به گزارش اصفهان زیبا؛ تأمین مواد اولیه وارداتی با ارز آزاد برای تولید فرش دستبافت هزینههای تولید را افزایش داده است. افزایش هزینههای تولید درحالی است که حمایت از کارگاههای تولید فرش دستبافت آنطور که بایدوشاید انجام نمیشود؛ تا جایی که بهزعم متولیان این هنرصنعت دولتیها از زیر بار پرداخت درصدی از حق بیمه برای بافندهها شانه خالی کردهاند. درواقع قرار بود 20درصد بیمه بافندهها را دولت بپردازد و 70درصد توسط بافنده پرداخت شود؛ اما از مهرماه سال 1399 این مهم عملیاتی نشد. این تنها بخشی از مشکلات صنعت فرش دستبافت اصفهان است.
موانعی همچون بازگشت ارز حاصل از صادرات برای کالایی که مشخص نیست چه زمانی در بازارهای صادراتی به فروش رود، صادرات فرش دستبافت اصفهان را روی دستانداز قرار داده است. فعالان فرش دستبافت اصفهان بارها در اظهارنظرهایشان اعلام کردهاند که تعهد ارزی برای صادرکنندگان فرش دستبافت، خودتحریمی است.
این سیاستها باعث شده است جایگاه فرش دستبافت این استان در بازارهای صادراتی بهطور محسوسی کمرنگ شود. صادرات، پیشران فرش دستبافت بهشمار میرود؛ اما بررسیها از افت صادرات این محصول حکایت دارد.
فرش دستبافت اصفهان یکی از آثار هنری بسیار غنی است که علاوه بر اینکه سرمایه محسوب میشود نشاندهنده میراث و فرهنگ اصیل ایرانیاسلامی است. نقوش این فرشها چنان روح آدمی را جلا میدهد که با هر بار نگاهکردن به آن احساس سرزندگی به انسان دست میدهد. این فرشها نماد ملت ایران است و در سراسر دنیا یکی از مواردی که کشور عزیزمان ایران با آن شناخته میشود، هنر فرش است.
این فرشها عمر بالایی دارند و از آنجایی که با مواد طبیعی ساخته میشوند، برای سلامت انسان بسیار مفیدند. در کنار آن، فروش و صادرات آنها نیز درآمد بسیار خوبی دارد که اگر بستر مناسبی برای این کار فراهم شود، میتواند تراز تجاری کشور را مثبت کند. در سالهای اخیر مشکلاتی گریبانگیر این صنعت شده است؛ به همین دلیل در قالب یک میزگرد با حضور سجاد جاننثاری (کارشناساقتصادی) سعید عصاچی (رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستبافت) و علی شهبازی (مدیرعامل اتحادیه شرکتهای تعاونی فرش دستبافت روستایی استان اصفهان) مسائل و مشکلات فرش دستبافت اصفهان بررسی شد.
مشکلات حوزه تولید فرش دستبافت در اصفهان چیست؟
شهبازی: تولید فرش دستبافت فرایندی دارد که شروع آن از نقطه صفر، یعنی تهیه مواد اولیه مانند ابریشم، پشم و پنبه است و تا مرحله تبدیل، تکمیل و سپس بافت ادامه دارد که تمام این مراحل مشکلات خاص خود را دارد. در حیطه مواد اولیه در استان اصفهان بالغ بر 60درصد مواد اولیه وارداتی است که میتوان گفت این درصد در شهر اصفهان به بالای 90درصد میرسد و هیچیک با ارز دولتی یا حتی نیمایی انجام نمیشود و همگی با ارز آزاد است.
مواد اولیه در کیفیت بافت فرش اصفهان مؤثر است و فرش اصفهان به کرک و ابریشم معروف است. کرک آن از نیوزیلند وارد میشود و ابریشم درجهیک از چین و درجه 2 را از ازبکستان و روسیه وارد میکنند. همین موضوع واردات و گرهخوردن آن به ارز، عاملی برای افزایش قیمت مواد اولیه در حوزه تولید شده است.
