در این جلسه، رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان با بیان اینکه مهاجرت پیامدها و ریشههای زیادی دارد که باید ساماندهی شود، اظهار کرد: هرگاه قرار است مهاجرت را ساماندهی کنیم، باید در مسیر آن به سراغ ذینفعان محوری برویم تا از ما حمایت کنند.
مصطفی نباتینژاد معتقد است: موضوع مهاجرت یکی از مباحث بسیار مهم است که کشورهای درحالتوسعه، ازجمله ایران با آن روبهرو هستند. معمولا در کشورهایی همچون کشور ایران به مقوله مهاجرت، با دید منفی نگاه میشود.
یکی از مشکلات اساسی هم این است که «مهاجرت» در کشور ما متأسفانه متولی خاصی ندارد! البته چند سالی است که یک رصدخانه مهاجرت احداث شده که بهنوعی زیر پوشش دانشگاه صنعتی شریف است که آن هم جای بحث دارد.
زیرا در دانشگاهی تأسیس شده که پایه علوم انسانی و متخصص جمعیت ندارد! اما بههرحال تیمی تشکیل شده که مسئله مهم «مهاجرت» را پیگیری میکند و در حال حاضر هم اساس کار آنها بیشتر بر پایه مطالعات آماری است.
او ادامه داد: در حال حاضر اگر یافتههایی با موضوع مهاجرت را تجزیه و تحلیل کنند و راهکار ارائه دهند، خوب است؛ اما تاکنون نسخهای برای راهحل آن پیچیده نشده است.
رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان گفت: باید مهاجرت بهعنوان یک پدیده و مسئله اجتماعی بررسی و از همه مهمتر متولی آن مشخص شود؛ هرچند این متولی حالت زنجیروار دارد و نمیتوان یک دستگاه خاصی را بهعنوان متولی امر در نظر گرفت.
دستگاههای مختلفی همچون شهرداری، استانداری و وزارت کشور با این مسئله مرتبط هستند؛ اما متولی اصلی باید روی این مسئله برنامهریزی و سیاستگذاری خاصی داشته باشند که تا امروز شاهد این موضوع نبودهایم.
به اعتقاد من تشکیل جلسهای در درجه اول با حضور افراد مختلف بهخصوص جامعهشناسان و جمعیتشناسانی که ازنظر نظریهای درگیر این موضوع هستند، باید در دستورکار قرار گیرد.
نباتینژاد تصریح کرد: اکنون مرکز جمعیتشناسی در استان وجود ندارد، بهجز دانشگاه دهاقان که حدود 20 سال در رشته جمعیتشناسی فعال بوده و دانشجو میپذیرد و اکثر تحقیقاتی هم که در استان انجام میشود، از سوی همین دانشگاه است.
به هر ترتیب در این مسئله با تشخیص شما هرگونه لازم باشد، میتوانیم وارد شویم و دست یاری میدهیم و آماده همکاری هستیم. او با اشاره به موضوع تحقیق آیندهپژوهشی که در کارگروهی انجام شده است، گفت: بخشی از این تحقیق درباره موضوع مهاجرت کلانشهرها و مجموعه شهری اصفهان و 11 شهر زیرمجموعه اطراف اصفهان است که یکبهیک بررسی شده و مهاجرتپذیری و مهاجرتفرستی آن را تا افق سال 1430 پیشبینی کردیم و دادههای ما خوب است.
رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان اظهار کرد: مهاجرت، یک کلانچالش و ابرچالشی است که فقط ناظر به اصفهان نیست و تقریبا بسیاری از کلانشهرها با این مقوله دستوپنجه نرم میکنند؛ ولی مدلهای آن متفاوت است.
به گفته نباتینژاد، وقتی روندهای جمعیتی مهاجرت را مطالعه کردیم، متوجه شدیم طی دو دهه اخیر سطحی از مهاجرت را از پایگاههای اقتصادیاجتماعی پایین به سمت شهر اصفهان داشتهایم.
یک سطحی از مهاجرت هم از سمت اصفهان به شهرهایی با پایگاههای اقتصادیاجتماعی بالاتر داشتهایم و قدر مطلق آن هم نشانگر آن است که شهر اصفهان مهاجرتفرست است.
