«یک روز از صبح تا شب، تهرانِ مورد علاقه هدی رستمی را به همراه خودش ببینید، کیفِ هدیه شامل دفتر سفر دریافت کنید و درمورد سفرهای تکنفره از زبان او بشنوید؛ قیمت این تجربه، 11 میلیون و 200 هزار تومان است.» کجای این گزاره و این تعریف تور، اشتباه به نظر میآید که با انتقادات شدیدی روبهرو شده است؟ زوایای مثبت این «اتفاق» چیست؟
لُب کلام این که به نظر من در این مجال، چشم اسفندیار، موضوع Fast queue است که دربارهاش مینویسم.
+ رکورددار «گرانترین تور یکروزه ایرانی»
میتوانیم بگوییم ما با «گرانترین تور یکروزهای که در ایران برنامهریزی شده» روبهرو هستیم؛ دستکم تا به حال برای ایرانیها چنین توری با این قیمت اعلام عمومی نشده بود و خب همین موضوع «ترین» بودنش از چند زاویه، باعث شده فریاد خیلیها از جمله فعالان حوزه گردشگری و به خصوص راهنمایان تور را به همراه داشته باشد.
+ تهرانگردی لاکچری تجربهمحور خیلی ویژه!
تور تهرانگردی هدی رستمی برای دو تاریخ 11 و 18 مردادماه برنامهریزی شده و آنطور که در صفحه تلگرام روتریپ (RoTrip) نوشتهاند، ظرفیت 10 نفره هر دو تاریخ تکمیل شده است. یعنی همین الان که شما دارید این مطلب را در روزنامه میخوانید، اولین گروه حاضر در «گرانترین تور یکروزه تهران» یا تازه سفرشان را شروع کردهاند، یا دارند در کافه مورد علاقه هدی برانچ (وعده نیمروز) میخورند و گپ میزنند، یا نشستهاند پای حرفهای هدی و دارند در کارگاه سفر در کتابفروشی مورد علاقه هدی از زبان خود او درباره سفر تنهایی (Solo Travel) میشنوند و کتاب مورد علاقهشان را هم هدیه گرفتهاند.
شاید هم البته در حال لذت بردن از ماساژ یکساعتهشان هستند یا حاضر در حوضچههای معدنی، اتاق نمک و اتاق سنگهای داغ آتشفشانی اسپا هانا! ممکن هم هست که همین الان مشغول خوردن ناهار ژاپنی باشند یا در ورکشاپ سرامیک لیلا فرزانه مشغول نقاشی روی سفال. البته اگر شب شده باشد، دیگر نوبت شام منحصربهفرد (fine dining) با سپهر سرلک است و البته حسن ختام یعنی کنسرت خصوصی!
البته ناراحت نباشید، اگر مایل هستید این تور را تجربه کنید، بدانید که قرار است به جز این دو تاریخ، تاریخهای دیگری هم اعلام شود که میتوانید با پرداخت 11 میلیون و 200 هزار تومان در آن ثبت نام کنید.
+ چهار کلیدواژه: هدی، معاشرت، لوکس، تفرج
پیدیاف برنامه تور در 4 صفحه در تلگرام منتشر شده است. صفحه اول کاملاً انگلیسی است اما سه صفحه بعدی، همه فارسی! که خب اگر با نگاه تولیدمحتوای صحیح فارسی به آن نگاه کنیم از زوایای مختلف به خصوص ماجرای ویراستاری مشکلات فراوان دارد. در صفحه اول این اطلاعات صرفاً به انگلیسی داده شده: DAYTOUR (تور یک روزه)، ONLY WOMEN`S TRAVEL WORKSHOP )ورکشاپ سفر فقط برای زنان(، A DAY IN TEHRAN (یک روز در تهران)، A travel workshop with Hoda (کارگاه سفر با هدی).
در صفحه دوم توضیحی از زبان هدی رستمی به فارسی آورده شده: «برای روزهای آخر زندگی در تهران، یک سفر یک روزه در شهر طراحی کردم که با هم به نقاطی از تهران بریم که همیشه دوستشون داشتم. تو این یک روز سفر ورکشاپ سفر و ترس رو هم همراه ده نفر همسفر دیگه تجربه میکنیم. به کتابفروشی مورد علاقهم میریم و هر کی یه کتاب رو میگیره که میتونه بعدن با دوستان جدیدش تعویض کنه….».
