مجازی است؛ دنیایی که افراد هر لحظه و هر دقیقه در مواجهه با آن هستند و اوقات عمدهای از عمرشان را در آن سیر و زندگی میکنند و قد میکشند و از مرزهای کشورشان عبور میکنند.
آنطور که آمارهای ارائه شده از سوی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) نشان میدهد، بیش از ۸۰ درصد جوانان ایران که بین ۱۵ الی ۲۴ سال سن دارند، از شبکه اینترنت استفاده میکنند. از سوی دیگر، بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، میزان عضویت در شبکههای اجتماعی برای افراد ۱۵ساله و بیشتر در کشور که در ۱۳۹۶ برابر ۵۳ درصد بوده، در ۱۳۹۹ به ۶۵ درصد رسیده و متوسط حضور روزانه در شبکههای اجتماعی از یک ساعت و چهار دقیقه در سال ۹۶ به یک ساعت و ۳۲ دقیقه در ۱۳۹۹ رسیده است؛ همچنین میزان عضویت در پیامرسان واتساپ در این بازه زمانی سهساله که شامل برشهای زمانی قبل و بعد از پاندمی کروناست از ۲۴ درصد به ۸۸,۵ درصد رسیده و در اینستاگرام از ۴۳,۱ درصد به ۶۸ درصد افزایش یافته است.
هرچند این آمارهای مقایسهای مربوط بهتمامی گروههای سنی بالاتر از ۱۵سال است، حتی اگر با وجود شکاف دیجیتال در سنین بالا، توزیع یکنواختی را برای گروههای سنی مختلف تصور کنیم، نشان میدهد که میزان حضور نوجوانان در شبکههای اجتماعی سه تا چهار برابر شده است؛ حضوری که آسیبشناسان و کارشناسان رسانه بارها از آن بهعنوان فرصت و تهدید یاد کردهاند و گفتهاند که اگرچه حضور نوجوانان و جوانان در فضای مجازی میتواند نتایج مثبتی را برای آنها به همراه داشته باشد، از سوی دیگر اختصاصیافتن بیش از اندازه این فضا به اوقات فراغت و استفاده بیحدومرز از آن بهعنوان ابزاری برای پرکردن اوقات فراغت و تفریح و سرگرمی میتواند پیامدهای مختلفی را هم بههمراه داشته باشد؛ پیامدهایی که بهمرورزمان خود را نشان میدهد و اگر بهصورت مستمر ادامه یابد، این مسئله باعث اعتیاد جوانان و نوجوانان به فضای مجازی میشود.
عدم تحرک کافی نوجوانان و جوانان و ابتلا بهاضافه وزن، دوری از اجتماع و تقویت روحیه فردگرایی، امکان استفاده از شبکههای غیرمجاز با محتوا و تصاویر مبتذل، اعتیاد به شبکههای مجازی، اختلال در روابط بینفردی و اعتیاد به فضای مجازی و اختلال در انجام کارهای روزمره ازجمله پیامدهایی است که بسیاری از آسیبشناسان و روانشناسان دررابطهبا حضور بیحدومرز جوانان و نوجوانان در فضای مجازی برمیشمارند و درباره آن هشدار میدهند.
آنطور که یافتههای پژوهشی با عنوان «بررسی چگونگی رابطه بین مدت گذران فراغت مجازی و تغییر در روابط نسلی» نوشته «فروزنده جعفرزاده پور» نشان میدهد، بین استفاده از شبکههای اجتماعی و همسویی با خانواده رابطهای وجود ندارد؛ ولی میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بهعنوان یک فراغت فعال جمعی اما مجازی با تعامل با خانواده دارای رابطه معکوس و ضعیف است و بر آن تأثیر میگذارد.
به این ترتیب مدت استفاده بیشتر از شبکههای اجتماعی مجازی موجب کاهش تعامل بین نسلها در خانواده میشود؛ همچنین کاربران با مخاطبان مختلفی در فضای مجازی به تعامل میپردازند که یکی از این گروه مخاطبان خانواده و اقوام هستند.
تعامل در فضای مجازی حتی با افراد خانواده و اقوام بر تقویت تعامل نسلی تأثیری ندارد. بررسی مدت استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و رابطه آن با مناسبات نسلی نشان میدهد کسانی که کمتر استفاده میکنند، دارای تعامل بیشتری با خانواده هستند؛ همچنین افزایش عضویت در شبکههای اجتماعی موجب شده است الگوی غالب گذران فراغت به سمت فعال در فضای مجازی تمایل پیدا کند و این وضعیت تأثیرات چشمگیری بر تعاملهای بیننسلی و نیز تغییر در سبک زندگی دارد؛ همچنین گذران فراغت جمعی مجازی حتی اگر با خانواده باشد، به تقویت روابط نسلی منجر نمیشود.
اینجاست که نقش سواد رسانهای و آموزش درست و صحیح به نوجوانان، همانها که در سنین حساس هویتیابی قرار دارند، اهمیت پیدا میکند؛ سواد رسانهای که همواره گفته میشود هدف از آموزش آن به افراد، دادن قدرت کنترل برنامههای رسانه به افراد است. معنای کنترل این است که مخاطبان توانایی اعمال کنترل بر روش برنامهریزی ذهن خود را بیاموزند؛ بنابراین، هدف سواد رسانهای این است که به مردم نشان دهد چگونه کنترل را از رسانهها به خود معطوف کنند.