وقتی هم تحلیل میکنیم، شاید بخشی از این مهاجرتفرستی اصفهان، ریشه در مهاجرتپذیری دارد.
در نظر داریم این موضوع را در کانون توجه نخبگان ملی خود قرار دهیم تا درنهایت به مداخلههای قانونی برسیم یا در مجلس شورای اسلامی یا در سایر نهادها در دولت انجام شود و مهاجرت بهنوعی ساماندهی پیدا کند و فردی که به این شهرها میآید، به قواعد و قوانین شهر احترام بگذارد و درعینحال شهر هم، مهمانپذیر باشد و در روزهای اول، آموزشهای خوبی ارائه دهد و مهاجران را با شهر آشنا کند و در آغوش خود بگیرد تا مسائل مختلف در این موضوع وارد نشود و بهنوعی به یک هدایت و ساماندهی در عرصه مهاجرت برسیم.
او گفت: به نظرمان رسید که گفتوگوی علمی روی مقوله مهاجرت انجام شود تا از دل گفتوگوهای علمی همزمان یا در کنار و بعد از این گفتوگو، به بسته حساسسازی و گفتمانسازی برسیم که هم مجلس شورای اسلامی، هم دولت و هم نهادهای آنها در سطح محلی و هم عمده نخبگان همراه شوند.
چون هر مسئلهای که در حوزه اقتصادی بر آن دست میگذاریم، ممکن است ریشههای اجتماعی داشته باشد. در حوزههای زیستمحیطی نیز ممکن است این اتفاق بیفتد. حتی باید ذهن صاحبنظران و متخصصان در عرصههای دیگر را به سمتی ببریم که یک نگاه انتقادی به این حوزه و این موضوع داشته باشند.
موضوعی که هماکنون متأسفانه در کشور ما متولی خاصی ندارد. حتی دیدهبانی آن در سطح شهری نیز مدنظر نیست.
رئیس مرکز پروژهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان اظهار کرد: هرچند رصدخانه مهاجرت ذیل دانشگاه شریف تأسیس شده است، اکنون این رصدخانه بیشتر ترددهای بین کشورها را رصد میکند که افراد از ایران به کدام مقاصد و با چه انگیزهای رفتهاند؟!
البته این فعالیت بسیار مبارک است و قطعا باید ادامه پیدا کند؛ زیرا این رصد دادهای در اعتلا و حفظ دستاوردهای کشورمان، همچنین هویت، تمدن و تاریخ ایران مهم است.
حتی باید از مهاجرت خوب هم بهشدت استقبال کنیم؛ یعنی ساماندهی، مدیریت و هدایت بهنوعی باشد که حتی ما برای شهرهایمان بازاریابی کنیم از سمت شهرهایی که میدانیم در آن استعدادهایی نهفته است.
به بیان نباتینژاد، تاریخ به ما نشان داده است که شهر اصفهان بخش قابلتوجهی از توسعه تمدنی خود را مدیون چهرههایی چون شیخ بهایی، ملاصدرا، میرفندرسکی و شاهعباس صفوی بوده است که اتفاقا هیچکدام از این بزرگان اهل اصفهان نبودهاند.
اما نقاط بسیار درخشانی را در تاریخ اصفهان به یادگار گذاشتهاند. در عرض هم که نگاه میکنیم بهصورت همسایگی، هم کشورهای مختلف و حتی برخی از شهرهای داخل ایران بستههای تشویقی و سیاستی قابلتوجهی دارند و از جهتی یک نگاه هوشمندانه به ساماندهی مهاجرت دارند تا بتوانند از فواید و مسائل مثبت آن، نهایت استفاده را ببرند و حداقل مضرات مهاجرت را هم کنترل و از خود دور کنند. این موضوعی است که در حال حاضر بر روی میز است.
چنانچه دادههای موجود در مرز علمی دانشگاههای ما کفایت نکند، مدیریت شهری، شهرداری و شورا، پشتیبانیهایی را درخصوص اقدامات پژوهشی در این امر انجام میدهد.
در حوزههای ترویجی آن و در حساسسازی نخبگانی در فرمت و قالبهایی همچون نشست، کنفرانس، مستند، تاکشو و هر مدلی که باشد، ما استقبال و همکاری میکنیم؛ زیرا در برخی از محلات اصفهان تراکم شهروندان افغانستانی بسیار زیاد است.
