مروری بر ارتباط میان صنعت و دانشگاه در استان اصفهان:

یک روایت از یک رابطه

حضور مدیران صنعت در دانشگاه‌ها برای گذراندن دوره‌های آموزشی یا ارتقای تحصیلات تخصصی و از سوی دیگر، حضور استادان دانشگاه در صنعت به‌عنوان مدیر یا مشاور شیوه معمول و متداول ارتباط میان دو نهاد صنعت و دانشگاه بود.

تاریخ انتشار: 10:27 - یکشنبه 1402/12/20
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
یک روایت از یک رابطه

به گزارش اصفهان زیبا؛ داستان رابطه صنعت و دانشگاه به قدمت رابطه شیرین و خسرو یا لیلی و مجنون نیست؛ اما به همان اندازه معروف و ماندگار در ذهن‌ها و کتاب‌هاست و البته داستانی پرکشش و پر از فرازونشیب! دغدغه خلق ارزش و ثروت‌آفرینی از دانش همواره مدنظر سیاست‌گذاران کشور بوده است و در تلاش بوده‌اند با ایجاد ارتباط نزدیک میان دانشگاه و صنعت به این غایت نائل شوند؛ بر همین اساس، در برهه‌های مختلف زمانی و با قالب‌های مختلف این ارتباط دیده می‌شد.

حضور مدیران صنعت در دانشگاه‌ها برای گذراندن دوره‌های آموزشی یا ارتقای تحصیلات تخصصی و از سوی دیگر، حضور استادان دانشگاه در صنعت به‌عنوان مدیر یا مشاور شیوه معمول و متداول ارتباط میان دو نهاد صنعت و دانشگاه بود.

بعدترها دامنه این ارتباط با احداث دفتر همکاری صنعت و دانشگاه و فعال‌کردن و جهت‌دهی به انجمن‌های علمی به شکل جدی‌تری دنبال شد.

قالب‌های مختلف گرچه سبب رضایت طرفین بود و به‌نوعی هر دو منتفع می‌شدند، این‌گونه ارتباط‌ها کمتر سبب نوآوری و خلق ارزش می‌شد و تنها در نگاهی خوش‌بینانه، مسائل کنونی طرفین را برطرف می‌کرد؛ حال‌آنکه ظهور فناوری‌های نوین و اثرگذاری آن‌ها بر صنایع در ده‌های اخیر سبب شده است رابطه صنعت و دانشگاه با چالش‌هایی مواجه شود.

از یک‌سو صنعت نیاز به همکاری با دانشگاه و توجه به مقوله نوآوری باز را بیش‌ازپیش متوجه شده و در تلاش است ارتباط مؤثرتری با دانشگاه برقرار کند و از سوی دیگر، صنعت در خصوص پاسخ‌گویی دانشگاه در مواجهه با مسائل آتی صنعت با عینک تردید و شک نگاه می‌کند؛ بر همین اساس، شاید ارتباط گسترده‌تر با دانشگاه نوعی ریسک تلقی شود؛ اما پرسش اینجاست: آیا این ریسک آگاهانه بوده و ثمره آن، خلق ارزش است یا این ریسک مقصدی جز شکست ندارد؟

پرواضح است که مفهوم ریسک و رشد با هر کسب‌وکاری عجین شده است؛ بنابراین لازمه رشد یک کسب‌وکار، ریسک آگاهانه است. ریسک آگاهانه نوعی از خطرپذیری است که اولا، متوجه باشیم بایستی تفکرمان بلندمدت باشد.

لذا نباید در مدت یک ماه، حتی یک سال از رابطه میان یک صنعت و دانشگاه انتظار خلق ارزش داشت؛ ثانیا، هر پیشرفتی در رابطه میان این دو نهاد بدون توجه به مفاهیم خلاقیت و نوآوری سرابی بیش نیست؛ لذا اگر اراده بر موفقیت و تأثیرگذاری است،

بایستی این رابطه را در بستر اکوسیستم نوآوری هر صنعت تعریف کرد؛ ثالثا، طرفین با درک متقابل و اعتماد دوسویه و همکاری حداکثری توجه داشته باشند که آینده متعلق به آن‌هاست؛ اگر شک و تردید و بدبینی را از خود دور کنند. مطلب آخر اینکه، هر دو نهاد زمان را یک عنصر باارزش مدنظر قرار دهند؛ به‌گونه‌ای‌که تجربه تلخ گذشته، یعنی بی‌توجهی دانشگاه به مسائل کنونی صنعت تکرار نشود.

