به گزارش اصفهان زیبا؛ روز چهاردهم مرداد، مصادف با پنجم اوت، از سوی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی نامگذاری و مقرر شد کشورهای اسلامی، هر سال این روز را در سطح ملی گرامی بدارند.
اعلامیه حقوق بشر اسلامی که در این روز به تصویب رسید، درواقع تلاشی از سوی جامعه مسلمانان برای ابراز هویت دینی خود در سطح جهانی و بیان دیدگاهها و نظرات دین مبین اسلام در خصوص حقوق انسانهاست.
ضرورت تدوین اعلامیه حقوق بشر اسلامی
اعلامیه حقوق بشر اسلامی تصریح میکند که بر اساس شریعت اسلام، حقوق بشر ناشی از کرامت و ارزش ذاتی انسان است. از طرفی، امت اسلامی رسالتی جهانی دارد و معتقد است که اگرچه بشریت، پیشرفت چشمگیری درزمینه علوم و تکنولوژی داشته، اما نیاز او به ایمان و معنویت برای صیانت از حقوق و تمدن بشری، امری واجب و ضروری است.
هرچند کشورهای غربی همواره کوشیدهاند تا با نادیدهگرفتن فرهنگ دیگر ملل و ازجمله کشورهای مسلمان، ارزشهای لیبرالی و سکولاری حاکم بر جوامع خود را در پوشش حقوق بشر بر جهان تحمیل کنند، حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی در برابر این زیادهخواهی غرب ایستاده است.
وقایع اخیر جهان، حاکی از آن است که امروزه، کرامت انسانی، بیشتر از هر زمان دیگری در معرض تهدید قرار گرفته است. فقر، مخاطرههای اقلیمی و زیستمحیطی، سلطهجوییهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، جنگ و کشتار افراد بیگناه و غیرنظامی، تحمیل تحریمهای ظالمانه، حمایت از گروههای تروریست و … نمونههایی از چالشهای حقوق بشر است.
پیشینه حقوق بشر در جهان
بدیهی است که انسانها ذاتا ارجمند و گرامی هستند و کرامت ذاتی انسان، امری بروندینی است. اعتقاد به حیثیت، کرامت و برابری تمام افراد بشر، تقریبا در همه فرهنگها، تمدنها و مذاهب موردتأیید است.
انسان قبل از اعتقاد به دین خاصی از کرامت و حیثیت ذاتی برخوردار است. این دیدگاه همواره از سوی عالمان و فلاسفه جهان و ازجمله ایرانیان باستان موردپذیرش بوده است؛ مثلا کوروش، بنیانگذار سلسله هخامنشی، بهعنوان نخستین صادرکننده بیانیه حقوق بشر در جهان شناخته میشود.
بهدنبال کاوشهای باستانشناسی در بابل، کتیبه کوروش در ۱۸۷۹ میلادی کشف و بهعنوان نخستین اعلامیه حقوق بشر شناخته شد؛ برخی نیز آن را نخستین منشور آزادی نامیدهاند.
مستشرقان کتیبه کوروش را ترجمه کردند و دریافتند که برخی از اصول و مواد کتیبه کوروش با آنچه در اعلامیه جهانی حقوق بشر مندرج است، همخوانی فراوانی دارد.
مباحث مطرحشده در این کتیبه همچون رعایت حقوق اقلیتها، آزادی ادیان و پیروان آنها و حقوقی که برایشان منظور شده، نشان میدهد که در دنیای شرق نیز چنین پیشینه حقوق بشری وجود داشته است؛ هرچند برخی از نویسندگان غربی میکوشند که حقوق بشر را رهآورد غربی جلوه دهند.
حقوق بشر اسلامی
دین اسلام بهعنوان آخرین دین و برنامه زندگی بشری به این مهم توجه ویژهای داشته است. انسان در دین اسلام، دارای مقام و شأن والایی است و خداوند، سروری موجودات و مخلوقات را برای او فراهم ساخته و از روح خود در او دمیده است؛ لذا انسان همواره شایسته تکریم و تعظیم است.