البته شاهد مهاجران عراقی و سوریهای هم در اصفهان هستیم، اما به میزان برادران مهاجر افغانستانی نیستند.
موضوع مهم دیگر اینکه اگر بتوان پژوهش، طرح و بسته ترویجی و حساسسازی نخبگانی را با استفاده از اجتماع نخبگان، حال چه نخبگان مؤثر در فضای علمی، چه نخبگان مؤثر در حوزه اجرایی، یک همافقی ایجاد کرد.
هم در عرصه مسئله و هم در عرصه راهکار و بهنوعی یکی از محصولات مسیری که میخواهیم طی کنیم، یک پیشنویس طرح باشد، مؤثر خواهد بود.
اگر واقعا به قانون و بازنگری در قوانین و فرایندها و ساختارهای موجود نیاز است، باید پیشنویسها را آماده کنیم. رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان بیان کرد: شایسته است ما منظومه ذینفعان را بنویسیم و سناریوی تعاملی با آنها تعریف کنیم.
با طرح مردمیسازی حکمرانی مواجه شدم که در حال حاضر روی میز مجلس است و بهطورجدی در حال پیگیری است. زمانی که آقای احمدینژاد شهردار بود، در نظر داشت حتما طرح مهاجرت را عملی کند و گفتمانی هم ایجاد کرد، ولی زمانی که به دولت رفت ،نتوانست طرح را اجرا کند یا در بحث مجلس قبلی، طرح مدیریت یکپارچه شهری، رأی نیاورد.
اما مجدد رئیس مجلس چون سابقه شهرداری هم دارد، عزم آن را داشته و طرح بالا آ مده است. به نظر من در حد توان خود اگر در این مسیر قدم برداریم، در راه ثواب و صلاح جامعه قدم برداشتهایم و درنهایت مؤثر خواهد بود.
تابلوهای تبلیغاتی به افرادی داده شده که در زمینه مهاجرت تبلیغ میکنند
نباتینژاد با بیان اینکه شهرداری بهعنوان یکی از عوامل تسهیلگر است،تصریح کرد: متأسفانه تمام تابلوهای تبلیغاتی شهر به افرادی داده شده است که درزمینه مهاجرت تبلیغ میکنند.
پیشنهاد خوبی است و حتی میتوان این مقوله را در کانون توجه رسانهها قرار دهیم یا دریابیم که نقطهنظر نخبگان دراینباره چیست و نخبگان این موضوع را در چند اولویت قرار میدهند و اصلا ریشه مسائلی را که امروز با آن روبهرو هستند، چنین چیزی میدانند یا خیر.
به دنبال نوع مهمانان ویژهای در سطح ملی هستیم تا فردی بیاید که وقتی روی این کرسی مینشیند مؤثر باشد. به نظر من بهتر است مدعوین از مجمع پژوهشی کلانشهرها، از مجلس، شورای شهرها و از مرکز تحقیقات باشد.
آن نهاد پیگیر باید شکل بگیرد. یعنی چنانچه بتوان بعد از مدتی یک ان. جی. او (ngo) با عنوان مطالبهگری این مسئله تشکیل داد، مؤثر خواهد بود.
او خاطرنشان کرد: ان. جی. اوها در حوزههای محیطزیست، فرهنگی، مذهبی و اجتماعی تشکیل میشوند و پیشبرد خوبی هم دارند؛ اما ممکن است بتوانند از طریق حمایتهای دولتی مطالبهگری مسئله را داشته باشند و رصد کنند. البته در سطح کشور مطالبهگری قشری و صنفی و سیاسی هم به چشم میخورد؛ مثلا هماکنون انجمن افاغنه یا انجمن عراقیهای اصفهان فعال و پیگیر امور هستند.
رئیس مرکز پروژهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان گفت: باید به اصفهان بهواسطه جایگاه بینالمللی و مهمی که بهعنوان یک شهر توریستی و استراتژیک در سطح ملی و منطقهای دارد، توجه ویژهای شود و از مهاجرت بدون ساماندهی و بدون برنامهریزی، به سمت مهاجرت برنامهریزیشده حرکت کند.