از طرف دیگر، حقوق و دستمزد بافندهها نقش زیادی در هزینه تمامشده تولید فرش دستبافت دارد که به علت وابستگی این زنجیره به یکدیگر، بهخصوص نامناسببودن شرایط فروش و صادرات، به تولیدکنندهها آسیب وارد میشود؛ بنابراین در سطح استان اغلب بافندهها بالای 40سال هستند که اگر به آموزش، تبلیغات و فرهنگسازی در حیطه فرش دستبافت توجه کافی نشود، در آینده نزدیک به لحاظ نیروی انسانی دچار چالش خواهیم شد و باید در موزهها فرشها را ببینیم.
حیطه فرش فضای بسیار گستردهای در حوزه تولید و صادرات دارد و لازم است دولت بهخصوص در زمینه تأمین مواد اولیه و استفاده از ارز دولتی حمایت کافی داشته باشد. در رابطه با ابریشم، باید گفت که هرچند ابریشم داخلی داریم؛ اما بهطور صددرصد نمیتواند نیاز ما را برطرف کند و کیفیت آن برای فرش اصفهان مناسب نیست.
ابریشم داخلی برای بافت نسبتا بد نیست؛ اما برای تار و چله کیفیت خوبی ندارد و این بهدلیل پایینبودن سطح تکنولوژی تبدیل ابریشم است.
آنچه در فضای عمومی عنوان میشود، آن است که طرحهای ایرانی برای بازارهای جهانی بهروز نیست. این موضوع تا چه اندازه موردتأیید شماست و سهم آن در مشکلات موجود برای بازار فرش در حوزه صادرات چقدر است؟
عصاچی: قبل از آنکه به سؤال شما پاسخ دهم، باید در ادامه صحبتهای آقای شهبازی عرض کنم که در حیطه فرش دستبافت در کشور بیش از دومیلیون نفر بافنده شناسایی شدند و در این بازار با احتساب خانوادهها بیش از هشتمیلیون نفر درگیر هستند؛ بنابراین باید نگاه ویژهای به این صنعت داشت و توجه کرد که این موضوع فقط بحث اقتصادی ندارد، بلکه بحث فرهنگی و اجتماعی هم دارد؛ چراکه اگر هشت میلیون نفر بیکار شوند فاجعه است.
از دیگر چالشهایی که برای تولید فرش دستبافت میتوان اشاره کرد، مسئله تهیه ابریشم است. همانطور که آقای شهبازی عنوان کردند، برای تهیه ابریشم مشکل داریم؛ به این صورت که نهتنها ارزی داده نمیشود، بلکه برای کرکی که استفاده میشود برخلاف آنچه ادعا میشود، باید با ارز نیمایی وارد کنیم و صادرات آن نیز آزاد شده است. این موضوع میتواند برای تولیدکننده مشکلاتی را به وجود بیاورد؛ به طوری که قیمت ابریشم و مواد اولیه افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد که اثر خود را درنهایت در افزایش قیمت منعکس میکند و برای رقابت با رقبا کار را سخت خواهد کرد.
در موضوع بیمه تأمین اجتماعی نیز قرار بود بافندهها بیمه شوند که 30درصد توسط دولت و 70درصد توسط بافنده پرداخت شود؛ اما از مهرماه سال 1393 دیگر انجام نشد. دلیل آن هم این بود که مجلس آن را مصوب کرد؛ اما محل بودجهای در نظر نگرفت و بیمه تأمین اجتماعی نیز میگوید بودجه برای خرجکردن نداریم و باید این مشکل بین مجلس و دولت حل شود. در خصوص طرحهای فرش دستبافت، طرحها باید بهروز شوند و به همین دلیل سالانه برای طراحان داخلی و تولیدکنندگان فرش همایشی برگزار میشود تا طراحان معماری و چیدمان ساختمان با طراحان فرش هماهنگی پیدا کنند.
