گفت‌و گو با مجیدصفاتاج:

جامعه صهیونیست در مسیر زوال؟!

مجیدصفاتاج، تحلیلگر ارشد حوزه فلسطین، به «اصفهان زیبا» از ریشه اعتراضات در فلسطین اشغالی و آینده صهیونیست‌ها گفت.

تاریخ انتشار: 03:03 - دوشنبه 1402/01/28
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
جامعه صهیونیست در مسیر زوال؟!

در هفتادو پنجمین سالگرد تشکیل رژیم صهیونیستی و با قدرت‌گرفتن مجدد بنیامین نتانیاهو با عنوان نخست‌وزیر این رژیم جنایات آن‌ها علیه مردم فلسطین به اوج خود رسیده است. در عین حال عدم انسجام ساختاری کابینه افراطی نتانیاهو از یک سو و تحت فشار قرارگرفتن این رژیم از سوی نیروهای مقاومت در مناطقی چون کرانه باختری و غزه از سوی دیگر، ماهیت سیاسی و اجتماعی صهیونیست‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده است.

آنچه تحلیلگران نیز بر آن تأکید دارند و معتقدند اسرائیل هم اکنون چه در حوزه داخلی و چه در حوزه منطقه‌ای و بین‌المللی تحت فشار و به مرحله فروپاشی و سقوط نزدیک است. شرایطی که روز به روز افزایش می‌باید و به نوعی صهیونیست‌ها را نگران آینده و موجودیت خود در اراضی اشغالی کرده است.

در بررسی تنش‌های داخلی رژیم صهیونیستی و اعتراضات به سیاست‌های نتانیاهو و همچنین پیش بینی در خصوص آینده صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی، «اصفهان زیبا» با مجید صفاتاج، مدرس دانشگاه و مؤلف دانشنامه هشت‌جلدی «فلسطین» گفت‌وگو کرد.

به بیان این کارشناس مسائل خاورمیانه، در حال حاضر کل سرزمین‌های اشغالی فلسطین در معرض تهدید است و شکست تدریجی رژیم صهیونیستی در حوزه مقابله با جریان مقاومت در خارج و همچنین افزایش چالش‌های سیاسی‌اجتماعی آینده تاریکی را برای این رژیم جعلی رقم زده است. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

وقایع داخلی فلسطین اشغالی نشان می‌دهد که صهیونیست‌ها دوران پرتنش همراه با اختلافات داخلی را سپری می‌کنند؛ حقیقتی که رژیم صهیونیستی نمی‌تواند آن را انکار کند. از مهم‌ترین عواملی که باعث شد اسرائیل به این مرحله از فروپاشی برسد، بگویید.

شرایط کنونی جامعه صهیونیستی، به‌عنوان یک فاجعه برای این رژیم به‌شمار می‌رود؛ فضایی که از درون دچار مشکلات بسیار عدیده‌ای است که البته منحصر به اتفاقات اخیر نیست، بلکه ریشه در گذشته و تاریخ شکل‌گیری رژیم صهیونیستی و سیاست‌های آن دارد. در سال ۱۹۴۸ میلادی، زمانی که رژیم صهیونیستی تشکیل شد، کمتر از ۶ درصد از کل اراضی فلسطین متعلق به یهودی‌ها بود.

در آن زمان رژیم صهیونیستی برای اینکه بتواند هم به لحاظ جمعیتی و هم به لحاظ جغرافیایی توسعه پیدا کند، چند سیاست را دنبال کرد. اولین سیاست انتقال یهودی‌ها از سراسر کشورها به سرزمین فلسطین اشغالی بود که این جابه‌جایی و انتقال به وسیله یک آژانس یهودی از طریق زمین، دریا و هوا صورت گرفت.

دومین سیاست آن‌ها بیرون‌راندن اعراب از فلسطین بود که در این مسیر صهیونیست‌ها دست به کشتارهای وسیعی هم زدند. سومین سیاست آن‌ها شهرک‌سازی برای یهودی‌هایی بود که به سرزمین فلسطین انتقال داده می‌شدند. صهیونیست‌ها در اجرای سیاست‌های سرکوب‌گری و اخراج اعراب از فلسطین و همچنین شهرک‌سازی‌ها مشکل خاصی نداشتند و به هر ترفند و شیوه سرکوب‌گرانه‌ای که بود مردم را از سرزمین خود بیرون می‌کردند.

اما در موضوع انتقال یهودی‌ها به سرزمین فلسطین، دچار مشکل بودند؛ چراکه مهاجران یهودی از همه نقاط عالم با فرهنگ‌ها، گویش‌ها و زبان‌ها و آموزه‌های دینی متعدد و گوناگونی بودند. در آن زمان حتی برخی از مهاجران به فلسطین به دلایل اقتصادی خود را یهودی جا می‌زدند که این گوناگونی و شرایط باعث اختلافات و اتفاقات بسیاری شد.

