اکوسیستم استارتاپی اصفهان تحت تأثیر فشارهای تورمی نحیفتر شده است. استارتاپها در دو حالت نیاز به منابع مالی پیدا میکنند.
حالت اول در آغاز فعالیتشان است که در این زمان نیاز به تأمین سرمایه اولیه دارند و حالت دوم نیز مربوط به زمانی است که یک استارتاپ تصمیم به توسعه فعالیتهای خود میگیرد.
در سالهای گذشته جوانان با هزینه 300 میلیون تومان میتوانستند استارتاپشان را راهاندازی کنند؛ ولی الان به گفته فعالان استارتاپی کارآفرینان باید (حداقل) بین 600 میلیون تومان تا یک میلیارد تومان سرمایه داشته باشند. البته که این مبلغ برآورد حداقلی است و باتوجه به نوع فعالیت استارتاپها و بازارشان نیاز به سرمایه اولیه بیشتر هم میشود.
در شرایط موجود و تورم روزافزون، هزینه راهاندازی استارتاپ با سرمایهای که شتابدهندهها در اختیار استارتاپها قرار میدهند، تناسب ندارد. افزایش هزینهها باعث شده تا استقبال جوانان نسبت به ورود به اکوسیستم استارتاپی کمتر هم بشود و به اصطلاح اکوسیستم استارتاپی اصفهان دچار خشکسالی شده است.
این روزها استارتاپهای اصفهان به جای اینکه به توسعه کسب وکارشان فکر کنند، بیشتر بهدنبال حفظ کسب وکارشان و بقا در این شرایط اقتصادی هستند.
دو تن از فعالان استارتاپی اصفهان در گفتوگو با «اصفهان زیبا» از افزایش هزینههای استارتاپها و در کنار آن، عوامل دیگری که بر ضعیفشدن اکوسیستم استارتاپی تأثیر گذاشته سخن میگویند.
هزینه استارتاپها سهبرابر شد
نوید ادریس، دبیر کل اتاق بینالمللی جوانان ایران: هزینه تولید بخشی از هزینه راهاندازی استارتاپها را تشکیل میدهد. این تولید میتواند محصولمحور یا خدمتمحور باشد.
این محصولات تا مرحله ورود به بازار نیاز به تأمین سرمایه دارد. در سال گذشته (حداقل) 200 میلیون تا 500 میلیون برای راهاندازی استارتاپ هزینه میشد. البته باتوجه به امکانات مورداستفاده استارتاپها و حوزهای که هر کدام فعالیت میکنند این رقم بیشتر هم میشد.
امسال اما حداقل هزینه برای راهاندازی یک استارتاپ سهبرابر شده است. یعنی حداقل مبلغی معادل با 600 میلیون تومان تا یکمیلیارد و 500 میلیون تومان برای راهاندازی یک استارتاپ موردنیاز است که طبیعتا باتوجه به امکانات موردیاز هراستارتاپ، این مبلغ بیشتر هم میشود.
استارتاپهایی که وارد بخش تولید میشوند، باید هزینههای بیشتری پرداخت کنند. به طور کلی آن دسته از کسبوکارهایی که طراحی محصول دارند به نسبت هزینههایشان بیشتر هم میشود.
شتابدهندهها و مراکز رشد میتوانند هزینههای حداقلی استارتاپها را پوشش دهند. سال گذشته شتابدهندهها معادل با 200 تا 300 میلیون تومان به استارتاپها کمک میکردند.
حمایتهای شتابدهندهها نیز به واسطه شبکهسازی و امکاناتی است که در اختیار استارتاپها قرار میدهند. مانند هزینه مشاوره یا در اختیارقراردادن امکانات فیزیکی و تیمسازی یا پشتیبانی سرور. درواقع تا وقتی که محصول یک استارتاپ به بازار قطعی و به برند قطعی برسد، شتابدهندههابه استارتاپ کمک میکنند.
امسال هزینهها برای استارتاپها اما سهبرابر شده و شرایط برای فعالیت آنها دشوارتر شده است. آمار مشخصی از اینکه راهاندازی کسبوکارهای نوپا چقدر در اصفهان کاهش یافته در دسترس نیست. اما به دلایل تغییرات سیاسی و فرهنگی که اخیرا رخ داده، جوانان دلسرد شدهاند و تمایلشان برای راهاندازی کسبوکار کمتر شده است.