البته مهاجرت برنامهریزیشده باید بهگونهای باشد که حساسیتهای اجتماعی ایجاد نکند. چون همه حق خود میدانند که در هر نقطه از ایران که میخواهند زندگی کنند؛ اما ما میتوانیم بهصورت غیرمستقیم مکانیزمهایی را ایجاد کنیم که نهتنها این حق دیده شود، بلکه بتوانیم مهاجرت را رصد و برای آن برنامهریزی کنیم.
از سویی موضوع شهرکهای گلوگاهی میتواند به ما این فرصت و آزادی عمل را بدهد که بتوانیم برنامهریزی لازم در شهر را برای اسکان و انطباق مهاجران با شهر در دستور کار قرار دهیم؛ چراکه مهاجر در شهر وارد شده و سکونت پیدا میکند، اما اگر با شهر انطباق پیدا نکند به حاشیهنشین تبدیل و بهعنوان یک شهروند تلقی نمیشود؛ چراکه ما هم حاشیهنشینی جغرافیایی و هم حاشیهنشینی اجتماعی داریم و جمعیتهای حاشیهای مشکلساز هستند.
بنابراین بحث ممنوعیت و محدودیت نیست، بلکه موضوع ایجاد سازوکارهای پیشبینی برای یک سیستم شهری کارآمد و مؤثر است. در پاسخ به این پرسش که چرا شهر اصفهان با وجود ظرفیتهای زیادی که دارد تبدیل به شهر مهاجرفرست شده است، باید بگویم این وضعیت طبیعی است.
گاهی این مسئله رخ میدهد که ساختار و سازمان شهر بهگونهای میشود که از یک سو مهاجرت معکوس رخ میدهد و از سوی دیگر به دلیل افزایش هزینههای زندگی در شهر، بسیاری از مهاجران به مناطق اطراف بازمیگردند.
اما این به معنی کم شدن جمعیت شهر نیست، زیرا مهاجران فقط محل سکونت خود را به شهرکهای اطراف انتقال میدهند، اما همچنان مرکز یا کلانشهر بهعنوان محل اشتغال و فعالیت آنها باقی میماند و هرچند بهظاهر مهاجرت کم شده، اما بار مهاجرتی به شهرکهای اطراف منتقل میشود؛ بنابراین پدیدهای اتفاق میافتد که هماکنون با آن روبهرو هستیم و آن موضوع مهاجرتهای آوندی است و جابهجایی و حملونقل هنگام برگشت بیشترین معضل آن است.
چنانچه تیپولوژی مهاجران را ازلحاظ انتخاب مقصد مهاجرت، تقسیمبندی کنیم، درواقع به سه نوع تیپولوژی قابلبررسی خواهیم رسید. حال پرسش مطرحشده این است که مهاجری که از شهر و روستای خود جدا میشود و قصد مهاجرت دارد،به کجا میرود و چه کسی است. در بحث مهاجرت و مقصدیابی، مهاجرانی مانند پزشکان، اساتید دانشگاه و تحصیلکردههایی که دارای سرمایههای متوسط رو به بالا هستند، معمولا دورترین مقصدها را انتخاب میکنند و به شهرهای دلخواهشان یا خارج از کشور مهاجرت میکنند.
نباتینژاد تصریح کرد: باید ابتدا یک شناخت و مطالعه جامع از وضعیت مهاجرتی از هر نظر ترتیب دهیم. مقداری داده از سرشماریها داریم و خودمان هم مقداری میتوانیم جمعآوری کنیم.
دیگر اینکه مطمئن هستیم بالاخره رشد جمعیت شهر اصفهان و اطراف آن به چه صورتی است، اما مسئله اکنون موضوع کمیت نیست، بلکه کیفیت جمعیت و مکانیزمها و فرایندهای ارتباطات مکانی و جغرافیایی مطرح است که باید استخراج شود، کیفیتها شناخته شود تا درنهایت بر اساس آن تحقیقی که انجام میدهیم و شناخت دقیق و صحیحی که از وضعیت مهاجرتی به دست میآوریم، بتوانیم گامهای اولیه را برداریم.
