دومین نشست از سلسله نشستهای بازآفرینی شهری که به ابتکار دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه 2 کشور برگزار میشود، به موضوع مهم «نقش و جایگاه تابآوری شهری در بازآفرینی شهری پایدار» اختصاص داشت و توسط دکتر سولماز حسینیون ارائه شد.
این معمار و پژوهشگر، دانشآموخته دکترای تخصصی طراحی شهرسازی در ملبورن استرالیا، سخنرانیاش را با بیان مقتضیات اقدام در بافتهای تاریخی، تفسیر مفهوم تابآوری، ارائه مثالهای جهانی و بیان شش راهحل افزایش تابآوری شهری انجام داد.
در گزارش پیش رو، گزیده مهمترین صحبتهای مطرحشده در این نشست آنلاین را میخوانید.
«دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه 2 کشور» که به ریاست مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان سپرده شده است، سلسله نشستهایی را برگزار میکند که مخاطب هدفشان، مسئولان و تصمیمگیران حوزه بازآفرینی شهری شاغل در فرمانداریها، شهرداریها و استانداریهای استانهای اصفهان، فارس، قم و یزد هستند.
«تابآوری» مثالزدنی مردم ایران طی قرون متمادی
سولماز حسینیون، دانشآموخته دکترای تخصصی طراحی شهرسازی تخصصی از دانشگاه ملبورن است و بیش از 50 مقاله در حوزه تاب آوری شهری به قلم او منتشر شده است.
او از جایگاه یک طراح شهری، معمار و پژوهشگر درباره اصطلاح تابآوری شهری، بیان کرد: «تابآوری یکی از دیدگاههای نوین برای پاسخگویی به تغییرات پیشبینینشده، نیازها و پیچیدگیهای روزافزون شهرها و محیطهای طبیعی و نظامهای ترکیبی است. مفهومی که همگام با توسعه پایدار در رأس برنامههای بینالمللی، کشوری و شهری در تمام جهان قرار گرفته است. تابآوری از دهه 70 میلادی مطرح شده، اما از دهه اخیر اهمیت فراوانی پیدا کرده و یکی از دیدگاهها برای پاسخگویی به نیازهای پیشبینینشده است.»
به روایت او، مفهوم تابآوری راه زیادی را از مهندسی تا روانشناسی و جامعهشناسی تا نظریه سیستمها و نظامهای بومشناختی اجتماعی، پیموده و امروزه وارد عرصههای زیادی در شهرها شده است.
تابآوری نهتنها تعاریف مختلفی در تخصصهای مختلف دارد، بلکه در زمینه شهرسازی و مدیریت توسعه در کشورها، نواحی و شهرهای مختلف بر ابعاد و جنبههای مختلفی تأکید میکند.
از مدیریت بحران گرفته تا خودکفایی شهرها و مزارع شهری؛ هرچند هنوز در عرصه شهرسازی و بهویژه طراحی شهری مفهومی کاملا جدید است و نیاز به تدقیق و تعریف دارد.
حسینیون ادامه داد: «کلمه تابآوری (resilience) چند سال قبل به فارسی ترجمه شده است؛ هرچند این ترجمه براساس مفهومی که در مهندسی و مدیریت بحران کاربرد دارد و در واژهنامهها آمده، انتخاب شده است که هنوز دیدگاههای جدید در واژهگزینی نوین در آنها به کار نرفته بوده است.»
او گفت: «تابآوری، توانایی یک سیستم برای جذب آشفتگیها و اختلالها و جذب با حفظ کارکردها و ساختار اصلی بدون انتقال به یک هویت یا وضعیت جدید است. در این تعریف سیستم پس از فشارها همچنان یکپارچگی و هویت خود را حفظ کرده و حتی مقاومتر شده و به سطوح بالاتری میرسد؛ به طور مثال، مردم ایران در طول هزارهها مردم تابآوری بودهاند و بعد از هر اتفاق، توانستهاند مقاومتر شوند.»