اما در اصفهان چه خبر است؟

یکی از سیاست‌های وزارت علوم در این دولت، همت‌گماردن به رابطه این دو نهاد است؛ بر همین اساس، وزارت علوم تلاش می‌کند صنایع بزرگ و مادر کشور، ازجمله فولاد و پتروشیمی را به همکاری بیشتر با دانشگاه‌ها متقاعد سازد.

برخی صنایع آینده و حیات آتی خویش را درگرو اکسیر نوآوری می‌دانند و سرمنشأ آن را نیز دانشگاه عنوان می‌کنند؛ بر همین اساس با راه‌اندازی مراکز نوآوری در دانشگاه‌های استان و حمایت از پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دکتری به‌دنبال خلق ارزش و ثروت هستند؛ گرچه عمر این حمایت چندان طولانی نیست و بایستی برای قضاوت دقیق‌تر فرصت بیشتری را در اختیار داشت.

فولادمبارکه، اپتیک و لیزر اصفهان، پالایشگاه اصفهان، اسنوا، پتروشیمی رجال، هسا و شهرداری اصفهان ازجمله شرکت‌ها و سازمان‌هایی هستند که هریک با تعریف نوعی از رابطه به‌دنبال دستیابی به فناوری یا محصول متمایز و ارتقایافته خویش هستند.

در عین کوشش و ورود صنایع بزرگ اصفهان به دانشگاه‌ها، اما معضل بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی اصفهان حل نشده است؛ پس دورازذهن نیست که سیاست‌گذاران دراین‌خصوص طرحی نو دراندازند و برای سرمایه انسانی فرهیخته و دانشگاهی اصفهان برنامه‌ریزی مجدانه‌ای داشته باشند.

البته منظور از برنامه‌ریزی، لزوما استخدام این افراد نیست؛ چراکه طبعا نه صنایع از چنین ظرفیتی برخوردارند و نه لزوما دانشگاه‌ها متناسب با نیاز صنعت تربیت دانشجو داشته‌اند؛ پس چه باید کرد و دراین‌رابطه چه مواردی را باید مدنظر قرار داد؟

اول‌ازهمه دانشگاه بایستی نظام آموزشی کمیت‌محور خود را که صرفا بر اساس فلسفه تولید است، به نظامی کیفیت‌محور و مبتنی بر فلسفه بازاریابی تغییر دهد. به‌عبارت‌دیگر، دانشگاه صرفا مبتنی بر رشته‌ها یا استادان خود، دانشجو جذب نکند؛ بلکه مبتنی بر نیاز صنایع و روندهای نوظهور فناوری دنیا، به تربیت دانشجو همت گمارد. چنین مؤلفه‌ای در استان اصفهان بیش از هر استان دیگر اهمیت دارد.

این استان، استانی صنعتی است که در بسیاری از حوزه‌ها همچون فولاد، پتروشیمی، نساجی، سنگ و… از قطب‌های صنعت کشور به‌شمار می‌رود. بررسی وضعیت فعلی و ترسیم آینده‌ای که صنایع استان، به‌ویژه صنایعی که به‌عنوان صنایع مزیت‌دار استان محسوب می‌شوند و حرکت برای پاسخ‌گویی به نیازهای فعلی و آینده از ضرورت‌های تحول در نظام آموزشی استان محسوب می‌شود.

از سوی دیگر، در نظام آموزشی خود تنها به ارائه دروس متداول تخصصی اکتفا نکند و تلاش کند متناسب با نسل سوم دانشگاه‌ها، یعنی دانشگاه‌های کارآفرینی، روحیه کارآفرینی را در دانشجویان تقویت سازد؛ بنابراین هر دانشجو بایستی با مفاهیم ابتدایی کسب‌وکار آشنا شود و مهارت‌های فردی خویش را در راستای کارآفرینی ارتقا دهد.