مقامات و سران صهیونیست خود از کدام فرقه یهودی بودند؟

از جامعه یهودی حاضر در سرزمین فلسطین که اکثریت آن‌ها از خارج به این سرزمین مهاجرت کرده بودند، چهار طایفه اصلی شکل گرفت.

یهودیان اشکنازی یا غربی‌تبار که کل ارکان اصلی حکومت (نهاد ریاست جمهوری، نخست‌وزیری، وزارتخانه‌های حساس و کلیدی) در اختیار آن‌ها بود، طایفه یهودیان سفارادی به معنای شرقی‌تبار که از آسیا و کشورهای عربی و همچنین برخی کشورهای آفریقایی وارد فلسطین شده بودند و دوطایفه دیگر نیز با نام های قرائیم و حفیظی که عمدتا کسایی بودند که سابقه طولانی حضور در بیت‌المقدس را داشتند.

رژیم صهیونیستی نیز به دلیل داشتن سیاست‌های تبعیض‌نژادی خود که تنها یهودی‌های اروپایی می‌توانند در رأس ارکان قدرت قرار گیرند، علیه یهودی‌هایی که غیرغربی‌تبار بودند، اقدام کرد و به ترتیب شکاف اجتماعی و سیاسی را درون فرقه‌های یهودی حاضر در فلسطین به‌وجود آورد؛تفکری که به‌تدریج باعث شکل‌گرفتن یک چالش جدی شد.

در ادامه به دلیل این اختلافات درونی، در ارکان قدرت اسرائیل که شامل دو حزب اصلی لیکود و کارگر بودند، انشعابات جدیدی شکل گرفت و این انشعابات افزایش یافت. شرایطی که باعث شده است بیش از دودهه هیچ حزبی به‌دلیل وجود اختلافات نتواند اکثریت مطلق آرا را در پارلمان به دست بگیرد و حکومت یک دستی را ایجاد کند. در این بین حکومت‌های ائتلافی بسیاری هم وجود داشتند که اعضای آن‌ها در مدتی کوتاهی پس از تشکیل دولت از ائتلاف خارج می‌شدند و دولت بار دیگر در اقلیت قرار می‌گرفت و انتخابات مجدد برگزار می‌شد.

همچون سال‌های اخیر…

بله؛طی چهار سال اخیر بیش از چهار دولت در رژیم صهیونیستی تغییر کرده است.

رویکرد برخی از مقامات صهیونیستی جدای از سیاست تبعیض‌نژادی و اختلافات درونی که مطرح کردید را تا چه اندازه در به‌وجود آمدن شرایط کنونی بحران در فلسطین اشغالی دخیل می دانید؟

همان‌طور که اخیرا شاهد بودیم، در کنار سیاست‌های تبعیض‌آمیزی که در رژیم صهیونیستی سال‌ها وجود داشت، بنیامین نتانیاهو نیز طی اقدامی برای فرار از محاکمه در ایجاد مسئولیت قضایی باعث شد که جامعه یهودی خاموشی که در اسرائیل سرکوب شده بود، به آتش زیر خاکستر تبدیل شود.

برخی مقامات صهیونیستی بارها عنوان کرده‌اند که انتقال یهودی‌ها به سرزمین فلسطین به مثابه تزریق خون در رگ‌های حیاتی اسرائیل است که اگر این انتقال قطع شود، تزریق خون به رگ‌های حیاتی اسرائیل نیز قطع خواهد شد. از طرفی، انتقال یهودی‌ها به فلسطین با هر فرهنگ‌ها و گویشی نیز همچون خون آلوده در بدنه رژیم صهیونیستی بود که هم اکنون چهره خود را نمایان کرده است که اوج آن به اعتراضات خشونت‌آمیز طی هفته‌های اخیر در تل آویو و دیگر شهرهای فلسطین اشغالی برمی‌گردد.

به سیاست‌های اخیر کابینه نتانیاهو در بازگشت دوباره او به قدرت اشاره کردید؛ دولتی افراطی که از دی ماه سال گذشته به شکل واضحی مسیری خشونت‌آمیز و دیکتاتوری را در سیاست داخلی و خارجی (حمله به معتکفین در مسجدالاقصی تا حملات متعدد به سوریه و لبنان) در پیش گرفت و جنایات و تجاوزات خود را به اوج رساند. در پس این اقدامات نتانیاهو چه اهدافی نهفته است؟

نتانیاهو با ارائه طرح قضایی برای دائمی‌کردن حکومت خود، با واکنش‌ها و اعتراضات بسیاری مواجه شد که او را مجبور به عقب‌نشینی کرد؛ با این حال اعتراضات پایان نیافت؛ به همین خاطر او برای اینکه بتواند افکار عمومی را متوجه خطر دیگری غیر از دولت خود کند، به اقداماتی همچون حملات شدید به نمازگزاران در مسجدالاقصی و همچنین حمله به سوریه دست زد.