در بخش دیگر این بروشور سفر توضیح دادهاند: «قراره با یه ون باحال گردش کنیم و به محض ورود هم یه کیف که توش چند تا هدیه است، مثل دفتر سفر میگیرین.» بنابراین میتوان نتیجه گرفت چهار عبارت، اصل و اساس این تور را تشکیل میدهند و «مزیت رقابتی» این تور نسبت به تورهای مشابه هستند: «حضور هدی رستمی به عنوان چهره صاحب نفوذ و جنجالی حوزه گردشگری»، «معاشرت زنان متمول»، «تجربههای اختصاصی لوکس» و «تفرج در تهران».
+ «محاسنِ» تور تهرانگردی گرانِ منحصربهفرد
اما بگذارید با عینک مثبتاندیشی به این «تور تهرانگردی گرانقیمت» نگاه کنیم. حسن اول این است که هر مقصد گردشگری باید مجموعه متنوعی از تورها را برای مخاطبان ارائه بدهد. یعنی اگر از زاویه «صنعت گردشگری تهران» به موضوع نگاه کنیم. این که در این مقصد تورهای رایگان تهرانگردی، تورهای چند ده و چند صد هزارتومانی و البته این تور چند میلیونتومانی را داشته باشیم، چون «تنوع» را به ارمغان میآورد، اتفاق خوبی است و گردش اقتصادی خاصی را هم به همراه میآورد چون برای هر تور 112 میلیون تومان جابهجا میشود.
حسن دوم، تعریف زیرشاخه تازه است. به عبارت دقیقتر، در حال حاضر اکثر تورهای یک روزه شهرگردی در شهرهای مختلف از جمله تهران و اصفهان، در دو دسته تقسیمبندی میشوند؛ دسته اول «تورهای فرهنگی» هستند که مقاصد گردشگری فرهنگی، تاریخی شهرها را به گردشگران ارائه میکنند و مخاطبان خاص دارند. قیمت این تورها در بازه رایگان تا حدود 600 هزار تومان است.
دسته دوم هم «تورهای شاد» هستند که مبنایشان «تفریح» است و هزینهشان در طیف رایگان تا چند صد هزار تومان متغیر است. در این دسته البته یک گروه وسیع دیگر هم داریم که تورهای خصوصی شاد یا به عبارتی، تورهای زیرزمینی شاد هستند و اتفاقا شنیدهها حاکی از آن است که قیمتهایشان حتی از تور هدی رستمی هم بیشتر است چون تفریحات ویژه زیرپوست شهرها را شامل میشوند اما علنی نیستند بنابراین جنجالی به پا نمی کنند.
اما تور تهرانگردی هدی رستمی در دسته سوم یعنی دسته «تفرجی-فرهنگی»ها قرار میگیرد. مبنای این تور بر «تفریحات رسمی در تهران» گذاشته شده و البته با افزودن موسیقی و کتاب و کارگاه سفر و سفالگری دوز فرهنگی هم به آن دادهاند.
+ «گرانگردی» امکانپذیر و طبیعی در کلانشهرهای ایران
وجود تجربههای گرانقیمت در تهران و شهرهای بزرگ ایران، طبیعی و غیرقابل انکارند؛ از رستورانها و کافههایی که منوهای خاص و گران دارند بگیرید تا مراکز اسپا و ماساژ و تفریحات گوناگون با خدمات ویژه و لاکچری. مثلاً شما میتوانید در مرکز تنآسایی هانا در شمال پایتخت، «ژاپن کوچک در تهران» را تجربه کنید.
رنج قیمت این تجربه از یک میلیون و نیم تا هفت میلیون تومان متفاوت است. آتلیه سپهر سرلک هم با منوی متنوع و گرانش (که مثلاً شامل کوفته بادام و زردآلو به قیمت 325 هزار تومان میشود) و نوع سرو و میزبانی منحصربهفردش همیشه پاتوق غذاگردهای لاکچریپسند و روایتدوست بودهاست.