از دیدگاه اسلام تمام انسانها در ذات انسانی با هم برابر هستند و از شرافت و کرامت ویژهای برخوردارند. اسلام قویا کرامت انسانی را تصدیق میکند و تفکر حقوقی اسلام بهگونهای است که حفاظت و گسترش این حقوق تأمین شود.
برای انسان در متون اسلامی علاوهبر کرامت فطری و ذاتی، کرامت اکتسابی دیگری که از اعتقادها و تفکرهای او نشئت میگیرد نیز منظور شده و در نحوه ارتباط او با خدا تعریف میشود.
شأن و حقوق بشری نوع اول، کرامتی جهانشمول است که از آیاتی همچون «و لقد کرمنا بنیآدم»(اسری، آیه ۷۰) مستفاد میشود و نوع دیگر آن که کرامتی اکتسابی و غیرذاتی بوده و مقید به عقیده انسان است، از آیاتی نظیر «ان اکرمکم عندالله اتقاکم»(حجرات، آیه ۱۳) برداشت میشود.
شهید مطهری دراینباره میگوید: انسان (موردنظر) اسلام، تنها یک حیوان مستقیم القامه که ناخنی پهن داشته و با دو پا راه میرود و سخن میگوید، نیست؛ قرآن انسان را مورد عالیترین مدحها و مستحق بزرگترین مذمتها دانسته است؛ از سویی او را از آسمان، زمین و فرشتگان برتر و از طرف دیگر از چهارپایان نیز پستتر شمرده است (مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلام، ص ۲۴۷).
شأن کرامت ذاتی انسان در دین اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر کاملا یکسان نیست؛ چراکه اعلامیه جهانی حقوق بشر یکی از دستاوردهای عقلی بشری در جهان مدرن بوده و لذا بر محور انسان تعریف شده است؛ اما در دین اسلام، ساختار حقوق و تکلیف هر فرد بر محور تعالی انسان شکلگرفته و لذا حقوق بشر اسلامی بر محور انسان متعالی تعریفشده است.
قرآن و کرامت انسانی
بنا بر استقصاء مقاله «جایگاه کرامت انسان در حقوق بشر اسلامی» (فصلنامه مطالعات حقوق بشر اسلامی، زمستان ۱۳۹۱)، تکریم و ستایش قرآن از انسان را میتوان در آیات ذیل مشاهده کرد:
انسان خلیفه خدا در زمین است (بقره، ۳۰).
ظرفیت علمی انسان، بزرگترین ظرفیتی است که یک مخلوق میتواند داشته باشد (بقره، 31_33).
انسان فطرتی خداآشنا دارد و به خدای خویش در اعماق وجودش آگاهی دارد (اعراف، ۱۷۲).
در سرشت انسان، علاوهبر عناصر مادی که در دیگر جانداران وجود دارد، عنصری ملکوتی و الهی نیز موجود است؛ لذا انسان موجودی مرکب از طبیعت و ماورای طبیعت، یعنی مرکب از جسم و جان است (سجده، 7-9).
آفرینش انسان حسابشده بوده و او موجودی برگزیده است (طاها، ۱۲۲).
انسان شخصیتی مستقل و آزاد داشته و امانتدار خداست. رسالت و مسئولیت دارد و از او خواسته شده که با ابتکار خود، زمین را آباد سازد و با انتخابش، یکی از دو راه سعادت و شقاوت را انتخاب کند (احزاب، ۷۲).
انسان از کرامت و شرافتی ذاتی برخوردار بوده و خدا او را بر بسیاری از مخلوقات خویش برتری داده است. او آنگاه خویشتن واقعی خود را درک میکند که بر این کرامت و شرافت واقف شود و خود را برتر از پستیها، دئانتها، اسارتها و شهوترانیها بشمارد (اسرا، ۷۰).
بر این اساس، نظام حقوقی انسان از منظر قرآن نیز به این شرح است:
در دیدگاه قرآن، تفاوت انسانها با یکدیگر مربوط به پیچیدگیهای نظام آفرینش است؛ نه مربوط به تفاوت در شأن ذاتی آنها: ای کسانی که ایمان آوردهاید، ما شما را از زن و مرد خلق کردیم و در دستهها و قبایل متعدد قرار دادیم تا یکدیگر را بهتر بشناسید (حجرات، ۱۳).