بهطورکلی برای طراحی، دو سبک کلاسیک و مدرن داریم. در طرحهای کلاسیک هنوز حرف اول را میزنیم؛ اما با توجه به مدرنشدن چیدمان بسیاری از خانهها میتوان گفت هنوز در طراحی مدرن قدری ضعف داریم که لازم است در نمایشگاههای خارجی شرکت کنیم و کلاسهای آموزشی برگزار شود.
با توجه به مشکلات شرکت در نمایشگاههای خارجی، لازم است دولت حمایت کند تا تولیدکنندگان بتوانند طرحهای نو و آنچه مخاطب ما امروز برای استفاده در منازل نیاز دارد را ببینند و بر مبنای آن محصوص خود را تولید کنند.
در صحبتها اشاره شد که اکثر بافندهها بالای 40 سال هستند و جوانان رغبتی برای ورود به بازار فرش ندارند. چه مشکلی وجود دارد که جوانان وارد این بازار نمیشوند؟
شهبازی: مشکل ابتدایی و اصلی مربوط به فضای فرهنگی حاکم بر جامعه است؛ بهعنوانمثال صداوسیما باید بافنده را بهعنوان یک هنرمند معرفی کند؛ بهگونهای که بافندهای که در هر نقطه جغرافیایی ایران در حال بافت فرش است، این احساس را داشته باشد که فعالیت هنرمندانهای دارد؛ نه صرفا یک کار مزدبگیری.
وقتی با بافندهها صحبت میشود آنها میگویند که آینده خوبی برای شغل قالیبافی متصور نیستند. درواقع یک دختر حاضر است در یکی از فروشگاهها در سطح شهر 12 ساعت فروشندگی کند و ماهانه درآمد کمی دریافت کند؛ اما حاضر نیست همان درآمد را با روزی چهارپنج ساعت فرشبافی به دست بیاورد. علت آن، این است که از نظر فرهنگی این موضوع جا نیفتاده که این کار هنری است و بافنده در حال تولید هنر است.
در تکمیل صحبت آقای عصاچی لازم است بگویم فرش دستبافت کالای مصرفی نیست، بلکه یک مقوله چندوجهی است. فرش دستبافت یک بخش مصرفی دارد؛ اما تنها کالای داخل منزل است که ارزشافزوده دارد و پس از استفاده نیز بعد از دهها سال ارزشش بالا میرود. این فرش نشانه فرهنگی، اجتماعی، میراث تاریخی و هنری، پرچم، شناسنامه و پیامرسان ماست؛ بنابراین بافنده سهم بسیار زیادی در این حوزه دارد.
تولیدکننده هنرمند است، طراح هنرمند است، فروشنده فرش هم هنرمند است؛ زیرا باید بتواند با انتقال ارزش و جایگاه این فرش، بهخصوص برای مخاطب در نمایشگاههای خارجی تلاش کند تا بتواند فرش را بهخوبی بفروشد.
در این میان با اینکه بافنده هنرمند بوده و نقش مهمی در این زنجیره دارد؛ اما متأسفانه حقوق بالایی برای او در نظر گرفته نمیشود تا از نظر اقتصادی رغبت کند وارد این حوزه شود. از نظر فرهنگی و تبلیغاتی هم این فعالیت جایگاهی ندارد. هنر بافندگی که ما در دنیا عرضه میکنیم، مجموعهای از هنرهاست و داریم فرهنگ را معرفی میکنیم و در دنیا یکی از موارد شناخت کشور ما از راه هنر فرش است.
اهمیت و جایگاه فرش دستبافت را در اقتصاد امروز کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
شهبازی: بهطورکلی فرش دستبافت محصول گرانی است و یک کالای لوکس محسوب میشود؛ اما نسبت به محصولات دیگر یا نسبت به کاری که روی آن انجام میشود، قیمت پایینی دارد.