نگاهی به استرالیا؛ از عصر نسلکشی تا دوره حفاظت از نسلها
به روایت این پژوهشگر، انعطافپذیری (adaptability) برگرفته از سیستمهای پیچیده انعطافپذیر بومشناختی اجتماعی است و بر تحول، دگرگونی و تکامل (transformation) تأکید دارد.
براساس «چرخه تابآوری» هر سیستمی مانند یک شهر از نقطه ابتدایی به سرعت رشد میکند و به مرحله ثبات میرسد. بعد فشاری رخ میدهد، آزادسازی صورت میگیرد و تغییرشکل داده و باز خود را نوسازی و بازآفرینی میکند و دوباره این چرخه تکرار میشود.
خیلی وقتها ممکن است برخی از نقاط این چرخه از یک مرحله پرش کند و مثلا از مرحله ثبات به بازآفرینی برسیم؛ مانند نوسازی بافتهای فرسوده کشور پیش از آنکه اتفاقی رخ دهد.
بر این اساس، چهار ویژگی برای نظامهای پیچیده انعطافپذیر مطرح میشوند که عبارتاند از: خودسازماندهی، سلسلهمراتب، ظهور کیفیتهای جدید و قابلیت آموختن. نظامهای تابآور دارای توانایی سازماندهی خود هستند.
بهطوریکه برای داشتن یک شهر یا محله تابآور باید ظرفیتهایی را در آن به وجود بیاوریم که توانایی خودسازماندهی و مدیریت خود را داشته باشد. در این حوزه بحثهای حکمروایی خوب و مدیریتی مطرح میشود تا به محلهها برای مدیریت خود کمک کنند.
آنطور که حسینیون بیان کرد، درباره تابآوری شهری، محورهای زیادی مطرح است. یکی از معروفترین تقسیمبندیها این گونه است: حکمروایی و شبکههای مدیریتی، جریانهای طبیعی که لزوما محیطزیستی نیست و چرخههای طولی تأمین منابع، مدیریت منابع اجتماعی و اقتصادی و کل جریانها را دربرمیگیرد، پویشها و تعاملهای اجتماعی و محیط مصنوع از دیگر بخشها است.
او مثالهایی از شبکههای زیرساخت را هم با ذکر نمونههای جهانی بیان کرد. برای مثال، شهر پاریس در راستای سند تابآوری شهری، درصدد افزایش تعداد درختان شهر است. پاریس شهری فشرده و پرتراکم و بسیار گران است که برای این منظور از حیاط مدرسهها برای کاشت درختان استفاده کردهاند. پارکهای سیلابی نمونههای دیگری هستند که به خصوص در کشورهای آسیایی و استرالیایی برای مقابله با سیل و استفاده از سیلاب بهمنظور مقابله با کمآبی استفاده میشود.
کمیبودن، چشم اسفندیار مطالعات تابآوری ایران است
به روایت حسینیون، نکته مهم دیگر این است که باید توجه کنیم تابآوری شهری همگام با توسعه پایدار قرار داشته و در بسیاری از موارد این دو مکمل یکدیگرند.
در این میان دو گونه از انواع ارتباطها از دیدگاه تعبیر توسعه پایدار و درک رابطه آن با تاب آوری اهمیت بیشتری دارد: طغیان و بهخاطرسپاری. بهعنوانمثال، در گذشته استرالیا بومیان این کشور را نسلکشی کرده است؛ اما اکنون به عنوان یک عنصر هویتی به آنها نگاه میشود و سعی در حفظ نسل آنها دارند.
سولماز حسینیون هفت مورد را بهعنوان معیارهای ارزیابی تابآوری جوامع بیان کرد. این موارد عبارتاند از: حس مکان و احساس تعلق اجتماعی، تنوع در دانهبندی از ریزدانه تا درشتدانه، ابعاد قطعات و ارتفاع و پر و خالی، تنوع در اقشار اجتماعی اقتصادی حاضر، کاربری مختلط، خودسازماندهی و خودبسندگی، تبدیلپذیری، انعطافپذیری، انطباقپذیری، چندمرکزی و استقلالبخشی، پیشبینی و ظرفیتسازی.