موضوع مهم مکانیزمهای مهاجرتی
در ادامه این جلسه، محمود مشفق یکی از اعضای هیئتعلمی دانشگاه اصفهان گفت: موضوع مکانیزمهای مهاجرتی درکلان شهر اصفهان یکی از مسئلههای مهمی است که دوستان به آن اشاره کردند.
اصفهان را باید در یک سیستم کلانتری قرار دهیم که این سیستم ابتدا در منظومههای مکانی و جغرافیایی قرار میگیرد که اصفهان در آن واقع شده است. جایگاه اصفهان از لحاظ تاریخی و جغرافیایی و اثری که بر روی اقتصاد ملی و گردشگری داشته است، در سطح محلی، منطقهای و ملی نقش بسیار مهمی داشته است.
او ادامه داد: خوشبختانه پدیده مهاجرت در قانون اساسی کشور ایران یک انتخاب و آزاد است؛ اما همین آزاد بودن موضوع مهاجرت گاهی اوقات به شیوه صحیح انجام نگرفته یا قواعد غلطی بر آن احاطه شده است که باعث شده نظام سکونتی کشور ما در بسیاری از شهرها از جمله اصفهان دچار خدشه شود که در واقع شاهد یک تنزل هستیم.
البته مکانیزمهای وجوب و مکانیزمهای گریز هم دخیل است.مشفق تصریح کرد: به طور طبیعی مردم در شهریهایی مانند اصفهان که با کمآبی روبهرو هستند و تأثیر سوء آن بر زراعت، کشاورزی و درنهایت بر روی حیات اقتصادی مردم دیده میشود، مردم از آن مناطق مهاجرت میکنند و بهتدریج بسیاری از مناطق روستایی بهخصوص شرق اصفهان خالی از سکنه میشود.
او گفت: بر اساس قوانین مهاجرت، مهاجرت امری پلکانی است و ابتدا مهاجر در نزدیکترین مکانی که به آن دسترسی دارد، ساکن میشود. سپس اگر ازنظر اقتصادی شرایط بهتری پیدا کرد، ممکن است در همان منطقه به نقاط بهتر یا پایتخت مهاجرت کند.
بنابراین اولین شهر برای مهاجرت روستاییان کمبضاعت یا بیبضاعت، اصفهان است که پدیده حاشیهنشینی، گداهای شهری و بینظمی در ساختار و سازمان شهری را به وجود میآورد.
در اصفهان، تهران و بسیاری از شهرها هم به همین شکل شاهد مهاجرت بدون برنامهریزی بودهایم که این موضوع، مدیریت شهری را به یک مدیریت بحران تبدیل کرده است.
یعنی مدیریتی که همواره برای رفع چالشها و مشکلاتی که در شهر رخ میدهد؛ عقبمانده است و درواقع به این مسائل تسلط و اشراف ندارد.
در کشورهای دیگر این مسئله بهخوبی حل شده و پدیدهای به نام «مهاجرت برنامهریزیشده» در بسیاری از کشورهای دنیا دیده میشود؛ بهطور مثال در بسیاری از کشورهای اروپایی، فردی که میخواهد از شهری به شهر دیگر مهاجرت کند، ابتدا به شهرداری مراجعه کرده و علت و مقصد مهاجرت را بیان میکند و بهاینترتیب از مبدأ یک برنامهریزی مبنی بر اینکه این خانواده به علت ارتقای شغلی، بیکاری یا هر علت دیگری از فلان نقطه جغرافیایی به نقطهای دیگر مهاجرت خواهد کرد، انجام میشود.
سپس مقصد مهاجرت به شهرداری اعلام میشود که خانواده نیاز به مکانگزینی دارد و درواقع این سیستم، باعث ایجاد نظم در جابجاییهای مکانی شده است. این عضو هیئتعلمی دانشگاه خاطرنشان کرد: بنابراین در مناطقی مانند در ادامه این جلسه، محمود مشفق یکی از اعضای هیئتعلمی دانشگاه اصفهان گفت: موضوع مکانیزمهای مهاجرتی درکلان شهر اصفهان یکی از مسئلههای مهمی است که دوستان به آن اشاره کردند.