80درصد از فرش ایران صادراتی است و 20درصد مصرف داخلی دارد که در داخل دارای رقیب هم هست؛ بهعنوانمثال فرش ماشینی و موکت رقیب هم هستند؛ بنابراین میتوان گفت این 20درصد در تزلزل است.
برای صادرات نیز موانعی وجود دارد. فرش توسط آمریکا تحریم است؛ اما علت آن چیست؟ آمریکا روستاها و مناطق فرش دستبافت ما را موردهدف قرار داده است. در 27 استان فرش بافته میشود که میتوان گفت نسبتا کل کشور را پوشش میدهد؛ به همین دلیل آمریکا با تحریم فرش، کل کشور را مورد هدف قرار داده است.
اما موضوع مهم این است که خودمان هم خودمان را تحریم کردهایم و علت آن، این است که مقامات فرش دستبافت را باور ندارند.
با توجه به اینکه فرش دستبافت یک کالای لوکس در اصفهان است و قیمت زیادی دارد، پس چگونه است که حقوق و دستمزد پایینی به بافنده پرداخت میشود؟ سهم بافنده از سود هر فرش چقدر است؟
عصاچی: این موضوع توسط رسانهها بیان شد و موجب شده بین بافنده و تولیدکننده تفرقه بیفتد و بافنده را به سمت اینکه تکبافی کند سوق دهد. چنین اتفاقی موجب رکود بازار شد. نباید به این موضوع نگاه کرد که بافنده در یک روز رقم جزئی دریافت میکند. از آنطرف نگاه کنید که یک فرش 100میلیونی ممکن است در طول سهسال توسط پنج نفر بافته شود.
طبق برآوردها امروز حدود 50درصد هزینه تمامشده یک فرش مربوط به حقوق و دستمزد تولید آن است که به بافنده تعلق میگیرد. درواقع 20درصد برای مواد اولیه، 10درصد مربوط به هزینههای متفرقه چلهکشی و عملیات و حدود 20درصد به کارفرما بابت چندسال سرمایهگذاری تعلق میگیرد؛ پس این نگاه باید تغییر کند که اگر فرشی 100میلیون تومان قیمتگذاری میشود، بافنده از آن سهم کمی دارد.
پیشنهادهای شما برای بهبود شرایط تولید فرش دستبافت چیست؟
عصاچی: یکی از راهکارها، حمایت از کارگاههای متمرکز یا نیمهمتمرکز است. ویژگی خوب این کارگاهها این است که بافندهها در یک فضای کاری حرفهای حضور مییابند و فرش را میبافند. این موضوع باعث میشود نظارت کارفرما بر کار بهتر صورت گیرد، از لحاظ روحی و روانی افراد در کنار یکدیگر بهتر میتوانند کار کنند و مهمتر از همه نیز در فضای متمرکز بهتر میتوان سفارش گرفت و بر مبنای آن فرش را تولید کرد.
یکی از مشکلات ما این است که رقبا در کشورهای دیگر فرشهای سفارشی تولید میکنند؛ اما در حال حاضر ما مجبوریم ابتدا فرش را تولید کنیم و بعد بهدنبال مشتری بگردیم و ممکن است طرحها قدیمی باشند. وقتی بافنده فرش را در منزل شخصی خود میبافد، هیچ تضمینی برای زمان تحویل و اتمام فرش نداریم و اگر برای بافنده مشکلی پیش بیاید، ممکن است بافت فرش طول بکشد.
موضوع بعدی خواب سرمایه است. وقتی کارگاه متمرکز باشد و بافندهها زیاد باشند، کار بهصورت کارگاهی انجام میشود و خواب سرمایه و قیمت تمامشده کمتر میشود. با اینکه قانونی برای حمایت از این موضوع در مجلس در سال 85 تصویب شد؛ اما متأسفانه عملی نشد و بسیاری دیگر از قوانین بیشتر حمایت از تکبافی است که ما مخالف هستیم.