او تأکید کرد: «متأسفانه اکثر مقالههایی که امروزه در کشور ما در حوزه تابآوری نوشته میشود، مدلسازیهای کمی است که با واردکردن یکسری داده، میخواهند به یکسری خروجی برسند و بهصورت ماشینی تابآوری را اندازهگیری کنند؛ درحالیکه به گفته کارپنتر و همکارانش تابآوری از یک مکان به مکان دیگر متفاوت است و همیشه باید تابآوری چه به چه را به خاطر داشته باشیم. به این معنا که در درجه اول، مکان و بعد هم موضوعیت مکان بسیار اهمیت دارد؛ بنابراین نمیتوان نسخه یک شهر را برای یک شهر دیگر پیچید. این درحالی است که در بیشتر کشورهایی که اسناد تابآوری تهیه شده است، مطالعههای کیفی و میدانی صورت گرفته است.»
به گفته این معمار پژوهشگر، بازآفرینی پایدار شهری، بر مدار کاهش فقر شهری، ارتقای تابآوری شهری، ارتقای هویت و منزلت مکانی و حفاظت از ارزشها و تحقق حکمروایی شهری میگردد.
بافت تاریخی را تخریب نمیکنند؛ خودروی امدادرسان مناسب میسازند!
دکتر سولماز حسینیون در بخش دیگری از این نشست آنلاین تصریح کرد: «دلیل اینکه بافتهای تاریخی فرسوده نامیده میشود، ناهمگونی اقتصادی، اجتماعی و کارکردی آنها با فعالیتهای جاری است؛ به همین دلیل کوچههای تاریخی و باریک در بافتهای تاریخی در کشورهای زلزلهخیزی مانند ایتالیا، پرتغال و اسپانیا تخریب نمیشود. بلکه خودروهای امدادرسانی متناسب با بافت، استفاده میشود؛ از همین رو راهکارهایی را پیدا کردهاند که در مواجهه با بحران به جای تخریب بافت، با نگهداری از آن، خدمات را مناسبسازی میکنند.»
او به ابزارهایی مانند تعریف کارکردهای جدید برای بافتهای قدیمی و متناسبسازی بافت با روشهای زندگی جدید، بهعنوان عامل افزایش تابآوری محیطها اشاره و تأکید کرد که این مورد باید منطبق با سند ملی کشور هم باشد.
به گفته او، تقویت هویت، کارآمدی و سرمایه اجتماعی راهکار خلق محیطهای تابآور در بافتهای میانی است؛ بهطور مثال، در برلین و بندرگاههای انگلستان، وقتی محیطهای صنعتی کارکرد خود را از دست دادند، به جای تخریب به پارکهای علم و فناوری و خلاقیت برای ایجاد گالریهای هنری تبدیل شدند.
مدل «پنارکی» چرخههای انعطافپذیر
از مجموع پیچیدگی و ارتباطات و شبکهها، پنارکی بهوجود میآید؛ این گزاره در بخشی از صحبتهای سخنران نشست مطرح شد.
سولماز حسینیون در توضیح این موضوع افزود: «در یونان باستان “پن” خدای تغییر بوده است و این اصطلاح در حوزه تابآوری ناظر به ویژگی چند مقیاسی است؛ بهطوریکه چرخهها درون یکدیگر قرار گرفتهاند و با ارتباطات، پیچیدگی که بین آنها وجود دارد، منجر به تحول میشود.»