اصفهان را باید در یک سیستم کلانتری قرار دهیم که این سیستم ابتدا در منظومههای مکانی و جغرافیایی قرار میگیرد که اصفهان در آن واقع شده است. جایگاه اصفهان از لحاظ تاریخی و جغرافیایی و اثری که بر روی اقتصاد ملی و گردشگری داشته است، در سطح محلی، منطقهای و ملی نقش بسیار مهمی داشته است.
او ادامه داد: خوشبختانه پدیده مهاجرت در قانون اساسی کشور ایران یک انتخاب و آزاد است؛ اما همین آزاد بودن موضوع مهاجرت گاهی اوقات به شیوه صحیح انجام نگرفته یا قواعد غلطی بر آن احاطه شده است که باعث شده نظام سکونتی کشور ما در بسیاری از شهرها از جمله اصفهان دچار خدشه شود که در واقع شاهد یک تنزل هستیم. البته مکانیزمهای وجوب و مکانیزمهای گریز هم دخیل است.
مشفق تصریح کرد: به طور طبیعی مردم در شهریهایی مانند اصفهان که با کمآبی روبهرو هستند و تأثیر سوء آن بر زراعت، کشاورزی و درنهایت بر روی حیات اقتصادی مردم دیده میشود، مردم از آن مناطق مهاجرت میکنند و بهتدریج بسیاری از مناطق روستایی بهخصوص شرق اصفهان خالی از سکنه میشود.
او گفت: بر اساس قوانین مهاجرت، مهاجرت امری پلکانی است و ابتدا مهاجر در نزدیکترین مکانی که به آن دسترسی دارد، ساکن میشود. سپس اگر ازنظر اقتصادی شرایط بهتری پیدا کرد، ممکن است در همان منطقه به نقاط بهتر یا پایتخت مهاجرت کند؛ بنابراین اولین شهر برای مهاجرت روستاییان کمبضاعت یا بیبضاعت، اصفهان است که پدیده حاشیهنشینی، گداهای شهری و بینظمی در ساختار و سازمان شهری را به وجود میآورد.
در اصفهان، تهران و بسیاری از شهرها هم به همین شکل شاهد مهاجرت بدون برنامهریزی بودهایم که این موضوع، مدیریت شهری را به یک مدیریت بحران تبدیل کرده است.
یعنی مدیریتی که همواره برای رفع چالشها و مشکلاتی که در شهر رخ میدهد؛ عقبمانده است و درواقع به این مسائل تسلط و اشراف ندارد. در کشورهای دیگر این مسئله بهخوبی حل شده و پدیدهای به نام «مهاجرت برنامهریزیشده» در بسیاری از کشورهای دنیا دیده میشود.
بهطور مثال در بسیاری از کشورهای اروپایی، فردی که میخواهد از شهری به شهر دیگر مهاجرت کند، ابتدا به شهرداری مراجعه کرده و علت و مقصد مهاجرت را بیان میکند و بهاینترتیب از مبدأ یک برنامهریزی مبنی بر اینکه این خانواده به علت ارتقای شغلی، بیکاری یا هر علت دیگری از فلان نقطه جغرافیایی به نقطهای دیگر مهاجرت خواهد کرد، انجام میشود.
سپس مقصد مهاجرت به شهرداری اعلام میشود که خانواده نیاز به مکانگزینی دارد و درواقع این سیستم، باعث ایجاد نظم در جابجاییهای مکانی شده است. این عضو هیئتعلمی دانشگاه خاطرنشان کرد: بنابراین در مناطقی مانند اصفهان، شیراز یا دیگر کلانشهرها که نقاط ثقل تمرکز جمعیت به دلیل کارکردهای مختلف اقتصادی و توریستی است، باید سیستم مهاجرت برنامهریزیشده را داشته باشند.
به بیان مشفق، سیستم مهاجرت برنامهریزیشده به معنای نقض حقوق مدنی افراد نیست، بلکه فقط مهاجرت سازماندهی میشود که مشخص شود افراد به چه دلیل، از کجا به کجا مهاجرت میکنند، در کدام منطقه ساکن میشوند، سکنیگزینی آنها در مناطق مختلف شهر به چه شکل میتواند باشد و به دنبال این آگاهیها میتوان برای آنها تدابیر معیشتی چون آب، برق، گاز، تلفن، خدمات شهری، سلامت، بهداشت و امنیت را برنامهریزی و مدیریت کرد.