در سطحی متفاوت و پایینتر اما باز هم گران و لوکس، رستورانهایی دیگری هم وجود دارند. مثلاً دو هفته قبل یک شام در کافه رستوران کورد ونوشک مجموعه باملند برای من (یک نفر)، بیشتر از هفتصد هزار تومان آب خورد. شنیدن موسیقی کردی و شام خوشمزه خوردن دلیل حضورم در این رستوران بود اما حاصل چیزی نبود به جز شنیدن صدای نامفهوم خواننده پشت میکروفن (با این توضیح که من موسیقی کردی فوقالعاده و اجراهای به یادماندنی موسیقایی را در خلال فمتور کرمانشاه تجربه کردهام و حلاوت موسیقی اصیل کردی را چشیدهام) با پرداخت هزینه ورودی موسیقی به میزان 150 هزار تومان، نشستن سر تنها میز خالی که در شلوغترین نقطه رستوران بود و خوردن دندهکباب کرمانشاهی به قیمت 521 هزار تومان و پرداخت مالیات ارزش افزوده به اندازه یک پرس غذا!
در بحث غذاگردی انتخابهای لاکچری در تهران زیاد است مثلاً میتوانید یک پرس اسپایسی سالمون روی برنج سوخاری را به قیمت 670 هزار تومان در رستوران مانسون لانژ میل کنید. شام خوردن در بوتیک هتل نظامیه و بوتیک هتل حنا هم از جمله تجربههای لوکس در تهران محسوب میشوند.
اما همه این تجربهها را باید تک به تک خودتان انتخاب و رزرو و تجربه کنید و اگر دنبال پکیجهای نیم تا یک روزه برنامهریزیشده برای تهرانگردی لاکچری (یا حتی اصفهانگردی و شیرازگردی) هستید، باید بگویم گزینههای روی میز بسیار نادر و اندکاند. بنابراین از این زاویه نگاه، اقدام هدی رستمی یک اتفاق تقریباً نو در صنعت گردشگری ایران محسوب میشود و این را میتوانیم حسن سوم کارش بدانیم.
+«گردشگری با چهرهها» گران است!
در کنار همه اینها باید گفت تور تهرانگردی هدی رستمی را میتوان در زمره «گردشگری با چهرهها» طبقهبندی کرد که نه فقط در جهان که در ایران هم سابقه دارد و مثالهای متنوعی را میتوانیم برایش ذکر کنیم. مثلا رشید کاکاوند که به طور ویژه محبوبیتش را از حضور منظم ادبی در رادیو و تلویزیون کسب کرده، در مشارکت با یک موسسه فرهنگی، تورهای چند روزه سفر به اصفهان و شیراز و کاشان و مقاصد دیگر برگزار کرده است. قیمت سفر یک روزه از تهران به کاشان برای بازدید از خانه سهراب سپهری، در تیرماه سال گذشته، یک میلیون و ششصد هزار تومان (مدت برنامه: 5:30 صبح تا هشت شب) بوده است.
منصور ضابطیان که شهرتش را از برنامهسازیهای خلاقانهاش برای صدا و سیما، روزنامهنگاری و نوشتن کتابهای سفر کسب کرده هم طی این سالها در تورهایی حضور داشته است مثلاً در اردیبهشت ماه 97 تور 5 شب و شش روزی با عنوان «کوچه پس کوچه های استانبول» با حضور او به قیمت 2 میلیون و 690 هزار تومان برگزار شد. قیمت این تور در آن سال، از تورهای مشابهش بیشتر بود. شنیده شده سال گذشته هم توری با مدت کمتر با حضور او، به همین مقصد با قیمت بیش از 23 میلیون تومان برگزار شده است.
+ «معایب» تور تهرانگردی گرانِ منحصربهفرد!
اما وجه تمایز هدی رستمی با چهرههای فرهنگی مطرح شده، این است که مخاطب عادی، بیشتر او را با عنوان بلاگری میشناسد که از «دسترسی ویژه به همه چیز برخوردار است»، «در فازی در ایران زندگی میکند که همه نمیتوانند!» و «کارهایی میکند که هر کسی اجازه انجامش را ندارد».