در حال حاضر کمبود نیروی انسانی در صنایع استان اصفهان، مشکلی جدی محسوب می‌شود. یکی از چالش‌های واحدهای تولیدی استان در حوزه جذب نیروی انسانی، حاکی از آن است که نوعا فارغ‌التحصیلان به لحاظ مهارتی در سطح پایینی قرار دارند و چنین وضعیتی مستلزم آن است که با تخصیص منابع مالی و گذراندن زمان موردنیاز، نیروی استخدام مهارت موردنظر را فرابگیرد.

نکته حائز اهمیت آن است که پیوند صنعت و دانشگاه در استان اصفهان می‌تواند از هدررفت منابع و تلف‌شدن زمان هم برای فارغ‌التحصیلان و هم برای صنایع و واحدهای اقتصادی استان جلوگیری کند.

از همین رو بیان شد که می‌بایست در خصوص پیوند صنعت و دانشگاه طرحی نو درانداخت تا بتوان در 1403 شاهد تحول در این حوزه بود؛ به‌علاوه انتظار می‌رود دانشگاه و به‌طور مشخص، استادان دانشگاه تلاش کنند که هسته‌های مسئله‌محور و فناور را در دانشگاه ایجاد کنند؛ چراکه این‌گونه هسته‌ها معمولا از شتاب بیشتری برای تشکیل شرکت‌های دانش‌بنیان برخوردارند.

درواقع همان‌طور که چاپ مقالات یکی از وظایف استادان دانشگاه برای ارزیابی عملکرد به‌شمار می‌رود، ایجاد هسته‌های فناور و راهبری این هسته‌ها برای فهم و حل مسائل صنعت نیز می‌بایست به‌عنوان یک برنامه در دستورکار استادان و یک شاخص کلیدی در ارزیابی عملکرد استادان قرار گیرد.

از سوی دیگر، صنایع برای دانشجویان تنها برنامه استخدامی نداشته باشند؛ بلکه برای دانشجو و ایده و پژوهش‌ها برنامه‌ریزی کنند؛ به‌گونه‌ای که یک دانشجو از ابتدای ارائه ایده یا پژوهش تا تولید یک محصول و درنهایت، نوآوری در صنعت در کنار خود یک صنعت حامی داشته باشد.

نقش پررنگ شتاب‌دهنده‌ها به‌عنوان حلقه واسط برقراری یک رابطه نوآورانه و سودآور میان دانشجو و صنعت بسیار پررنگ است که در صورت تقلیل نقش یا نگاهی منفعلانه نمی‌توان انتظار نوآوری و خلق ارزش را از این رابطه صنعت و دانشگاه داشت. به نظر می‌رسد با توجه به ظرفیت‌های صنعتی استان اصفهان بتوان در حوزه‌ها و رشته‌های مختلف صنعتی اقدام به تأسیس شتاب‌دهنده‌ها کرد.

در حال حاضر برخی از این شتاب‌دهنده‌ها در حوزه‌های تجارت و سرمایه‌گذاری در استان فعال هستند. استفاده از تجربه چندساله آن‌ها می‌تواند در ترسیم مسیر بهتر توانمندسازی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی مفید واقع شود.

آنچه به‌طور خلاصه در این یادداشت بنا بود مطرح شود، این است: لزوم تحول در پیوند صنعت و دانشگاه نیازمند فراهم‌شدن تحول در برخی از زیرساخت‌ها و تعریف‌کردن فرایندهای جدیدی است که در بین استان‌های کشور استان اصفهان بیش از هر زمان دیگری، نیاز به آن دارد؛ رویکردی که می‌بایست در 1403 به‌عنوان یکی از اولویت‌های اصلی استان قرار گیرد.در یادداشت آتی بیشتر خواهیم گفت و خواهیم شنید!

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

7 − شش =