درواقع دیگر آن هیجان و تکاپو را نمیتوان بین جوانان برای سرمایهگذاری در استارتاپها دید. دلیلش هم شوکهای فرهنگی و تغییرات سیاسی است.
در این بین مشکل کمبود نیروی متخصص برای استارتاپها چندان محرز نیست. چون نیروی متخصص برای استارتاپها وجود دارد، ولی به دلیل فردگرایی آنها خودشان را با تیمها تطبیق نمیدهند.
شرایط اکوسیستم استارتاپی به سمت و سویی رفته که بسیاری از استارتاپها قبلا به این فکر بودند که کسبوکارشان را توسعه دهند و وارد بازار کشورهای همسایه شوند. ولی الان فقط به فکر این هستند که با وجود افزایش هزینهها چطور کسبوکارشان را حفظ کنند. این در حالی است که راه توسعه کسبوکارهای مجازی این است که وارد شاهراههای بینالمللی شوند.
خشکسالی اکوسیستم کارآفرینی اصفهان
مهران کرمی، مدیرعامل مرکز نوآوری هاب اصفهان: اوایل دهه 90 استارتاپهایی همچون دیجی کالا، کافه، دیوار و اسنپ راهاندازی شده و با وجود فعالیت آنها امیدواری جوانان نسبت به اکوسیستم استارتاپی و راهاندازی کسبوکارهای نوپا بیشتر شد.
به تدریج بازیگران اکوسیستم استارتاپی همچون شتابدهندهها و وی سی ها وارد فعالیت بازار استارتاپی کشور شدند و در این دوران حتی جذب سرمایهگذاری خارجی و انتقال دانش استارتاپی نیز برای اکوسیستم اتفاق افتاد.
سال 94 اما به واسطه عدم ثبات اقتصادی زنگ خطری برای اکوسیستم استارتاپی روشن شد و به واسطه عدم ثبات اقتصادی سرمایهگذاران خارجی ریسک سرمایهگذاری و بازار ایران را بالا ارزیابی کرده و سرمایهگذاری در اکوسیستم استارتاپی کاهش یافت.
مدل فعالیت شتابدهندهها نیز بیشتر فضای کار اشتراکی و کرایهدادن میزهای اشتراکی برای استارتاپها شد. در سال 96 و 97 کمبود سرمایه در استارتاپها و عدم ثبات اقتصادی و افزایش هزینهها باعث شد استارتاپها به جای رشد بازار و توسعه بیشتر، برای بقا و زندهماندن تلاش کنند.
بیشتر شرکتهای شبهدولتی در استارتاپها سرمایهگذاری کردند و رویکرد سنتی سرمایهگذاری بیشتر شد. همین موضوع هم باعث شد سرمایهها درست مصرف نشود و شاهد شکلگیری استارتاپهای موفق نباشیم.
اکوسیستم استارتاپی تاحدی دچار خشکسالی شده است. علاوه برافزایش هزینهها، شاهد مهاجرت نیروی انسانی متخصص هم هستیم. کمبود نیروی انسانی متخصص، نداشتن دانش سرمایهگذاری استارتاپی، مشکلات رگولاتوری و محدودیتهای وب و دسترسینداشتن به بازار بینالمللی مشکلات این روزهای استارتاپها هستند.
نبود ثبات اقتصادی، استارتاپها راوارد دنیای عدمقطعیت کرده است و هزینه راهاندازی برای استارتاپها باتوجه به حوزه فعالیت و چشماندازی که برای خود تعریف کردهاند متفاوت است. ولی یکمیلیارد تومان حداقل هزینهای است که برای راهاندازی یک استارتاپ لازم است.
صاحبان کسبوکارهای نوپا مطلع نیستند محصولاتی که الان خریداری میکنند تا چند هفته دیگر با همین قیمت عرضه میشود یا خیر! هزینه استارتاپها با توجه به صنعت و بازارشان متفاوت است.
برای برخی استارتاپ بازار به ثبات رسیده و برخی اصلا بازار به ثبات نرسیده است. برخی استارتاپ ها باید اول بازار را معرفی کنند و محصول را توسعه دهند. نیروی انسانی امروزه باتوجه به چالشهایی که در حوزه کارآفرینی وجود دارد استقبالی از راهاندازی استارتاپ نمیکند.
وقتی برای جوانان گزینههای دیگری برای پولدرآوردن هست، وارد اکوسیستم استارتاپی نمیشوند و باوجود چالشهای حوزه استارتاپی بیشتر ترجیح میدهند وارد بازارهای مالی شوند.