او همچنین افزود: «در پنارکی متغیرهای کلیدی آهسته و متغیرهای سریع دارای اهمیت هستند؛ متغیرهای آهسته میتوانند مانند یک پاندمی یا خشکسالی باشند. به عبارت دقیقتر، اتفاقی که در درازمدت رخ میدهد، متغیرهای سریع مانند زلزله است. این موضوع ما را به یک مسئله مهم در تابآوری یعنی تغییر ماهیت میرساند که این موضوع هم ما را به حفظ شرایط تعادلی هدایت میکند.»
شش راهحل برای تابآورترکردن شهرها
«روستاشهرها» هم یکی از محورهای بحث این نشست آنلاین بود؛ فضاهایی که دارای هویت ارگانیک و اکولوژیک قوی هستند.
بهطوریکه حضور آنها در میان بافتهای شهری و تلفیق قوی از طبیعت و مصنوع ویژگیهای خاصی دارد. همچنین مزارع درونشهری در این بافتها شکل میگیرد.
باید توجه کرد که سکونتگاههای غیررسمی، دسترسی به خدمات ویژه بهداشتی، آموزشی و حملونقل عمومی و ارزان ندارند.
بسیاری از آنها در نواحی خطرناک مانند حاشیه رودها و درهها ساخته شدهاند. حریم پستهای فشار برق قوی، کارخانههای سمی، بزرگراهها و مانند آن در برخی شهرها تبدیل به سکونتگاههای غیررسمی شده است.
از سویی، مهم است که بدانیم یکی از انواع مداخلههای شهری، اعمال قوانین شهرسازی و چارچوبهای قانونی است.
اعمال این قوانین به قصد ارتقا و کارآمدسازی بافتها انجام میشود؛ پیامدهای کالبدی، فضــایی، اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی دارند که از بسیاری جهات مغفول مانده اند.
به گفته این پژوهشگر، استانهای مختلف کشور در زمینه تابآوری با مشکلاتی روبهرو هستند که برای مثال میتوان به این موارد اشاره کرد: تخریب بافتهای تاریخی که مؤلفه ناپایداری در آنها شاخص است، ناهمگونی فرم و کارکرد محلهها و بناهای تاریخی با عملکردها و خواستههای شهری جدید که به نابودی آنها میانجامد، تخلیه بافتهای درونشهری، ازمیانرفتن هویت تاریخی و دیرینه شهرها، تضعیف سرمایه اجتماعی و همبستگی اجتماعی در محلههای تاریخی شهرها، بحرانهای زیستمحیطی بهویژه کمبود منابع آبی و خشکسالی و فرونشست زمین و چالش تأمین زیرساختها با توسعه بیرویه ساختوسازها.
او در ادامه، شش راهحل عاجل و کلان در زمینه افزایش تابآوری شهری را به این ترتیب بیان کرد: آموزش مدیران شهری و تشویق مردم به مشارکت در امر نوسازی واحدهای مسکونی، تقویت بافتهای تاریخی و تشویق مردم به ماندگاری و کسبوکار، حفظ طبیعت و سختگیری شدید برای جلوگیری از تخریب سرمایههای طبیعی و تاریخی استان، تغییر الگوی ساختوساز و تولید؛ مولد نه مخرب، تقویت استقلال و هویت ویژه استانها و حفظ تنوع همهجانبه در راستای افزایش تابآوری.
او تأکید کرد: «اولین اقدام برای تابآوری در شهرها، از طریق محلهها و جوامع محلی است. اگر محلههای تابآور داشته باشیم، به خاطر اینکه منابع مالی، انسانی و تخصصی ما محدود است، قدرت انجام کار افزایش مییابد. »
حسینیون صحبتهایش را اینگونه به پایان برد: «ما در ایران به مجموعه تعاریف صحیح و علمی درباره تابآوری نیاز داریم و باید همگام با دنیا تعاریف را بازبینی کنیم؛ چراکه تابآوری به معنای بازگشت به قبل نیست و باید بهتر از قبل باشیم. در این راه باید چالشهای خاص کشور را شناسایی کنیم. در این رابطه باید سندهایی با مقیاس شهری، کشوری و… تدوین شود.»