تا یکصدسال پیش، گلسرخ اصفهان شهرتی جهانگیر داشته است. تا بدانجا که گردشگری چون «پیرلوتی» رنج سفر از شانزهلیزه تا چهارباغ را به جان میخرد و راهی اصفهان میشود.
«مریت هاکس» نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی است که در دوره رضاخان به ایران سفر کرده و از شهرهای بوشهر، شیراز، اصفهان، یزد، کرمان، قم، تهران و شمال ایران بازدید کرده است.
پس از درگذشت علیرضا عباسی، هیچ استادی که بتواند کتیبههای خط ثلث مسجدجامع عباسی را به اتمام برساند، وجود نداشت. بنابراین شاهعباس، عبدالباقی تبریزی، یکی از شاگردان علیرضا عباسی را از بغداد به اصفهان فراخواند.
در سفرنامه شاردن، سیاح فرانسوی، آمده است: «هنگامی که در ساخت مسجدجامع عباسی با کمبود سنگ مرمر مواجه شدند، شاه عباس دستور میدهد این کمبود را با برداشتن سنگهای مسجدجامع عتیق جبران و سنگ مسجد را تامین کنند.
نقاشی های سقف یکی از اتاق های تالار شمالی کاخ چهلستون با بقیه فرق دارد. داستان این اتاق آن طور که میگویند، به مسافری مربوط است که یک شب مهمان این اتاق بود؛ هرچند که در اینباره روایتهای متفاوتی وجود دارد.
هزارویكصدوهجده زهجرت نبوی گذشته بود كه آتش به چلستون افتاد شاه سلطان حسین، آخرین پادشاه صفوی، به قضا و قدر الهی بسیار اعتقاد داشت و هر اتفاقی را خواست و اراده خداوند میدانست.
«استاد علیاکبر معمارباشی اصفهانی» معمار مسجدجامععباسی است که طراحی آن را شیخ بهایی برعهده داشته است.
آمدوشد سیاحان فرنگی به ایران و بازدیدها و نوشتههایشان از آداب و رسوم و کیفیت و احوال زندگی مردم کوچه و بازار، درباریان و شاهان و شاهزادگان، برای ما اسناد معتبری محسوب میشوند.
براساس یک سند پانصدساله که منسوب است به فقیه دانشمند، «شیخ بهایی» و به «رجب المرجب سنه923» هجری قمری تاریخ خورده، شرحی بر تعیین حقابه زایندهرود آمده است.
در گاهشمار باستانی ایران، روز سیزدهم تیرماه را روز جشن تیرگان و برای گرامیداشت «تیشتر، ستاره بارانآور»، نامگذاری کردهاند.
تپش قلبش یکیدرمیان، یکی برای حیات خودش میتپید و دیگری برای حیات اصفهان. باید شیفته شَهرت باشی تا اگر خطی به خطا بر چهرهاش افتاد، آشفته شوی. عباس بهشتیان اینگونه بود.
وایت شده که زمین آبگیر میانی واقع در مسجدجامععتیق، متعلق به فردی کلیمی بوده که تمایلی هم برای فروشش نداشته است.