همچنین در این نظام قرآنی، ارزش و جایگاه هر انسان، بسته به عمل اوست: هرکس درگرو اعمال خویشتن است (مدثر، ۳۸).
اسلام امتیازطلبیها براساس زروزور و سایر معیارهای مادی را مطرود شمرده و آن را موردنکوهش قرار داده است (سبا، ۳۵-۳۶).
در نظام حقوقی اسلام هر گونه عملی که به شخصیت افراد لطمه وارد کند، ممنوع است. غیبت، تجسس، عیبجویی، مسخرهکردن، طعنهزدن، سخنچینی و تهمت از مواردی است که به آبروی انسان محترم لطمه وارد میکند؛ لذا در آیات قرآن، نهی از انجام این امور صراحتا بیان شده است؛ مثلا در آیات ۱۱ تا ۱۲ سوره حجرات به این مهم اشاره شدهاست.
در این نظام حقوقی، اصل اولیه درباره هر انسان برائت است؛ لذا نمیتوان افراد را به جرمی متهم و آنان را سرزنش و مجازات کرد؛ مگر اینکه دلیل کافی برای اثبات جرم وجود داشته باشد.
قرآن در آیه ۱۱۲ سوره نساء میفرماید: هرکس لغزش یا گناهی را که دستاورد اوست، به بیگناه دیگری نسبت دهد، بار بهتان و گناهی آشکار را بر دوش گرفته است.
اصل دیگر در نظام حقوقی قرآن این است که تکریم شخصیت انسان در این نظام بهحدی مهم است که برای رعایت شخصیت مجرمان نیز مقرراتی وضع شدهاست؛ مثلا عدم اجرای حدود در مواقعی که هوا بسیار سرد یا بسیار گرم است و جلوگیری از اجرای حدود بر افراد زخمی و مریض تا زمان بهبود آنها از جمله این مقررات است (حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۴۹۷).
سیره معصومان و کرامت انسانی
اهمیت کرامت ذاتی انسانها در گفتار معصومان(ع) نیز بهوفور به چشم میخورد؛ مثلا پیامبر اکرم(ص) برای نفی هرگونه تبعیض ناروا در میان انسانها فرمودند: ای مردم! خدای شما یکی است و پدران شما نیز یکی هستند. همه شما از آدم هستید و آدم از خاک (حرانی، تحف العقول، ص ۲۹).
همچنین ایشان در یکی از خطابههای تاریخی خود به مواردی ازحقوق فردی انسانها اشاره کردهاند: هرکس مؤمنی را بترساند با من اعلام جنگ کرده است. ناسزاگفتن و جنگکردن با او کفر است و دستدرازی به مال او نافرمانی خداست و احترام مال او مانند احترام خون اوست (قمی، سفینهالبحار، ج ۱، ص ۴۱).
ایشان در روایتی دیگر فرمودند: خداوند خون و آبروی مسلمان و بدگمانی به او را حرام کردهاست (قرطبی، تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۳۳۲).
شیخکلینی روایت دیگری را با این مضمون از پیامبر نقل کردهاست که «محبوبترین کس در میان خلق خدا، کسی است که به دودمان خدا سود برساند (کلینی، اصول کافی، ص ۱۶۴).
حضرت علی(ع) نیز راجعبه کرامت ذاتی انسان در نهجالبلاغه فرمودهاند: بنده دیگری مباش که خداوند تورا آزاد آفریده است.
حریت و آزادی از آرمانها و اصول مترقی بشر در کرامت انسانهاست. همانطور که بردگی، نشاندهنده تحقیر آدمی است. این اصل مترقی را امامعلی(ع)، ۱۴ قرن قبل بیان کردند.
ایشان در وصیتنامه خود به مالکاشتر درباره رعایت حقوق مردم فرمودهاند: مانند حیوانی مباش که خوردن (مردم) را غنیمت شمری؛ زیرا آنان دو گروهاند؛ یا همکیشان تو هستند یا انسانهایی همانند تو.