نظریه‌پردازان اسرائیلی بارها این موضوع را مطرح کرده بودند که بزرگ‌ترین خطر برای اسرائیل فروپاشی و اختلافات درونی است. حالا نتانیاهو برای اینکه بتواند این خطر را به سمت خود کم کند، افکار عمومی جامعه صهیونیستی را متوجه بیرون مرزها و ایران‌هراسی را مجددا مطرح کرد. برای مثال بمباران سوریه طی سال‌های گذشته از سوی صهیونیست‌ها با هدف سرنگونی و تضعف دولت سوریه و مقابله با محور مقاومتی که ایران در آن حضور دارد، صورت گرفته است؛ اما حملات اخیر صهیونیست‌ها به سوریه تنها برای مقابله با ایران در سوریه است.

منظور از ایران‌هراسی از سوی صهیونیست‌ها چیست؟

هدف اصلی صهیونیسـت‌ها در آتش به‌پاکردن در خارج از مرزهای فلسطین این است که خطر جریان مقاومت را در نظر افکار عمومی بیشتر از دولت خود جلوه دهد. قصد نتانیاهو از آغاز تحرکات در غزه و همچنین کرانه باختری این است که اعلام کند خطر اصلی، جریان مقاومت و ایران است تا به‌نوعی از باتلاقی که در آن گرفتار شده است، نجات پیدا کند.

هم اکنون موقعیت صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی در بحرانی‌ترین سطح خود قرار دارد. در این فضا چه تهدیداتی متوجه این رژیم است و احتمال چه واکنشی از سمت آن‌ها می‌رود؟

در حال حاضر کل سرزمین‌های اشغالی فلسطین در معرض تهدید است. شمال اسرائیل توسط حزب الله، مناطق شرق، جولان و مرکزی توسط سپاه و نیروهای مقاومت سوریه تحت کنترل است و جنوب نیز توسط نیروهای مقاومت فلسطینی که در غزه حاضر هستند، مدیریت می‌شود.

این شرایط باعث شده رژیم صهیونیستی نتواند تصمیم درستی در مقابله با فضای فشار بگیرد. از سوی دیگر معترضان داخلی همچنان به وعده‌های نتانیاهو اعتماد ندارند و اعتراضات ادامه دارد. نتانیاهو نیز با با موشک‌باران غزه و جنوب لبنان و همچنین سوریه نتوانست افکار عمومی داخلی را به سمت ایران و محور مقاومت منحرف کند.

مشکل اصلی جامعه صهیونیستی طی این سال‌ها چیست؟

یکی از مشکلات اصلی صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی بحث ثبات و پایداری امنیت است که نتانیاهو عملا طی سال‌ها این ثبات و پایداری را با سیاست‌های افراطی خود مورد تهدید و آسیب قرارداد که در این شرایط شکنندگی امنیتی رژیم صهیونیستی بیش از گذشته شده است. او می‌داند که اگر دست از پا خطا کند قطعا با پاسخ‌هایی خیلی قاطع و محکم از سوی مقاومت روبه‌رو خواهد شد.

با این تعاریف آیا می‌توان گفت که صهیونیست‌ها به پایان خود نزدیک شده‌اند؟

برای پیش‌بینی آینده صهیونیست‌ها باید سیاست و عملکرد آن‌ها را طی دهه‌های اخیر بررسی کرد؛ آنچه شکست‌های بسیاری را در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی برای آن‌ها به‌وجود آورد و شکست تدریجی رژیم صهیونیستی را در حوزه مقابله با جریان مقاومت در خارج و همچنین افزایش چالش‌های سیاسی، اجتماعی را در درون رقم زد.

هم‌اکنون صهیونیست‌ها از درون در حال پاشیده‌شدن هستند و در حوزه سیاست خارجی نیز یکی از منفورترین‌هاست. رژیم صهیونیستی نسبت به 40 سال گذشته در ضعیف‌ترین حالت ممکن قرار دارد؛ اما جریان مقاومت، انسجام درونی مردم فلسطین همراه با وحدت کل جهان اسلام روز به روز قوی‌تر می‌شود.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

15 − 9 =