برای هر کسبوکاری هزینههای دولتی مانند مالیات و بیمه وجود دارد. با توجه به اینکه فرش کالایی است که فرهنگ ایرانی را معرفی میکند و انتظارهایی برای معافیتهای مالیاتی ممکن است وجود داشته باشد، هزینههای دولتی در حال حاضر چه وضعیتی دارند؟
شهبازی: در موضوع مالیات مشکلی نداریم؛ چون فرش دستبافت معاف از مالیات است؛ هرچند امسال قانون جدیدی وضعشده که لازم است تمام خریدوفروشها در سامانه مالیات ثبت شود و هنوز تکلیف مشخص نیست. بهطورکلی فرش و مواد اولیه بهخصوص رنگریزی، از مالیات معاف است و دولت و مجلس از بهمن ماه سال 1400 حذف مالیات بر ارزشافزوده مواد اولیه و فرش دستبافت را لحاظ کرد. البته فروشندهها در مغازهها مالیات برای عملکرد خود را باید پرداخت کنند.
گفته شد که فرش دستبافت توسط آمریکا تحریم شده است؛ اما مقامات نیز به اندازه کافی آن را باور ندارند و فرش دچار رکود شده. درواقع خودمان نیز خودمان را تحریم کردهایم.لطفا ابعاد این خودتحریمی را بازگو کنید.
عصاچی: مهمترین عامل رکود فرش تعهد ارزی است. گفته میشود در قبال صادرات باید پول به سامانه بانکی بازگردانده شود که ما مخالف هستیم؛ چراکه بابت خرید آنها دلار از دولت گرفته نشده است.
فرش با کالاهای دیگر متفاوت است. در صادرات فولاد اول آن را میفروشند و بعد صادر میکنند. مواد غذایی یا اول فروختهشده یا اینکه در زمان بسیار کوتاهی فروخته میشود و دلار آن پرداخت میشود؛ اما تاجرهای فرش اصولا شعبهای در خارج از کشور دارند و تولیدکنندهها بهصورت امانی فرش را در اختیار تولیدکننده خارج از کشور میگذارند و ممکن است یک سال بماند تا فروش برود؛ پس نمیتوان گفت که حتما در طی 18 ماه حتما باید پول آن را برگرداند.
پس از پیگیری فراوان در بودجه 1402 در مجلس ابلاغ شد که بر اساس ارزش مواد اولیه که در فرش استفادهشده همان برای پیمان ارزی در نظر گرفته میشود و برای فرش اصفهان 15درصد در نظر گرفته شد که اجرایی نشد؛ درواقع در بودجه ظرفیتی که برای این موضوع در نظر گرفته شده بود عملا اجرا نشد.
در سال 1402 صادرات نسبت به سال قبل کمتر بوده است. زمانی که این قانون ابلاغ شد میتوان مشاهده کرد که افزایش صادرات داشتیم. این موضوع نشان از افزایش انگیزه در تاجر دارد؛ اما همین که تاجران فرش مشاهده کردند که این قانون عملی نشده، صادرات افت کرد.
شهبازی: تمام مشکلات در حوزه مواد، بافت، صادرات و پیمانهای ارزی به دلیل این است که کل فرایند فرش دستبافت خصوصی است و دولتی نیست؛ اما تصمیمگیری درباره آن و بخشنامهها دولتی است. جایگاه دولت حمایت، هدایت و نظارت است؛ به همین دلیل لازم است صنف فرش دستبافت یک نماینده در دولت داشته باشد تا بتواند در سیاستگذاریها مشورتهای لازم را ارائه کند.
نقش شناسنامهدارکردن فرشها در رفع مشکلات فرش چیست؟
عصاچی: متأسفانه دیده میشود که گاهی فرشهایی به خارج از کشور برده میشود و خلاف واقعیت فروخته میشود؛ بهطور مثال فرش ماشینی بهجای فرش دستبافت فروش میرود یا فرش یک منطقه بهجای منطقهای دیگر صادر میشود. اینکه فرش شناسنامه داشته باشد، باعث هویتدارشدن فرش میشود و سبب میشود خریدار بداند فرشی که خریده است دقیقا همانی است که فروشنده عنوان میکند.