اما زمانی که ما نسبت به مکانیزمهای مهاجرتی هیچ شناختی نداشته باشیم و ندانیم مهاجران از کجا آمدهاند، در کجا ساکن میشوند و از کدام تیپهای مهاجرتی هستند، اینجاست که مشکلات آغاز خواهد شد! اخیرا مقالهای را با عنوان«مهاجرت و اثر آن بر امنیت» بر اساس بررسی مسائل اجتماعی ایران منتشر کردهام.
طبق این مقاله خود مهاجرت مسئلهساز نیست، بلکه تیپولوژی مهاجران مسئله میسازد. یعنی اینکه مهاجران چه افرادی هستند و چه فرهنگ و دستاوردهایی را به همراه خود به جامعه مقصد منتقل میکنند؛بنابراین باید موضوع تیپولوژی مهاجران و نظام مهاجرتی را شناسایی کنیم.
لزوم پیشروی به سمت کاربست اجرایی
در ادامه این جلسه مرتضی نصوحی، مدیر پژوهش خلاقیت و فناوریهای نوین شهرداری اصفهان گفت: ما پژوهشها را خوب انجام دادهایم و تراکم اسناد هم داریم، اما باید به سمت کاربست اجرایی آن پیش برویم و ببینیم چگونه باید از این پژوهشها استفاده و به سمت مؤثری حرکت کنیم.
اکنون در اصفهان حدود چهار شهرک گلوگاهی وجود دارد که در ارزیابی و اینکه خود را با مجموعه شهر اصفهان هماهنگ کنند، شاید خیلی ارزیابی موفقی حاصل نشود؛ اما نکته این است که مهاجران جذب خردهفرهنگهای پایتختنشینان میشوند؛ ولی در اصفهان ما این جذب را حتی با وجود شهرکهای گلوگاهی نداریم.
به عنوان مثال اصفهان به «شهر تمیز» شهرت دارد و مردم این شهر بسیار رعایت میکنند که زبالهای از خودرو به بیرون نیندازند، ولی خردهفرهنگهایی که به اصفهان مهاجرت میکنند یا در شهرکهای گلوگاهی ساکن میشوند، هرچند برخی از مهاجرانی که پایگاههای اقتصادی و اجتماعی بالاتری دارند از اصفهان میروند و مجموعههای دیگر به اصفهان مهاجرت میکنند و جایگزین میشوند و معمولا در شهرکهای گلوگاهی سکونت میکنند. ولی تا حدود زیادی هضم و جذب فرهنگ اصفهان نمیشوند که این اوضاع برخی مسائل و مشکلاتی را برای شهر اصفهان ایجاد میکند.
شناخت وضعیت موجود برای ساماندهی مهاجرت
ناصر حجازی یکی دیگر از اعضای هیئتعلمی دانشگاه گفت: اکثر مهاجرانی که وارد شهر اصفهان میشوند از استانها و شهرهایی هستند که شاید بتوان گفت ازنظر پایگاه و فرهنگ اجتماعی بعضا از مردم اصفهان، پایینتر هستند.
اکثر مهاجران به اصفهان از استانهای خوزستان، چهارمحال وبختیاری و فارس هستند و این تیپولوژی باعث شده خواستهای که ما از مهاجر داریم، نتوانیم به آنها انتقال دهیم و آنها نیز متقابلا نتوانند در رفتار خویش به ما نشان دهند.
پس اولین گام شناخت وضعیت موجود است. چنانچه شهرداری اصفهان و شورای شهر اجازه دهند باید بر روی این موضوع یک تحقیق کلان شود و دادهها به دست آید تا بر اساس آنها پیشبینیهایی انجام دهیم و بتوانیم مرحله بهگزینی مهاجران را مدیریت کنیم. در مرحله اول باید متولیان امر را در هر اداره، ارگان یا سازمانی که هستند شناسایی کنیم و پسازآن، جلسهای با صاحبان تخصص این امر، همچون جامعهشناسان و جمعیتشناسانی که در استان و خارج از استان هستند و میتوانند در این زمینه به ما کمک کنند،برگزار کنیم.