من این «دسترسی ویژه» را با عنوان صف سریع (Fast Queue) توصیف میکنم؛ در رویدادهای مختلف مانند نمایشگاههای بینالمللی (آیتیبی برلین، اکسپوی 2020 دبی و…) دو دروازه ورودی برای رویداد تعریف میشود؛ دروازه عادی آن است که همه وارد میشوند، اگر شلوغ باشد باید در صف طولانی بایستید، همه باید بلیط تهیه کنند، اگر بازرسی تعریف شده باشد، معمولاً دقیقتر است و خلاصه زمان و هزینه بیشتری از مخاطب میبرد و حتی در خیلی از مواقع دسترسیاش به شماری از فضاها محدود یا مسدود است.
اما دروازه دیگری هم وجود دارد که برای «مخاطبان ویژه» طراحی شده؛ سریع است، هزینهای پرداخت نمیکنند (یا هزینه را طور دیگری پرداخت کردهاند که اگر طور دیگری باشد معمولا خیلی هم گرانتر است!)، دسترسی ویژه دارند، رفتار محترمانهتر یا ویژهای با آنها میشود و خلاصه این که تصویری که این دو گروه از یک مکان-رویداد میبینند، تجربه میکنند و بعداً میتوانند روایت کنند، تصویر متفاوت و گاه حتی کاملاً متضادی از آب در میآید! اگر بخواهم دقیقتر بیان کنم بر اساس تجربهام از اکسپوی دبی برایتان شرح میدهم.
مکان-رویداد اکسپوی دبی برای شماری از مخاطبان عادی که تورهای گران هم خریده و عازم شده بودند، کسالتبار، گرم و بیفایده بود چون مجبور بودند در گرما و شرجی هوای دبی در صفهای عریض و طویل بایستد و آخر سر هم اجازه دیدن بعضی از بهترین پاویونها را پیدا نکردند.
اما «مهمانان ویژه»ای هم بودند که با خودروهای برقی شیک و منحصربهفرد در فضای اکسپو گردانده میشدند، بدون ایستادن در صف از بهترین پاویونها دیدن میکردند، مدیران و موثران هر پاویون را میدیدند و هدایای تبلیغاتی با هدف جذب مشارکت و برندینگ ویژه دریافت میکردند، تصویر این مکان-رویداد شیک، جذاب، عالی و منحصربهفرد و پربازده بود.
بنابراین ما با دو تصویر از یک مکان-رویداد طرف هستیم که بستگی کامل به زاویه دید مخاطب دارد؛ تعداد پرشماری از مخاطبان آن تصویر ویژه را دیده بودند که عزم سفر کردند اما با واقعیتی روبهرو شدند که انتظارش را نداشتند. البته بعضیها هم هستند که چون «همراه مهمانان ویژه» اکسپوی دبی را دیدند یا خودشان «مهمان ویژه» بودند، همان تصویر را تجربه کردند و راضی از محضر قاضی برگشتند!
بنابراین «واقعیت اکسپوی دبی» از نظر هر مخاطب چیزی است که شنیده یا تجربه کرده بود و اگر بخواهیم در سطح کلان اکسپوی 2020 دبی را ارزیابی کنیم باید برآیند همه این «تجارب» و «روایتها»ی متفاوت را در نظر بگیریم و برآیند با کمیت رابطه مستقیم دارد.
با سلام و عرض تبریک به دبیر محترم میراث و گردشگری و مجموعه اصفهان زیبا. حدود یک ساله با روزنامه شما آشنا شدم و از این آشنایی بسیار خرسندم. حوزه میراث و گردشگری برایم امری بسیار حیاتی است. باعث خوشحالی می شود هر گاه اثری فاخر در شان پیشنه ایران می بینیم و امیدی در دل روشن می شود که فعالانی همچو خانم حاجاتی برای این میراث گران بها دلسوزانه و مخلصانه پای در عرصه نهادند.
حضور امثالانی چون شما ماییه نشاط میراث و گردشگری ایران زیبا و اصفهانی زیباتر خواهد بود.
سلام ممنون از خانم حاجاتی بابت توضیحات مبسوطشون. به نظرم به غیر از جمع بندی مقاله که راجع به اکسپوی دوبی بود و به خوبی به نکته اصلی مقاله یا بخش fast queue مرتبط نشد، بقیه مطلب خیلی آموزنده بود.