خوشبختانه رونمایی از فرشهای شناسنامهدار انجام شد و هر یک از عزیزان تمایل داشته باشند میتوانند فرش را با شناسنامه صادر کنند. این باعث میشود خریدار در سایت مرکز استاندارد بتواند هویت فرش را چک کند.
یکی از موارد حائز اهمیت این است که فرشهای ماشینی به نام فرشهای دستبافت صادر میشود. البته این قابلانکار نیست که اخیرا طرحهای بسیار زیبایی نزدیک به فرش دستبافت زده میشود؛ اما آنچه باعث شده که به فرش دستبافت آسیب برسد این است که آن فرشها به جای فرش دستبافت فروخته میشود؛ بنابراین باید این تمهیدات انجام شود که حتما پشت فرش ماشینی آرم ماشینیبودن زده شود و شناسنامهای که قرار است برای فرش دستبافت تهیه شود به رفع این مشکل کمک شایانی خواهد کرد.
گفته شد فرش ایران نماد فرهنگی است و نیاز به معرفی دارد.به نظر شما نقش دستگاه دیپلماسی کشور در این رابطه چیست؟
شهبازی: در سال 79 فرش دستبافت بهطور مستقیم و غیرمستقیم به 99 کشور صادر میشد و هر فروشگاه فرش دستبافت در خارج از کشور بیانگر یک کنسولگری و معرف فرهنگ و تمدن ایران بود؛ به همین دلیلی میتوان گفت که فرش در ترویج فرهنگ ایرانی نقش بسزایی داشت.
در حال حاضر انتظار از وزارت خارجه این است که حساب ویژهای برای فرش باز کند. همانطور که گفته شد 80درصد از فرش باید صادر شود و اگر نشود، آسیب آن به
هشت میلیون خانواری میرسد که از این بازار ارتزاق میکنند.
طبق آمار گمرک در 10 سال اخیر 90درصد کاهش صادرات داشتیم؛ به صورتی که میزان صادرات فرش از دومیلیارد و 500 میلیون دلار، به زیر 50 میلیون دلار رسیده است و اثر این کاهش صادرات نهفقط برای صادرکننده است، بلکه برای تولیدکننده، بافنده، طراح، مرمتکار، فروشنده، قالیشویی و کشاورزی که پنبه تولید میکند و دامداری که پشم تولید میکند هم از آن متأثر خواهند بود؛ بنابراین لازم است نمایندهای در دولت داشته باشیم تا توجهات به این حوزه در دولت بیشتر شود و وزیر خارجه توجه بیشتری به این موضوع بکند که در این راستا لازم است مدیریت کلان تقویت شود.
با توجه به اینکه فرش نیز مانند سایر کالاهای لوکس و صنایعدستی کالایی است که نیاز به معرفی دارد؛ بنابراین حضور در نمایشگاههای بینالمللی مؤثر خواهد بود. در این راستا چه موانعی برای صادرکننده فرش ایران و اصفهان در نمایشگاههای خارجی وجود دارد؟
عصاچی: نمایشگاهها برای تبلیغات، معرفی فرش و بازاریابی بسیار مؤثر است؛ اما یکی از مشکلات این است که بدون اینکه دولت از تولیدکننده و صادرکننده واقعی حمایت کند، غرفهای را به یک شرکت بدون اینکه ممیزی شود واگذار میکند و این باعث میشود آن شرکت در بعضی مواقع فرش ماشینی را به جای فرش دستبافت بفروشد و بهدنبال این است که در همین نمایشگاه بتواند سود کسب کند و بازگردد؛ اما این شیوه باعث میشود اعتمادی که قرار بود به فرش دستبافت ایران پیدا شود ضربه بخورد و لازم است نظارت بهتری بر کسانی که قرار است غرفهها را بگیرند انجام شود و به این صورت نباشد که هرکسی پول غرفه را پرداخت کرد، بتواند در نمایشگاه شرکت کند.
مورد دوم این است که در اکثر کشورها گمرک آن کشور به دو صورت مالیات دریافت میکند؛ یا اینکه در هر شرایطی حتی اگر فرشی فروش نرود باید مالیات پرداخت شود که رقم بسیار سنگینی میشود یا اینکه مالیات در صورت فروش فرش دریافت میشود که آن مبلغ نیز بهصورت نقد باید پرداخت شود و بازهم سنگین است.
موضوع بعدی جابهجایی پول است. گاهی اوقات حتی در صورت فروش فرش بهخاطر تحریم بانکی مشکل برگشت پول داریم.
مورد بعدی برگشت فرش است. البته این موضوع ارتباطی به نمایشگاه ندارد؛ اما بهطورکلی زمانی که فرش ایرانی که در خارج از کشور فروش رفته آسیب میبیند و لازم است برگردانده شود، مرمتشده و سپس بهطور مجدد ارسال شود، زمانی که این فرش را قرار است وارد ایران کنند، باید گمرکی بابت آن داده شود؛ درصورتیکه مالک این فرش ما بودیم؛ اما از طرف دیگر دیده میشود فرشهای قاچاق در سطح برخی شهرها همانند تهران موجود بوده و بهراحتی معامله میشوند!
موضوع بعدی سفارتخانههاست که لازم است برای نمایشگاه حمایت، تبلیغ و فرهنگسازی کنند. در گذشته چین بزرگترین رقیب ایران برای تولید فرش بود. همان سال سفیر وقت ایران در چین بهدلیل اینکه تراز واردات و صادرات ما هماهنگ نبود، به این نتیجه رسید که تنها کالایی که میتواند به چین صادر شود فرش دستبافت است؛ بنابراین با رایزنی و تبلیغات این امکان فراهم شد که فرش صادر شود و چین که رقیب ایران بود، به یکی از بهترین بازارها برای فروش تبدیل شد.
اکنون نیز بعد از هفت سال که با عربستان هیچ نوع فعالیت اقتصادی نداشتیم و حال آغاز به مراوده کردهایم، مشخص شده که این کشور بازار بسیار خوبی برای فرش ایران خصوصا اصفهان است؛ اما سفارتخانه با طولانیشدن فرایندهای نامهنگاری فرصت سوزی میکند. اگر ما از این فرصت استفاده نکنیم، بقیه کشورها استفاده میکنند؛ به صورتی که الان ترکیه در بازار عربستان جای ما را گرفته است. صادرات ترکیه به عربستان بیشتر از کل صادرات ما به کشورهای دیگر بوده است؛ در صورتی که بازار عربستان فرش اصفهان و قم را میپسندد و نوع تولید ترکیه موردپسند عربستان نیست؛ اما به دلیل اینکه ما نتوانستیم در بازار حضور پیدا کنیم، این اتفاق افتاده است.
شهبازی: نمایشگاههای خارجی برای غرفهدار هزینهبر است و باید دولت از طریق سفارتخانهها بسترسازی کند، بازاریاب همراه خود ببرد، شرایط را بسنجد و تفاهمنامه بسته شود تا هزینه زیادی مترتب غرفهدار نشود. فرش را ما تأمین میکنیم؛ اما تبلیغات و بسترسازی خارجی از طریق سفارتخانهها تا حدی تأمین شود.
خصوصیات و ویژگیهای فرش اصفهان ازنظر شما چه مواردی است؟
شهبازی: استان اصفهان حدود دوزادهسیزده مدل فرش دارد؛ مانند فرش کاشان، نائین، یلمه و… که سرآمد اینها فرش اصفهان است.
علت اینکه حدود 23 تا 24 کشور رقیب در دنیا داریم؛ این است که طرح بسیاری از فرشها را کپیبرداری کردهاند؛ اما فرش اصفهان در دنیا مشابه ندارد و انحصاری است. از ویژگیهای منحصربهفرد آن میتوان گفت که کرک و ابریشم مرغوب دارد، از نظر رنگی دارای رنگ و طرحهای جیغ نیست و از آنطرف خیلی هم ملایم نیست و بهطورکلی فرشی بسیار مرغوب، شاداب و روحیهبخش است.
فرش دستبافت ازنظر فنی از آنجایی که در بافت آن کرک و ابریشم بهکار رفته، فرش زنده محسوب میشود؛ چراکه این کرک و ابریشم از گوسفند زنده گرفته شده است؛ بنابراین روح دارد، انرژی میدهد و انگار با انسان حرف میزند. حتی گیاهی که برای رنگرزی استفاده میشود، از بوتههای زنده گرفته شده است؛ بنابراین غیرممکن است که وقتی روی فرش دستبافت راه میروید آسیب پوستی ببینید.
نقش فرش دستبافت بهویژه فرش اصفهان در سلامت روح و روان خانواده غیرقابلانکار است. در آلمان یکی از دکترها به من میگفت که من مریضهایم را فرشدرمانی میکنم؛ یعنی وقتی از بیماران میپرسیدم که چیدمان منزل شما چگونه است، میفهمیدم فرش آنها ماشینی است و میگفتم بروید فرش دستبافت بخرید و نتیجه آن را در روحیه بیمار میدیدم. فرش دستبافت دارای زمستان گرم و تابستان خنک است؛ بنابراین اگر به فرش دستبافت هوا نرسد و در گوشه اتاق بسته باشد، بید میزند؛ چون به آن اکسیژن نرسیده است.
نظر شما درباره وجود نماینده در دولت در حیطه فرش دستبافت چیست؟
عصاچی: من موافق هستم و لازم است که نمایندهای در حوزه فرش باشد. در اسفند سال 82 در راستای حمایت از تولیدکنندگان و صادرکنندگان مصوب شد که مرکز ملی فرش زیرنظر وزیر بازرگانی وقت تشکیل شود؛ اما متأسفانه پس از مدتی آن فرد جایگاهش پایین آمد و این موضوع امکانپذیر نشد. بعد هم وزارت بازرگانی و صنایع ادغام شد و به وزارت صمت تبدیل شد.
در این شرایط در سالهای گذشته تصویب شد که مرکز ملی فرش زیر نظر میراث فرهنگی برود که با مخالفت تشکلها روبهرو شد. پس از آن در سال گذشته این مرکز با صنایع خلاق، صنایع ورزشی و اسباببازی ادغام شد و رئیس مرکز ملی فرش تبدیل به معاون رده سوم وزیر شد و جایگاهی که در گذشته برای پیگیری مشکلات را داشت درحال حاضر ندارد.
بودجه در نظرگرفتهشده برای مرکز ملی فرش در سالهای گذشته از بودجه یک شرکت خصوصی کوچک هم کمتر بوده است. رئیس مرکز ملی فرش نمیتواند وزیر را ببینید یا حتی یک قانون یا لایحه در مجلس ببرد و از آن دفاع کند. بودجهای هم برای انجام کار ندارد و گاهی اوقات به این نتیجه میرسیم که اگر این مرکز نباشد بهتر است؛ چراکه رئیس این مرکز از صنایع خلاق آمده و دیدگاه او مختص نمایشگاه اسباببازی و مسائل دیگر است؛ درواقع متخصص فرش نیست و اهمیت زیادی به فرش نمیدهد؛ حتی سند راهبردی فرش توسط افرادی آماده میشود که هیچ اطلاعاتی از فرش ندارند و اکنون پس از آمادهشدن به ما میگویند درباره آن نظر بدهید؛ درصورتیکه بسیاری از متنهای آن اشتباه است.